به گزارش ایکنا، در هفته کودک به سر میبریم و بیتردید یکی از دغدغههای اصلی خانوادههای ایرانی، تغذیه صحیح کودکان است. در گذشته، نگاههای سنتی بر این مسئله حاکم بود، اما امروز با گسترش اینترنت و دسترسی وسیع والدین به منابع علمی و اطلاعرسانی، والدین برای فراهمکردن بهترین نوع تغذیه برای فرزندان خود، بهطور مداوم از این منابع استفاده میکنند.
با این حال، همین موضوع باعث ایجاد فضایی گیجکننده و پرابهام برای آنان شده است، چراکه منابع مختلف، نظرات گوناگون و حتی متناقضی درباره تغذیه کودکان ارائه میکنند. از سوی دیگر، بازار مملو از انواع مکملها و محصولات ویژه تغذیه کودکان است و والدین اغلب نمیدانند بهترین انتخاب برای فرزندشان کدام است.
در همین زمینه، ایکنا با رامش عالیپور، عضو هیئت علمی دانشکده تغذیه دانشگاه علوم پزشکی تهران و دکترای تخصصی سیاستگذاری غذا و تغذیه، به گفتوگو نشسته است تا به پرسشهای مرتبط در این حوزه پاسخ داده شود.
وی در پاسخ به این سؤال که تغذیه کودکان ایران در حال حاضر در چه وضعیتی قرار دارد، گفت: متأسفانه در کشور ما هر دو نوع سوءتغذیه در میان کودکان مشاهده میشود؛ از یکسو چاقی و افزایش وزن و از سوی دیگر کمبود وزن و کمبود مواد مغذی، که هر دو میتوانند منجر به مشکلاتی مانند کوتاهی قد، لاغری و کمبود انرژی شوند. هر دوی این موارد در دسته سوءتغذیه قرار میگیرند و متأسفانه هر دو در کشور ما وجود دارد.
وی ادامه داد: از سوی دیگر، حتی کودکانی نیز هستند که در هیچیک از این دو گروه قرار نمیگیرند؛ یعنی نه دچار کمبود وزناند و نه اضافه وزن دارند، اما به دلیل عادات غذایی نادرست خانواده، از نظر دریافت مواد مغذی با ضعف جدی روبهرو هستند. این مسئله معمولاً ناشی از کماطلاعی والدین یا برداشتهای نادرست آنان از مفهوم تغذیه سالم و صحیح کودک است.
این متخصص تغذیه با بیان مثالی گفت: بسیاری از خانوادهها امروزه با دسترسی به منابع انگلیسیزبان یا شبکههای اجتماعی، تلاش میکنند از اطلاعات موجود در این فضاها برای تغذیه کودکان خود استفاده کنند؛ اما نکته مهمی که معمولاً به آن توجه نمیشود، این است که در استفاده از رسانههای اجتماعی باید به هویت و تخصص منتشرکننده مطالب دقت کرد و اطمینان یافت که آیا این فرد واقعاً متخصص تغذیه و رژیمدرمانی است یا خیر. خانوادهها باید منبع اطلاعات خود را بشناسند و از صلاحیت علمی آن اطمینان داشته باشند.
وی با ابراز تأسف از وضعیت کنونی رسانههای اجتماعی در ارائه توصیههای تغذیهای برای کودکان گفت: ممکن است فردی با قدرت بیان بالا و مهارت در ارائه مطالب، اما بدون تخصص علمی لازم، در حال تبلیغ یک مکمل یا برنامه غذایی باشد؛ حتی ممکن است بدون اطلاع مخاطبان، بازاریاب یا نماینده یک شرکت غذایی باشد و با نمایش تصاویر کودکانی که ظاهراً بهبود یافتهاند، اعتماد مردم را جلب کند. اگر خانوادهها میخواهند فرزندان سالمی داشته باشند، به هیچ وجه نباید به افرادی که از صحت مدارک علمی آنها اطمینان ندارند اعتماد کنند.
عالیپور تصریح کرد: مهمترین منابع قابل اعتماد برای مردم، دانشگاههای علوم پزشکی، مراکز بهداشت و درمان و بیمارستانها هستند که خوشبختانه خدمات آنها نیز رایگان است. همچنین، سازمان نظام پزشکی مرجعی معتبر است که مردم میتوانند از طریق آن، متخصصان واقعی تغذیه را شناسایی کنند.
