کد خبر: 4299120
تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۷:۰۰
یادداشت

گیشه سینما؛ سرگرمی در صدر و اندیشه در حاشیه

اکران محدود فیلم‌های دفاع مقدسی مانند «اتاقک گلی»، «صیاد» و «اسفند» در برابر سالن‌های پر از آثار گیشه‌ای، شکاف عمیق میان سینمای تجاری و سینمای متعهد را آشکار کرده است. کارشناسان معتقدند این نابرابری، نتیجه بی‌توجهی به سیاست‌گذاری فرهنگی و عدم تبلیغ آثار ارزش‌محور است.

به گزارش ایکنا، سینمای ایران در سال‌های اخیر بیش از هر زمان دیگر در اختیار فیلم‌های گیشه‌ای قرار گرفته است. آثار طنز و تجاری با داستان‌های ساده، شوخی‌های دم‌دستی و بازیگران پرطرفدار توانسته‌اند بخش عمده‌ای از سالن‌های سینما را تصاحب کنند. این نوع فیلم‌ها به‌دلیل جاذبه لحظه‌ای و بازاری، مخاطبان زیادی را جذب می‌کنند و در گیشه موفق‌ هستند. با این حال، این روند به تدریج آثار متفکر و ارزش‌محور را به حاشیه برده است. تداوم چنین وضعیتی می‌تواند تنوع سینمای ایران را به شدت تهدید کند.

نمونه بارز این شرایط در اکران اخیر «فرمانروای آب» و «اتاقک گلی» دیده می‌شود. «فرمانروای آب» از هشتم مرداد با ۲۰۰ سالن اکران شده و تا امروز به فروش 14 میلیارد تومانی رسیده است. اما واقعیت آن است که این میزان فروش در برابر آثار گیشه‌ای دیگر چندان مطلوب نیست! همچنین فیلم سینمایی «اتاقک گلی» از ۱۵ مرداد فقط با ۳۸ سالن وارد چرخه اکران شد و تاکنون 427 میلیون تومان فروش داشته است فروش موفق نداشته است! این اختلاف فاحش در فروش، عمق نابرابری در توزیع سالن و امکانات را آشکار می‌کند. محدودیت سانس و کمبود ظرفیت نمایش، نه به دلیل ضعف محتوایی، بلکه نتیجه بی‌توجهی و نابرابری در تخصیص فرصت‌هاست؛ نابرابری‌ای که آثار متعهد و ارزش‌محور را به حاشیه می‌راند.

نابرابری در توزیع سالن، تنها یک مشکل اجرایی نیست بلکه ریشه در نگاه مدیریتی دارد. طی سال‌ها، اولویت‌بندی غلط در اکران باعث شده آثار متعهد، اجتماعی و دفاع مقدسی در حاشیه قرار گیرند. این سیاست‌ها به‌جای ایجاد رقابت سالم میان ژانرها، عملاً به حذف تدریجی برخی گونه‌های سینمایی منجر شده است. نتیجه این رویکرد، کاهش تنوع و تک‌صدایی شدن فضای سینماست. چنین شرایطی نه‌تنها به زیان فرهنگ عمومی، بلکه به زیان اقتصاد بلندمدت سینماست.

وضعیت فیلم‌های «صیاد»، «اشک هور» و «اسفند» نمونه روشنی از این روند است. هر سه فیلم از نظر ساختار، روایت و پرداخت قصه، آثاری قابل دفاع و خوش‌ساخت محسوب می‌شوند. با این حال، به دلیل کمبود سالن و تبلیغات نامناسب، نتوانستند در گیشه موفق شوند و پس از پایان زودهنگام اکران، این آثار تنها به پلتفرم‌های آنلاین منتقل شدند. این اتفاق نشان می‌دهد که کیفیت به تنهایی برای موفقیت در بازار فعلی سینما کافی نیست.

در حال تکمیل / گیشه پررونق برای سرگرمی، سهم اندک برای اندیشه

کارشناسان بر این باورند که «سلیقه‌سازی» یکی از عوامل اصلی این بحران است. سال‌ها تبلیغ و اکران آثار کم‌محتوا اما پرفروش، ذائقه مخاطب را به سمت سرگرمی‌های ساده و کم‌عمق سوق داده است. وقتی مخاطب عادت می‌کند تنها با داستان‌های سطحی مواجه شود، طبیعی است که با آثار اندیشه‌محور ارتباط کمتری برقرار کند. این تغییر سلیقه، به مرور زمان، عرصه را برای فیلم‌های متعهد تنگ‌تر کرده است. البته ذات سینمای گیشه چنین است که به دلیل سادگی روایت و سرگرم‌کنندگی، مخاطب بیشتری جذب کند اما این واقعیت نمی‌تواند بهانه‌ای برای حذف یا محدودیت آثار متفکر باشد. انتظار می‌رود مدیران اکران، شرایط برابر را برای همه ژانرها فراهم کنند. تنوع در عرضه فیلم، به رشد سلیقه مخاطب کمک می‌کند. حذف یک ژانر، به‌خصوص ژانر دفاع مقدس به معنای از بین بردن بخشی از هویت سینمای ملی است.

