اخلاق پزشکی سیستمی از اصول و قواعد اخلاقی است که ارزشها و قضاوتها را در حوزه پزشکی به کار میگیرد و مجموعهای متشکل از قوانین بوده که برخی از عوامل مانند قانون و مذهب، پزشک را ملتزم به تبعیت از آن میکند. اخلاق پزشکی جهان غرب دستورالعملهایی در خصوص تعهد پزشکان در طول تاریخ و در دوران باستان، از جمله سوگندنامه بقراط و آموزشها و تعالیم مسیحیت، اسلام و یهودیت را دنبال میکند؛ طبق این سوگندنامه، متخصصان پزشکی به خداوند قسم میخورند که از حرفه خود در راه درمان افراد بیمار استفاده کنند، رفتار ناعادلانهای نداشته باشند و دست به سوءاستفاده از بیماران نزنند.
در واقع اخلاق پزشکی، مجموعه تظاهرات رفتاری یک پزشک یا تیم پزشکی در جریان انجام وظیفه شغلی است که به صورت خصلتهای فردی در رابطه با بیمار و بستگان و همراهان وی، جامعه و حاکمیت، محیط کار و همکاران تجلی پیدا میکند. همچنین مجموعه آئین نامههای آداب پسندیده و اعمال نکوهیدهای که پزشکان و کادر درمانی باید آنها را رعایت و یا از آن پرهیز کنند. امروزه خدمات درمانی در کشور ما طوری دچار تغییرشده که اهمیت اخلاق را بیش از گذشته کرده است.
عمل به آموزه های دینی
محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی چندی قبل در مصاحبه با خبرگزاریها اظهار داشته بود که در جامعه پزشکی و پرستاری، اخلاق عملی باید با عملکردن به آموزههای دینی و فداکاریهای بزرگ در زندگی حرفهای همراه باشد. از این رو بیمار نیاز به دلسوزی از سوی پزشکان دارد و آموزههای دینی و فلسفه دین ما براساس اخلاق استوار است و حضرت علی(ع) نیز به عنوان یکی از بزرگترین الگوهای اخلاقی در تاریخ اسلام شناخته میشود.
وی با اشاره به این مطلب که بر این باور هستیم که اخلاق عملی میتواند جامعه را از نظر اجتماعی و حرفهای غنی کند افزوده بود: اگر در این رابطه، اعتماد، صداقت و دلسوزی وجود نداشته باشد، آسیبهای جبرانناپذیری به جامعه وارد میشود؛ اگرچه در نظرسنجیها، جامعه پزشکی و پرستاری جزء اقشار مورد اعتماد مردم هستند، اما باید مراقب بود که این اعتماد از بین نرود.
به گفته وی اقدامات مختلفی در این زمینه انجام شده؛ همچنین جایگاه ایران در تحقیقات و مقالات علمی مرتبط با اخلاق پزشکی بالاست؛ اما در کنار این مسائل، نیاز به یک پویش عمومی برای ترویج احترام و مهربانی در سطح جامعه داریم. این پویش باید فراتر از مباحث اخلاقی باشد و به اصول اساسی اعتماد و سرمایه اجتماعی توجه کند.
اخلاق پزشکی و زیر مجموعه آن
حسامالدین ریاحی، متخصص اخلاق پزشکی در مورد اخلاق پزشکی به ایکنا میگوید: اخلاق پزشکی به معنای اخلاق پزشکان نیست بلکه اخلاق پزشکی مجموعهای از مقررات و قوانینی است که چگونه خدمت کردن را به پزشکان میآموزد و به نوعی بر سوء رفتارهای اجتماعی نظارت دارد؛ به طوری که باعث افزایش اعتماد مردم شود. میتوانم به طور خلاصه بگویم که اخلاق پزشکی بر آموزشهای اخلاقی حرفهای از پرستار، دندانپزشک و داروساز گرفته تا پزشک را دربرمیگیرد که در واقع براساس کدهای اخلاقی است که سازمان نظام پزشکی به جامعه پزشکی ابلاغ میکند و این در حالی است که این کدها باید رعایت شود؛ هم در مورد حفظ مسائل خصوصی بیماران و هم در مورد رعایت تعرفههای پزشکی. برای مثال در مورد چگونگی ویزیت؛ پزشک باید وقت کافی را برای بیمار بگذارد و ارتباط خوبی با او برقرار کند و به حرف بیمار گوش دهد. اگر پزشک این مسائل را رعایت نکند، در قبالش آیین نامه انضباطی اجرایی میشود.
