حجتالاسلام والمسلمین الویری:
تحول در روشهای فهم قرآن نیازی دائمی است
گروه حوزههای علمیه: استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه روشهای تفسیر ترتیبی و روشهای دیگر کارآیی خود را دارد تاکید کرد: قرآن کریم آنقدر مفاهیم و معانی بلندی دارد که باید در روشهای فهم آن دائما تحول ایجاد شود.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) حجتالاسلام والمسلمین محسن الویری، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) امروز 11 بهمن ماه در نشست علمی در مرکز با اشاره به تالیف رویکرد تاریخی در تفسیر قرآن کریم و تلاش علمی وی در این عرصه و در پاسخ به این سؤال که این نظریه در رقابت با نظریات رقیب تفصیل لازم را ندارد، گفت: بنده مدعی نیستم که به همه ابعاد موضوع اندیشیدهام و معتقدم نیازمند تامل بیشتر است.
وی با اشاره به مقایسه این نظریه با نظریات رقیب افزود: بنده از ابتدا نظریه خود را معطوف به نظریات رقیب نیاوردهام بلکه درصدد بودهام تا با رویکرد تاریخی به تفسیر قرآن کریم پرداخته شود لذا رویکرد تفسیر تاریخی در فضایی جدا از نظریات رقیب در حال نگارش است مگر اینکه تصمیمی در این خصوص بگیرم تا با این نوع نگاهها یعنی تفاسیری مانند پیشرفت شناخت نیز بررسیهایی صورت بگیرد.
الویری بیان کرد: رویکرد تفسیر تاریخی از سیالیتی برخوردار است که آرای مختلف را در دل خود جای میدهد مثلا در تفسیر انسانشناختی با یک تفسیر خاص و واحد وارد این مقوله نشدهام و نظریات مختلف میتوانند با رویکرد تفسیر تاریخی کنار بیایند از این رو تفسیر تاریخی در برخی موارد با چند دیدگاه دیگر قابل جمع است.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) تاکید کرد: حتی اگر کسی نگاه مارکسیستی از تحول داشته باشد میتواند در برخی موارد با این رویکرد هماهنگ شود بنابراین ما توالی رویدادهای تاریخی را از قرآن میگیریم ولی همه آنها از قرآن نیست زیرا در برخی رویدادهای بزرگ، قرآن ساکت است و تقدم و تاخر آن را از رویدادهای بیرونی متوجه میشویم.
الویری با بیان اینکه این نظریه برونقرآنی است عنوان کرد: نگاه برونقرآنی بنده با چند دیدگاه مختلف سازگاری دارد و الزاما این طور نیست که بگوییم در همه ابعاد و مسایل با یکایک نظریات تحول تاریخی موضع روشنی داشته باشد بلکه نگاه ما، قرآنی است که با برخی مسایل مطرح شده در نظریات سازگاری دارد.
وی اظهار کرد: واحد معنای این نظریه، آیات قرآن و بعد سیاق و سوره است و امکان دارد چند سوره با هم و در نهایت کل قرآن ملاحظه شود و از آن جایی که فهم آیه نیز رهین فهم قواعد زبان عربی است به روشهای متعارف فهم قرآن پناه میبریم به طور مثال اگر قرآن، در جایی فرموده ما هزار فرشته و در جای دیگر سه هزار فرشته را در حمایت از مومنان فرستادیم در نگاه نخست با تناقض روبرو هستیم که کدام یک صحیح است لذا در فهم این مسئله باید از روشهای متعارف بهره ببریم.
این محقق و نویسنده تصریح کرد: من نظریات دیگر را رقیب نمیدانم و دنبال اثبات برتری این نظریه بر نظریات دیگر نیستم؛ اگر مراد رویکرد تفسیری نباشد و صرفا به تاریخی هم برگردد باز این نظریه نقاط مشترکی با بقیه دارد.
این محقق و پژوهشگر تاریخ افزود: آفت بزرگ صحنه سیاسی کشور ما این است که به جای نگاه همافزایی نگاه رقیبانه دارند و تلاش میکنند تا یکدیگر را کنار بگذارند و حتی اگر در عمل این کار صورت نگیرد در دل به دنبال کنارگذاشتن دیگران هستیم.
وی با اشاره مجدد به ظرفیت تفسر تاریخی تاکید کرد: البته این رویکرد در تفسیر قرآن، آوردههایی برای تفسیر پیشرفتشناخت نیز دارد و یک الگو و مدل برای این نظریه نیز ارایه میدهد.
الویری با بیان اینکه در این نظریه چینش تاریخی مطرح است ولی در برخی موارد عملا از روش تفسیر موضوعی استفاده میشود که نمونه آن در داستانهای حضرت عیسی و موسی مشاهده میشود لذا مجال فراخی وجود دارد که گاهی الزاما باید از همه رویکردها استفاده کنیم.
باید رقابت مثبت را بپذیریم و مرز میان آن با حسادت را تمیز دهیم زیرا آنچه حوزه فکر دینی را شاداب نگه می دارد رقابت دوستانه و مشفقانه به قصد عزت قرآن و دین است.
الویری با بیان اینکه بنمایه رویکرد تفسیر تاریخی را همان نظریه پیشرفتشناخت بدانیم جای تامل دارد تاکید کرد: از این مدل نگاه به قرآن یک الگو و مدل برای پیشرفتشناخت نیز به دست میآید ولی منحصر به این مسئله نیست لذا اینکه بن مایه این رویکرد پیشرفت باشد جای تامل دارد و معتقدم این رویکرد در کنار سایر رویکردهای تفسیری می تواند کارآیی خود را داشته باشد.
وی با بیان اینکه منکر رویکرد تفسیر ترتیبی و ... نیستم گفت: آنقدر قرآن کریم مفاهیم و معانی بلندی دارد که باید در روشهای فهم آن دائما تحول ایجاد شود.
الویری با اشاره به مباحث معرفتی در جهان اسلام تصریح کرد: درباره اینکه وضعیت تفکر در جهان اسلام در حال حاضر به مباحث معرفتی رسیده است تاکید میکنم تلاطمی در این زمینه پیدا شده و چند دهه زمان میبرد تا ببینیم به کجا میرسد و در کجا قرار خواهد گرفت زیرا یکی از ضعفهای بزرگ ما ناآشنایی با اندیشه اندیشمندان عرب مسلمان است که ایده و نظریه دارند در حالی که ما نام بسیاری از آنان را هم نمیدانیم در حالی که در بسیاری از موارد از ما پیشی گرفتهاند.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) اظهار کرد: به دنبال صفآرایی جدید در جهان اسلام، صفآرایی فکری جدیدی نیز ایجاد شده و برخی مانند ما دچار سردرگمی هستیم و نمیدانیم با این پدیدهها چگونه برخورد کنیم، لذا شناخت وضعیت تفکر کنونی در جهان اسلام مطالعه میدانی بیشتری نیاز دارد.