کد خبر: 4315586
تاریخ انتشار : ۲۰ آبان ۱۴۰۴ - ۰۷:۳۹
حجت‌الاسلام انصاری زنجانی تببین کرد

وقایع فدک؛ جدالی که عدالت و مالکیت اهل بیت(ع) را روشن کرد

پژوهشگر و محقق تاریخ صدر اسلام گفت: بسیاری از مسلمانان با وجود حکم قرآن از ابتدا راضی به تملک آبادی فدک توسط پیامبر(ص) و همچنین بخشیدن آن به حضرت زهرا(س) نبودند، لذا عده‌ای از آنها به محض رحلت ایشان در کمتر از چند روز با قدرتی که از غصب خلافت به دست آورده بودند، اقدام به تصاحب و غصب فدک کردند تا درآمد سرشار آن به علی(ع) نرسد که سبب دردسر برای حکومت نوپای غاصبان نشود.

وقایع فدک؛ جدالی که عدالت و مالکیت اهل بیت را روشن کرد

در آن زمان که رسول خدا(ص) سر در نقاب تیره خاک کشید و جهان ماده را از فیض حضور جسمانی خویش محروم ساخته، به عالم بقا رحل اقامت افکند، برگی از اوراق سیاه تاریخ ورق خورد.

مهاجر و انصار به اتفاق یکدیگر بر جانشین رسول خاتم(ص) شوریده و در حالی‌که پیکر پاک او بر زمین و جانشین بر حقش علی(ع) داغدار این مصیبت بود، در محلی به نام «سقیفه بنی‌ساعده» طرح کودتایی را افکندند.

این کودتا که چونان زمین‌لرزه‌ای حال و آینده اسلام نوپا را به لرزه درآورد، پس‌لرزه‌های مختلفی داشت که هر کدام از آن‌ها به قسمتی از دین مبین و حقوق اهل بیت پیامبر(ص) لطمه وارد کرد. یکی از این پس‌لرزه‌ها ماجرای فدک و غصب آن است که بر اثر این رخداد حضرت صدیقه طاهره(س) در مسجد مدینه خطبه‌ای غرا ایراد کرده و عاملان این کوتا و غاصبان حق اهل بیت(ع) را رسوا کرده و میراثی گرانسنگ برای جمیع مسلمانان، خصوصا شیعیان، برجای گذاشت.

گروه اندیشه ایکنا، به مناسبت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) به منظور آشنایی بیشتر مخاطبان با این ماجرا، به طور خاص به این موضوع پرداخته و در این راستا با حجت‌الاسلام و المسلمین محمدباقر انصاری زنجانی، از محققان و پژوهشگران تاریخ و حدیث، به گفت‌وگو نشسته است.

در ادامه مشروح این گفت‌وگو را با هم می‌خوانیم:

ایکنا – در طلیعه مصاحبه ماجرای فدک از ابتدا تا فتح آن توسط پیامبر(ص) را توضیح بفرمایید.

فدک، منطقه‌ای یهودی‌نشین در نزدیکی خیبر، دارای سابقه‌ای طولانی و کهن است که قدمت آن به زمان حضرت موسی(ع) بازمی‌گردد. بر اساس منابع تاریخی، یکی از اصحاب مؤمن و متمول حضرت موسی(ع) به نام «ضخار»، پیش از مهاجرت بنی‌اسرائیل از مصر، به سوی حجاز مهاجرت کرده و در منطقه فدک ساکن شد. این منطقه به دلیل داشتن آب و زمین‌های حاصلخیز، توسط وی آباد گردید. گفته می‌شود ضخار در وصیت خود به وراثش اعلام کرده است که این سرزمین را برای پیامبر آخرالزمان آماده کرده است.(او یا از طریق حضرت موسی(ع) و یا از طریق دیگری از ظهور پیامبر خاتم(ص) آگاه بوده است).

با گذر زمان و در دوران ظهور اسلام، منطقه فدک به ناحیه‌ای بسیار آباد و پررونق تبدیل شده بود که از بسیاری جهات حتی آبادتر از منطقه خیبر بود. خیبر و قلعه مشهور آن بیشتر جنبه نظامی داشتند، در حالی که فدک به عنوان منطقه‌ای اقتصادی و کشاورزی اهمیت ویژه‌ای داشت و خود دارای قلعه‌ای مستقل از قلعه خیبر بود.

