پیادهروی اربعین حسینی در نگاه اول یک رفتار دینی است که هر ساله توسط جمع زیادی از علاقهمندان به اباعبدالله الحسین(ع) در حال انجام است. اما همین رفتار دینی لایههای عمیق فرهنگی، جامعهشناختی، روانشناختی، تاریخی، سنتی و ... داشته و نه تنها رفتاری تکراری محسوب نمیشود، بلکه رویدادی پویاست که در کنار تأثیرات دینی و اعتقادی، تلاقی عظیم اجتماعی مردم ملتهای مختلف و کنش و واکنشهای فرهنگی بدنه اصلی جوامع را در پی دارد.
همین نزدیکی، تعامل و حتی میتوان گفت همزیستی نزدیک مردم ملل مختلف در کنار هم بهترین فضا را برای پژوهشگران جامعهشناس فراهم میکند تا به تحقیق در خصوص تفاوتها، تأثیر و تأثرها و روند روبهجلوی تحولات ناشی از این پیادهروی بپردازند.
محمدرضا پویافر جامعهشناس و پژوهشگر مطالعات اجتماعی دین، یکی از محققانی است که به پژوهش علمی در زمینه پیادهروی اربعین پرداخته است. نتیجه یکی از پژوهشهای وی در قالب کتابی با عنوان «اربعین زنان؛ کنشگری خیر دینی زنان ایرانی و عراقی در آیین پیادهروی اربعین» به تازگی به چاپ رسیده است.
ایکنا برای آشنایی بیشتر با نتایج این پژوهش و محتوای کتاب، مصاحبهای با این جامعهشناس کشورمان انجام داده است که مشروح آن را در ادامه با هم میخوانیم.
سال 96 پژوهشی در مورد آنچه به عنوان «خیر دینی در آئین پیادهروی اربعین» تعریف کردم، انجام دادم که با محور کنشهای داوطلبانه خدماتدهی به زائران اربعین صورت گرفت. در این پژوهش بخش ایرانی و عراقی را با هم مقایسه کردم و کتاب به عنوان «آئین نیکی» منتشر شد و به چاپ دوم نیز رسید.
این تحقیق فقط در خصوص خدمات مردم به زائران اربعین در داخل خاک عراق انجام شد و به طور کلی انواع دستهبندیها و گونههای خدمات زائران، سازماندهیها، نحوه تشکیل موکبهای ایرانی و عراقی، نسبت و نقش دولتها با این ساماندهی مورد توجه نیز قرار گرفت.
در سال 1402 باتوجه به اینکه هرچه به پیش میرویم، نسبت تعداد زائران زن ایرانی در پیادهروی اربعین در حال افزایش است و از طرف دیگر مطالبه، میل و آمادگی زنان و دختران ما برای مشارکت در خیر دینی و خدمت به زائران در پیادهروی اربعین بیشتر شده، تصمیم گرفته شد پژوهشی در استمرار مطالعه «خیر دینی در پیادهروی اربعین» این بار با تمرکز بر فعالیت زنان تعریف و بین سپهر ایرانی و عراقی مقایسه انجام دهیم.
زنان عراقی مدتها به خصوص بعد از سقوط صدام و احیای پیادهروی اربعین در کنار مردان عراقی به شکلهای مختلف در حال ارائه خدمات به زائران اربعین هستند؛ اما اکنون زنان ایرانی نیز بیشتر از قبل مطالبه و گرایش به این حضور و خدمترسانی دارند، بر همین اساس این مطالعه انجام شد.
باید همانطور که در حوزههای مختلف مطالعات اجتماعی، توجه ویژهای به نقش زنان در جامعه داریم، در امر دینی و مشارکت دینی نیز همین توجه را به کنشگری زنان در میدان اربعین داشته باشیم؛ در همین راستا این مطالعه انجام و در قالب کتاب توسط نشر آرمان منتشر شد.