تنوع ژانر، تضمین‌کننده پویایی سینماست. اگر سینما صرفاً به آثار طنز و تجاری محدود شود، هم از نظر فرهنگی فقیر خواهد شد و هم در بلندمدت با بحران جذب مخاطب مواجه می‌شود. سینمای دفاع مقدس علاوه بر ارزش‌های فرهنگی، ظرفیت‌های بالای دراماتیک دارد. این ژانر می‌تواند با روایت‌های جذاب و انسانی، هم پیام منتقل کند و هم سرگرم‌کننده باشد؛ اما بی‌توجهی به آن، این ظرفیت را هدر می‌دهد.

در حال تکمیل / گیشه پررونق برای سرگرمی، سهم اندک برای اندیشه

مشکل دیگر، بی‌عملی سینماهای دولتی و نهادهای وابسته در حمایت از آثار متعهد است. این سینماها که باید بخشی از ظرفیت خود را به اکران آثار انقلابی و دفاع مقدسی اختصاص دهند، معمولاً اولویت را به فیلم‌های پرفروش می‌دهند. این رویکرد، وظیفه حمایتی آن‌ها را زیر سؤال می‌برد. حمایت نکردن از این آثار، در عمل به معنای تأیید روند تک‌صدایی گیشه است.

نبود حمایت، پیامدهای مستقیم بر انگیزه فیلمسازان دارد. وقتی کارگردان می‌بیند حاصل ماه‌ها تلاشش تنها در چند سالن محدود نمایش داده می‌شود، انگیزه ساخت آثار مشابه کاهش می‌یابد. در چنین فضایی، بسیاری از فیلمسازان ترجیح می‌دهند به سمت ژانرهای پرفروش بروند تا شانس موفقیت تجاری بیشتری داشته باشند. این تغییر مسیر، خسارت بزرگی به سینمای متعهد وارد می‌کند

ضعف تبلیغات، معضل دیگری است که آثار متعهد با آن مواجه‌ هستند. فیلم‌های گیشه‌ای معمولاً با تبلیغات گسترده در رسانه‌ها، بیلبوردها و فضای مجازی همراه‌اند. در مقابل، فیلم‌های دفاع مقدسی و اجتماعی با کمترین تبلیغات اکران می‌شوند. این کمبود اطلاع‌رسانی باعث می‌شود حتی مخاطبان بالقوه هم از زمان و مکان اکران مطلع نشوند. برای اصلاح این وضعیت، نیاز به سیاست‌گذاری دقیق و برنامه‌ریزی جدی وجود دارد. اختصاص سهم ثابت از سالن‌های سینما به آثار متعهد، ایجاد بسته‌های حمایتی تبلیغاتی و برگزاری اکران‌های ویژه از جمله اقداماتی است که می‌تواند وضعیت را بهبود بخشد. این اقدامات نه تنها به نفع سینمای متعهد است، بلکه تنوع سینمایی کشور را نیز حفظ می‌کند.

سینمای ایران باید میان فروش و رسالت فرهنگی تعادل ایجاد کند. رسالت سینما تنها سرگرمی نیست، بلکه انتقال پیام‌های اجتماعی، فرهنگی و تاریخی نیز بخشی از مأموریت آن است. اگر این جنبه نادیده گرفته شود، سینما به صنعتی صرفاً تجاری و بی‌ریشه تبدیل خواهد شد. تعادل میان این دو رویکرد، کلید ماندگاری سینمای ملی است.

در حال تکمیل / گیشه پررونق برای سرگرمی، سهم اندک برای اندیشه

 ادامه روند فعلی، خطر حذف کامل سینمای اندیشه‌محور را در پی دارد. این ژانرها در گذشته افتخارات بین‌المللی بسیاری برای ایران به ارمغان آورده‌اند. امروز بیش از هر زمان دیگر، ضرورت دارد مدیران سینمایی با نگاه جامع و مسئولانه، توازن در اکران را برقرار کنند. در غیر این صورت، سینمای ایران به بازاری یک‌دست و محدود بدل خواهد شد که جایی برای آثار متعهد در آن وجود ندارد.

به قلم داوود کنشلو

انتهای پیام
captcha