به گزارش ایکنا، شکیلا میرحاجی، دانشجوی دانشگاه فرهنگیان استان فارس به منظور شرکت در پویش قرآنی ـ دانشجویی فتح که از سوی سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور برگزار میشود، متنی ادبی را که در آن با استناد به برخی آیات، امید به پیروزی را بشارت و نوید میدهد. در ادامه متن و پادکست این دلنوشته را به سمع و نظر شما میرسانیم؛
بسمالله النور...
اینجا... جایی میان آشوب روزگار، صدایی در دلم زنده شد ...
صدایی که نه از رسانهها بود، نه از آدمها... صدایی بود از دل کلام خدا...
قرآن را باز کردم، نه برای ثواب... برای جواب.
میان آیهها، انگار خودم را پیدا کردم... «فَإنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً...»
با هر سختی، آسانی هست... نه بعد از آن، با آن...
زندگی ما دانشجوها، پر از فشار است؛
دغدغه درس، آینده، کشور، امید...
و ما، گاهی فقط دنبال یک نشانهایم.
آن نشانه این بود:
«إِن يَنصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ»
اگر خدا یاورتان باشد، هیچکس بر شما چیره نخواهد شد...
این یعنی چه؟ یعنی حتی اگر خستهای، باز هم ایستادهای...
یعنی هنوز لبخند میزنی، چون ایمان داری که دست خدا روی شانهات هست. ما وارثان نوریم.
نوری که در تاریکیهای جنگها هم روشن ماند... نوری که در سینه رزمندهای میتپید، که با دست خالی، در برابر تانک ایستاد... گفت: «خدایی دارم که کافیست.»
امروز هم جنگ هست، اما چهرهاش عوض شده... دیگر گلوله نیست، بلکه شبهه است... تیر، از جنس تحقیر است... جنگ، جنگ شناختیست؛ جنگی که با واژهها و تصویرها، ایمان را نشانه گرفته... و ما، باید مدافع ایمان باشیم.
وحدت، یعنی همین... اینکه بدانیم تنها نیستیم، که امت هستیم، نه فرد. خدا در قرآن، ما را دعوت به «اعتصام» کرده: «واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا» با هم، نه تنها... و فتح، فقط فتح خرمشهر نیست...
فتح، فتح دلهاست از تاریکی، فتح دانشجوست از شک به یقین... فتح، همین لحظهایست که با صدای خودت، روشنی را بلند میکنی... و اگر حتی یک دل، به نور خدا نزدیکتر شود، تو پیروز این پیکار قرآنی هستی... این صدا، صدای فتح است.
صدایی از نسل ما... نسلی که هنوز به نور در دل تاریکی ایمان دارد.
انتهای پیام