به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، دومین نشست از سلسله نشستهای «شبهای قرآن مجید» چهارشنبه 27 مردادماه در کانون زبان فارسی برگزار شد. در اين نشست، آيتالله سيدمصطفی محققداماد، نصرالله پورجوادی، محمدجعفر ياحقی، مهرداد عباسی و محسن معينی به سخنرانی پرداختند.
تفسیر نویسی سنتی قدیمیناصر پورجوادی یکی از سخنرانهای این نشست درباره تفسیرنویسی به ایراد سخن پرداخت و بیان کرد: تفسیرنویسی سنتی قدیمی است که از صدر اسلام شروع شده، اما کتابت تفسیر مربوط به قرن سوم است و این سنت مربوط به سنت قرون وسطا که کلام و سیاست با هم پیوند داشتند و پیش از اسلام در تمدن بیزانس بوده است.
وی افزود: به دو گونه میتوان تاریخ تفسیر را بررسی کنیم: روش اول این است که همه آنها را بشناسیم و از گفتار آنها مطلع شویم، چرا که تفاسیر به گونهای اعلام مواضع اعتقادی است و اغلب علما از قرن سوم به نوشتن اعتقاد نامه اهتمام ورزیدند و مواضع خود را اعلام کردند.
پورجوادی گفت: روش دوم مطالعه تفاسیر از حیث تاریخ اندیشه است، بهاین منظور که در قرآن برخی از اصطلاحات مهم در قرون مختلف معنای متعدد و برداشتهای متعددی طی قرون مختلف داشته است.
وی در ادامه بیان کرد: همان طور که در هفته گذشته درباره تفاسیر عرفانی بیان کردیم که آیات قرآن از نظر مفسران از لحاظ معنا از سه مفهوم؛ خدا، انسان و جهان شکل گرفته است که همین سه مفهوم در طول تاریخ تحولاتی در خود دیده است، این موضوع در مورد تفاسیر کلامی نیز صدق میکند.
پایان دوره تفسیرنویسی وی در پایان گفت: دوره تفسیرنویسی به پایان رسیده است و در دوره جدید، دوره بررسی و تحقیق درباره تفاسیر و سیر و تحولات آن و اندیشههایی که از لحاظ فرقه و مذهب در تفاسیر مختلف در جهان حاکم بوده است، خواهد بود.
محمدجعفر یاحقی سخنران بعدی این نشست درباره تفسیر قرآن بیان کرد: تفسیر قرآن همان طور که در سخنرانی قبل بیان شد از قرون اولیه وجود داشته و زمانی که اسلام به دنیای دیگری منتقل شد، تفسیر برای مسلمانان یک نیاز مبرم بوده است.
یا حقی افزود: هر تفسیر یک نگاه تازه و یک خوانش جدید است و نمیتوان مدعی شد که هر تفسیر یک تفسیر اصل است؛ چرا که هرکدام یک خوانش جدید است.
بهترین نوع تفسیر؛ تفسیر قرآن به قرآن وی در ادامه گفت: بهترین نوع تفسیر، تفسیر قرآن به قرآن است که تنها تفسیری که به این نوع شباهت دارد، تفسیر تبعی است و یکی دیگر از ویژگیهای این تفسیر این است که رسمی شده و به همین دلایل اکثر تفسیرهایی که بعد از این تفسیر پدید آمدند از این تفسیر الگوبرداری کرده و اغلب قسمتهای آن مانند این تفسیر بوده است.
محمدجواد یاحقی گفت: تفسیرنویسی شیعه، تفسیری است که هر کدام از فرقههای اسلامی برداشت و تبیین خود را در تفسیر ارائه میدهد و حتی گاهی هر ترجمه قرآن گرایشی بر اساس فرقههای مختلف بوده است، بنابراین انتظار میرود مذهب شیعه هم باید تفاسیر خاص خود را داشته باشد.
وی اظهار کرد: اولین تفسیر مدون مهم فارسی تفسیر ابوالفتوح رازی است که مربوط به قرن 6 است و حدود سال 533 تعریف شده است که این دوره در واقع اوج تفسیر دوران تسنن و تشیع بوده است و این تفسیر ابوالفتوح رازی به شدت مورد نیاز آن زمان بود به این دلیل که در آن زمان نزاع بین تسنن و تشیع بالا گرفته بود.
