به گزارش ایکنا؛ چه کسی گفته فقط باید با مسئولان مصاحبه کرد؟! نشستن در مقابل یک گروه چهار نفره از دانشجویانی که صدها بار مناظره کرده و به مرحله نهایی مسابقات مناظره دانشجویان ایران رسیدهاند در نوع خود جذاب و البته برای یک خبرنگار ریسک محسوب میشود؛ ریسکی با خطر بالای باخت و حتی شاید دست انداخته شدن. به هر حال آنها جدل، فلسفه، سفسطه، مغالطه، اصول بحث، مناظره و گفتوگوی منطقی و حتی غیرمنطقی را بلد هستند و مدتها در خصوص نحوه گفتوگو و اقناع رقیبان و داوران سرسخت مطالعه و کار کردهاند؛ با «علیرضا کریمی، میلاد برفی، سید مهدی شریعتی و سید محمد نظری» اعضای تیم مبین از استان البرز گفتوگو میکنیم، بسیاری از جامعه شناسان معتقد هستند جامعه ایران دچار مشکل گفتوگو است و به شدت از کمبود گفتوگوی اصولی و منطقی رنج میبرد اما این دانشجویانی مدتها است که در خصوص نحوه گفتوگو در حال تمرین هستند و بارها در مقابل داروانی خبره، توان گفتوگوی آنها سنجیده شده و با پیروزی مقابل رقبای خود به مرحله پایانی مسابقات مناظره دانشجویان ایران راه یافتهاند پس بهترین افرادی هستند که میتوان از آنها در خصوص گفتوگو سؤال پرسید:
هر چهار نفر دانشجوی خوابگاهی هستیم. دو نفرمان قبلاً عضو یک گروه بودیم، یک نفر بعد اضافه شد و نفر چهارم هم دانشجوی تازه وارد بود، اما به محض ورود چنان توانمندی خود را در دانشگاه نشان داد که سریع جذبش کردیم.
دانشجوی تازه وارد میگوید البته من میخواستم گروه جدا تشکیل دهم اما منت گذاشتم سر بچهها و عضو گروه شدم. (کل کل بالا میگیرد بر سر اینکه واقعاً منت گذاشته یا گروه خوب بوده یا اگر گروه خودش را داشت یقیناً میباخت ... یک لحظه غفلت یعنی از دست رفتن زمان و سررشته مصاحبه)
بله؛ در کلاس، در بحثهای خانوادگی، کلاسی، گفت وگو با استاد از جدل و مغلطه و ... استفاده میکنیم. البته وقتی محیط دوستانه است از مناظره دور و به سمت بحث میرویم و در بحث تلاش میکنیم به یک فهم مشترک و از آن فهم به یک نکته اشتراک برسیم.
بلافاصله یک عضو دیگر گروه تأکید می کند: البته گروه ما از نظر فکری و حتی ایدئولوژیکی با هم کاملاً متفاوت است من معتقدم محیط دوستانه و مناظره با هم فرق دارند.
همیشه مطالعه داشتیم ولی وقتی وارد مناظرهها شدیم نوع و سبک مطالعه ما هم فرق کرد. قبلاً در گفتوگو حتی گفتوگوهای شخصی و دوستانه هر حرفی را مطرح میکردم حتی اگر سند آن را نمیدانستم و یا برای خودمان هم سندیت نداشت. اما حالا برای یک متن و یک موضوع ساعتها مطالعه میکنیم. به همین دلیل بر سر هر چیزی بحث نمیکنیم به خصوص وقتی موضوع بیارزش یا بحث مبنای منطقی ندارد اصلاً بحث نمیکنیم. اگر متوجه شوم اشتباه میکنیم هم آن را میپذیریم. مناظره موجب شده ساختار فکری منظمی داشته باشم.
با بقیه با تساهل بیشتری رفتار میکنیم. در دورههای قبلی قانون مسابقات اینطور بود که موضوع را اعلام میکردند و به صورت تصادفی تیم موافق یا مخالف انتخاب میشد. یعنی مواقعی وجود داشت که برخلاف دیدگاه خودمان باید از یک مسئله دفاع یا آن را رد میکردیم. تصور کنید به یک مسئله اعتقادی ندارید اما باید بروید و در خصوص آن مطالعه کرده و از آن دفاع کنید. وقتی میرفتیم و در مورد موضوع تحقیق می کردیم متوجه میشدیم که افرادی که با نظر ما در مورد آن موضوع مخالف هستند هم استدلالهای خاص و حتی قوی و منطقی دارند. یعنی اختلاف نظر ما با آنها به دلیل بی منطقی گروههای مخالف نیست.
عضو دیگر گروه گویی که عادت دارند حرف های همدیگر را تکمیل کنند، اضافه میکند: اگر گفتمان مناظره در جامعه رواج پیدا کند و مردمی که به شدت با یک موضوع موافقت یا مخالفت میکنند بروند و نظر مخالفان دیدگاههای خود را بخوانند بدانند، عینک خودبینی و دنیا را تنها از دریچه ذهنی خود دیدن را کنار میگذارند، آنوقت است که شرایط جامعه بهتر خواهدشد.
