در گذرگاه زمان، که هر ذره از آن روایتی است از ایستادگی و امید، نامی بر تارک تاریخ میدرخشد که نه تنها یادآور مبارزه که نماد وحدت و انسانیت است: «امام موسی صدر». او که چونان نگینی درخشان در دل تاریخ معاصر میدرخشد، نه یک رهبر مذهبی تنها، که معمار وحدت و پرچمدار مبارزه علیه ظلم بود.
امام موسی صدر، با نگاهی ژرف و قلبی مالامال از عشق به انسانیت، مسیر آزادی فلسطین را نه یک جهاد مفرد، که راهی برای رهایی تمامی ستمدیدگان جهان میدانست. او در میانۀ آتش و خون، ندای وحدت مسلمانان و مسیحیان را سر داد و در جنوب لبنان، در میان محرومان، نهال مقاومت را کاشت. او به جهانیان آموخت که فلسطین، تنها یک سرزمین نیست، بلکه وجدان بیدار جهان اسلام و نماد مبارزه با استعمار نوین است.
امام موسی صدر با سخنان آتشین و اقدامات بیمانندش، روح تازهای در کالبد مقاومت لبنان دمید. او مؤسسات اجتماعی، آموزشی و مذهبی را بنیان نهاد تا انسانهایی آگاه و آزاده پرورش دهد؛ انسانهایی که بتوانند در برابر اشغالگر صهیونی بایستند و شرافت انسانی و سرزمینی خود را پاس دارند. نگاه او به آزادی فلسطین، نگاهی استراتژیک و مبتنی بر قدرت درونی امت بود و همواره بر توانمندسازی مردم تأکید میورزید.
اما چه ستمی بالاتر از آنکه این چراغ فروزان، در میانه راه و در اوج شکوفایی، در خاک لیبی ربوده شود و تاریخ در سیاهچالهای از سکوت و ابهام فرو رفت. 47 سال (9 شهریور 1357) از آن روز تلخ و شوم میگذرد، اما ندای عدالتخواهی او هرگز خاموش نشده است. این 47 سال، نه نشانه فراموشی، که نمادی است از تداوم راه بزرگمردی چون امام موسی صدر. به قول دختر وی (حورا صدر) هر سالی که میگذرد، پرسش از غیاب او، فریاد بلندتری برای افشای ستمگران است.
امروز، یاد او در هر سنگری که برای آزادی قدس برپاست، زنده است. در نگاه هر کودک فلسطینی که به آسمان چشم میدوزد و در قلب هر رزمندهای که برای آزادی میجنگد، روح امام موسی صدر حاضر است. او رفت تا به ما بیاموزد که گاه باید قلمرو وجود را فراتر از جسم گسترد و در جان تاریخ جاری شد.
47 سال است که سکوت دنیا در برابر این ربودن، زخمی عمیق بر پیکر بشریت است. اما «امید»، وارث خون شهیدان و ربودهشدگان است.
راه امام موسی صدر، راه نور و آگاهی، همچنان پابرجاست و تا آزادی کامل فلسطین و احقاق حق تمامی مستضعفان جهان، ادامه خواهد داشت. او نیست، اما انگار همه جا هست در هیاهوی مقاومت، در سکوت دعاهای عاشقان و در آرزوی آزادی که هرگز نمیرد.
در چهاردهمین روز از خردادماه سال ۱۳۰۷ هجری شمسی، در دیار مقدس قم، فرزندی پاکسیرت در خاندانی که به علم و تقوا شهره بودند، دیده به جهان گشود.
«سیدموسی صدر»، که نسبش با 30 واسطه به امام موسی کاظم(ع) میرسید، در دامان پدری بزرگوار چون «آیتالله العظمی سیدصدرالدین صدر» از مراجع ثلاث قم و مادری فرهیخته چون «بیبی صفیه»، دختر «آیتالله العظمی حسین طباطبایی قمی»، پرورش یافت. این تبار والا، نویدبخش آیندهای درخشان برای این فرزند پاکسیرت بود.
تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش آغاز کرد و در سال ۱۳۲۶ دوران دبیرستان را به پایان رساند. اما اشتیاق به معارف ناب اسلامی، او را در سال ۱۳۲۰ به سوی حوزه علمیه قم کشاند تا پلههای ترقی علمی را تا نیل به درجه اجتهاد طی کند. ذوق قلم و دغدغه اجتماعی او حتی در نوجوانی نیز هویدا بود، بهطوری که در 14سالگی در سال ۱۳۲۱ مقالهای با عنوان «رنج برای کی؟» در روزنامه استوار قم منتشر کرد و در آن به بیان دردها و آرزوهای مردم پرداخت.
حرکت جریانساز او در تلفیق علوم حوزوی و دانشگاهی در سال ۱۳۲۹ محقق شد. او از نخستین روحانیانی بود که قدم به دانشگاه نهاد و در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به تحصیل در رشته اقتصاد پرداخت و در سال ۱۳۳۲ فارغالتحصیل شد. در همین دوران، به موازات تحصیل دانشگاهی، به تدریس در حوزه نیز اشتغال داشت.
در سال ۱۳۳۳ برای تکمیل تحصیلات حوزوی رهسپار نجف اشرف شد و به «جمعیت منتدی النشر» پیوست و به عضویت کادر علمی آن درامد. در همین سال، با بانوی فرهیخته، «پروین خلیلی»، ازدواج کرد که ثمره این پیوند، چهار فرزند به نامهای «صدرالدین» (۱۳۳۵)، «حورا» (۱۳۳۸)، «حمید» (۱۳۴۲) و «ملیحه» (۱۳۴۵) بود.
امام موسی صدر در سال 1333، به دعوت علامه «سیدعبدالحسین شرفالدین» برای نخستین بار به لبنان سفر کرد. علامه شرفالدین چنان تحت تاثیر شخصیت او قرار گرفت که به مردم «صور» توصیه کرد از سید موسی برای جانشینی خود دعوت کنند.
سفر دوم او به لبنان در سال ۱۳۳۶ انجام شد. او در سال ۱۳۳۷ به قم بازگشت و با همکاری جمعی از فضلا، مجله «مکتب اسلام» را به عنوان نخستین نشریه فکری-فرهنگی حوزه علمیه قم پایهگذاری کرد و سردبیری آن را بر عهده گرفت.
همین مسئله کافی بود تا در کوتاه زمانی؛ قلم روان و اندیشه نوگرای او در مقالات متنوع این مجله، به ویژه با رویکردی اقتصادی، جلوهگر شود.
در سال ۱۳۳۸، با پاسخ مثبت به دعوت مردم «صور»، به لبنان مهاجرت کرد و فعالیت گسترده خود را به عنوان عالم دینی و جانشین علامه شرفالدین آغاز کرد. از همان ابتدا، فعالیتهای اجتماعی و تشکیلاتی خود را با احیای «جمعیت احسان و نیکوکاری» کلید زد و سپس مؤسسات عامالمنفعه متعددی در زمینههای آموزشی، فنی، بهداشتی و حوزوی تاسیس کرد.
برگزاری دورههای سوادآموزی، مبارزه با تکدیگری از طریق طرحهای حمایتی و راهاندازی صندوق صدقات، از جمله اقدامات او در این دوره بود که به ارتقای آگاهیهای اجتماعی و دینی مردم و افزایش مشارکت زنان انجامید.
حضور بینالمللی و گفتوگوی ادیان، از ویژگیهای برجسته سیره او بود. در هجدهم خرداد ۱۳۴۲ در مراسم ترحیم «پاپ ژان بیستوسوم» شرکت کرد و با احترام از او یاد کرد. او در پانزدهم تیر 1342، به عنوان تنها روحانی مسلمان به مراسم تاجگذاری پاپ پل ششم در واتیکان دعوت شد و در آنجا مشکلات ملت ایران و موضوع آزادی امام خمینی(ره) را مطرح کرد.