وی در مورد وضعیت اخلاق پزشکی در جامعه گفت: از نظر آموزش حرفهای میتوان گفت که ما شرایط خوبی نداریم. پزشکان فارغالتحصیل در مورد حقوق بیماران و نحوه برخورد با آنان آموزشهای صحیحی ندیدهاند، زیرا آموزشها اکثراً نظری و تئوریک بوده است؛ اما از نظر تألیف کُد و مقررات در نظام پزشکی و برگزاری کلاسهای آکادمیک در دانشگاه موفق بودهایم. به نظر میرسد در بحث علمی و تئوریک مشکلی نداریم، اما در مورد رفتار عملی مشکل داریم که علت این کمبود، مداخله دولت و حاکمیت و تعرفههای پزشکی است. دولت و حاکمیت به پزشکان اجازه نمیدهند که تعرفهها را بهعنوان یک نهاد مستقل خودشان تعیین کنند و پزشکان احساس میکنند که مورد ظلم واقع شدهاند. از این رو رفتار اخلاقی ندارند و دنبال تجارت و پول درآوردن هستند. از این جهت گاهی اوقات شاهد سوءرفتار از طرف جامعه پزشکی هستیم.
حسامالدین ریاحی با بیان اینکه عدالت در چهار اصل اخلاق پزشکی حرفهای وجود دارد، گفت: عدالت یعنی پزشکان اجازه داشته باشند که بهطور عادلانه دستمزد خودشان را دریافت کنند. برای مثال در حوزه تعرفهها دولت و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مداخله میکنند. بهعنوان نمونه، تعرفه ویزیت یک پزشک را ۳۰۰ هزار تومان تعیین میکنند، در حالیکه دستمزد یک آرایشگر بیشتر از ۳۰۰ هزار تومان است و این ناعادلانه است. طبیعتاً وقتی یک متخصص خود را با یک آرایشگر مقایسه میکند، دچار ناراحتی میشود و از این رو تصمیم میگیرد در مطب خود یکسری فعالیتهای زیبایی نیز انجام دهد؛ از تزریق بوتاکس و ژل گرفته تا رفع موهای زائد و... چون میداند در این کار پول وجود دارد. این یک نوع بیعدالتی در مورد جایگاه پزشک است، بهطوریکه شرایط آنان را به جایی رسانده است که مشاغل نامربوط دارند و بهجای اینکه به فکر طبابت باشند، به دنبال کارهای زیبایی بیارزش هستند.
مشاور فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی ایران در پاسخ به این پرسش که بسیاری از پزشکان حتی از کارتخوان نیز استفاده نمیکنند، اظهار کرد: حاکمیت از پزشکان مالیات میگیرد و کارتخوان را میگذارد تا براساس آن مالیات پرداخت کنند. آنان معتقدند چون تعرفههای ما واقعی نیست، پس ما هم درآمد واقعی خودمان را پنهان میکنیم تا دولت نتواند از ما مالیات دریافت کند. البته تعداد پزشکانی که این کار را انجام میدهند در اقلیت هستند و بیشتر پزشکان سعی میکنند بهعنوان شهروندان عادی مالیات خود را بپردازند و در مطب نیز از دستگاه کارتخوان استفاده میکنند.
وی در مورد فایده اخلاق پزشکی برای مردم گفت: پزشکان در زندگی حرفهای خود سعی میکنند همواره طبابت خود را به بهترین نحو انجام دهند. در اخلاق حرفهای براساس استانداردهای حرفهایمان عمل میکنیم. بسیاری از پزشکان ما اهل خیرات هستند و اگر خیریه تأسیس میکنند، اردوهای جهادی میروند و از بیماران بیبضاعت ویزیت نمیگیرند. این بحثی است که از روحیه فداکاری ملت ما نشئت گرفته است. این مسائل در استاندارد اخلاق حرفهای نیست؛ اینکه برای درمان بیماران نباید دستمزد دریافت کنید مثل این است که به یک معلم یا استاد دانشگاه گفته شود که برو تدریس کن و پولی بابت آن دریافت نکن.
ریاحی افزود: به نظر میرسد اگر به لحاظ حرفهای، حاکمیت در دستمزد پزشکان دخالت نکند، پزشکان هم به تناسب روحیه اخلاقی که دارند، بیشتر به بیماران کمک کنند. اگر حاکمیت کاری کند که ارتباط مالی بیمار یا پزشک قطع شود و بیمهها این مبالغ را پرداخت کنند، بسیاری از مشکلات حل میشود. بیماران به پزشک مراجعه میکنند و دولت و حاکمیت هم حق بیمهها را پرداخت میکند. اما اکنون چون دولت دستش در جیب مردم است، سهم هزینه درمانی که مردم پرداخت میکنند زیاد است و بیمهها هم حق پزشکان را به موقع پرداخت نمیکنند. از این رو پزشکان ترجیح میدهند با بیمهها کار نکنند. وظیفه دولت و حاکمیت این است که فکری برای این وضعیت کند.