زمینه متفاوت اول در مشارکت زنان ایرانی و عراقی به این مسئله مربوط میشود که زن عراقی در وطن خود به عنوان میزبان خدمت میکند و زن ایرانی به هر حال به عنوان مهمان در خاک کشور دیگری خدمت ارائه میدهد؛ این موضوع اهمیت زیادی دارد. درست است که ما در مورد موضوع کلی «خیر دینی» بین ایرانیها و عراقیها هم این مسئله را داریم و براساس آن پژوهش آئین نیکی را انجام دادیم، اما مسئله این است که در مردان اقتضائات، دشواریها و برخی ملاحظات کمتر است.
زن ایرانی وقتی میخواهد کیلومترها دورتر از خانه و خانواده خود با توجه به مسئولیتهای همسری و مادری که دارد، کنشگری کند، اهمیت و برجستگی رفتارش همراه با دشواریهایی که دارد، با زنان عراقی که در کشور خودشان و حتی در خانه خودشان در حال خدمترسانی هستند، متفاوت خواهد بود.
زنان عراقی حتی در منزل خودشان همراه با برادران، همسر، پسران و حتی دختران خودشان راهبری و مدیریت میکنند و همین مسئله احساس آرامش و فراغت بیشتری به آنها میدهد، اما برای زنان ایرانی اینطور نیست و همین ویژگی اهمیت حضور زن ایرانی در پیادهروی اربعین و کنشگری خیر دینی را دو چندان خواهد کرد.
هر چه میزان حضور و خدمترسانی بانوان ایرانی در اربعین افزایش یافته، خود به خود موانع نیز ناگزیر برداشته شده است و به ناچار ساختارهایی که حضور اعضای موکبهای ایرانی را در عراق فراهم میکردند، پذیرفتند که زن ایرانی هم باید باشد و خدمت ارائه دهد؛ البته نه فقط برای اینکه خدمات ویژه خانمها و کودکان را ارائه دهند بلکه برای اینکه دوشادوش سایر ایرانیها و مردان ایرانی بتوانند حضور و فعالیت داشته باشند. با همه اینها همچنان این مقاومتها در بخش حضور بانوان ایرانی احساس میشود.
یکی از مهمترین نتایج کلیدی پژوهش انجام شده این بود که زن ایرانی کنشگر خیر دینی در پیادهروی اربعین همچنان احساس میکند، هر چند موانع برای حضورش در پیادهروی اربعین کمتر شده و دیگر نمیگویند حتماً باید با یک مرد در پیادهروی حضور داشته باشد اما در فرایند تصمیمگیریها در مورد پیادهروی اربعین در سطح ستادی، ستاد اربعین، مدیریت موکبها و ... حضور زنان جدی گرفته نمیشود، امور جدی نیز به زنان واگذار نمیشود و نقش جدی در تصمیمگیریها به بانوان داده نمیشود.
ساختار عراقی تفاوت میکند. باید بپذیریم که ساختار ساماندهی ما به نوعی سازماندهی و ساماندهی رسمی در قالب ستاد اربعین که دارای 14 کمیته بوده و همه دستگاهها به نوعی در این ستاد درگیر هستند، با ساختار عراقی تفاوت دارد. در ستاد مرکزی اربعین به سختی میتوانید نقشی برای حضور زنان در برنامهریزی و همفکری پیدا کنید و این مسئله به شدت مورد انتقاد کنشگران زن ایرانی در پیادهروی اربعین است.
بانوان کنشگر ایرانی این مطالبه را دارند که بتوانند نقش بیشتری در مدیریت، فرایندهای تصمیمگیری و برنامهریزیها به خصوص برنامهریزیهای فرهنگی داشته باشند؛ چراکه بخش قابل توجهی از بانوان ایرانی در اربعین موکب فرهنگی داشته، کار رسانهای و خدمات فرهنگی انجام میدهند.