در هفدهم فروردین ۱۳۴۳، همکاری خود را با نهاد «هماندیشی لبنان» آغاز کرد و در آن به سخنرانی درباره ساختار فرقهای لبنان و گفتوگوی ادیان پرداخت. تاسیس «خانه دختران» و مدرسه «الهدی» نیز در همین سال، گامی مؤثر در توانمندسازی زنان و آموزش نسل نو بود.
امام موسی صدر در سال ۱۳۴۴ به ایران سفر کرد و در «دارالتبلیغ» قم سخنرانی پُرشوری با عنوان «ضرورت تجدید نظر در شیوههای تبلیغ» انجام داد که این مهم نشان از نگرش اصلاحگرایانه او داشت.
در 23 مرداد ۱۳۴۵، با برگزاری کنفرانسی مطبوعاتی، زمینههای تاسیس «مجلس اعلای شیعیان» را فراهم کرد که نقطه عطفی در ساماندهی وضعیت شیعیان لبنان و مقدمهای برای حرکتهای گسترده توسعهطلبانه و محرومیتزدایی بود.
امام صدر در نوزدهم بهمن ۱۳۴۵ در دانشگاه آمریکایی بیروت، در صد سالگی تاسیس این دانشگاه، سخنرانی با عنوان «اسلام و کرامت انسان» ایراد کرد.
سپس در اول اسفند 1345، به غرب آفریقا سفر کرد تا با لبنانیهای مهاجر ارتباط برقرار کند. در این سفر با روسای جمهور ساحل عاج و سنگال دیدار و کمکهایی به کودکان یتیم اهدا کرد.
در سال ۱۳۴۶، در دانشگاه داکار سنگال درباره «ابعاد اجتماعی اسلام» سخنرانی کرد و در همان سال، با نوشتن مقدمهای بر کتاب «العلوم الطبیعیه فی القران» به تبیین پیوند علم و دین پرداخت.
در اردیبهشت ۱۳۴۷، در دانشگاه استراسبورگ فرانسه درباره «شیعه امامیه» سخن گفت. در سیویکم شهریور همان سال، با نوشتن مقدمهای بر کتاب «فاطمه الزهراء وتر فی غمد» اثر «سلیمان کتانی» (نویسنده مسیحی)، نشان داد که دغدغه وحدت و معرفی صحیح چهره اهلبیت(ع) حتی برای غیرمسلمانان دارد.
وی در 25 اذر 1347 با برگزاری ضیافت افطار، کار جمعآوری کمک برای انقلاب فلسطین را آغاز کرد.
در اول خرداد ۱۳۴۸، به ریاست مجلس اعلای شیعیان برگزیده شد و از همان آغاز، مسلمانان را به یکپارچهسازی شعائر دینی دعوت و بر خطر صهیونیسم و حمایت از مقاومت فلسطین تاکید کرد.
امام موسی صدر در 9 مهر 1348، در نامهای تاریخی به «شیخ حسن خالد»، مفتی اهل سنت لبنان، پیشنهاد وحدت در رؤیت هلال و تقریب مذاهب را مطرح کرد.
او در نهم بهمن ۱۳۴۸، همه را به دفاع از جنوب لبنان در برابر تجاوزات اسرائیل فراخواند و خواستار مسلحسازی مردم و اجرای طرحهای توسعهای شد. در شانزدهم اسفند، به عضویت دائم شورای مجمع پژوهشهای اسلامی قاهره درآمد و در بیستم اسفند، در دیداری سهساعته با «جمال عبدالناصر»، رئیسجمهور مصر، بر وحدت اسلامی و عربی برای مقابله با صهیونیسم تاکید کرد.