تا پیش از جنگ خندق، اهالی فدک از تنش با مسلمانان به دور بودند. اما پس از خیانت خیبریان در جنگ خندق و نقض پیمان صلح، پیامبر اکرم(ص) پس از سرکوب خائنین به خیبر لشکر کشید که منجر به فتح مشهور خیبر شد. پس از پایان این قیام، اهالی فدک از ترس آنکه نوبت آنان نیز فرا رسد، پیش پیامبر آمدند و اظهار تسلیم و اطاعت کردند. در نتیجه، فدک بدون هیچ درگیری نظامی و بدون نیاز به فرستادن لشکر توسط مسلمانان فتح شد.

در این زمینه، آیه ۶ سوره حشر نازل گردید: «وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَىٰ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» این آیه به وضوح بیان می‌کند که اموالی که بدون جنگ و لشکرکشی و تنها با تسلیم صاحبان آن به دست رسول خدا(ص) می‌رسید، از دایره غنایم عمومی خارج شده و متعلق به شخص پیامبر(ص) یا امام خواهد بود. بدین ترتیب، فدک نه تنها جایگاه اقتصادی و کشاورزی برجسته‌ای داشت، بلکه از نظر تاریخی و دینی نیز اهمیت ویژه‌ای پیدا کرد.

ایکنا – پس از رسیدن باغات فدک به پیامبر(ص) چه وقایعی رخ داد؟

پس از فتح فدک و تسلیم اهالی آن، پیامبر اکرم(ص) می‌توانست مطابق رویه معمول در جنگ‌ها، اهالی را اسیر کند. اما ایشان درخواست مردم فدک را پذیرفت و به جای اسارت، آن‌ها را به عنوان کارگر در باغات و زمین‌های فدک به کار گرفت و آنان مزد دریافت می‌کردند. با این حال، مالکیت زمین‌ها، محصولات و عواید ناشی از فروش آن‌ها همچنان در اختیار پیامبر(ص) بود و ایشان می‌توانستند هرگونه که صلاح می‌دانند در آن‌ها تصرف و بهره‌برداری کنند.

این اقدام، برخی از مسلمانان را ناراضی کرد، چرا که توقع داشتند فدک مانند سایر غنائم در میان آنان تقسیم شود. در نتیجه، خداوند از طریق وحی، فرمانی صادر کرد که به پیامبر، مالکیت ویژه‌ای بر فدک و اختیار آن را تایید می‌کرد. در همین راستا، آیه‌ای دیگر نازل شد: «وَآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ» به معنای «حق خویشاوندانت را به آنان بده».

این آیه نیاز به تفسیر داشت؛ چرا که پیامبر اکرم(ص) با جبرئیل(ع) مشورت کردند و پرسیدند: «من خویشاوندان زیادی دارم، به کدامیک باید حقی داده شود و منظور از حق چیست؟» پاسخ جبرئیل(ع) از ناحیه خداوند چنین ابلاغ شد: «أعطِ فاطِمَةَ فَدَكاً». بدین ترتیب مشخص شد که منظور از «ذی‌القربی» حضرت فاطمه(س) و آن حق مشخص، فدک است.

زمانی که پیامبر(ص) به مدینه بازگشتند، فرمان دادند تا جمعی از بزرگان و مردم در مسجد گرد آیند. ایشان مقداری از محصولات فدک را نیز همراه خود آوردند و در حضور جمع، اعلام کردند که مطابق فرمان الهی، فدک به مالکیت حضرت فاطمه(س) درآمده است. برای تثبیت مالکیت ایشان، سندی نیز به نام حضرت زهرا(س) تنظیم شد و محصولاتی از باغات فدک میان مردم به عنوان میوه‌های متعلق به حضرت زهرا(س) پخش گردید.

این وقایع چهار سال پیش از رحلت پیامبر اکرم(ص) اتفاق افتاد و نشان‌دهنده اهمیت فدک و جایگاه ویژه آن برای اهل بیت(ع) است. فدک نه تنها از نظر اقتصادی و کشاورزی اهمیت داشت، بلکه از منظر دینی و حقوقی نیز به عنوان هدیه و مال اختصاصی پیامبر و سپس حضرت زهرا(س) مطرح شد.

