وصیتی که فردِ درگذشته پیش از وفات به بازماندگانش کرده است از لحاظ شرعی و فقهی دارای اهمیتی فراوان است و چکیده افکار و داراییهای آن شخص است، به همین دلیل افراد برای سپردن وصیت خود، مورد اعتمادترین فردی را که میشناسند، برمیگزینند. هر آنقدر که جایگاه شخص وصیت کننده بالاتر باشد ارزش وصیت و به تناسب آن، جایگاه و مقام وصی بالاتر است؛ بنابراین شخصی مانند رسول اکرم(ص) که والامقامترین شخص عالم هستی است وصیتش نیز با ارزشترین و مهمترین وصیت تاریخ است. بر همین اساس، وصی او یعنی حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در میان اوصیا، والاترین جایگاه را دارد، این مسئله وصایت از روشنترین ادله شیعه برای امامت و جانشینی ایشان پس از پیامبر(ص) است که در طول تاریخ مسئلهای تکرار شونده بوده است مانند جانشینی هارون(ع) وصی موسی(ع) پس از ایشان در میان بنیاسرائیل.
کتاب «وصیتهای پیامبر(ص) به امیرالمؤمنین(ع)» تلاشی است شایسته در خصوص گردآوری وصایای پیامبر اسلام(ص) که توسط سیدعلی حسینی صدر به زبان عربی تألیف و توسط محمد انصاری زنجانی ترجمه شده است. این کتاب توسط انتشارات «دلیل ما» سال 1401 در نوبت دوم منتشر شده است. گروه معارف ایکنا در آستانه ولادت خاتم پیامبران، حضرت محمد مصطفی(ص) با مترجم این کتاب به گفتوگو نشسته است. مشروح این گفتوگو را با هم میخوانیم.
ایکنا - در آغاز سخن درباره اهمیت وصیت در اسلام و اهمیت وصیت شخصیتی مثل پیامبر (ص) با جایگاهی که ایشان دارند، توضیح بفرمایید.
یکی از مسائلی که در اسلام بسیار مهم و مستحب مؤکد است، وصیت کردن است. وصیت در لغت با اغماض به معنای «سفارش کردن» است؛ یعنی فرد سفارش کند که پس از مرگش بازماندگان چه کنند و این امر از اوامر ارشادی دین به معنای امری است که در فطرت انسان موجود بوده و انسان به طور عادی معمولا بدان عمل میکرده و میکند و دین بر آن صحه گذاشته است. چنانچه میبینیم اغلب در دنیا افراد با هر دینی که دارند، پیش از مرگ خود متناسب با دارایی و زندگی خود، وصیت میکنند و بازماندگان او پس از مرگش به وصیتنامه او مراجعه میکنند، از دیگر اوامر ارشادی میتوان به حرمت دزدی و دروغ اشاره داشت. در مقابل امر ارشادی امر مولوی قرار دارد، مانند دو رکعت بودن نماز صبح و از این موارد که عقل درباره آن، له یا علیه، نمیتواند حکمی دهد.
چنانچه گفتیم وصیت بسیار مورد سفارش قرار گرفته است و قابل تأمل آنکه روایات، آن را مانند سایر اعمال مربوط به مرگ همچون تهیه کفن و قبر و ... را از عوامل افزایش طول عمر دانستهاند، گویی آمادگی انسان برای گذر از این دار فانی مطلوب حقتعالی و مورد پسند اوست، آنچنانکه امیرالمؤمنین(ع) هیچگاه در خطبههای خود از ذکر مرگ و تذکر آن به مردم غفلت نورزیده و هماره این مهم را یادآور شده است.