امام موسی صدر در سال ۱۳۴۹، با تاسیس هیئتی برای کمک به جنوب لبنان و فراخوان اعتصاب عمومی، «مجلس جنوب» را شکل داد. سپس برای حمایت از فلسطین، به چند پایتخت اروپایی سفر کرد و در کنفرانسهای مطبوعاتی، فاجعه فلسطین را محکوم کرد. او در 10 مهر 1349، در مراسم تشییع جمال عبدالناصر حاضر شد.
وی در 11 اسفند ۱۳۴۹، به دعوت «ملک حسن دوم» به مراکش سفر کرد و در دانشکده «شریعت» این کشور سخنرانی کرد.
امام موسی صدر در سال ۱۳۵۰، در ششمین نشست مجمع پژوهشهای اسلامی قاهره مقالهای با عنوان «اسلام، ارزشها و مفاهیم انسانی» ارائه و طی آن بر جهاد برای آزادی فلسطین تاکید کرد. او در اول مرداد همان سال، در کنفرانسی مطبوعاتی، نظام فرقهای لبنان را شر مطلق خواند و خواستار لغو آن شد.
در بهمن ۱۳۵۰، به ایران سفر کرد و برای آزادی زندانیان سیاسی، از جمله آیتالله هاشمی رفسنجانی، تلاش کرد و حتی به پیشنهاد شهیدان مطهری و بهشتی، با شاه دیدار کرد تا از اعدام جوانان و افراد بیگناه جلوگیری کند.
در سال ۱۳۵۱، با افزایش تجاوزهای رژیم غاصب اسرائیل به جنوب لبنان، با ارسال تلگراف به رهبران جهانی، آنان را به واکنش فراخواند. در سوم آذر، به دعوت مفتی قزاقستان، به شوروی سفر کرد و در «مسجد جامع» مسکو نماز جماعت اقامه کرد.
در پنجم بهمن 1351، برای ادای حج به عربستان سعودی رفت و با «ملک فیصل» -پادشاه وقت عربستان- درباره وحدت مسلمانان و قدس گفتوگو کرد.
امام موسی صدر در بهار سال ۱۳۵۲، در خطبه نماز جمعه بر پیوند آزادسازی فلسطین با حفظ مقدسات تاکید کرد و در 31 تیر همان سال، در همایش «اندیشه اسلامی» در الجزایر مقالهای با عنوان «روح تشریع در اسلام» ارائه داد و به نقدهای علما پاسخ گفت.
وی در 17 مهر 1352، با آغاز جنگ اعراب و اسرائیل، مردم را به جهاد فراخواند. در دوم اسفند، با حضور در تجمع صدهزار نفری شهر «بعلبک»، «جنبش محرومان» را پایهگذاری کرد.
در اردیبهشت ۱۳۵۳، در سمیناری با عنوان «امام و شهادت» درباره مفهوم شهادت در نبرد حق علیه باطل سخن گفت.
امام موسی صدر این مسیر پُرمخاطره را از سال 1353 با جدیت و تلاشی خستگیناپذیر ادامه داد و در این میان بارها با امام خمینی(ره) و دیگر چهرههای انقلابی مردم ایران در مسیر مبارزه با پهلوی برای برقراری جمهوری اسلامی و نیز آزادی قدس شریف دیدار کرد.
سیره علمی و عملی امام موسی صدر، تلفیقی کمنظیر از «عقلانیت نوگرا»، «معنویت اصیل»، «اقدام اجتماعی» و «دیپلماسی هوشمندانه» بود. او که خود را وقف محرومان و وحدت امت اسلامی کرده بود، در نهایت در سفر به لیبی در سال ۱۳۵۷، به صورت مرموزی ناپدید شد و تلخی غمانگیزی را در افق تاریخ رقم زد، اما طلوع اندیشهها و آرمانهای او تا امروز روشنیبخش راه آزادی و وحدت است.
همزمان با چهلوهفتمین سالگرد ربایش «امام موسی صدر» رهبر شیعیان لبنان، چهرههای بانفوذ و شناختهشده در مسیر حقطلبی و مبارزه علیه رژیم غاصب صهیونی برای آزادی سرزمین فلسطین؛ نگارنده این گزارش بهعنوان خبرنگار ایکنا، تجربهای نیز در رسانه ملی و حضور در شبکههای رادیویی آن دارد.