ایکنا - پس از رحلت پیامبر(ص) چگونه، چرا و به چه انگیزه‌هایی اصحاب سقیفه طمع کرده و فدک را از تملک حضرت صدیقه(س) خارج کردند؟

پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، فدک که پیش‌تر به مالکیت حضرت فاطمه(س) درآمده بود، هدف اقدامات سیاسی و اقتصادی خلفای نخستین قرار گرفت. خلیفه اول و دوم، به صراحت اهداف و انگیزه‌های خود را بیان کرده‌اند. منابع تاریخی و اسناد متعدد (که در کتاب «اسرار فدک» با اسناد تفصیلی ارائه شده است) نشان می‌دهد که فدک یکی از منابع درآمدی بسیار کلان بود؛ به طوری که سالانه بالغ بر ۱۲۰ هزار سکه طلا تولید می‌کرد.

از دیدگاه خلفا، احتمال استفاده امیرالمؤمنین(ع) از این درآمد برای مقابله با حوادث و نهادهای تازه‌تأسیس سقیفه غیرقابل چشم‌پوشی نبود. منطقی بود که چنین مبلغ عظیمی می‌توانست توان مالی و نظامی قابل توجهی فراهم آورد، به طوری که لشکرها و نیروهایی علیه سقیفه تجهیز شوند.

به همین دلیل، با وجود فاصله حدود ۲۰۰ کیلومتری فدک تا مدینه، خلفای نخستین تنها ده روز پس از رحلت پیامبر(ص)، با فرستادن گروهی به فدک و برکناری گماشتگان حضرت زهرا(س) از مدیریت آن، فدک را غصب کردند. این اقدام نشان می‌دهد که آنان نگران بودند اگر درآمد فدک به حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین(ع) برسد، این منابع مالی می‌توانست برای تازه به قدرت‌رسیدگان سقیفه مشکلات جدی ایجاد کند.

این واقعه، یکی از نمونه‌های برجسته تقاطع مسائل اقتصادی، سیاسی و حقوقی در صدر اسلام است که اهمیت مالکیت فدک را از دیدگاه دینی و اجتماعی آشکار می‌سازد.

ایکنا – درباره استدلال‌ها و توجیهاتی که از ابتدا برای غصب فدک ارائه می‌شد بیشتر توضیح بفرمایید.

پیش از ورود به مسئله غصب فدک، باید یادآور شد که این ناحیه بیش از چهار سال در اختیار حضرت زهرا(س) بوده و ایشان مالکیت و تصرف کامل بر آن داشتند. اگر خلفا قصد تصرف فدک را داشتند، می‌بایست ابتدا محکمه‌ای تشکیل می‌دادند و دلایل خود را برای اثبات این که فدک از آن حضرت زهرا(س) نیست، ارائه می‌کردند. اما چنین اقدامی صورت نگرفت و فدک بدون هیچ روند قانونی و بی‌سروصدا به تصرف آنها درآمد.

در پی این اقدام، حضرت زهرا(س) نزد ابوبکر رفته و نسبت به غصب ملک خود اعتراض کردند. ایشان به صراحت اشاره کردند که ابوبکر خود شاهد بوده است که فدک بیش از چهار سال در اختیار ایشان بوده و در این مدت هر سال از درآمد آن برای فقرا انفاق می‌کردند. حضرت زهرا(س) سپس پرسیدند: «چگونه ملکی که این مدت در دست من بوده را بدون محاکمه و بدون دلیل قانونی از من گرفتید؟»

خلفا پاسخ دادند که فدک مال تمام مسلمین است و اختصاص به حضرت زهرا(س) ندارد. حضرت زهرا(س) برای اثبات مالکیت خود سندی که پیامبر(ص) در دوران حیاتشان به نام ایشان صادر کرده بود، ارائه کردند. در این هنگام، عمر آن سند را از حضرت زهرا(س) گرفت، بالای منبر رفت و علناً آن را پاره کرد، و با این کار، تلاش داشت حق قانونی و شرعی حضرت زهرا(س) را نادیده بگیرد.

حضرت زهرا(س) سپس استدلال‌های خود را برای اثبات مالکیت فدک بیان کردند:

  1. ملکی که در تصرف یک شخص است، نیازی به اثبات مالکیت ندارد و هر کس خلاف آن ادعا می‌کند باید دلیل ارائه دهد.

  2. کسی چون صدیقه طاهره(س)، که آیه تطهیر در شأن ایشان نازل شده و پیامبر(ص) او را «سیدة النساءالعالمین» معرفی کرده‌اند، هیچگاه ملکی را به ناحق تصرف نمی‌کند.

