کد خبر: 4298680
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۰:۱۵
چهل حدیث از امام حسین(ع) / ۱۱

ویژگی مهم یاران امام حسین(ع)

امام حسین(ع) یاران خود را آزمود و همه در وفا جام سرشار را نوشیدند. مگر ابوالفضل نبود که پناه شمر را با نفرین رد کرد و برای حسین تا رمق داشت، کوشید و هنگامی که دست‌ها و چشم‌ها و فرق سرش را گرفتند و دوختند و شکستند و با نیز‌ه‌ای برتن نشسته، او را به زمین انداختند.

ویژگی مهم یاران حسین(ع)به گزارش ایکنا؛ مطالعه آثار گوناگون درباره امام حسین(ع) ضرورتی انکارناپذیر است، چراکه بسیاری از مخاطبان، آن حضرت را فقط در چارچوب واقعه کربلا و قیام عاشورا می‌شناسند، در حالی که سیره و سخنان آن حضرت دریایی از معارف عمیق در حوزه‌های اخلاق فردی، اجتماعی، عرفان، مدیریت و سبک زندگی اسلامی را دربردارد. احادیث امام حسین(ع) نشان می‌دهد که ایشان نه تنها الگوی مبارزه، بلکه معلمی برای چگونه زیستن بودند، بنابراین محدود کردن شناخت امام حسین(ع) به عاشورا، باعث غفلت از دیگر ابعاد شخصیتی امام می‌شود، در حالی که با مطالعه آثار متنوع، می‌توان به الگویی کامل برای زندگی در دنیای امروز دست یافت.

یکی از این آثار که از چنین ویژگی‌هایی برخوردار است، کتاب «چهل حدیث از امام حسین(ع) در سبک زندگی و بندگی» اثر حجت‌الاسلام علی صفایی حائری است و همان طور که از نامش پیداست، مجموعه‌ای متشکل از چهل حدیث از امام حسین(ع) است که استاد علی صفایی پیشتر در آغاز سخنرانی‌هایش بیان کرده و توضیح داده بودند؛ سپس به خواست «دوستان» آنها را به صورت مستقل در این نوشته آورده و شرح داده‌اند.

این کتاب ابتدا با نام «از زلال ولایت» به وسیله انتشارات جمکران چاپ شد و پس از آن انتشارات لیلة القدر با نام «چهل حدیث از امام حسین(ع)» نشر داد. روایات مطرح‌شده در این کتاب را می‌توان به دو دسته کلی تقسیم کرد؛ یک دسته، مربوط به ارتباط انسان با خدا و نحوه عبودیت حق و دسته دوم، درباره برخورد و تعامل انسان در جامعه است. این احادیث به ویژه با سبک تحلیل و توضیح نویسنده چراغ روشنی در مسیر سبک زندگی اسلامی خواهد بود.

علی صفایی حائری معروف به عین صاد در سال ۱۳۳۰ متولد شد. او مجتهد، فقیه، عارف و اندیشمند شیعه بود که بیش از پنجاه جلد کتاب در زمینه‌های متفاوتی مانند تربیتی، نقد و روش نقد، ادبیات هنر، روش تدریس و آموزش، قرآن کریم و روش برداشت از آن، تفسیر و دیدار‌های تازه با قرآن، دعا و حدیث، ولایت و امامت، معارف اسلامی و آموزه‌های اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی اسلام تألیف کرد و سرانجام در سال ۱۳۷۸ به علت تصادف رانندگی، چشم از جهان فروبست. روحش شاد و یادش گرامی باد.    

خبرگزاری ایکنا به منظور بهره‌گیری مخاطبان از این اثر ارزشمند به ویژه در ایام ماه محرم و صفر بر آن شد تا گزیده‌هایی از این کتاب را در دسترس همراهان همیشگی این خبرگزاری قرار دهد. در ادامه بخش یازدهم از کتاب «چهل حدیث از امام حسین(ع) در سبک زندگی و بندگی» را با عنوان «ویژگی مهم یاران حسین» به اختصار می‌خوانید.

ویژگی مهم یاران حسین

 
قَالَ الْحُسَیْنُ: وَاللَّهِ لَقَدْ بَلَوْتُهُمْ فَمَا وَجَدْتُ فِیهِم إِلا الأَشْوَسَ الْأَقْعَسَ یَسْتَاءِنِسُونَ بِالْمَنْیَةِ دُونِی إسْتِینَاسَ الطِفْلِ إِلَى مَخَالِبِ أُمِّهِ. امام حسین(ع) فرمود: به خدا سوگند به تحقیق آنها را آزمودم؛ پس ندیدم آنها را جز دلاور‌های استواری که پیشاپیش من، همچون انس کودک به پستان‌های مادر، به مرگ انس بسته‌اند و با آن راحت گرفته‌اند.
 
