کد خبر: 4306332
تاریخ انتشار : ۱۳ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۷
غلامعلی افروز در گفت‌وگو با ایکنا تبیین کرد

لزوم تقویت مثلث خانه، مسجد و مدرسه برای تعالی خانواده‌ + فیلم

رئیس اندیشکده خانواده مرکز الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت با بیان اینکه گفتمان خانواده باید تحولی، تکاملی و آرامش‌آفرین باشد، گفت: تأمین معیشت مطلوب خانواده‌ها و حاکمیت آرامش در خانواده، رسالت همه دولتمردان دنیاست. امروز باید مثلث خانه، مدرسه و مسجد را تقویت کنیم تا خانواده‌ها به سمت رشد و تعالی حرکت کنند.

غلامعلی افروزخانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی اولین محیطی است که فرد در آن رشد می‌کند و پایه‌های شخصیت، ارزش‌ها و مهارت‌های ارتباطی او شکل می‌گیرد. یکی از مهمترین مهارت‌هایی که در این محیط باید نهادینه شود، فرهنگ گفت‌وگو است. گفت‌وگو فراتر از تبادل ساده اطلاعات، وسیله‌ای است برای درک متقابل، حل تعارض‌ها، تقویت همدلی و ایجاد روابط عاطفی پایدار. وقتی گفت‌وگو در خانواده به یک فرهنگ و عادت روزمره تبدیل شود، اعضا یاد می‌گیرند که نه تنها احساسات و نیازهای خود را با احترام و شفافیت بیان کنند، بلکه به نظرات و دغدغه‌های دیگران نیز توجه نشان دهند.

نهادینه شدن این فرهنگ تأثیری مستقیم بر رشد روانی و اجتماعی فرزندان دارد؛ زیرا کودکان و نوجوانان در خانواده، نخستین الگوهای ارتباطی خود را می‌آموزند و رفتارهای والدین در تعاملات روزمره، الگوی اصلی آن‌ها برای مدیریت روابط اجتماعی است. خانواده‌ای که در آن گفت‌وگو آزاد، محترمانه و مستمر جریان دارد، زمینه رشد اعتماد به نفس، خودباوری و توان حل مسئله را در اعضای خود فراهم می‌کند. علاوه بر این، فرهنگ گفت‌وگو، موجب کاهش سوءتفاهم‌ها و تعارض‌های خانوادگی و افزایش انسجام و همکاری میان اعضا می‌شود.

در واقع، گفت‌وگو نه تنها ابزاری برای ارتباط کلامی، بلکه یک فرآیند تربیتی و اجتماعی است که مهارت‌های زندگی را در فرد پرورش می‌دهد و به ایجاد نسلی با تفکر انتقادی، توانایی مذاکره و قدرت تصمیم‌گیری کمک می‌کند. نهادینه شدن فرهنگ گفت‌وگو در خانواده، به منزله سرمایه‌گذاری روی سلامت روانی و اجتماعی نسل‌های آینده است و می‌تواند جامعه‌ای صلح‌جو، همدل و توانمند بسازد که در آن ارزش‌های انسانی و احترام متقابل به صورت طبیعی جریان داشته باشد.

ایکنا در رابطه با ضرورت نهادینه شدن فرهنگ گفت‌وگو در میان خانواده‌ها و نیز چگونگی رشد و تعالی نظام خانواده به گفت‌و‌گو با غلامعلی افروز، رئیس اندیشکده خانواده در مرکز الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت پرداخته است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانیم و می‌بینیم.

ایکنا ـ نهادینه شدن فرهنگ گفت‌وگو در میان خانواده از چه ابعادی دارای اهمیت است؟

خانواده زیباترین گل‌واژه هستی است. خداوند خانواده‌آفرین بوده و مجرد نمی‌آفریند. خدا همه نطفه‌ها را در تقدیرشان، عروس و داماد می‌آفریند. خداوند متعال احد و صمد است  «لم یلد و لم یولد» و ‌هم‌کفوی ندارد. خداوند هستی را زوج می‌آفریند. همه ذرات هستی زوج هستند و اگر سنگ را بشکافیم، اتم‌هایش به یک اندازه عروس و داماد و مثبت و منفی هستند. لذا در عالم، گیاهان، نباتات، حیوانات و در همه هستی، زوج وجود دارد و بشر نمی‌تواند قانون خلقت زوجیت را تغییر دهد.  