با این حال، خلفا این ادله را نپذیرفتند و خواستار شاهد شدند. حضرت زهرا(س) امیرالمؤمنین(ع) و حسنین(ع) را به عنوان شاهد آوردند، اما به دلیل خویشاوندی نزدیک، برخلاف تمام قواعد قضاوت، شهادت آنها پذیرفته نشد. سپس حضرت، ام‌ایمن (از همسران پیامبر که ایشان را زنی از زنان بهشت معرفی کرده بودند) را به عنوان شاهد معرفی کردند و او شهادت داد که فدک متعلق به حضرت زهرا(س) است.

با تنگ شدن عرصه بر غاصبان، یکی از همسران پیامبر(ص) ادعا کرد: «انَّا مَعَاشِرَالْاَنْبِیَاءِ لَا نُورَثُ مَا تَرَکْنَاهُ صَدَقَة» یعنی پیامبران چیزی برای کسی به ارث نمی‌گذارند و آنچه از اموالشان باقی می‌ماند صدقه است. اما این استدلال چندین ایراد داشت:

  • حضرت زهرا(س) فدک را به عنوان میراث طلب نکردند، بلکه ادعا داشتند پیامبر(ص) آن را در زمان حیات خود به ایشان بخشیده‌اند.

  • حتی اگر بحث ارث مطرح باشد، قرآن صراحتاً وارث بودن فرزندان پیامبران را تأیید می‌کند، مانند آیه 16 سوره نمل: «وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ»، که نشان می‌دهد فرزندان پیامبران از آن‌ها ارث می‌برند.

حضرت زهرا(س) در نهایت با ارائه سند، شاهد و استدلال قانونی، غاصبان فدک را محکوم کردند، اما آنان از بازگرداندن آن امتناع کردند. حضرت زهرا(س) فرمودند: «اگر نمی‌خواهید بازگردانید، بگویید؛ من غاصب نیستم، بلکه شما حق مرا غصب کرده‌اید.» این جمله نشان‌دهنده جسارت و شجاعت حضرت در دفاع از حق قانونی خود و مقابله با تلاش خلفا برای معرفی ایشان به عنوان غاصب بود.

ایکنا – آیا این ماجرا در کتاب‌های اهل سنت بازتاب داشته است؟ اگر داشته، این بازتاب به چه شکل بوده است؟ 

این ماجرا نیز مانند واقعه غدیر، از وقایعی است که علمای اهل سنت به طور مفصل به آن پرداخته‌اند؛ گرچه به آن عمل نمی‌کنند و گاهی تفاسیر دیگری ارائه می‌دهند، اما به اصل واقعه و نصب حضرت امیرالمؤمنین(ع) در روز غدیر معترف هستند. همچنین حتی در زمان حیات حضرت زهرا(س) و ائمه(ع) نیز مسئله غصب فدک در ذهن مردم مطرح بود. چنانچه در زمان خطبه‌خوانی حضرت زهرا(س)، عده‌ای از مردم اشک می‌ریختند که نشانگر اعتراف غیرمستقیم به ظالمانه و غاصبانه بودن تصرف فدک بود، اما قدرت در دست غاصبان باقی مانده بود.

عجیب آن است که پس از شهادت حضرت زهرا(س)، خلیفه دوم به امیرالمؤمنین(ع) پیشنهاد بازپس‌دهی فدک را داد که خود نشان‌دهنده اقرار به اشتباه در تصرف آن است، اما حضرت امیر(ع) به دلیل نبود صاحب اصلی فدک یعنی حضرت زهرا(س)، از پذیرفتن این پیشنهاد خودداری کردند و احقاق حق را به قیامت موکول نمودند. در دوره‌های بعد نیز، در زمان عثمان، بنی‌امیه و بنی‌عباس، اقداماتی برای بازپس دادن فدک به اهل بیت(ع) انجام شد، اما به دلیل اینکه ائمه(ع) نپذیرفتند، آن را به دیگر اشخاص بنی‌هاشم می‌دادند. این روند نیز نوعی اقرار به اشتباه غاصبان اولیه محسوب می‌شود، اگرچه سیاست‌ها و حاکمان هر دوره، رویکرد متفاوتی در این زمینه داشتند.

ایکنا – کدام یک از بزرگان اهل سنت در کتب خود به این ماجرا اقرار کرده‌اند، در صورت امکان نام ببرید.