حتی پژوهش من با حمایت مالی موکب فرهنگی بانوان «عقیله» انجام شد و این کار کمنظیری است که یک موکب فرهنگی بانوان که با کمکهای خیریه و حمایتهای مردمی اداره میشود، منابع خود را برای حمایت از یک پژوهش علمی در حوزه اربعین اختصاص داده است. موکب عقیله متشکل از بانوان فعال دانشگاهی با تحصیلات تکمیلی و عالی است که برای فعالیت فرهنگی در اربعین دور هم جمع شدهاند و یک تیم پژوهشی را گرد هم آوردند تا کار تحقیقی در حوزه اربعین انجام دهند.
این بسیار نادر است که موکبی با یک نگاه پیشتازانه برای حمایت از کار پژوهشی و علمی در زمینه اربعین فعالیت انجام دهد. ولی از سوی دیگر همین بانوان نقد جدی دارند که در برنامهریزی اربعین نادیده گرفته میشوند و مطرح میکنند که میتوانند کارهای دیگری از جمله کارهای خدماتی، آشپزی و ... در موکبهای اربعین انجام دهیم، اما چنین نقشی را آقایان موکبها به بانوان نمیدهند و کارهای سطحیتر را به بانوان واگذار میکنند؛ شاید در ظاهر با این استدلال که دلسوزانه نمیخواهند فعالیت یدی سنگین توسط بانوان انجام شود، چنین ممانعتی به عمل میآورند ولی همین نگاه مورد نقد فعالان زن در بخش ایرانی موکبهای اربعین است.
جالب است بدانیم که بانوان ایرانی با تمام سختیها و دشواریهای کنشگری در اربعین، همچنان نقش جدیتری را در پیادهروی اربعین مطالبه میکنند.
زنان عراقی چون به طور سنتی در جامعه عراق فعالیت میکنند، در مبیت و منازل خودشان گاهی محور اصلی خدمتدهی به زائران و تأمین اسکان و تغذیه هستند. خود ما این مسئله را تجربه کردیم و در منازلی که ساکن شدیم دیدیم که بانوان خانه در حال مدیریت پذیرایی از زائران و تقسیم کار بین اعضای خانواده برای خدمت به زائران هستند.
اگر دو بخش ایرانی و عراقی را مقایسه کنیم، خلوص نیتی که در بخش عراقی وجود دارد بسیار چشمگیر و قابل توجه است. نه اینکه در بخش ایرانی نیست؛ بلکه در بخش عراقی بسیار به چشم میخورد و مشهود است. البته حضور زنان ایرانی در جلوی صحنه بیشتر به چشم میخورد؛ برای اینکه زنان ایرانی مدتهاست نقشآفرینی حتی در پستهای مدیریتی و کنشها در زمانها و زمینههای مختلف را تجربه کردهاند و به صورت میانگین بیشتر از زنان عراقی امکانات، شرایط و زمینههای حضور در جلوی صحنه و جلوی میدان خدمتدهی را دارند و به همین دلیل نیز آمادگی بیشتری دارند تا در فرایند نقشآفرینی در موکبهای رسمی و نه در خانهها داشته باشند.
در گونهشناسی خدمات اربعین به صورت ساده میتوان تأیید کرد که حضور زن عراقی بیشتر در خدمات اسکان، تغذیه و استراحت است؛ اما حضور زن ایرانی در بخشهای فرهنگی، آموزشی، مددکاری، پزشکی و پرستاری، کمک به مادران و کودکان، خدماتی مثل بازی و سرگرمی و آموزش به کودکان در طول مسیر و علاوه بر همه اینها حضور در بخشهای خدمت رسانی در اسکان و تغذیه در بخش بانوان موکبهای ایرانی است. یعنی طیف متنوعی از مشارکت زنان در «خیر دینی» را شاهد هستیم. اما در عراقیها بیشتر خدمات متمرکز بر اسکان و تغذیه است.