از بچه‌های کوچک تا پیرمرد‌های خسته، از سفید تا سیاه، همه در این آزمایش سرفراز آمدند.
 
حضرت به جون می‌فرماید: «یا جَوْن أَنْتَ فِی إِذْنٍ مِنِّی فَإِنَّمَا تَبِعْتَنَا طلباً لِلْعَافِیَةِ فَلا تَبْتَلِ بِطَرِیقَتِنَا.» جون غلام ابوذر است که پس از ابوذر در خدمت امام حسن و امام حسین(ع) ماندگار شده است و در روز عاشورا که جنگ شدت گرفته، برای اجازه جنگیدن به حضور امام آمده است.
 
حضرت به او می‌فرماید:‌ ای جون تو اجازه داری که بازگردی. من برتو منعی نمی‌گذارم. تو برای عافیت به دنبال ما آمده‌ای، پس خودت را گرفتار و مبتلای روش ما نکن. تو بازگرد که ما رسم عافیت را برانداختیم.
 
می‌گویند: جون بر قدم‌های امام حسین افتاد و نالید و گفت: «یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَنَا فی الرَّخَاءِ الْحَسُ قِصاعَکُمْ وَفی الشَّدَّةِ اَخْذُلُکُمْ، إِنَّ رِیحِی لَمُنْتِنٌ وَإِنَّ حَسَبِی لَلئیمٌ وَ أَنَّ لَونِی لَأَسودُ فَتَنفَّسَ عَلَیَّ فِی الْجَنَّةِ فَتَطیب ریحی وَیَشْرُفَ حَسَبِی وَیَبْیَضَّ وَجْهِی. لا وَاللَّهِ لَا أُفَارِقُکُمْ حَتَّى یَخْتَلِطَ هذا الدَّمُ الْأَسْوَدُ مَعَ دِمَائِکُمْ»؛‌ ای پسر رسول خدا، من در راحتی در کنار شما بودم و از خوراک شما سرشار می‌شدم؛ اکنون در گرفتاری شما را رها کنم. حسین جان بوی بدن من تند و گندیده است و ریشه و حسب من، پست است و رنگم سیاه است. تو بر من این راحتی را در بهشت ببخش تا بوی من خوش و جسمم شریف و رویم سفید گردد. نه به خدا قسم، از شما جدا نمی‌شوم تا خون این سیاه با خون‌های شما آمیخته شود.
 
با اصرار اجازه گرفت و رفت و مستانه رفت. هنگامی که از پای درآمد، امام خود را به بالین او رسانید و او را برداشت و برایش این چنین دعا کرد: اللهُم بَیِّض وَجْهَهُ وَطَیِّب رِیحَهُ وَاحْشُرْهُ مَعَ الْأَبْرَارِ وَ عَرِفُ بَیْنَهُ وَبَیْنَ مُحَمَّدٍ وَآلِ محمدٍ»؛ خدایا، رویش را سفید و بویش را خوش بگردان. او را با خوبان و نیکوکاران جمع کن و میان او و محمد و آل محمد آشنایی برقرار کن. 
 
امام حسین(ع) تمامی اصحاب را آزمود و تمامی بر مرگ مهاجم و در برابر نیزه‌ها جلودار بودند. هنگامی که در شب عاشورا از آنها ستایش کرد و تشکر نمود، از آنها خواست که سر خود گیرند و به راه خود بروند که نالیدند و گفتند؛ کجا برویم و چه برداریم؟! سر خویش را، در حالی که سر تو بر نیزه‌ها سوار است و تن تو میخکوب دشت تفتیده.
 
 راستی به کجا برویم و برای چه چیزی از تو جدا بشویم و به خاطر چه جلوه‌ای چشم از تو بپوشیم؟! مگر آنها که از تو جدا شدند چه حاصلی جمع کردند؟! مگر آنها که ماندند و جدا از تو ماندند، چه غنیمتی از دنیا با خود بردند؟! 
 
حسین یاران خود را آزمود و همه در وفا جام سرشار را نوشیدند. مگر ابوالفضل نبود که پناه شمر را با نفرین رد کرد و برای حسین تا رمق داشت، کوشید و هنگامی که دست‌ها و چشم‌ها و فرق سرش را گرفتند و دوختند و شکستند و با نیز‌ه‌ای بر تن نشسته، او را به زمین انداختند و با صورت به زمین انداختند و برادر همچون عقاب به سوی او پر کشید؟!
 
مگر ابوالفضل جز اینکه خون‌ها را از چشمانش کنار بزند، خواهشی دیگر داشت؟! مگر این چشم پاک را جز برای دیدار دوست می‌خواست؟! مگر از دوست جز دوست تمنایی داشت؟ بابِی أَنْتُمْ وَ أُمّی طِبْتُمْ وَطابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ وَفُزتُمْ فَوْزاً عَظِیماً.» 
انتهای پیام
captcha