انسان‌ها می‌توانند متخصص باشند و جنسیت جنین را پس از انعقاد نطفه تشخیص دهند، اما هیچ کسی نتوانسته و نخواهد توانست که جنسیت جنین را در شکم مادر تعیین کند. خداوند متعال در سوره شورا می‌فرماید که من تعیین‌کننده جنسیت هستم یعنی یا دختر یا پسر یا هر دو یا هیچ‌کدام خواهد بود.  زوجیت در گیاهان و نباتات قهری است، در حیوانات غریزی و در انسان است که فقط انتخابی است و زوجیت باید انتخاب شود. خداوند مهربان می‌فرماید غایت زوجیت که همه باید زوج باشند، اولین فرصت ازدواج است. اگر ازدواج نباشد، فرزندآوری معنا ندارد. ازدواج به‌موقع و فرزندآوری هوشمندانه، تضمین‌کننده جمعیت سالم، صالح، پویا و خلاق در جامعه است.  البته فرزندآوری کم است، زیرا ازدواج کم است و ازدواج ماندگار کمتر است. لذا باید ازدواج ماندگار داشته باشیم تا فرزندآوری معنا پیدا کند. 

قرآن کریم می‌فرماید که فرزندانتان را طوری تربیت کنید که همسر و آرامشگر شوند، زیرا غایت اصلی ازدواج، رسیدن به آرامش است. آرامش یعنی گنجینه حیات و آرامیدن. احساس آرامش مهم است و انسان برای آرامش دو منبع دارد یکی یاد خدا که دل را آرام می‌کند و دیگری آرامیدن در کنار همسر؛ برای فرزندانی که ازدواج نکرده‌اند، آرامیدن در کنار پدر و مادر. خداوند می‌فرماید اینگونه آرامش حاصل می‌شود. سخن من این است که چون غایت ازدواج رسیدن به آرامش است، لذا مطلوب‌ترین همسر در نگاه قرآن کریم کسی است که وجودش آرامشگر باشد. پسر و دختر آرامشگر می‌توانند خوش‌اخلاق، خوش‌تیپ، باسواد و پولدار باشند، اما هر خوش‌تیپ و پولداری لزوماً آرامشگر نیست و حتی ممکن است مضطرب، افسرده یا وسواسی باشد. آدم آرامشگر می‌تواند از نهایت جمال و کمال برخوردار باشد. لذا ازدواج برای ارضای غرایز جنسی، فرزندآوری یا خروج از تنهایی نیست؛ بلکه زندگی مشترک از نتایج قهری ازدواج است، نه هدف غایی. هدف غایی، آرامش است. خداوند می‌فرماید ازدواج کنید تا آرامش پیدا کنید. آرامش مسیر بوده و مقصد نیست و همه لحظه‌ها آرامش هستند. لذا غایت ازدواج آرامش است و در این نگاه، همسر مطلوب کسی است که وجودش آرامشگر، رامشگر، نوازشگر و حمایتگر باشد. اگر چنین باشد دیگر طلاق نخواهیم داشت. یشه همسرگریزی و جدایی در ایران و جهان عمدتاً روانی، زیستی، رفتاری و جنسی است؛ دافعه به خاطر سن یا پول نیست. اگر همسران در همه لحظه‌ها به یکدیگر آرامش دهند، زندگی شیرین خواهد شد؛ چون زن و شوهر بعد از پدر و مادر نزدیک‌ترین افراد به انسان هستند. لذا تشکیل خانواده با نگاه به آرامش اهمیت دارد. دیروز؛ تاریخ، فردا؛ راز و امروز لحظه‌های آرامش است. 

