کد خبر: 4315818
تاریخ انتشار : ۱۹ آبان ۱۴۰۴ - ۰۷:۵۴
یادداشت

تله «گفت‌وگوی بین ادیان» در طرح ترامپ

ملت فلسطین بهای سنگینی پرداخته‌اند و تسلیم اراده اسرائیل نشده‌اند و نابودی آرمان فلسطین از طریق اشتباهات مذاکره یا بدعت‌های ترامپی تحت عنوان «گفت‌وگوی بین ادیان» قابل قبول نیست.

به گزارش ایکنا، لمیس اندونی، نویسنده و تحلیلگر اردنی در مطلبی پیرامون طرح رئیس‌جمهور آمریکا برای آتش‌بس در غزه در وبگاه العربی الجدید نوشت: ممکن است به هجدهمین بند طرح دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، برای توقف جنگ نسل‌کشی در غزه و هموار کردن راه برای «صلح» بین اسرائیل و فلسطینیان نرسیم، یا حتی شروع به مذاکره نکنیم. با این حال، گنجاندن به اصطلاح «گفت‌وگوی بین ادیان» به عنوان یکی از پایه‌های «گشودن افقی برای مردم فلسطین جهت اعمال حق تعیین سرنوشت خود» صرفاً یک لفاظی معصومانه نیست. بلکه هدف آن تغییر ریشه‌های درگیری و فاصله گرفتن از موضوع پیامدهای یک پروژه استعماری نژادپرستانه و ریشه‌کن کردن یک ملت از سرزمین مادری خود و پرداختن به موضوع اختلافات و مناقشات مذهبی است؛ کلیشه‌ای که به نفرت و دشمنی منجر می‌شود که هیچ ارتباطی با بی‌عدالتی، اشغالگری و یا نسل‌کشی ندارد.

بیشتر بخوانید

طبق هجدهمین بند «طرح بیست مرحله‌ای»، واشنگتن گفت‌وگوی بین ادیان را برای درک طرفین درگیری - یعنی یهودیان و مسلمانان - آغاز خواهد کرد تا شیوه‌های تفکر و روایت‌ها را تغییر دهد و ارزش‌های «همزیستی مسالمت‌آمیز» را در مفهوم تحریف‌شده «پذیرش دیگری» القا کند. در این طرح و در خصوص موضوع اسرائیل و فلسطین، پذیرش دیگری مستلزم تغییر در پروژه صهیونیستی نیست، بلکه این فلسطینیان هستند که باید تمایل خود به کنار گذاشتن نفرت و پذیرش آنچه اسرائیل تحمیل می‌کند را ثابت کنند. 

حتی اگر مذاکرات به این مرحله نرسد، گنجاندن آن در طرح تأیید می‌کند که آمریکا می‌خواهد ریشه‌های درگیری را از بین ببرد و اسرائیل را از هرگونه تعهدی به حقوق فلسطینیان و قوانین و هنجارهای بین‌المللی مبرا کند، زیرا از پاسخگو کردن اسرائیل به خاطر جنایاتش و به رسمیت شناختن حقوق ملت فلسطین خودداری کرده و همچنان امتناع می‌کند. به عبارت دیگر، این دیدگاه، صرف نظر از اینکه چه کسی آن را برای ترامپ تدوین کرده است، حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین را به رسمیت نمی‌شناسد یا به آن منجر نمی‌شود، بلکه این حق را به عنوان لطف و هدیه‌ای در نظر می‌گیرد که اسرائیل و پس از نشان دادن رفتار خوب ملت فلسطین به آنها عطا کرده است.

مهم‌تر از همه، پذیرش ما از آغاز گفت‌وگوی بین ادیان توسط آمریکا، اسرائیل را از هرگونه تحریم قانونی یا بین‌المللی محافظت می‌کند. زیرا در این صورت مسئله فلسطین به یک درگیری مذهبی تبدیل می‌شود که نه بر اساس قوانین بین‌المللی و قطعنامه‌های شورای امنیت، بلکه از طریق گفت‌وگوی بین ادیان حل و فصل می‌شود.

تلاش برای سرکوب ملت فلسطین نیازمند یک جنگ ویرانگر دو ساله بود. هنگامی که این تلاش شکست خورد، حامی آمریکایی جنگ به حامی گفت‌وگوی بین ادیان تبدیل شد تا چرخه تحمیل تسلیم ملت فلسطین را تکمیل کند و در این حالت نیازی به دیوان بین‌المللی دادگستری یا دادگاه کیفری بین‌المللی و همچنین احکام آنها نیست؛ زیرا گفت‌وگوی بین ادیان وجود دارد که روح‌ها را تطهیر و گناهان را پاک کند.

فراخوان گفت‌وگوی بین ادیان به عنوان یک ضرورت برای دستیابی به صلح مطلوب آمریکایی چیز جدیدی نیست. چنین گفت‌وگوهای ساختگی، که توسط گروه‌های صهیونیستی و اعرابی که مایل و قادر به شرکت در آن بودند، سازماندهی شده بود، پیش از این آغاز شده بود، اما گسترش نیافت و عمدتاً محدود به آمریکا باقی ماند. معاهدات صلح بین اسرائیل و مصر و بعداً اردن، همراه با توافقات اسلو، با جلسات، سمینارها و کنفرانس‌هایی دنبال شد که موفق به جذب تعداد کمی از عرب‎‌ها، از جمله فلسطینی‌ها شد. با این حال، توافقات ابراهیم که در سال ۲۰۲۰ بین اسرائیل، امارات متحده عربی و تعدادی از کشورهای عربی امضا شد، مفهوم گفت‌وگو و «صلح بین فرزندان ابراهیم» را به قلمرو کاملاً متفاوتی تغییر داد. اسرائیل و ایالات متحده، با همکاری امارات متحده عربی، نسبت به نهادینه کردن و اجرای این مفهوم و حرکت از عادی‌سازی سیاسی به سوی «عادی‌سازی ذهنی» اقدام کردند.