وصیتنامه افراد میتواند برای بازماندگان ایشان بسیار تأثیرگذار و مهم باشد از آن جهت که وصیت، انعکاس اندیشه و شخصیت فرد است و چراغ راهی که او برای ادامه مسیر خود توسط بازماندگان در نظر داشته است، این مسیر برای هر فرد به تناسب سبک زندگی و داراییهای او متفاوت است. به عنوان مثال یک فرد ثروتمند برای اموال و داراییهای خود و نحوه مدیریت آنها پس از خود وصیت میکند و یک عالم و شخصیت علمی و فرهنگی برای کتابها و آثار خود و چگونگی انتشار آنها وصیت میکند و شاگردان او برای معرفی او به سرعت وصیتنامه او را به عنوان آینه اندیشههایش منتشر میکنند. بنابراین مطالعه وصیتنامه افراد و شخصیتهای مهم میتواند ما را در شناخت ایشان یاری کند. به عنوان مثال مطالعه وصایای حضرت زهرا(س) بهترین راهکار ما برای پی بردن به کلام و منویات ایشان است و آنان را میتوان بزرگترین اتمام حجت برای هر آنکس که داعیه ارادت به ایشان را دارد، دانست و شیعه و سنی آن را نقل کردهاند و کسی که ادعای ارادت داشته و به این وصایا بیتوجه است، دروغ میگوید، زیرا وصیتنامه همانطور که گفتیم آینه اندیشهها و خواستههای افراد است که فرد ارادتمند و معتقد باید بدان توجه داشته باشد.
ایکنا - درباره اهمیت وصیت پیامبر(ص) توضیح داده و بفرمایید چه اندازه به آن پرداخته شده و چه بازتابهایی در جامعه اسلامی داشته است؟
با توجه به مقدمهای که درباره وصیت گفته شد، طبیعی است مقام فرد هر آنقدر که بالاتر رود اهمیت و تأثیرگذاری وصیتهای او بیشتر میشود، به عبارت دیگر اهمیت وصیت به موصی(کسی که وصیت میکند) است، به عنوان مثال وصیتهای یک رئیسجمهور یا رهبر سیاسی و یا یک عالم و مرجع دینی از یک فرد عادی دارای اهمیت بیشتری است؛ حال اهمیت وصیتنامه شخصیتی چون حضرت خاتمالانبیا(ص) که شخص اول عالم وجود است و پیامبری است که پس از او و دین او، پیامبر و دین دیگری نخواهد بود و پس از کتاب او، کتابی دیگر از آسمان نازل نخواهد شد، به روشنی آشکار میشود. وصایای ایشان به دو گروه تقسیم میشوند نخست وصایایی که ایشان در طول عمر بابرکت خود به مسلمانان بیان داشتهاند مانند توصیههایی که یک پدر به فرزندان خود در طول حیات میکند و دیگر، وصایایی که مانند شکل متداول و رایج وصیت در روزها و لحظات پایانی حیات خویش فرمودهاند.
ایکنا - محتوای وصایای رسول اکرم(ص) به امیرالمؤمنین(ع) بیشتر حول محور چه موضوعاتی قرار دارد و به چه مسائلی میپردازد؟
برخی وصایای پیامبر(ص) به نوعی وصایای شخصی ایشان و تا حد زیادی مربوط به همان زمان است مانند ادای دیون و قرضهای ایشان، چنانچه در دعای ندبه از قول پیامبر(ص) خطاب به علی(ع) میخوانیم: أَنْتَ تَقْضِي دَيْنِي، یعنی تو کسی هستی که پس از من باید دیونم را بپردازی. اما وصایای اصلی پیامبر اسلام(ص) که سفارشات ایشان به امیرالمؤمنین(ع) است و در واقع به واسطه ایشان به تمامی مسلمین منتقل شده است، به تعبیری «کلام وحی بر آستان ولایت» توصیف میشود، روایت مفصلی داریم که شیخ صدوق در متنی حدود 40 صفحه نقل کرده است و هر بند آن با «یا علی» آغاز شده و در هر بند آن پیامبر اسلام(ص) مطلبی را به علی(ع) توصیه و سفارش میکند. از آنجایی که دین ما، دین کاملی است پیامبر اسلام(ص) چونان ثروتمندی که ثروتی سرشار یا عالمی که آثاری گوناگون دارد در وصایای خود به موضوعاتی فراگیر، گسترده و متنوع پرداخته است؛ از مباحث اعتقادی و اخلاقی تا امور طبی و مسائلی مانند حجامت و در کل مجموعهای کامل و جامع است که موضوعات آن در اصل کتاب عربی، استخراج و در انتهای کتاب به ترتیب حروف الفبا فهرست شدهاند.
ایکنا - درباره اعتبار روایات منقول در کتاب با عنوان وصیتهای پیامبر(ص) از لحاظ سندیت و محتوا نکاتی را بیان فرمایید.