گفتمان خانواده گفتمانی تحولی، تکاملی و آرامش‌آفرین باشد

این سؤال پیش می‌آید که گفتمان چگونه باید باشد. اگر بخواهیم آرامش بدهیم، آیا آرامش بدون گفتمان معنا دارد؟ بدون ارتباط هیچ گفتمانی تحقق پیدا نمی‌کند، حتی ناشنوایان نیز ارتباط لازم دارند و باید با زبان اشاره و ... پیام‌های محبت‌آمیز خود را منتقل کنند. لذا برای اینکه بتوانیم به یکدیگر آرامش دهیم باید تمامی جاذبه‌های خود را تقدیم همسر خود کنیم. این جاذبه‌ها ممکن است نگاهی و صوتی باشند. درواقع هفت نوع صوت و هفت نوع نگاه وجود دارد. یک نگاه داریم که به خدا می‌نگریم، یک سخن داریم با خدا، با خودمان صحبت می‌کنیم. یک نوع صوت و نگاه داریم که نگاه اجتماعی است. برای مثال من برای دوستان، شاگردان، دانشجویان دختر و پسر صحبت می‌کنم، ارتباط اجتماعی است. یک نگاه داریم که مختص پدر و مادر است، باید خیلی متواضعانه باشد؛ به زانوی پدر و مادر نگاه کنیم، به پاهایشان نگاه کنیم، به چشمانشان خیره نشویم و صحبت‌هایمان را خیلی خاضعانه بیان کنیم. 

قرآن می‌گوید در برابر والدین متواضع داشته باشید؛ مانند کبوتری که بال‌هایش را باز می‌کند، دیگر ارتفاع ندارد، فقط سر او مشخص است. لذا نباید هیچ ارتفاع ‌و منیتی در مقابل پدر و مادر داشته باشید؛ آرام باشید، متواضع باشید، خاضع و خاشع باشید. این مسائل برای ارتباط با نگاه و کلام با پدر و مادر است، نه مواردی که گاهی تلویزیون نشان می‌دهد؛ بعضی از این سریال‌ها اصلاً پیام درستی ندارند. این ادبیات غلط، مذموم و زشت است و هیچ‌گونه فرهنگ لات‌بازی در قرآن وجود ندارد. مگر نمی‌خواهیم فرهنگ قرآنی، فرهنگ اخلاقی و انسانی داشته باشیم؟ عالی‌ترین درجات و مراتب انسان از سوی قرآن بیان شده است. پیامبر خدا(ص) فرمودند: «انک لخلق عظیم»؛ پیامبر(ص) فرمودند که برگزیده شدم تا کمالات اخلاقی را کامل کنم. لذا نگاه بعدی نگاه به خواهر و برادر، فرزند و همسر است. هفتمین نگاه نیز نگاه به همسر است و انسان باید همه جاذبه‌های نگاه و صوت و رفتار خود را به همسر خود تقدیم کند. چشم ما یک جاذبه دارد که می‌تواند بعضی‌ها را منحرف کند. صوت ما طوری می‌تواند باشد که در دیگران شبهه ایجاد کند؛ باید سدید و محکم در اجتماع صحبت کرده و دلبرانه نگاه نکنیم. «بل الانسان علی نفسه بصیره؛ انسان ممکن است با موج نگاه خود دیگران را اغوا کند» که این موج همان موج شیطانی است. انسان می‌تواند با موج صوت خود دیگران را منحرف کند. امروز در اینترنت طوری صحبت می‌کنند که طرف شیفته می‌شود. لذا با این جاذبه‌ها یعنی نگاه، کلام، مثبت‌اندیشی، امیدآفرینی، بخشایش‌گری، تلاش، توکل و جاذبه‌های شناختی، آرامش به دست می‌آید. جاذبه‌های زیستی، درست خوابیدن، درست غذا خوردن؛ جاذبه‌های رفتاری، با هم همگام شدن، همدل شدن، با گذشت رفتار کردن؛ جاذبه‌های متقابل جنسی از اهمیت برخوردار است. پس همه جاذبه‌ها را تقدیم همدیگر کنیم تا به هم آرامش دهیم.  لذا گفتمان باید این‌گونه باشد و همه کلام ما و نگاه ما باید آرامش‌آفرین باشد، به ویژه در خانواده. 

