
به گزارش ایکنا،
حجتالاسلام والمسلمین محمد علی مروّجی طبسی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه حضرت معصومه(س)، دوم دی ماه در ادامه سلسله مباحث
نهجالبلاغه به بحث مسئولیت اجتماعی و نظارت پرداخت و گفت: امیرالمؤمنین علی(ع) در واپسین لحظات عمر شریفشان هنگامی که در بستر شهادت بودند، در وصیتنامهای نغز و پرمحتوا، خطاب به فرزندان عزیزشان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) که سرور جوانان اهل بهشتند ـ بلکه همه فرزندان و خاندان گرامی و تمام کسانی که آن وصیتنامه تا دامنه قیامت به دستشان میرسد، ـ موضوعاتی را در کانون توجه خود قرار دادهاند که نشانه اهمیت مضاعف آنها در نگاه آن حضرت(ع) است.
ادامه مباحث وی به شرح زیر است:
ایشان(ع) در بخشی از این وصیتنامه چنین فرمودند: «لَا تَتْرُكُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ، ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا يُسْتَجَابُ لَكُمْ» «امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد كه اشرار بر شما مسلّط خواهند شد، سپس هر چه دعا كنيد مستجاب نمىگردد.»(نامه 47)
«معروف» به معنای هر کار نیکی است که خوبی آن از طریق عقل یا شرع شناخته میشود. «منکر» نیز به معنای هر کار زشتی است که بدی آن از راه عقل یا شرع فهمیده میشود. در قرآن کریم برای معروف و منکر مصادیقی ذکر شده است. مثلاً برخی معروفهای قرآن عبارتند از: 1. اطاعت و پرستش مخلصانه خدای یکتا: «وَ قَضى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ...»(اسراء/23) 2. و 3. نماز و زکات: «وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفاءَ وَ يُقيمُوا الصَّلاةَ وَ يُؤْتُوا الزَّكاةَ وَ ذلِكَ دينُ الْقَيِّمَةِ»(بیّنة/5) 4. قسط و عدالت: «قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ...» (اعراف/29)؛ «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ..»(نحل/90) 5. و 6. بازگرداندن امانات به صاحبانش و قضاوت عادلانه: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها وَ إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ سَميعاً بَصيراً (نساء/58) 7. و 8. خیر رساندن به دیگران و بخشیدن مال به خویشاوندان: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذِي الْقُرْبى...»(نحل/90) 9. و 10. احسان به پدر و مادر و گفتار کریمانه با ایشان: «...وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً...وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَريماً»(اسراء/23) 11. سخن راست و استوار: «...وَ قُولُوا قَوْلاً سَديداً»(احزاب/70) 12. سخن نیکو و خوشزبانی با خویشاوندان، یتیمان، مستمندان و آحاد مردم: «وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً»(نساء/8)؛ «...وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً ...»(بقره/83)
اما برخی منکراتی که در قرآن کریم از آنها نهی شده، عبارتند از: 1. شرک به خدا: «قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً...»(انعام/151) 2. اطاعت از طاغوت: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ...» (نحل/36) 3. پذیرش ولایت کفّار: «...وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ...»(مائده/51)؛ «..وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ..» (آل عمران/28) 4. رباخواری: «...وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا...»(بقره/278) 5. کمفروشی: «...وَ لا تَنْقُصُوا الْمِكْيالَ وَ الْميزانَ...»(هود/84)؛ «وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفينَ»(مطففین/1) 6. شهوترانی و بیبند و باری جنسی و مقدّمات آنها(مانند بدپوششی، برهنگی، چشمچرانی، رعایتنکردن حریم روابط محرم و نامحرم، مراکز فحشاء و فساد): «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبيلاً»(اسراء/32)؛ «وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ»(نمل/54) 7. قتل فرزندان(سقط جنین، زنده به گورکردن فرزندان): «...وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاقٍ...»(انعام/151)؛ «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كانَ خِطْأً كَبيراً»(اسراء/31). «...وَ لا يَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ...»(ممتحنة/12) 8. خوردن مال یتیم: «وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتيمِ إِلاَّ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ...»(انعام/152؛ اسراء/34)؛ 9. و 10. شرابخواری و قماربازی: «إِنَّما يُريدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ...»(مائده/91) 11.خوردن اموال مردم: «...وَ أَكْلِهِمْ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ...»(نساء/161)؛ 12. بهتان به مؤمنان: «وَ الَّذينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبيناً»(احزاب/58).
امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک فعالیت اجتماعی و از جمله مهمترین حقوق و وظایف مردم در عرصه اجتماعی، دست کم از دو جهت دارای اهمیت فراوان است؛ نخست آن که امر به معروف نظارت همگانی بر اجرای قوانین الهی است. از اینرو یک ضمانت اجرایی قدرتمند برای مقرّرات اسلام به شمار میرود. دیگر آن که اهتمام جامعه به اجرای این اصل مترقی، سبب میشود دود رفتارهای جاهلانه و هنجارشکنانه برخی به چشمان بیگناهان نرود. طبق روایتی معروف از رسول خدا(ص) همه افراد جامعه نسبت به یکدیگر در جایگاه سرپرست و نگاهبانی هستند که باید درباره انجام وظایف خود پاسخگو باشند.(کُلُّکم راعٍ و کلّکم مسؤولٌ عَن رعیّتِه..)
همچنین طبق روایتی مشهور دیگری از آن حضرت(ص)، تأثیر رفتارهای نابهنجار در عرصه اجتماع بر سرنوشت دیگر افراد، در قالب تمثیلی زیبا ترسیم شده است: «مثل فاسق در ميان قوم مانند (آن فرد نادان در) گروهی است که سوار بر کشتی بودند. هر کدام جای خود را مشخّص کردند و در مکان مخصوص خود نشستند. یکی از آنان تبری برداشت و به سوراخ کردن مکان خود پرداخت. افراد به او گفتند: چه میکنی؟ آیا میخواهی غرق شوی و ما را هم غرق کنی؟! پاسخ داد: اینجا مکان من است. آن گونه که بخواهم در سهم خودم تصرّف میکنم.(و به شما مربوط نيست) اگر ديگران او را از اين عمل باز دارند، (از غرق شدن) نجات مییابند و او هم نجات مییابد. اما اگر او را رها کنند، همگی غرق میشوند.» از این روایت پرمغز فهمیده میشود که سکوت، بیخیالی و خنثیبودن در برابر هنجارشکنان کار بسیار نابخردانهای است که پیامدهای زیانبار و جبرانناپذیر آن دامنگیرشان خواهد شد.
همچنین این تمثیل رسول خدا(ص) ضمن آن که لزوم مسئولیتشناسی آحاد جامعه اسلامی نسبت به سرنوشت یکدیگر را در زندگی اجتماعی، گوشزد مینماید؛ منطق «به من چه؟» و «به تو چه؟» را هم در مواجهه با ناهنجاریهای اجتماعی، به شدت ابطال میکند. در قرآن کریم به صراحت بیان شده که در جامعه ایمانی، مردان و زنانِ با ایمان بر یکدیگر ولایت دارند.(«وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنْ الْمُنكَرِ..»توبه/71)
تأکید متون دینی به امر به معروف
در قرآن کریم و احادیث اهل بیت(ع) برای انجام فریضه امر به معروف، آثار و فوائد بسیاری بیان شده است. مانند: پاداش جاودان اخروی(نعمتهای بهشتی؛ رضوان خداوند/توبه، 72)؛ تقویت و دلگرمی جبهه اهل ایمان و شکست سخت جبهه کافران (حکمت 31 نهجالبلاغة،..شدّ ظهورالمؤمنین..)؛ وجود خوشیها، خیرات و برکات در زندگی(تهذیبالاحکام، لا یزال الناس بخیر..)؛ امنیت راهها و آبادانی زمین (کافی، تهذیبالاحکام، تأمن المذاهب..تعمر الأرض..)؛ توزیع عادلانه ثروت (وسائلالشیعة، قسمة الفیء و الغنائم..)؛ برقراری عدالت اجتماعی(بازستاندن حق مظلوم از ستمگر؛ جلوگیری از ظلم ظالم. وسائلالشیعة، ردّ المظالم..)؛ برپایی مقررات و فرائض الهی (وسائلالشیعة،...استقامت الفرائض..؛ ...بها تقام الفرائض..)؛ گرفتارنشدن به عذاب دنیوی خداوند(«…أَنْجَيْنَا الَّذينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ...»اعراف/165)
امیرالمؤمنین(ع) در وصیتنامه نغز و پر مغزشان، با مخاطب قرار دادن همه کسانی که از متن و محتوای این وصیتنامه مطلع میشوند، ضمن تأکید بر انجام فریضه امر به معروف با عبارت «..لَا تَتْرُكُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ..»، هشدار و انذاری جدّی درباره پیامد زیانبار ترک این فریضه، میدهند: «..فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ، ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا يُسْتَجَابُ لَكُمْ..» یعنی: اگر این فریضه الهی را ترک کنید، اشرار جامعهای که در آن زندگی میکنید بر امور شما مسلّط میشوند. آن گاه هرچه دعا میکنید، ولی به اجابت نمیرسد.».
