به گزارش ایکنا، حجتالاسلام علیرضا قبادی، جامعهشناس و کارشناس دین، سلسله یادداشتهایی با محور بررسی جایگاه صلح در قرآن کریم نوشته و در اختیار ایکنا قرار داده است که مشروح آن را در ادامه میخوانیم.
با توجه به جمع بندی گفتار قبل، یکی از معارف و البته اصول اساسی که در فهم درست و ارزیابی پرسش اصلی این گفتار، سهم به سزا و تعیین کننده دارد، اصل توحید، دعوت به آن و رعایت مرزبندی و غیریت میان توحید و غیر آن است.
به عبارت دیگر برای پاسخ دقیق و جامع این گفتار که صلح یا جنگ در قرآن اصالت دارد؛ شناخت اصل توحید و مرزبندی در سایه آن به عنوان اصل حاکم، نقش تعیین کننده دارد.
در قرآن کریم به توحید، سطوح مختلف و مرزبندی آن اشارات صریحی شده است. با نگاهی به سورههای مختلف قرآن کریم از جمله کافرون، مجادله، ممتحنه و ...، در مییابیم که از درونیترین تا بیرونیترین لایه توحید یعنی از یقین به خداوند و عبادت خالصانه او تا انجام منسک و رفتار اجتماعی؛ هیچ شرکت و مشارکتی، در توحید مقبول و پذیرفته نیست.
از سورههایی که به موضع قرآن کریم درباره این اصل اشاره دارد و بالطبع میتواند در فهم اصالت صلح یا جنگ در قرآن کریم ما را مدد رساند، سوره ممتحنه است. آیات سوره ممتحنه به سطح بیرونی لایه توحید یعنی به نحوه تعامل و کنش اهل توحید با منکران آن اشاره دارد.
در بخشهایی از این سوره آمده است: اى كسانى كه ايمان آوردهايد دشمن من و دشمن خودتان را به دوستى مگيريد (آیا) با آنها اظهار دوستى میكنيد، آنان قطعا به آن حقيقت كه براى شما آمده كافرند ... ،اگر به شما دست يابند دشمن شما باشند و با دست و زبان به شما بدی میکنند و آرزومندند كه شما هم كافر شويد، قطعا براى شما در (عدم همدلی و رفتاری با کافران) ابراهيم و كسانى كه با اويند سرمشقى خوبی است، آنگاه كه به قوم خود گفتند که ما از شما و از آنچه به جاى خدا مىپرستيد، بيزاريم به شما كفر مىورزيم و ميان ما و شما دشمنى و كينه هميشگى پديدار شده تا وقتى كه فقط به خدا ايمان آوريد.
در سوره مجادله نیز از ویژگیهای گروه(حزب) الهی توجه به این مرزبندی و غیریت است: هيچ قومى را نخواهى يافت كه ايمان به خدا و روز جزاء داشته باشند و در عين حال با كسانى كه با خدا و رسولش دشمنى مىكنند دوستى كند هر چند که آنها از پدران، فرزندان، برادران يا قوم و قبيلهشان باشند.
در سوره کافرون نیز تأکید شده است که بین توحید و غیرخدا پرستی شکاف و گسست عمیقی وجود دارد و این مرز و غیریت باید بازگو شود.
همانگونه که ملاحظه میکنید در آیات سوره ممتحنه، سرپرستی گرفتن کافران یا اعلام دوستی و وفاداری با آنان (در مرز توحید) به صراحت نفی شده است. در این سوره برای روشنتر شدن نحوه اجتناب در سرپرست گرفتن یا اعلام عدم دوستی با کافران از حضرت ابراهیم(ع) مثال و مصداق ذکر شده است که آن حضرت با نزدیکترین افراد خانواده خود این مرزبندی و غیریت را حفظ کرده است.
قرآن کریم حضرت ابراهیم(ع) را نمونه عالی در شکستن بتها و ایجاد مرزبندی در توحید به اهل ایمان معرفی میکند. البته طلب خیرخواهی و مغفرت آن حضرت برای کافران منافی بت شکنی او نیست و تابع همین ضابطه است. در این سوره همچنین به اهل توحید گوشزد میکند که عدول از این اصل با خروج از راه راست (سواء السبیل) و در زمره ظالمان قرار گرفتن، ملازم است.
در آیات سوره ممتحنه همچنین اشاره شده است که عدم همدلی و رفتاری کافران با اهل ایمان به اعتقاد مشرکانه و کافرانه آنان ارجاع دارد؛ از سوی دیگر پیوستگی به خداوند با همدلی و دوستی با کافران نیز در تضاد است.
در گفتار بعد به آیات دیگری در این زمینه استناد و استشهاد میشود.
انتهای پیام