زن ایرانی به عنوان زائر و خادم کیلومترها دورتر از وطن خود در عراق حضور پیدا میکند و به مسائل بهداشت و سلامت در آنجا اهمیت و حساسیت دارد. مواردی مثل آلودگی مسیر و به ویژه طی سالهای اخیر گرمای هوا حساسیتهای بهداشتی را نیز برای بانوان بیشتر کرده است؛ بنابراین خانمها این مطالبه را دارند که بتوانند مشارکت بیشتری در ارائه خدمات به بانوان دیگر را داشته باشند تا زنان زائر ایرانی بتوانند احساس راحتی بیشتر داشته باشند؛ هر قدر به پیش برویم این مطالبه بیشتر هم خواهد شد.
چنین مطالعهای فعلاً صورت نگرفته است. البته حضور زائرانی از سایر کشورها در حال افزایش است و با تحقق این افزایش امکان مطالعه و مقایسه وجود خواهد داشت. آنچه وجود دارد مطالبه، تأکید و میل به حضور هرچه بیشتر زنان ایرانی است.
ترکیبی از انگیزهها به چشم میخورد. پیش از این در مقالهای مطرح کردهام که کنشگری خیر دینی در اربعین گویی یک تجربه دینی است. یعنی همانطور که زیارت یک تجربه دینی برای یک فرد است، تجربه عمیق خدمت رسانی به زائر امام حسین(ع) نیز چیزی نزدیک به تجربه دینی عبادت و زیارت است.
در مقاله «خیر دینی به مثابه تجربه دینی» سعی کردم این مسئله را توضیح دهم که چطور تجربه خیردینی در خدمت به زائر امام حسین(ع) به تجربه دینی تبدیل شده و حالت عمیق، وصف نشدنی و خاضعانه نسبت به قدرت خداوند متعال یافته است.
بخش مهمی از زنان با توجه به اینکه روایت مطرح میکند؛ حضرت زینب(س) و کاروان اهل بیت(ع) در اولین چهلم واقعه عاشورا در کربلا حاضر شدند، حضور در این مسیر را هم مسیر و همگام شدن با حضرت زینب(س) و تسکین آلام حضرت زینب(س) با خدمت به زائران برادر ایشان میدانند و این مشارکت را یک احساس عمیق دینی توصیف میکنند و این احساس را دارند که این کار خیر دینی، رضای الهی و کسب نظر لطف اباعبدالله(ع) و ثواب و رضایت الهی را در پی دارد و استجابت دعا و برآورده شدن حاجات را برای آنها محقق میکند.
نمیتوان به صورت دقیق این مسئله را مطرح کرد. البته اگر بانک اطلاعاتی از این خادمان داشته باشیم میتوانیم ببینم سطح تحصیلات این بانوان چقدر است؛ اما به طور کلی میتوان تأیید کرد که با گروهی از کنشگران ایرانی مواجه هستیم که علاوه بر نگاه مذهبی و محبت امام حسین(ع) (که به نظر من این مسئله را نباید بین گروههای مختلف جامعه خط کشی کنیم و در عده زیادی از مردم وجود دارد) حد بالایی از تحصیلات و تجربهای از فعالیتهای فرهنگی را در داخل کشور دارند.
به همین دلیل یک نگاه تخصصی به موضوعات و رعایت کردن ظرافت در فعالیتها را در عملکرد زنان ایرانی در اربعین میبینیم. البته در موکبها افرادی را داریم که در اسکان، تغذیه، خیاطی، تعمیر لباس و وسایل همراه زائران و ... خدمت میکنند و ممکن است در این بخش تراکم افراد تحصیل کرده را کمتر شاهد باشیم، اما در بخش بازی و سرگرمی کودکان، آموزشی، مشاورهای و مددکاری، نائب شهید، فعالیتهای فرهنگی، برگزاری همایش در حاشیه پیادهروی اربعین و ... زنان با تحصیلات بالاتر، دانشگاهی و با نگاه تخصصیتر در فعالیتها دیده میشوند.