خانواده تنها نهاد فکری، طبیعی و بی‌بدیل انسان است. خانواده بهشت زمین است و زمینه سرنوشت انسان در خانواده رقم می‌خورد. خانواده بوستان دل‌آرامی است که مادرها باغبان و پدرها سنگربان آن هستند. خانواده کانون مهرورزان و سنگر عاشقان است. خانواده زیارتگاه همسران محبوب است. زیارت یعنی مطلوب‌اندیشی و محبوب‌طلبی؛ زیارت یعنی همدل کردن. این زیارت، یعنی زیارت همسر ثواب زیادی دارد. ممکن است فردی به زیارت نجف، کربلا، مکه و ... رود اما با همسر خود اخم و دعوا کرده و با تهدید صحبت کند. حتی ممکن است او را تحقیر کرده و اهمیتی بدان ندهد که این دقیقا به معنای آن است که این فرد زیارت اصلی را فراموش کرده است. اگر از کعبه سخن می‌گوییم، باید کعبه را در قلب خود داشته باشیم. لذا باید همسر را در آغوش روانی خود داشته باشیم. مگر قرآن نمی‌فرماید: «هن لباس لکم و انتم لباس لهن؛ همسران باید لباس یکدیگر باشند» یعنی آن‌ها باید کاستی‌ها و عیب‌ها را بپوشانند و به هم گرما دهند و یکدیگر را در آغوش بگیرند. لباس باید انسان را در آغوش خودش گرفته، عیب‌ها و کاستی‌های او را بپوشاند. لباس باید به انسان گرما داده و او را تکریم کند. لباس باید انسان را ترغیب کند و همیشه او را پاک نشان دهد. این معنای حقیقی لباس خداست و همسران باید این‌گونه باشند. 

آخرین نکته‌ای که در این قسمت عرض می‌کنم، این است که کلام انسان در خانه باید نوازشگر باشد، یعنی زن و شوهر با خود و فرزندان خود نوازشگرانه، رامشگرانه، آرامشگرانه و حمایتگرانه صحبت کنند. زبان زن و شوهر برای یکدیگر خیلی مهم است. باید بدون منت، بدون توقع و بدون تکلف باشد تا محبوب شوند. از پیامبر خدا(ص) که درود و سلام خدا بر او باد، سوال کردند که چه کنیم محبوب خانواده شویم؟ چه کار کنیم محبوب مردم شویم؟ پیامبر(ص) فرمودند که اگر می‌خواهید محبوب خداوند شوید، تقوای خود را بیشتر کنید. تقوا یعنی تلاش در حریم ارزش‌ها؛ مراقبت از لغزش‌ها. اگر می‌خواهید محبوب همسر، فرزند، دوستان، نزدیکان، فامیل و محبوب مردم آزاده دنیا شوید باید هر کاری را که می‌توانید بدون منت، توقع و بدون تکلف برای آن‌ها انجام دهید. 

خانواده ما تا حدودی پرجمعیت و دارای هشت فرزند بود؛ به‌گونه‌ای که مادرم نمی‌دانست که من فرزند چندم هستم. روزی یکی از اقوام از مادرم پرسید که فرزند شما کلاس چندم است؟ مادرم که نامشان مکرمه خانم و بسیار خوب و مهربان بود، به او گفت که پسرم کلاس چهارم بود و الان به  پنجم می‌رود؛ در حالی که من پنجم بودم و به ششم می‌رفتم. شب در منزل به ماردم گفتم که من که کلاس پنجم را تمام کردم، چرا این‌طور پاسخ فامیل را دادید؟ مادرم که واقعا به خاطر نداشت من کلاس چندم هستم، گفت که به این صورت پاسخ دادم که تو را چشم نظر نکنند. باید بدانیم که توقع و منت در منزل باعث ایجاد مشکلات خواهد شد. کلام ما در منزل نباید نه بوی منت دهد و نه توقع و نه اینکه کسی را به زحمت بیندازد. رمز آرامش این است. لذا کلام ما باید به دور از منت و به دور از توقع باشد. این دو اصل مهم خانواده است.