راقم این سطور چند روز پیش که خانم «حورا صدر» -دختر امام موسی صدر- برای حضور در برنامه «روایت صدر» در شبکه رادیویی فرهنگ حضور پیدا کرده بود؛ پیشاز ورود به استودیوی این برنامه؛ دعوت خبرنگار ایکنا که در آنجا حاضر بود را برای گفتوگویی کوتاه پذیرفت.
این گفتوگو با توجه به تأکید خانم صدر مبنی بر آنکه گفتن از وجوه شخصیت علمی، سیاسی و اجتماعی؛ نیز ابعاد معنوی، روحانی، آزادیخواهی و حقطلبی امام موسی صدر طی این دههها بسیار گفتهشده بر این مهم تأکید کرد که محور این گفتوگو را بر حوزه گذار 47 سال از ربایش این شخصیت و عدم پاسخگویی و سکوت مجامع بینالمللی همپیمان و حامی رژیم غاصب صهیونیستی استوار میکند.
آنچه در ادامه از خاطر شما میگذرد گفتوگوی کوتاه خبرنگار ایکنا با حورا صدر (دختر امام موسی صدر) پیش از ورود او به استودیوی برنامه «روایت صدر» در معاونت صدای رسانه ملی است.
حورا صدر در گفتوگو با ایکنا با اشاره به گذشت 47 سال از ربایش امام موسی صدر (پدرش)، بر لزوم ادامه پیگیریهای حقوقی و بینالمللی این پرونده تأکید کرد و یادآور شد: در این گفتوگو تلاش میکند بیشتر بر نقش بیبدیل امام موسی صدر در عرصههایی متمرکز شود که کمتر در رسانهها بازتاب داده شده است.
وی با بیان آنکه در این 47 سال تحولات زیادی را شاهد بودیم که یکی از آنها ورود از قرن بیستم به قرن بیستویکم است، اظهار داشت: هنوز موضوع ربایش پدر من بیپاسخ مانده و علیرغم پیگیریهایی که صورت گرفته، معتقدم آن توجهی که شایسته و بایسته این موضوع بود، توسط دو دولت لبنان و لیبی صورت نگرفته است.
وی افزود: درباره ابعاد شخصیت فرهنگی، دینی، سیاسی، اجتماعی و علمی امام موسی صدر فراوان گفتهشده و افراد شایستهتر از من برای گفتن از این مهم وجود دارند، اما آنچنان که در ابتدای سخنم گفتم، درباره ربوده شدن پدرم نکاتی را عنوان میکنم.
حورا صدر با اشاره به پیگیریهای حقوقی صورت گرفته، خاطرنشان کرد: بُعد حقوقی این مسئله از لحظه اول ربایش پیگیری شد. از همان زمان ربودن امام، دولت لبنان این اقدام را در حوزه «امنیت ملی» عنوان کرد و همین مسئله باعث شد تا بالاترین سطح دادگاه و دولت لبنان به این موضوع ورود کند. یعنی شکایت مطرح شده از طرف دولت لبنان مطرح شد و مسئول پیگیری آن نیز بر عهده دولت سپرده شد.
حورا صدر تصریح کرد: در این مسئله تردیدی وجود ندارد که ازنظر حقوقی جرم بسیار بزرگی صورت گرفته و ربایش اینجا از طریق دولتی (لیبی) رخ داد که پاسخگویی به آن در تعاملات دو دولت مورد پیگیری قرار گیرد. گرچه خانواده همیشه پیگیر بود، اما درنهایت محقق شدن ابعاد مختلف حقوقی این ربایش در سیستم دولتی باید مورد پیگیری قرار گیرد.