اهمیت تفسیر در جوامع غربیمحسن معین، مدیر گروه بنیاد دایرةالمعارف فارسی سخنران بعدی این نشست درباره اهمیت تفاسیر قرآن در بین غربیها به سخنرانی پرداخت و در این خصوص بیان کرد: توجه غربیها به قرآن و تفاسیر آن به چند دوره تقسیم میشود که دوره آغازین آن دوره ردیهنویسی توسط کشیشان در قرن اول هجری بود و ردیهنویسی به این صورت تا قرن پنجم رواج داشته است، که در قرن پنجم به دستور پتروس ترجمه کاملی به زبان لاتین همراه با چند ردیه دیگر نوشته شد و نخستین اثر جامع درباره شکل دادن به مباحث اسلامی بود که باعث توجه بیشتر غربیها به این ردیهها شد.
وی در ادامه گفت: تا اینکه کتاب جامع تئودور نولدکه به سب مباحث جامع قرآنی بسیار موثر بوده تألیف شد و باز هم موجب توجه بیشتر غربیها قرار گرفت.
معین اظهار کرد: دوره بعدی دورهای بود که مباحث دانشمندانی همچون رژیس بلاشر باعث شد تا غربیها با مطالعات تطبیقی قرآن بیشتر آشنا شوند.
محسن معین افزود: دوره سوم دوره پیدایش تفسیرهای قرآنی بود و مفسرانی مانند رشید رضا و امین الخولی پدیدآورنده نگاههای جدید به قرآن بودند و باعث علاقهمندی غربی ها به پژوهشهای تفسیری شدند و دوره چهارم دوره مطالعات گسترده درباره تفسیرهای مفسران و تحقیق درباره آیات و واژههای قرآن صورت گرفت.
مهرداد عباسی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد علوم تحقیقات آخرین سخنران این نشست بود و درباره رهیافتهای جدید به تفسیر سخنرانی کرد و در این خصوص بیان کرد: رهیافتهای جدید به پنج دسته تقسیم میشوند که رهیافت عقل گرایانه، رهیافت ادبی، رهیافت تاریخی، رهیافت فمنیسم و رهیافت بازگشت به قرآن نام دارند.
ظهور رهیافت جدید وی بیان کرد: این رهیافت جدید تفسیر قرآن ناشی از احتیاجهایی بود که در جوامع احساس میشد، با اینکه پایه گذاران این رهیافتها نهایت تلاش خود را انجام دادهاند تا این نیاز را بدون دست کشیدن از منشا الهی برآورده کنند، اما این رهیافتها در میان علما تاکنون محبوبیت چندانی نیافته است و حتی برخی از این رهیافتها واکنشهای جدی از طرف برخی از علما را برانگیخته است.
عباسی اظهار کرد: بسیاری از این رهیافتها نزاعهای مختلف در نقاط مختلف جهان را بیان کرده است که اغلب این نزاع ها در رسانههای مختلف راه یافته و جنبه عمومی پیدا کرده است.
وی در ادامه گفت: بهعنوان مثال ماجرای فضل الرحمان در شبه قاره و ماجرای خلفالله و ابوزید در مصر و ماجراهای پدید آمده در ایران از جمله نزاعهایی بودند که جنبه عمومی پیدا کردند.
ماهیت تفیسر قرآن؛ مسئله ای حل ناشدنی عباسی گفت: اینکه این وضعیت در 150 سال گذشته به طور مشابه تکرار شده است، گویای این مسئله است که ماهیت فهم و تفسیر قرآن مسئلهای همچنان حل نشده و یا حل ناشدنی در جوامع اسلامی است.
وی در پایان گفت: به نظر می رسد در این رهیافتها مسئله اصلی چیستی کتابی به نام قرآن است که آیا قرآن کتاب تاریخ، علم یا ادب است و یا کلام فلسفه یا عرفان یا همه آنها و یا هیج از یک آنها است که شاید در پایان به این نتیجه برسیم که محمد عبده به همین دلایل تفسیر خود را به شیوه خاص بیان کرده است.