در بحث نابینایان آنچه که همه بر آن اذعان دارند این است که ظرفیتها و پتانسیلهایی که در نابینایان وجود دارد، بسیار زیاد است، بنابر این باید تلاش کنیم تا امکاناتی اعم از قرآن به خط بریل و مسائل آموزشی دیگر را به بهترین نحو ممکن برای آنها فراهم کنیم. به اعتقاد من این موارد هم اینک صورت میگیرد.
سوالی که اینجا پیش میآید این است که آیا در کشور شاهد توزیع یکسان امکانات برای افراد نابینا و سالم هستیم، البته بیشتر بحث فعالیتهای قرآنی مدنظر است؟
تلاشهای بسیاری برای رفع موانع موجود بر سر راه فعالیتهای قرآنی نابینایان صورت گرفته است، اما مطمئناً بحثهای آموزشی افراد نابینا با افراد سالم در کشور به صورت یکسان و عادلانه توزیع نشده است، بر اساس همین اصل، برگزاری مجزای مسابقات بینالمللی قرآن نابینایان، حرکتی در راستای عادلانه کردن امکانات در بحث رقابتها است. به نوعی اگر بخواهیم شاهد عدالت آموزشی و عدالت محتوایی باشیم، بهتر است مسابقات نابینایان به عنوان یک فرصت دیده شود.
شما از لزوم مجزا برگزار شدن مسابقات بینالمللی قرآن نابینایان صحبت کردید و اینکه همین موضوع در راستای توزیع عادلانه امکانات است، با توجه به اینکه حافظ قرآن از روی حافظه قرآن را تلاوت میکند و نیازی به سلامت دیده ندارد، آیا برگزاری مسابقات را همچنان توزیع عادلانه امکانات میدانید؟
پیشرفت فعالان قرآنی نابینا در بخش حفظ قرآن کریم بسیار مطلوب بوده است و این یک واقعیت است. همین پیشرفت باعث شده تا آنها حتی در رقابت با افراد سالم، به موفقیتهای بسیار زیادی دست یابند. اما در بخش تلاوت لزوماً اینگونه نیست. با توجه به اینکه قاری نابینا حافظ قرآن نیست و باید از روی قرآن با خط بریل تلاوت کند، در رقابت با افراد سالم ممکن است نتواند توانمندی کامل خود را نشان دهد. بنابر این لزوم برگزاری مسابقات به صورت مجزا اجتنابناپذیر است.
در حال حاضر اگر نگاه کنید در رشته حفظ قرآن کریم متوجه خواهید شد که رقابت قاریان سالم و نابینا با هم برابر است و در برخی موارد شاهد برتری نابینایان نیز هستیم، اما در بخش قرائت مقداری فاصله وجود دارد که انشاء الله در آینده با برنامههایی که برگزار میشود، این فاصله پر شود.
اصولاً شما برگزاری مسابقات قرآن را عرصه مناسب و مطلوبی برای ارائه توانمندی نابینایان می دانید یا آنها برای نشان دادن توانمندی خود نیاز به حضور در عرصههای دیگر دارند؟
در فرهنگ دینی ما این موضوع وجود دارد که اگر خداوند بر اساس حکمت خود نعمتی را از انسان بگیرد، در ازای آن ظرفیت و قدرت دیگری را برای آنها به ودیعه میگذارد که از آن نعمت از دست رفته بسیار ارزشمندتر هم خواهد بود. اگر بینایی چشم که نعمت بسیار بزرگی است به هر علتی از فردی گرفته شود، استعدادهای دیگر ذهنی و فکری، درسی و ... در این افراد شکل گرفته میشود و شروع به بیشتر شدن میکند. در فعالیتهای قرآنی من دیدهام که الزاماً این حس درونی که یک نابینا میتواند داشته باشد، حس بسیار قشنگی است که در تلاوت فرد نابینا میتواند چه در بخش ترتیل، چه حفظ و چه قرائت تحقیق به عینه دیده شود. این حس خوب و بالای تلاوت عمیق و آن عاطفه صوت و فضاهای صوت و لحنی که میتواند به قاری برای تلاوت برتر کمک کند، در فرد نابینا میتواند رشد خوبی داشته باشد. به اعتقاد من بهترین عرصه برای بروز توانمندی نابینایان همین عرصه مسابقات است.
تعداد زیادی از نابینایان در جای جای کشورمان هستند که به علت اینکه دارای این نقص هستند، کمتر در اجتماع و خصوصاً در عرصه فعالیتهای قرآنی ظاهر میشوند، شما به عنوان یک استاد قرآنی چه توصیهای به این افراد دارید که بر اساس توصیه بتوانند وارد عرصه فعالیتهای قرآنی شده و به موفقیت برسند؟
به اعتقاد من نابینایان استعدادهایی دارند که اگر شناسایی و مدیریت شوند میتوانند به سطوح بالایی برسند. کما اینکه ما در قراء مصری هم داریم که اساتیدی که تلاوت آنها به عنوان تلاوت شاخص با معیار شناسایی میشود، نابینایانی بودند که آن شاخصهای تلاوت را به گونهای رعایت کردند که الان مورد تقلید دیگران واقع میشوند. من فکر میکنم که اتفاقاً اگر با این پدیده خوب تعامل داشته باشیم و خوب مدیریت کنیم به موفقیت میرسیم .