در این پژوهش این بخش مورد بررسی قرار نگرفته و دادههایی در این مورد بررسی نشده است، اما براساس مشاهدات شخصی نه کار پژوهشی، میتوانم بگویم کمتر شاهد تأثیر شکل کنشگری زنان ایرانی بر شکل کنشگری زنان عراقی یا برعکس بودم اما در هر کدام از این دو بخش شاهد پویاییهایی هستیم. مثلاً زنان عراقی تحت تأثیر نوع خدمترسانی ایرانیان دچار تغییرات و پویاییهایی شده است و حتی نوع غذایی که موکبهای عراقی میدهند و نوع ظروفی که از آنها استفاده میکنند با ورود زائران ایرانی تغییر کرده و توجه به بهداشت به طور کلی در بین عراقیها بیشتر شده است. البته این تغییر به دلیل عملکرد بانوان نیست بلکه با دیدن نوع عملکرد موکبهای ایرانی است.
در مورد زنان ایرانی نیز پویاییها به میزانی که محدودیتها برای حضور زنان ایرانی کمتر شده، بیشتر شده است. یعنی چون جمعیت بانوان زائر بیشتر شده، خانمها امکانات و تسهیلات بیشتری برای حضورشان دریافت میکنند و بیشتر میتوانند در اربعین حضور داشته باشند. لذا مقاومتهایی که به طور سنتی پیش از این برای حضور زنان در موکبها وجود داشت نیز کاهش یافته است.
اگر یک دهه پیش بانوان ایرانی میخواستند در موکبها حضور پیدا کنند حتی برای دریافت ویزای کاری دچار مشکلاتی بودند در حالی که برای مردان راحتتر این کار انجام میشد و یا حضور زنان به فعالیت خاص محدود میشد، اما اکنون این محدودیتها کمتر دیده میشود و در نتیجه امکان فعالیت بیشتری برای بانوان وجود دارد.
آنچه اکنون شاهد آن هستیم این است که پویاییهای حضور زنان ایرانی چه از نظر کمی و چه از نظر مطالبه تنوع فعالیتها و نقشها، بیشتر تحت تأثیر تحولاتی است که برنامهریزی بخش ایرانی اربعین دارد، نه تحت تأثیر نگاه عراقیها.
همچنین به نظر میرسد فرصتهای خوبی برای همنشینی و گفتوگو در پیادهروی اربعین و حتی بعد از آن وجود دارد. همنشینیها و گفتوگوهایی بین زنان کنشگر خیردینی ایرانی و عراقی باید اتفاق بیفتد تا تبادل تجربه و همدلی شکل گیرد. همین گفتوگوها، شکل دهنده همکاریهای بیشتر در آینده شده و چه بسا موکبهای زنانه مشترک بین دو ملت ایران و عراق و حتی با سایر ملل شکل گیرد و تجربههای جدیدی خلق شود.
این مسئله مشروط به نحوه مواجهه ستاد اربعین ایران و برنامهریزی ما برای اربعین است که چقدر به بخش بانوان فضا و امکان فعالیت بدهیم. البته تا حد زیادی این اطمینان را دارم که گروهها، فعالان و موکبهای زنان و دختران ما منتظر نمیمانند که کسی این فضا را برای آنها باز کند بلکه خودشان این فضا را باز خواهند کرد. یعنی به میزانی که این مطالبه مشارکت به وجود بیاید، زنان برای مشارکت بیشتر راهی خواهند ساخت و منتظر نمیمانند که کسی راه را برای آنها باز کند. اما اگر قرار است همچنان این نوع ساماندهی ساختارمند در اربعین را داشته باشیم، باید برنامهریزی ما موجب پیوند و کنش مشترک زنان ایرانی و عراقی برای خلق خدمترسانیهای زنانه مشترک به عموم زائران به خصوص زنان و دختران شود.
گفتوگو از زهرا ایرجی
انتهای پیام