وی ادامه داد: در کشورهای پیشرفته وقتی بیمار به پزشک مراجعه میکند، پزشک تمام کارهای درمانی بیمار را انجام میدهد و هزینه خدمات پزشکی را دولت پرداخت میکند. از این رو افراد بیبضاعت هم بابت خدمات پزشکی پولی پرداخت نمیکنند. این در حالی است که طبق قانون اساسی، دولت وظیفه ارائه خدمات پزشکی به مردم را دارد. امیدواریم طرح پزشک خانواده که دولت در پی اجرای آن است، این امکان را بدهد که بیماران نگران درمان نشوند و پزشک خانواده هم هزینه درمانش را از دولت دریافت کند و زمانی که بیمار نیاز به خدمات تخصصی پیدا کرد، پزشک خانواده او را به متخصص ارجاع دهد.
ریاحی با بیان این مطلب که در کشورهایی که نظامهای اقتصادی جامعهگرا دارند، الگوهای اخلاق پزشکی مناسبتری هم دارند، گفت: در کشورهای سوئد، نروژ و فنلاند، خدمات پزشکی دولتی زیر نظر دولت است و بیماران هم نگران هزینههای درمان نیستند. از این رو این کشورها الگوهای بسیار موفقی در اخلاق پزشکی هستند.
علی، ارتوپد موفقی است اما در واحدی که طبابت میکند، کلینیک زیبایی راهاندازی کرده و دستگاههای لیزر را برای زیبایی، بوتاکس و رفع موهای زائد فراهم کرده است. وقتی علت را جویا میشوم میگوید: «کار در زیبایی است و تنها از این راه میتوانم هزینه سنگین اجاره مطب، پول منشی، آب، برق، تلفن و هزینه خانوادهام را تأمین کنم. با ۳۰۰ هزار تومان ویزیتی که از بیماران میگیرم قادر به پرداخت هیچکدام از هزینهها نیستم. تازه وسایل ارتوپدی با توجه به افزایش قیمت دلار روزبهروز گرانتر میشود و باید از طریقی پول درآورد.»
دکتر دیگری که متخصص کلیه و مجاری ادرار است، برای انجام عمل پروستات یکی از آشنایان، علاوه بر هزینه بیمارستان خصوصی (۸۰ میلیون تومان)، ۲۰ میلیون تومان زیرمیزی تقاضا میکند و از جیب روپوش سفیدش برگهای میدهد که شماره حساب پسرش روی آن نوشته شده است. وقتی علت را جویا میشوم، میگوید: «بیمارستان براساس تعرفههایش کمتر از ۱۰ میلیون تومان بابت این عمل به من پرداخت میکند که ارزش عمل کردن ندارد. از این رو مجبورم زیرمیزی بگیرم.» این زیرمیزی به یک پدیده مذموم تبدیل شده است که کل پزشکان بیمارستان از آن تبعیت میکنند؛ قانونی نانوشته که نهتنها اخلاق پزشکی، بلکه انسانیت را هم زیر سؤال میبرد.
اگرچه با تصمیم فرهنگستان علوم پزشکی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دو واحد اخلاق پزشکی در دانشکدهها تدریس میشود و هر از چند گاهی کنگرهای برگزار میشود، اما واقعیت این است که برخی پزشکان به سوگندی که خوردهاند اعتقاد ندارند و اخلاقمدار نیستند. بهراستی در شرایطی که ۷۰ درصد هزینههای درمانی را مردم میپردازند و ۳۰ درصد را بیمهها تقبل میکنند، بسیاری از پزشکان از دستگاه کارتخوان استفاده نمیکنند و باید ویزیت را برایشان کارتبهکارت کرد و بعضیها هم برای انجام اعمال جراحی بهراحتی تقاضای زیرمیزی میکنند؛ آن هم باید به حساب فرزندانشان واریز شود؛ پزشکی که حتی حاضر نیست درد بیمار را گوش دهد و تنها به نوشتن نسخه اکتفا میکند و درب ساختمان پزشکانی که به علت ندادن مالیات با بلوکهای سنگین سیمانی بسته شده و مردم را از درب دیگری وارد میکنند و هزاران درد بیدرمان دیگر که جامعه پزشکی را مبتلا کرده است، آیا درمانی دارد؟ اگرچه هنوز هم پزشکانی هستند که آیین شرافت را از یاد نبردهاند و همچنان دل در گرو مهر مردم دارند.
گزارش از بیتا مهدوی
انتهای پیام