یکی از محاسنی که نابینایان دارند این است که در تلاوت، تمرکز چشمی ندارند و همه چیز را در قوای ذهنی جمع میکنند، اگر چشم بیش از حد ظرفیت مورد تست قرار بگیرد میتواند در تلاوت اختلال ایجاد کند که این موضوع در روشندلان وجود ندارد. آن حس درونی که در نابینایان ایجاد میشود فضای درونی که از درون میجوشد و تلاوت را ملیح و نمکین میکند، از جمله ویژگیهایی است که نابینایان بیشترین استفاده را در تلاوتهای خود از آن میبرند.
اخیراً دومین دوره مسابقات بینالمللی قرآن ویژه نابینایان برگزار شد، نظر شما در مورد سطح کیفی این مسابقات چیست؟ آیا این مسابقات توانست مخاطبان خود را راضی نگه دارد؟
همانطور که گفتید، تاکنون دو دوره از این مسابقات برگزار شده و تنها میتوان این دو دوره را با هم مقایسه کرد. در مقایسه این دو دوره حرکت رو به رشد وجود داشته است. یعنی امسال هم رشتهها افزایش پیدا کرده بود و هم اینکه از جهت تعداد متسابقین در جهت کمی و کیفی شاهد ارتقاء بودیم. به اعتقاد من هنوز برای قضاوت در مورد این مسابقات زود است و اگر میخواهیم مقایسه معناداری داشته باشیم باید آن را در یک بازه زمانی پنج ساله قضاوت کنیم.
باید از کسانی که این فکر و ایده را داشتند و برای آن زحمت کشیدهاند قدردانی کرد، مطمئناً پشت این فکر یک سری مدیریتها، زحمات و پشتکارها بوده که بعضاً برخی مشکلات نیز وجود داشته است و در برابر این مشکلات نیز مقاومت صورت گرفته است، من به نوبه خودم به آنها تبریک میگویم و امیدوارم این کار خوب در آینده نیز تداوم داشته باشد.
شما سالهای سال در عرصه فعالیتهای قرآنی حضور داشتهاید و مطمئناً در این فعالیتها با فعالان قرآنی که نابینا بودهاند نیز ارتباط داشتهاید، چه خاطراتی از همراهی با این افراد دارید؟
فعالیت در این فضا همراه با خاطرات بسیار زیادی بوده است. زمانی که تلاشهای بسیار زیاد روشندلان عزیز چه در تهران و چه دیگر شهرستانها دیده میشود و همت والایشان برای نشان دادن توانمندیشان را میبینیم و اینکه در نهایت نیز به موفقیت میرسند، بسیار زیباست. ضمن اینکه به نوعی اثبات کردند که در این فضا نه تنها خصیصه ظاهری برای آنها مطرح نبوده بلکه با تکیه بر همین خصیصه به بالاترین جایگاه رسیدهاند.
همیشه از این فضا و فعالیت در آن لذت بردهام؛ چرا که در چنین فضایی است که احساس میکنیم، بسیاری از ما که در عالم عادی قدر نعمتها را نمیدانیم و به راحتی از کنار آن میگذریم اما وقتی آن نعمت به نوعی گرفته میشود، تازه احساس میشود که چرا بعضی وقتها ناشکری کرده است و قدر قناعت را ندانسته است. دیدن تصاویری که یک نابینا یا یک معلول جسمی با تمام توان تلاش میکند. من بارها از این دوستان انگیزه فعالیت بیشتر گرفتهام.
در پایان اگر صحبت خاصی دارید بفرمائید؟
مسئولان برگزاری
مسابقات قرآن نابینایان باید دو نکته را مورد توجه قرار دهند، یکی اینکه از همین
افرادی که در مسابقات حضور پیدا میکنند، استفادههای بیشتری ببرند؛ چرا که از ظرفیتهای
بسیار بالایی برخوردار هستند. به اعتقاد من باید باید نظرسنجی جامعی از اینها صورت
بگیرد و نیازهای آنها مورد احصاء قرار بگیرد. نکته دوم اینکه فعالیتهای اجتماعی و
فرهنگی در این راستا فقط به مسابقات منحصر نشود ما ایام غیر مسابقه را هم دریابیم و
برای آن برنامهریزی داشته باشیم. مسابقه در واقع یک موجی باید ایجاد کند که در طول
سال و در غیر از ایام سال ما آن حرکت فرهنگ قرآنی را به صورت یک فرآیند دیده باشیم.