همچنین، کلام ما نباید آمرانه، حاکمانه، ناظمانه و واعظانه باشد. مرد نباید همسر و فرزندان خود را نصیحت کند، بلکه باید با رفتار خود نسبت به تربیت فرزندان اقدام کند. لذا با زبان و نصیحت کردن، ناصح بودن و مکرراً تذکر دادن مشکلات خانواده حل نخواهد شد. باید بدانیم که ذکر عملی مهم و تأثیرگذار است. اگر انسانی در خانواده نمازش را سر وقت بخواند و گاهی نیز بین دو نماز به فرزندانش هدیه دهد، این عمل و رفتار او تأثیرگذار خواهد بود. ذکر همان مهربان بودن و احسان است. مرد خانواده اگر با مادر فرزندان خود مهربان باشد، در واقع ذکر گفته است. انسان باید با همه مهربان بوده و اهل گذشت و ایثار، صداقت، شجاعت، عدالت، صبوری و احسان باشد و این ذکر عملی است. هیچ مردی نباید واعظانه و ناصحانه، آمرانه و حاکمانه در خانواده صحبت کند. مردان نباید خانه را مانند کشور دانسته مانند رئیس‌جمهور فرمان دهند.

 کلام ما در خانواده باید بدون تهدید باشد. انسان‌ها تهدید را دوست ندارند؛ چراکه تهدید اضطراب می‌آورد. افراد خانواده باید نکات مثبت یکدیگر را برای هم بیان کنند. لذا نباید یکدیگر را تکذیب کنیم و باید بیشتر به تایید یکدیگر بپردازیم. افراد خانواده نباید به هیچ وجه  یکدیگر را تحقیر و به هم توهین کنند. فرزندان نیاز به تکریم دارند. والدین نباید فرزندان خود را بدون «خانم» و «آقا» صدا کنند. بنده پنجاه سال است که در حال درس دادن هستم و حداقل پنجاه سال از دبستان تا دانشگاه تدریس کرده و  به عنوان اولین استاد دانشگاه کشور انتخاب شده‌ام. در این مدت هیچ‌گاه شاکردان خود را بدون «آقا» و «خانم» صدا نکرده‌ام. به فرماندهان آموزشی سپاه و ارتش هم توصیه کردم که سربازان خود را «آقا» صدا کنید و موی ایشان را کوتاه نکنید. انسان نیاز به تکریم دارد.

پیامبر خدا(ص) فرمودند که اولاد خود را تکریم کنید. والدین تلاش کنند که هرگاه فرزندانشان بیرون از منزل می‌روند، آن‌ها را بدرقه‌ کنند. همسران نیز باید یکدیگر را «آقا و خانم» صدا بزنند. این دستور پیامبر خدا(ص) است. انسان باید بداند که در جامعه اسلامی و قرآنی باید به نحو احسن با افراد خانواده و جامعه رفتار کند. بنابراین، باید افراد خانواده را تأئید و تکریم کنیم. تکریم خیلی مهم است؛ مردان و زنان باید همسران خود را تکریم کنیم. حتی آن‌ها می‌توانند وقتی وارد منزل شدند، دست و پیشانی همسر خود را ببوسند یعنی همان کاری که امیرالمؤمنین(ع) می‌کردند. وقتی حضرت علی(ع) وارد منزل می‌شدند، دست و پیشانی و شانه و سینه حضرت زهرا(س) را می‌بوسیدند. این بوسه، بوسه تکریم است و به انسان آرامش می‌دهد. بنابراین، افراد باید به جای تهدید، تنبیه و نصیحت از کلام نافع در خانواده استفاده کنند. مهمتر از همه آنکه افراد باید در میان خانواده همیشه از کلام نافع و استوار استفاده کنند. غیبت کردن، تهمت زدن و پشت سر کسی حرف زدن به هیچ وجه نباید در میان خانواده رواج داشته باشد. گفتمان خانواده، باید تحولی، تکاملی و آرامش‌آفرین باشد؛ چراکه در این صورت دانش کاربردی خانواده بالا می‌رود. متنی با عنوان «برای شب یلدا چه بگوییم؟» نوشتم و برای دوستان فرستادم که در آن نکات مهمی برای دورهمی‌های مهربانانه وجود دارد. افراد خانواده باید با به بیان جملات مثبت برای یکدیگر بپردازند. شب یلدا، شب پربرکتی است و باید از فرصت آن برای ارتباط بهتر و مثبت‌تر بهره‌گیری کرد.