در روایاتی مشابه از رسول خدا(ص) درباره عاقبت ترک امر به معروف اینگونه نقل شده که فرمود: «...سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ شِرَارَهُمْ فَيَدْعُوا خِيَارُهُمْ فَلَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ.» ابوحامد غزالی(م505ق) در ذیل آن معنای دیگری را میگوید: «یعنی عزت و هیبت خوبان جامعه در نگاه اشرار از بین میرود. دیگر اشرار مسلط بر جامعه، از خوبان ترس و واهمهای نخواهند داشت.» به تعبیر شهید مطهری، وقتی جامعه اسلامی فریضه امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنند، خوبان و فرهیختگان آنقدر پست می شوند و آنقدر عزت و هیبت و کرامتشان از بین میرود که وقتی به درگاه همان ظلمه میروند، هر چه ندا میکنند به آنها اعتنا نمیشود.
عواقب بد ترک امر به معروف
در آیات قرآن و احادیث اهل بیت(ع) عواقب بسیار سخت و خسارتباری برای ترک فریضه امر به معروف و نهی از منکر بیان شده است. از جمله: 1. عذاب مهلک دنیوی: (عذاب قوم بنیاسرائیل: «... وَ أَخَذْنَا الَّذينَ ظَلَمُوا بِعَذابٍ بَئيسٍ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ» اعراف/165) 2. دوری از رحمت خداوند («..كانُوا لا يَتَناهَوْنَ عَنْ مُنكَرٍ فَعَلُوهُ...» مائده/78ـ79)؛ از میان رفتن برکات (تهذیبالاحکام،...نزعت منهم البرکات..) 3. مسلّط شدن اشرار بر زمام امور مردم (نامه 47 نهجالبلاغه؛ الکافی: لَيُسْتَعْمَلَنَّ عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ..؛ ...سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ شِرَارَهُمْ...) 4. مستجاب نشدن دعا: (نامه 47 نهجالبلاغة:..ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا يُسْتَجَابُ لَكُم..؛ الکافی: ...فَيَدْعُو خِيَارُكُمْ فَلَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ) 5. خفت و خواری: (الکافی، تهذیبالاحکام، ثوابالاعمال، الخصال.. وَ مَنْ خَذَلَهُمَا خَذَلَهُ اللَّهُ تَعَالَى.)
شاید بتوان از وصیتنامه امیرالمؤمنین(ع) و روایات مشابه، استفاده کرد که مهمترین عقوبت دنیوی و پیامد زیانبار ترک این فریضه بزرگ الهی، سلطه ستمگران و حاکمیت اشرار بر سرنوشت مردم و به دنبال آن از بین رفتن عزت و کرامت و استقلال امت اسلامی است.
از اینجا مطلب دیگری فهمیده میشود و آن اینکه مبارزه با طاغوتها و جریان کفر و استکبار، از مصادیق مهم نهی از منکر به شمار میرود زیرا ریشه شر و عامل اصلی گسترش فساد و فحشا هستند. ایمان و تسلیم در برابر «طاغوت» دستاوردی جز ذلت و خفت و بردگی و ستمکِشی ندارد که در واقع روی دیگر آن، همان سلطه ستمگران بر امور و سرنوشت مردم است.
این نکته را هم باید اضافه کرد که فریضه امر به معروف و نهی از منکر طبق نصّ اصل هشتم قانون اساسی «وظیفهای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت». عمل به این اصل مسلم اسلامی که یک مسئولیت بزرگ اجتماعی است، ضامن حاکمیت عدالت و ریشهکن شدن انواع ظلم و فساد و تبعیض در همه سطوح جامعه اسلامی خواهد بود.
انتهای پیام