اما موضوع به پذیرش اسرائیل ختم نمی‌شود؛ بلکه به «حق تاریخی و مقدس اسرائیل بر سرزمین فلسطین» یا هر سرزمین عربی دیگر نیز گسترش می‌یابد. هدف صرفاً گفت‌وگو نیست، بلکه نهادینه کردن مفهوم «ادیان ابراهیمی» است. این بخشی از یک سیاست و اظهارات عمومی است که شاید به بهترین شکل توسط دیوید فریدمن، سفیر سابق ایالات متحده در اسرائیل، بیان شده باشد، که پیروان سه دین ابراهیمی را به اتحاد فراخواند.

او در مورد وحدت آیین‌ها و تعطیلات صحبت نمی‌کرد، بلکه از پیروان سایر ادیان، حتی یهودیانی که با وجود اسرائیل مخالفند، می‌خواست که رژیم یا کشور صهیونیستی، گسترش آن و سلطه آن را به عنوان یک وظیفه مذهبی بپذیرند و پیروان یهودیت، مسیحیت و اسلام باید آن را تکریم و حتی از آن دفاع کنند. منظور او الحاق کرانه باختری و قدس به اسرائیل به عنوان یک وظیفه مقدس بود، همانطور که در 29 آوریل 2024 اعلام کرد که هر طرح صلحی باید مبتنی بر به رسمیت شناختن «یهودیه و سامره» (کرانه باختری) به عنوان بخشی از سرزمین اسرائیل باشد.

تله «گفت‌وگوی بین ادیان» در طرح ترامپ

این بدان معنا نیست که فراخوان ترامپ برای گفت‌وگوی بین ادیان با هدف مشروعیت بخشیدن به الحاق کرانه باختری باشد. با این حال، آغاز گفت‌وگوی بین ادیان قبل از هرگونه اقدام یا ترتیبی برای قادر ساختن ملت فلسطین به اعمال حق تعیین سرنوشت خود، زمینه را برای از بین بردن تمام چارچوب‌های حقوق بشر فراهم می‌کند و صدای کسانی را که دروغ «آیین ابراهیمی» را ترویج می‌دهند، تقویت می‌کند. فریدمن، سفیر سابق آمریکا، همچنان به ترامپ نزدیک و متحد قوی جانشین مسیحی صهیونیست خودش، مایک هاکبی (سفیر کنونی ایالات متحده در اسرائیل)، است.

ما نمی‌توانیم بپذیریم که دری به روی یک طرح فریبکارانه به نام گفت‌وگوی بین ادیان بازشود که از سوی دولت آمریکا، که صهیونیست‌های افراطی را در رده‌های ارشد خود دارد، دنبال می‌شود؛ طرحی که ادعا می‌کند به دنبال حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین است. این طرح تنها یکی از چندین تله‌ای است که حماس تحت فشار اعراب و قدرت‌های بین‌المللی برای توقف قتل عام در غزه مجبور به پذیرش آن شد. ما باید هوشیار و متفکر باشیم. تمرکز باید بر حقوق ملی و تاریخی ملت فلسطین باقی بماند و ما نباید در دام اثبات شایستگی ملت فلسطین برای ساختن یک کشور بیفتیم.

وقتی صهیونیسم و ​​صهیونیسم مسیحی در یک اتحاد اسرائیلی-آمریکایی متحد می‌شوند، نژادپرستی ابعاد بسیار زشتی به خود می‌گیرد. اتحاد بین صهیونیسم و ​​صهیونیسم مسیحی یک اتحاد صرفاً سیاسی نیست، بلکه یک اتحاد سرمایه‌داری است که در حال سود بردن از پروژه صهیونیستی است. این موضوعی است که نیاز به یک مقاله مفصل و جداگانه دارد، اما باید توجه داشت که طرح آمریکا توسط خود ترامپ تدوین نشده، بلکه توسط کسانی با تفکر استراتژیک تدوین شده است. توالی موارد و مراحل در این طرح عمدی است و این محدود به زمان شروع گفت‌وگوی بین ادیان نیست. سلسله مراتبی که به حق تعیین سرنوشت فلسطینیان منجر می‌شود، با گام‌هایی آغاز می‌شود که بیشتر شبیه پیش‌شرط‌ها هستند، که جای تعجب هم ندارد. دولت ترامپ مجبور شد توهم تشکیل یک کشور فلسطین را بپذیرد؛ زیرا می‌خواست به جنگ پایان دهد.

اصطلاح «گفت‌وگوی بین ادیان» در این طرح نباید توسط فلسطینیان پذیرفته شود، و همچنین نباید با این روند پیشنهادی به عنوان ترویج اصول بشردوستانه رفتار شود. این طرح پر از تله است و این یکی از آنهاست. با این حال، بدون رهبری متحد فلسطینی و بدون فاصله گرفتن از تفکر شکست‌گرایانه و مطیعانه، ما قادر نخواهیم بود از این تله فرار کنیم.

ملت فلسطین بهای سنگینی پرداخته‌اند و تسلیم اراده اسرائیل نشده‌اند و نابودی آرمان فلسطین از طریق اشتباهات مذاکره یا بدعت‌های ترامپی تحت عنوان «گفت‌وگوی بین ادیان» قابل قبول نیست.

ترجمه از میترا فرهادی 

انتهای پیام
captcha