وی در پاسخ به این سؤال که مادران در شبکههای اجتماعی گروههایی تشکیل میدهند و با یکدیگر به تبادل تجربه میپردازند؛ این گروهها چه فواید و چه معایبی دارند؟ گفت: اینکه مادران با هم در ارتباط هستند و تجربیات خود را مطرح میکنند، بسیار خوب است، اما هر کودک ویژگیهای منحصربهفرد خود را دارد و موفقیت یک روش برای یک کودک، لزوماً برای کودک دیگر نتیجه مشابهی ندارد؛ بنابراین حضور یک متخصص تغذیه در چنین گروههایی ضروری است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران ادامه داد: راهکاری که ما بهصورت آزمایشی در کشور در حال اجرا داریم، راهاندازی «مرکز جامعهنگر غذا و تغذیه» در دانشگاه علوم پزشکی تهران است. در این مرکز، اساتید و دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترای تغذیه حضور دارند که از سطح علمی بالایی برخوردارند و میتوانند با مردم ارتباط مستقیم برقرار کنند. مردم میتوانند بهصورت مجازی (از طریق صفحه اینستاگرام مرکز) یا حضوری، سؤالات خود را مطرح کنند و کودکانشان را برای ارزیابی دقیق و رایگان به این مرکز بیاورند.
وی تصریح کرد: این الگو میتواند بهعنوان یک مرجع معتبر به مردم معرفی شود و حتی گروههای مجازی را نیز راهنمایی کند. اکنون در «مرکز جامعهنگر غذا و تغذیه» که در مرکز پزشکی جنوب تهران (حکیم اعتماد) مستقر است، به خانوادهها کمک میکنیم و حتی نحوه مواجهه صحیح با بدغذایی کودکان و اصلاح این مشکلات را نیز آموزش میدهیم. برای مثال، مادری کودک خود را به مرکز آورد که اصلاً سبزی نمیخورد. بذر سبزیجات و یک بیلچه کوچک به کودک دادیم و از او خواستیم در باغچه مرکز سبزی بکارد. وقتی سبزیها رشد کردند و کودک محصول خود را چید، با علاقه فراوان آنها را خورد و حتی در وعده غذایی مدرسه نیز از آن استفاده کرد و با افتخار میگفت که این سبزی محصول کار خودش است. این مثال نشان میدهد که باید روشهای نوین آموزشی را نه تنها بهصورت تئوری، بلکه بهصورت عملی و با کسب مهارتهای کاربردی به مردم آموخت تا بتوانند آنها را در تربیت غذایی کودکان خود به کار گیرند.
این متخصص تغذیه اضافه کرد: بسیاری از مواقع والدین نزد ما میآیند و میگویند: «بچه ما فلان غذا را نمیخورد». مثلاً میگویند گوشت را در غذا نمیخورد. ما از آنها سؤال میکنیم: آیا فرزند شما غذای گوشتی دیگری مانند کتلت را میخورد؟ اگر پاسخ مثبت باشد، ما علاوه بر ارائه راهکارهای آموزشی تئوری، از آنها دعوت میکنیم در «کلاس آشپزی» که در سرای محله راهاندازی کردهایم، شرکت کنند. به آنها میگوییم: «شما و فرزندتان میتوانید بیایید و در تهیه غذا با هم مشارکت کنید». کودک وقتی در کنار والد خود قرار میگیرد و در پخت غذا مثلاً کتلت همکاری میکند، با اشتیاق آن را میخورد؛ در حالیکه در شرایط عادی از خوردن گوشت امتناع میکرد. یا مثلاً در مورد حلیم پیشنهاد میدهیم درصد گوشت آن را بیشتر کنند تا نیاز تغذیهای کودک تأمین شود. به این ترتیب، بهتدریج میتوان عادات غذایی نادرست را اصلاح کرد.
وی ادامه داد: گاهی والدین میگویند: «فرزند ما فقط سفیده تخممرغ را میخورد و زرده را نمیخورد». در این مواقع نیز ما با آموزشهای عملی، راهکارهایی ارائه میکنیم تا کودک از مواد مغذی بهرهمند شود و نگرانی والدین نیز برطرف گردد. والدین باید توجه داشته باشند که همانطور که در صورت بروز مشکل دندانی فرزندشان به دندانپزشک مراجعه میکنند، در مسائل تغذیهای نیز باید به متخصص تغذیه مراجعه کنند. این موضوع بسیار مهم است و خوشبختانه متخصصان تغذیه در کشور ما کم نیستند. نکته دیگر این است که مردم بدانند متخصص تغذیه تنها کسی نیست که دکترای تغذیه دارد؛ حتی کارشناسان تغذیه نیز صلاحیت طراحی رژیم غذایی و حل مشکلات تغذیهای را دارند.
عالیپور در پاسخ به این سؤال که کودکان از بوفه مدرسه تنقلات تهیه میکنند، چگونه میتوان این معضل را حل کرد، گفت: آموزش خانوادهها بسیار مهم است. در طرحی که ما در حال اجرای آن هستیم، آموزش را در سطح کل خانواده در نظر گرفتهایم و حتی اگر پدربزرگ و مادربزرگ نیز در خانواده زندگی میکنند، آنها نیز باید درباره تغذیه صحیح آموزش ببینند.