گاهی اوقات یک حدیث و یا یک روایت تأثیر زیادی در میان افراد دارد. برای مثال گاهی جمعیتی از جوانان می‌خواستند به گردش بروند، وقتی پیامبر(ص) آن‌ها را دید به ایشان فرمود که دوست خوب مانند عطرفروش است و تأثیر خوب در زندگی انسان دارد انسان باید با کسی باشد که تأثیر خوبی برایش داشته باشد نه اینکه به دنبال کسانی برود که اهل دود و دروغ و تهمت و فحش و مشروب باشد. لذا گفتمان در میان خانواده و حتی گفتمان اجتماعی در رادیو و تلویزیون به هیچ وجه نباید کسی را تهدید کند. تهدید و نصیحت اشتباه است. لذا زبان تهدید و تکذیب باید از خانواده‌ها دور شود. انسان‌ها فطرتاً نیازمند تأیید، تکریم، ترغیب و تشویق هستند و باید این نکات را در خانواده حاکم کنیم. اگر این نکات در خانواده‌ حاکم شود، گفتمان خوب و زیبا نیز حاکم خواهد شد.

گفتمان خانواده گفتمانی تحولی، تکاملی و آرامش‌آفرین باشد

ایکنا ـ برای برداشتن گام‌ها کوچک و بزرگ جهت رسیدن به خانواده‌ای پویا و سالم چه باید کرد؟ 

بر این باور هستم که به‌رغم همه کاستی‌های اقتصادی، جنگ و ... انسان نیازمند امور عاطفی و روانی است. اگر راجع به کاستی‌های اقتصادی صحبت می‌کنیم، باید راجع به آرامش خانواده نیز صحبت کنیم. قرآن کریم می‌فرماید که ابتدا باید معیشت مردم را تأمین کنید، سپس، به ایجاد آرامش در درون ایشان بپردازید تا اضطراب نداشته باشند. یعنی تأمین معیشت مطلوب خانواده‌ها و حاکمیت آرامش در خانواده، رسالت همه دولتمردان دنیاست. مردم نباید دغدغه‌ای داشته باشند. از هیچ ابزار تنبیهی نیز برای آن‌ها نباید استفاده شود. نباید بر سر مردم منت گذاشت و آن‌ها را اذیت کرد. والدین و زوج‌هایی که می‌خواهند بچه‌دار شوند، خود باید زمان آن را انتخاب کنند و هر زمانی که می‌خواهند برای خودشان انتخاب کنند. آن‌ها نباید به سفارش کسی بچه‌دار شوند و یا اینکه زمان آن را به خاطر پول و ... جابجا کنند. والدین باید وقتی عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند، بچه بیاورند. آن‌ها باید سعی کنند نطفه‌شان آغاز بهار و همگام با طبیعت منعقد شود. فرزندانی که نطفه‌شان در آغاز بهار است، باهوش‌تر به دنیا می‌آیند؛ چون سه ماهه دوم که جنین شدیداً فعال می‌شود، نیاز به اکسیژن دارد و چنانچه نطفه در بهار منعقد شود، سه ماهه دوم به تابستان می‌افتد و اکسیژن بیشتر تابستان باعث می‌شود تا فرزندان زیباتر و سالم‌تر باشند. به همین جهت، نیمه دومی‌ که به مدرسه می‌روند از دیگران باهوش‌تر هستند. والدین نباید به نصیحت فرزندان بپردازند. فرزندان مهره شطرنج نیستند که با آن‌ها بازی شود. والدین باید سعی کنند فرزندان خود را برای ۲۰ سال بعد که قصد ازدواج دارند، به صورت دل‌آرام تربیت کنند.