برای اعتبارسنجی یک روایت دو رویکرد سندی محض و اطمینانی (تلفیقی از سندی و محتوایی) وجود دارد که درصد بالایی از علمای شیعه رویکرد اطمینانی داشتهاند، اما درباره اعتبار روایات این کتاب از لحاظ سندی اکثر روایات و اگر بخواهیم اطمینانی و با در نظر گرفتن محتوا اعتبارسنجی کنیم تمامی آنها معتبر و صادره از معصوم(ع) هستند. روایات مربوط به وصایای پیامبر(ص) در کتب روایی اصیل و متقدم شیعه، یعنی کتب اربعه، موجود هستند که مرحوم مجلسی در «بحارالانوار» و برخی دیگر از منابع متأخر نیز آنها را نقل کردهاند اما در تألیف این کتاب سعی بر استفاده از منابع متقدم و علیالخصوص روایت شیخ صدوق شده است.
ایکنا – درباره وصایت امیرالمؤمنین(ع) و دلالتهای آن بفرمایید، یعنی فردی که پیامبر(ص) به او وصیت کرده چه ویژگی شاخصی داشته که به عنوان وصی ایشان برگزیده شده است؟ نظر اهل سنت درباره این مسئله چیست و برداشت ایشان از این موضوع چگونه است؟
یکی از نکات مهم موجود در خصوص وصیت برای بازماندگان این است که فرد وصیت خود را بیشتر به چه کسی میسپارد و این مسئله خود حاوی پیامهایی است، به عنوان مثال زمانی که پدری بیشتر وصیت خود را با یکی از فرزندان خود در میان میگذارد طبیعتا بیانگر اعتماد بیشتر او به آن فرزندش است و یا زمانی که یک رهبر بزرگ بیشتر وصایای خود را به یک نفر میگوید بیانگر اعتماد بیشتر به او و وفاداری بیشتر اوست که به شکل طبیعی سایر پیروان او را جایگزین رهبر فقید خویش میبینند یا در رابطه با یک نویسنده، زمانی که فردی را به عنوان وصی معرفی میکند تنها او اجازه انتشار و دخل و تصرف در آثار او را دارد؛ با این تفاسیر زمانی که شخصیتی چون خاتمالانبیا(ص) وصایای خود را پیش از وفات تنها به یک نفر یعنی امیرالمؤمنین(ع) میسپارد این خود برهانی قاطع و آشکار برای امامت و جانشینی ایشان پس از رسول خاتم(ص) است به گونهای که اگر هیچ کدام از احادیث و روایات مربوط به جانشینی ایشان مانند حدیث غدیر و غیره نبودند، همین مسئله برای اثبات امامت ایشان کفایت میکرد. در طول تاریخ نیز به همین صورت بوده که انبیای الهی(ع) هر کدام وصی داشتهاند و آن وصی جانشین ایشان در میان آن قوم، پس از ایشان بودهاند.
مسئله وصایت امیرالمؤمنین(ع) به صورتی متواتر مورد اتفاق شیعه و سنی است که در روایات مختلف پیامبر(ص) در طول حیات پر برکت خویش به کرات و در مواضع مختلف ایشان را به عنوان وصی خود معرفی کردهاند. اما اینکه چرا اهل سنت با وجود این نقلها و این مسائل بدیهی و واضح این مسئله را نپذیرفتهاند، باید گفت در این باره دو مسئله مطرح میشود یکی آنکه عدهای از ایشان (عوامالناس) آگاه نیستند و آنانکه آگاه هستند از روی منفعتطلبیها و جاهطلبیها نمیپذیرند و این مسئله نیز، مسئلهای تازه نیست و ما در طول تاریخ هماره شاهد این مسئله بودهایم، مانند مسیحیان نجران که وارد مباهله نشدند و به خاطر منافع خود مسلمان نشدند و یا در تاریخ اسلام مگر پیامبر(ص) سفارشهای بسیاری در خصوص حضرت زهرا(س) بیان نداشتند؟ با این حال علیرغم این سفارشها پس از وفات ایشان به حضرت زهرا(س) جسارت شد و سفارشهای رسول خدا کتمان شد.
در پایان باید گفت ما از این وصایا تنها نباید در مقام جدل و بحث کلامی با دیگران استفاده کنیم بلکه باید سعی کنیم خود نیز به این توصیهها و وصایا عمل کنیم تا سبب رستگاری ما در دنیا و آخرت باشد.
انتهای پیام