وی ادامه داد: از سوی دیگر باید به تغییر فرهنگ غذایی در جامعه توجه بیشتری صورت گیرد. همچنین باید نظارت دقیقتری بر اجرای سیاستگذاری صورت گرفته برای بوفه مدارس انجام شود. سیاستهایی برای بوفه مدارس تدوین کردهایم، اما نظارت بر اجرای آنها باید بهبود یابد و مدیران مدارس نظارت بیشتری بر مواد غذایی که در بوفههای مدارس ارائه میشود، داشته باشد. کودکان نیز باید آموزش مدون و جدی از دوره مهدکودک در خصوص نحوه تغذیه دریافت کنند. مادران در خانه و معلمان در مدرسه میتوانند فرهنگسازی درستی در خصوص تغذیه انجام دهند.
عالیپور تشریح کرد: مثلاً به همه مادران گفته شود که برای تغذیه فرزندشان همگی یک روز تخم مرغ آبپز در کیفشان بگذارند. من کودکانی را دیدهام که در خانه غذایی را نمیخوردند، اما در مدرسه و در کنار همسالانشان به خوردن آن علاقهمند شدهاند. این روند میتواند به تدریج جایگزین مصرف تنقلات ناسالم شود.
وی گفت: خوشبختانه شرکتهای صنایع غذایی در حال تولید تنقلات سالمتر هستند. مثلاً محصولاتی بر پایه جوی پرک شده که شبیه پفک است، اما نمک و افزودنیهای رنگی کمتری دارد. یا سمنو که یک غذای سنتی سالم بر پایه جوانه گندم است و در بستهبندیهای کوچک و مناسب برای میان وعده کودکان ارائه میشود. یا نانهای خشک نازک شبیه چیپس که توسط شرکتها تولید شده و کودکان میتوانند آنها را با ماست بخورند.
این متخصص تغذیه تصریح کرد: این تنقلات سالم میتواند جایگزین نوشابه، کیکهای پرکرم و سایر خوراکیهای مضر شوند. والدین نیز باید در شناخت و استفاده از مواد غذایی سالم تلاش بیشتری کنند تا این محصولات به تدریج وارد سبد غذایی خانوار شود و فرزندان نیز به این الگوها عادت کنند. مدیران مدارس نیز باید بر بوفهها نظارت کنند و عرضه محصولات سالم مانند سمنو، محصولات بر پایه جو و نانهای خشک سالم را تشویق کنند. حتی میتوان ماستهای لیوانی کوچک را در بوفهها گذاشت تا کودکان همراه با این تنقلات سالم مصرف کنند. مطمئن هستم در صورت ارائه این گزینهها، کودکان از آنها ستقبال خواهند کرد.
خلاصه توصیههای علمی رامش عالیپور به خانوادهها:
در مورد سوءتغذیه:
• هر دو نوع سوءتغذیه (چاقی و کمبود وزن) در کودکان ایرانی وجود دارد.
• کودکانی با وزن طبیعی نیز ممکن است به دلیل عادات غذایی غلط، دچار کمبود مواد مغذی باشند.
در مورد منابع اطلاعاتی:
• به تخصص افراد در شبکههای اجتماعی شک کنید.
• به افراد غیرمتخصص اعتماد نکنید.
• مراقب تبلیغات پنهان باشید.
• برای دریافت اطلاعات معتبر به مراکز علوم پزشکی، بیمارستانها و سازمان نظام پزشکی مراجعه کنید.
• کارشناسان تغذیه نیز صلاحیت مشاوره دارند.
در مورد بدغذایی کودکان:
• کودکان را در تهیه و پخت غذا مشارکت دهید.
• از روشهای عملی و خلاقانه مانند کشت سبزیجات استفاده کنید.
• در قالب بازی و فعالیتهای گروهی به کودکان آموزش دهید.
در مورد آموزش:
• تمام اعضای خانوار (از جمله پدربزرگ و مادربزرگ) باید آموزش ببینند.
• آموزش تغذیه صحیح باید از مهدکودک آغاز شود.
• برای تغییر عادات غذایی، به تغییر فرهنگ در جامعه نیاز داریم.
در مورد بوفه مدارس:
• نظارت بر بوفه مدارس باید افزایش یابد.
• مصرف تنقلات سالم مانند سمنو، محصولات بر پایه جو و نانهای خشک سالم را ترویج کنید.
• میان وعدههای سالم مانند تخم مرغ آبپز را جایگزین تنقلات مضر کنید.
• استفاده از ماست در کنار تنقلات سالم را تشویق کنید.