عروس‌ها و دامادهایی که با دل‌آرامی ازدواج می‌‌کنند، آرامش و رامشگری را به خوبی می‌فهمند. بهترین یادگیری در جهان، یادگیری مشاهده‌ای و ماندگار است. فرزندان باید والدین خود را در موقعیت‌های مختلف مشاهده کرده و از ایشان بیاموزند. پس اگر  والدین فرزندان خود را در آرامش تربیت کنند، فرزندان خانواده گفتمان آرامشگری را یاد می‌گیرند. امروز حدود ۷۰۰ هزار کلاس درس در کشور وجود دارد. باید بدانیم که دبیرستان ۱۲ ساله برای فرزندان زیاد است و  نیازی به دبیرستان 12 ساله نداریم. دبیرستان ۱۲ ساله را باید به ۱۱ سال تبدیل کنیم و این یک سال را به پیش‌دبستانی رسمی اختصاص دهیم. بعضی کشورها دو پیش‌دبستانی دارند. امروز باید حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار مربی پیش‌دبستانی تربیت کنیم. بنابراین، سیستم آموزشی کشور باید از پیش‌دبستانی شروع شود. امروز مربیان مورد تأیید و پربصیرتی برای پیش‌دبستانی وجود ندارد. اما این ۷۰۰ هزار کلاس درس نیازمند 700 هزار مربی به عنوان معلم است؛ یعنی باید 700 هزار مربی سالم، پرنشاط، متدین، متعهد، بلنداندیش، خوش‌اخلاق، خوش‌بین، بابصیرت، تلاش‌مدار، اهل گذشت و آینده‌نگر داشته باشیم. البته حقوق این مربیان متخصص باید بیشتر از میانگین حقوق کارمندان دولت باشد تا از زندگی و کارشان راضی باشند.

به همین جهت، وقتی که هر سال بیش از یک میلیون دانش‌آموز وارد این سیستم می‌شود باید شرایطی ایحاد شود که همگی این دوران را به خوبی طی کنند و کسی از این چرخه آموزشی خارج نشود. مربیان و متخصصان باید در این زنجیره به یکدیگر گره خورده و به پیش روند. امروز نیازمند سرمایه‌گذاری فراوان در این حوزه هستیم. معلم؛ حاکم، مدیر کدخدا، مرشد، پیامبر و امام کلاس است. معلمان باید مثل امام و پیامبر باشند. معلمان باید به معصومین(ع) اقتدا کنند که در هر شرایطی طوری رفتار می‌کردند که همه را مجذوب خویش می‌کردند. لذا معلمان باید واقعاً پیامبرگونه سر کلاس حضور داشته باشند. بنده تاکنون به هیچ‌یک از دانشجویان و شاگردان خود توهین نکرده‌ام. زمانی دانش‌آموزان دوست داشتند که معلم شوند اما امروز به فکر ساخت و ساز و بازاری شدن هستند. اگر فرهنگ کشوری تصحیح نشود، مشکلات زیادی خواهد داشت. این گفتمان باید در کلاس‌های درسی حاکم شده و کلاس‌ها نیز خانواده‌محور باشند. امروز باید مثلث منزل، مدرسه و مسجد را تقویت کنیم. متأسفانه مساجد ما کمرنگ شده‌اند، برای اینکه برخی از روحانیون دیر آمده و زود هم می خواهند بروند و به کارهای دیگر خود برسند. متأسفانه امروز قدرت جاذبه پیش‌نمازان مساجد و معلمان کلاس ضعیف شده است. البته هنوز هم معلمان دلسوز در کشور وجود دارند اما تعداد آن‌ها ضعیف و اندک است.