وی خاطرنشان کرد: نکته دوم که دوست دارم به آن اشارهای داشته باشم آن است که این پرونده، پرونده «ربایش» یا آنگونه که در محافل حقوقی از آن یاد میشود، «ناپدیدسازی اجباری» است که این نوع پروندهها هیچگاه شامل مرور زمان نمیشود.
دختر امام موسی صدر اظهار داشت: درست است که امروز میگوییم 47 سال از این اتفاق گذشت و آن را شاید خیلی ساده بر زبان آوریم؛ اما فارغ از ابعاد عاطفی و بار سنگین روحی که این فراق بر دل خانواده گذاشته - که آن را اینجا مطرح نمیکنم - تأکید میکنم که هرچقدر و هر چند سال از این ربایش بگذرد، با توجه به آنکه هنوز نتیجه و خروجی به دست نیامده، این پرونده همچنان مفتوح است و لازم است که بهطور شایسته پیگیری شود.
وی افزود: این پیگیری باید از طرف افراد حقوقی صورت گیرد که دارای موقعیت در بدنه دولتی و قدرت تأثیرگذاری بالایی هستند.
حورا صدر سپس به تأثیر گسترده امام موسی صدر اشاره و خاطرنشان کرد: اگر نخواهم به ابعاد حقوق بشری اشاره کنم، به تأثیر امام موسی صدر بر جامعه شیعیان ارجاع میدهم و اینجا نهفقط شیعیان لبنان، که مسلمانان لبنان، بلکه میتوان گفت که کلیه مسلمانان جهان از یک سو از نوع فعالیتهای پدرم تأثیر گرفتهاند و از سوی دیگر، شاهد اثرگذاری ابعاد مختلف فعالیتهای امام موسی صدر در مرزهای خارج از لبنان و میان تمام مسلمانان جهان بودهایم.
وی با تاکید بر آنکه اگر هر فردی در این شرایط قرار گیرد، باید پیگیر آزادی ایشان باشد تصریح کرد: طبیعی است که حتی با وجود گذشت 47 سال، هنوز باید درباره ابعاد مختلف اثرگذاری حقوقی، دینی، علمی، اجتماعی و سیاسی امام موسی صدر میان مسلمانان، چه شیعه و چه سنی، سخن بگوییم.
حورا صدر در بخش دیگری از سخنان خود با برشمردن وجهه دیپلماتیک امام موسی صدر، بیان کرد: اگر بخواهم نگاهم را بر حوزه سیاست و مبانی دیپلماتیک استوار کنم، بازهم میتوانیم بگوییم که امام موسی صدر شخصیتی سیاسی و دیپلماتیک است. مسائل مختلف و متعددی که او میان کشورها برای حل و فصل آنها گام برداشت و یا خود بانی انجام آن بود، تنها بخشی از بازنمایی فعالیتهای سیاسی، بینالمللی و دیپلماتیک امام موسی صدر است.
وی در پایان با اشاره به نمونهای عینی از اقدامات بینالمللی امام صدر، گفت: مثال کوچکی دراینباره میزنم؛ زمانی که امامخمینی(ره) در ترکیه تبعید بودند، به اعتراف و شهادت بسیاری از شخصیتها، امام موسی صدر نقش بسیار بزرگی در مسیر پایان تبعید بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ترکیه داشت. حتی برای این مهم به واتیکان مراجعه کرد و آنجا با رهبر کاتولیکهای جهان این مسئله را مطرح کرده است. این یکی از اقدامات تأثیرگذار در پایان تبعید حضرت امامخمینی(ره) در ترکیه بود.
دختر امام موسی صدر در پایان، در توضیح دلیل اشاره به این موضوع، افزود: این نکته را ازاینجهت عرض کردم که هم به جایگاه تأثیرگذاری او در معادلات بینالمللی بهعنوان یک شخصیت سیاسی و هم در جایگاه یک روحانی درباره لزوم گفتوگوی ادیان بر محور آزادی و بلندای اندیشه معارف اسلامی میان دیگر ادیان، ارجاع و اشارتی داشته باشم.
گزارش از امین خرمی
انتهای پیام