عضو سوم گروه از اخلاق میگوید: ما در دوره قبل از یکی از تیمها شکست خوردیم. آن تیم، تیم با اخلاقی بود وقتی از آنها شکست خوردیم اصلاً ناراحت نشدیم و با خوشحالی به آن تیم تبریک گفتیم. اما با یکی دیگر از تیمها که مناظره داشتیم بیاخلاقی علیه ما صورت گرفت و هنوز که هنوز است آن دیدگاه منفی در ذهن ما باقی مانده است. اگر این اخلاقیات در جامعه رواج داشته باشد و مناظرهها هم بر مبنای اخلاق صورت گیرد جامعه آرام خواهدشد. اما کمبود چنین اخلاقی را در جامعه حس میکنیم. اگر اخلاق باشد موجب میشود وقتی دو نفر همدیگر را قانع نکردند با طرف مقابل رفیق باقی بمانند. مشکل ما این است که اگر با طرف مخالف باشیم و نتوانیم او را قانع کنیم دشمن هم میشویم. دو قطبی شدن دانشگاهها به گروههای اصول گرا و اصلاح طلب از همنجا نشئت میگیرد. در صورتی که همه با هم هستند همه در یک خط هستند اما به دلیل نبود گفتوگویی که باید شکل بگیرد، احساس تضاد و دوگانگی میکنند.
(دو نفرشان گفتند بله دو نفرشان گفتند نه) یکی از اعضای گروه گفت: مناظره این امکان را برای ما فراهم کرد تا از همه اقوام و حتی مذاهب دوستان خوبی پیدا کنیم. وقتی در خوابگاه حاضر هستی و در بستر ارتباط با گروههای مختلف قرار میگیری میفهمی که اگر دیگران با شما از نظر فرهنگی متفاوت هستند تقصیری ندارند سالها با این فرهنگ به دنیا آمده و زندگی کردهاند پس من حق ندارم افراد را به دلیل فرهنگشان ملامت یا محکوم کنم.
یکی دیگرشان گفت: مشکل جامعه ما فرهنگ پرستی است نه نژاد پرستی. ما به دلیل ویژگیهای فرهنگی متفاوتی که داریم نگاههایمان به هم متفاوت شده و قومیتها و مذاهب به هم نگاه متفاوت و حتی رقابتی دارند. باید از ابتدا از دوران مدرسه بر روی شناخت هم کار کنیم و گفتمانهای مختلف کنار هم آموزش داده شود.
بله. بر سر اینکه اتاق تمیز باشد یا مقرراتی که وجود دارد باید رعایت شود.
بله (همه میخندند و سر تکان میدهند؛ خندههایی که نشان از تجربه های متعددشان در این زمینه دارد)
اعمال قدرت یا قانون. مشکل این است که مثلاً یک فرد 20 سال در یک خانواده بینظم یا دارای رفتاری خاص بزرگ شده و حالا دانشجو است و در خوابگاه زندگی میکند. باید به قوانین احترام بگذارد و وظایفش را انجام دهد. مشکل این است که نظام آموزشی که او را برای رسیدن به دانشگاه آموزش داده، نتوانسته او را خوب تربیت کند که حالا یعنی در خوابگاه دانشگاه برای خود و بقیه مشکل ایجاد میکند. وقتی شخصی با ما مخالف است یا دیدگاه کاملاً غیر منطقی و اشتباهی دارد به دلیل نبود اطلاعات نیست که به راه اشتباه میرود بلکه روند جامعه به سمتی است که افراد را مجاب میکند که به طور خاصی باشند ما سعی میکنیم اول با او ارتباط برقرار کنیم تا ما را بپذیرد بعد از طریق رفتارمان به او کمک میکنیم بدون اینکه بخواهیم به دریچه افکارش نفوذ کنیم یا بخواهم افکارش را تغییر دهیم.
اگر بر روی یک موضوع پافشاری داشته باشد اصلاً نمیتوان ولی اگر شک داشته باشد میتوان به او کمک کرد. البته داریم بر روی افزایش مهارتهایمان کار میکنیم. داریم لیگ مناظره در دانشگاهمان برگزار میکنیم و خودمان مسئول برگزاری آن هستیم.
آئین نامهها را میخوانیم. مطالعه میکنیم، کار گروههای دیگر را میبینیم و تمرین میکنیم. بعد از هر مناظره با هم صحبت میکنیم و فیلمها را میبینیم و سعی میکنیم اشتباهات خودمان را بررسی کینم. مثلاً گروه ما قبلاً متکی به متن بود اما متوجه شدیم که یکی از تیمها فرامتنی کار میکند ما هم سعی کردیم فرامتنی حرکت کنیم و هنوز هم که هنوز است در حال یاد گرفتن هستیم.
برای بهبود وضعیت جامعه چه باید کرد؟ اگر قرار است از تک صدایی خارج شویم و مناظرهها را به بطن جامعه ربط دهیم باید روند مناظرات در جامعه شکل بگیرد و جامعه از تک صدایی خارج شود باید جایی مثل مناظرهها برای بحث آزاد وجود داشته باشد، گفتوگو کردن شکل بگیرد و عقاید مختلف آزادانه بیان شود.
انتهای پیام