اکنون یکی از رقابت‌های یونسکو در بین حوزه آموزش کشورهاست. یونسکو به کشورهایی که ورودی و خروجی دانش‌آموزان و دانشجویان آن‌ها تقریبا یکسان باشد جایزه می‌دهد. اما در برخی از کشورها مثل ایران بیش از ۳۰ درصد دانش‌آموزان دیپلم نمی‌گیرند و دچار واماندگی می‌شوند. این بدان معناست که از هر یک میلیون دانش‌آموز بیش از 300 هزار نفر از روند آموزشی خارج شده‌اند و بیشتر در خیابان‌ها پرسه می‌زنند. این مسئله موجبات رشد آسیب‌های اجتماعی را فراهم می‌کند. امروز 90 درصد کسانی که در کانون‌های اصلاح و تربیت و زندان‌ها هستند، خیلی زودهنگام از مدرسه بیرون آمده‌اند. معلمان و مسئولان مدارس باید پیگیر دانش‌آموزان باشند و از رفت و آمد آن‌ها اطلاع داشته باشند تا بتوانند از خروج دانش‌آموزان از روند تحصیلی جلوگیری کنند. قاتل قتل‌های زنجیره‌ای از میان همین کسانی بود که از مدرسه بیرون آمده و عقده‌های روانی باعث شده بود تا آدم‌کشی کند. اگر همان زمان معلم و مدیر مدرسه به دبنال این قاتل می‌رفتند و وضعیت او را پیگیری می‌کردند، شاید این اتفاقات رخ نمی‌داد.

ایکنا ـ در سیره نبوی به اهمیت جایگاه روابط در خانه و خانواده برای ساخت زندگی بهتر توصیه‌های فراوانی شده است، در این مجال به مصادیقی از این پندهای اخلاقی اشاره فرمایید. 

پیامبر(ص) به مسلمانان فرمودند که باید اخلاقتان در منزل حسنه و نیکو باشد. حسن به معنای نیکو و زیبا است. پیامبر(ص) همچنین، فرمودند که دوستانی که انتخاب می‌کنید باید دوستانی باشند که حضورشان فضای زندگی شما را عطرآگین کند. زوج‌های جوان باید خانه خود را مانند بهشت کنند بدین معنا که بانوان باغبان و آقایان سنگربان آن هستند. امام حسن مجتبی(ع) از پیامبر(ص) نقل می‌کنند که «إنَّ أَحسَنَ الحَسَنِ الخُلُقُ الحَسَنِ؛ بهترین و نیکوترین نیکوها، خوش‌اخلاقی است». انسان باید همه جا خوش‌اخلاق و اخلاق‌مدار بوده و در اسارت کشش‌های نفسانی و شیطان قرار نگیرد. انسان حتی در شرایط بد اقتصادی نیز باید لبخند زده و فرزندان خود را شاد کند. افراد باید همواره در حال زندگی کرده و گذشته‌ها را مطرح نکنند. علی(ع) در وصیت به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) فرمودند که برای چیزی که از دست دادید، تأسف نخورید. انسا نباید برای چیزهایی که از دست داده تأسف بخورد؛ چراکه روان فرزندان خود را تحت تأثیبر داده و تأسف خسارت معنوی روانی است. غصه و تأسف باعث ایجاد بیماری‌هایی همچون سکته مغزی و قلبی خواهد شد. لذا انسان باید در بهترین خلق و اخلاق نیکو باشد.

به همین جهت، وقتی اولین فرزند علی(ع) و زهرا(س) وارد دنیا شد، حق نام‌گذاری که ویژه پدر و مادر است را به پیامبر خدا(ص) سپردند. پیامبر خدا(ص) فرزند را در آغوش گرفتند و آیین فرزندپروری از امام حسن مجتبی(ع) شروع شد. پیامبر(ص) ابتدا در گوش راستشان اذان گفتند و سپس، اقامه گفتند. ایشان، سپس، تأمل کرده و بهترین و زیباترین نام یعنی حسن به معنای زیبا را برای ایشان انتخاب می‌کنند. محسن نیز کسی است که همیشه کار نیکو می‌کند. پیامبر(ص) در ادامه نیز نام حسین(ع) را برای امام سوم شیعیان جهان انتخاب کردند. خانواده‌ها باید به اخلاق نیکو و حسن خلق تأسی کرده و در مسیر رشد روحی و روانی گام بردارند. 

گفت‌وگو از معصومه صبور و محسن مسجدجامعی
انتهای پیام
captcha