به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست معرفی جایگاه زندهیاد علیاکبر غفاری در احیا و نشر متون روایی و معارف اهل بیت(ع) صبح امروز 14 اسفند در کتابخانه ملی برگزار شد.
در ابتدای نشست حسین استادولی؛ پژوهشگر، مترجم و مصحح متون روایی سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
من در سال 83 مقالهای درباره مرحوم غفاری نوشتم، امروز دیدم اگر خلاصهای از آن مقاله را عرض کنم مفیدترین کار است لذا تیترهایی را یادداشت کردم که اولین عنوانش آشنایی و شیدایی است. بنده از کودکی و جوانی در محضر کتاب و حدیث بودم و پدر ما اجازه نمیداد کتابهای غیر حدیثی مطالعه کنیم. یک عصر جمعهای برای زیارت شیخ صدوق رفتم و از ایشان خواستم مرا با محدثی آشنا کند. روز شنبه توسط یکی از دوستان با آقای غفاری آشنا شدم و خدمت ایشان رسیدم و از سال 54 تا هنگام فوت ایشان در خدمتشان بودم.
ایشان هم حافظهاش خوب بود و هم استعدادش. ایشان هوش سرشار داشتند، مطالب را خوب فرا میگرفتند. مطلب بعد همت و پشتکار ایشان است. ایشان تا آخرین لحظات پشتکار داشت و عین جوانی کار میکرد. این پشتکار سبب شد آثار عالی از خودش بر جای بگذارد و البته برای ما هم درس بود. این همت و پشتکار سبب میشود انسان به نتایجی برسد. برخی با استعداد هستند ولی اگر پشتکار نداشته باشند نتیجه عملی در کارشان حاصل نمیشود.
مطلب دیگر علاقهمندی به فن خودشان بود. ایشان هم دانایی داشت، هم توانایی. برخی میدانند کاری خوب است ولی توانایی آن کار را ندارند. ایشان، هم میدانست چکار کند و هم میتوانست کار کند. برخی در علوم مختلف پرسه میزنند و هر شب یک کتابی مطالعه میکنند ولی برخی ذهنشان را منظم میکنند. ایشان ذهنش منظم بود و دنبال یک کار خاص رفت و به نتیجه رسید. مطلب دیگر اینکه اخلاص در عمل داشت. وقتی میخواست کاری انجام دهد نیت الهی در ایشان خیلی قوی بود و خدا هم به انواع مختلف ایشان را کمک کرد.
در روایت داریم مومن خرجش کم است ولی کارش زیاد است. ایشان هم همینطور بود کمخرج و پرکار بود و مغازه ایشان محضر علم بود و طلبه و دانشجو خدمتشان میآمدند و در همان مغازه کوچکی که داشت کارهای خود را انجام میداد. مطلب دیگر بذل علمی و شاگردپروری بود. ایشان برای چیز یاد دادن کوچکترین بخلی نداشت و هر چه بلد بود در اختیار شاگردان قرار میداد. اما شاگرد را تنبل بار نمیآورد و از شاگرد کار میکشید. انصافا کسی که به ما جرئت قلم زدن داد ایشان بود. ویژگی دیگر تواضع علمی و اجتماعی ایشان بود. ایشان هیچ ادعایی نداشت با اینکه خدماتش بیش از حد بود و اگر مطلبی را نمیدانست صریحا میگفت؛ نمیدانم. ویژگی دیگر اینکه روابطی با علما و دانشمندان داشت و از آنها استفاده میکرد و نیز غیرت دینی و مذهبی داشت. از دیگر اخلاقیات ایشان شوخطبعی بود. ایشان هیچ مطلب علمی نمیگفت مگر اینکه یک شوخی با آن بود و هر چیزی را با طنز میگفت.
در ادامه این نشست حجتالاسلام و المسلمین حسن طارمی راد؛ معاون علمی بنیاد دایره المعارف اسلامی سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
بنده آقای غفاری را به عنوان کسی که آثار مهم حدیثی شیعه را تصحیح و حتی در مواردی احیا کردند از دهه چهل میشناختم. آشنایی بعدی ما در سال 51 بود که اخوی بزرگ ما برای رساله دکتری خودش از من خواست کتابهایی درباره شیخ صدوق برای ایشان فراهم کنم. آقای غفاری راهنمای خوبی برای این کار بودند و من از آنجا با آقای غفاری آشنا شدم و به مغازه ایشان رفت و آمد داشتم. جالب بود ایشان آنجا هم کتابفروشی میکرد و هم تصحیح آثار را انجام میداد. در سال 55 یک روز به مغازه ایشان رفتم و دیدم ایشان مشغول کار است. من یک جلد از کتاب بحار الانوار را میخواستم. ایشان گفتند این کتاب را دارم ولی کتاب کار من است. با این حال کتاب را به من فروختند.
ایشان در انتهای کتاب غیبت نعمانی عنوان خودش را خادم العلم و الدین قرار دادند. من فکر کردم چرا ایشان این عنوان را انتخاب کردند، معلوم بود که اولا میخواهد خدمت به دین کند و خدمت در امر دین برایش موضوعیت دارد، دوم اینکه میخواهد در حوزه علم خدمت کند. بعد نگفته «خادم علم دینی» بلکه از نظر ایشان علم و دین استقلال دارد، یعنی هم میخواهم خادم دین باشم و هم خادم علم. در واقع ایشان تعدد عنوان و وحدت مصداق را در نظر گرفته است و خود را «خادم العلم و الدین» نامیده است.
خدا به ایشان توفیقی داده است که کمتر کسی است با یکی دو اثر از ایشان در ارتباط نباشد، چراکه ایشان مجموعههای حدیثی مهم را تصحیح کردند. هر کس بخواهد در حوزه دین کار کند باید به آثار ایشان مراجعه کند و خود این توفیقی است که انسان در معرض استفاده اشخاص مختلف باشد. بنابراین ایشان در نشر میراث شیعه سهم بزرگی دارد.
یکی از کارهای ارزشمند آقای غفاری تصحیح کتاب الغیبه مرحوم نعمانی است. از متون اساسی در بحث غیبت، کتاب غیبت نعمانی است. نعمانی از راویان اصلی کافی است و این کتاب، کتابی است که بزرگانی چون شیخ مفید و شیخ طوسی و علامه مجلسی خیلی به آن استناد کردند. نسخه غیبت نعمانی به تعبیر آقای غفاری نسخه پرغلط، چاپ سنگی شده بود، علتش این بود ناسخی که کتاب را روایت کرده بوده خطش بد بوده است. در یک مقطعی تصمیم گرفتند این کتاب را چاپ حروفی کنند ولی همت نکردند نسخهها را ببینند و غلطهایش را بگیرند لذا چاپ حروفی هم پرغلط شده است. ایشان در سال 55 به درخواست یکی از دوستان کار تصحیح کتاب را شروع میکنند و این کار ارزشمند را به انجام میرسانند.
انتهای پیام