علامه سیدمحمدباقر صدر کتابی دارند به نام «فدک»، ایشان در آنجا به صورت مفصل وارد بحث شده‌اند و علمایی را که اقرار کردند به اینکه فدک مال حضرت زهرا(س) بوده را آورده‌اند بعد از آن نیز کتاب‌های زیادی هست، علامه میرحامد حسین مقداری وارد این بحث شده‌اند، علامه امینی نیز اشاراتی در این زمینه دارند که علاقه‌مندان می‌توانند به منابع آنها مراجعه کنند.
 
ایکنا – در رابطه با اقداماتی که در طول تاریخ، خلفا در دوره‌های مختلف، جهت باز پس دادن فدک به اهل بیت(ع) انجام دادند، بیشتر توضیح بفرمایید.

از همان ابتدا، فدک مورد توجه و اختلاف خلفا و اهل بیت(ع) قرار داشت. خلیفه اول، ابوبکر، در ابتدای امر با دست‌نوشته‌ای، بخشی از فدک را به حضرت زهرا(س) بازپس داد، اما پس از مدتی عمر بن الخطاب آن را از ایشان گرفت؛ ماجرایی که در تاریخ بسیار مشهور است. در زمان خلیفه دوم نیز، همان روند ادامه یافت و فدک در اختیار اهل بیت(ع) قرار نگرفت.

در دوره خلافت عثمان بن عفان، این زمین بار دیگر به بنی هاشم داده شد، اما دوباره از آنان بازپس گرفته شد و مروان آن را در اختیار گرفت. پس از او، معاویه آن را به شخص دیگری سپرد و در واقع روند «گرفتن و دادن» فدک بارها و بارها تکرار شد. یکی از نمونه‌های برجسته این جابه‌جایی‌ها در زمان بنی‌امیه، مربوط به عمر بن عبدالعزیز است که تلاش کرد فدک را به بنی‌هاشم بازگرداند، اما پس از او، مجدداً از آنان بازپس گرفته شد. این وضعیت همواره ادامه داشت و نشان‌دهنده این بود که خلفای وقت به حقوق اهل بیت(ع) اعتراف داشتند، اما از بازگرداندن کامل آن به دلایل سیاسی خودداری می‌کردند.

یکی از رویدادهای شاخص این ماجرا مربوط به زمان امام موسی بن جعفر(ع) است. هارون عباسی، با نیت آنکه مانند اسلاف خود به ظاهر فدک را به اهل بیت(ع) بازگرداند و منتی بر امام کاظم(ع) بگذارد، ایشان را فراخواند و از ایشان خواست محدوده فدک را مشخص کنند. هارون گمان می‌کرد که فدک یک تکه زمین محدود در حجاز است، اما امام(ع) با هوشمندی و تیزبینی خود پاسخ دادند که محدوده فدک بسیار گسترده است: «یک سر فدک در سمرقند، یک سر در آذربایجان، مرز دیگر ناحیه‌ای در آفریقا و مرز دیگر آن عدن در یمن است.» این پاسخ به معنای پوشش تمام قلمرو حکومت هارون بود.

با این بیان، امام(ع) قصد داشتند ابعاد ماجرای فدک را فراتر از یک ناحیه اقتصادی کوچک نشان دهند و حقیقتی بزرگ را بیان کنند: این ماجرا نه تنها غصب یک زمین، بلکه غصب خلافت و مشروعیت اهل بیت(ع) بود. پیام امام(ع) به هارون روشن بود: «این جایگاهی که بر آن نشسته‌ای، از آن تو نبوده و تو هیچ حقی در آن نداری که بخواهی ببخشی یا بگیری؛ حق از اساس متعلق به اهل بیت(ع) است و فدک نیز به عنوان یکی از وجوه اقتصادی خلافت، باید در اختیار آنان باشد.»

به این ترتیب، فدک نه فقط یک زمین کشاورزی، بلکه نمادی از حقانیت سیاسی و اقتصادی اهل بیت(ع) و معیار سنجش عدالت خلفا و حاکمان در طول تاریخ اسلام شد.

ایکنا – ماجرای خطبه فدکیه که حضرت زهرا(س) در مسجد ایراد کردند، پس از واقعه حمله به خانه بوده است و ایشان با ناخوش‌احوالی به ایراد این خطبه پرداخته‌اند، این مسئله، می‌تواند بیانگر میزان اهمیت آن باشد. درست است؟

بله، حضرت زهرا(س) خود، بارها و بارها برای اتمام حجت و احقاق حق فدک اقدام کردند؛ برخی منابع بیان می‌کنند که ایشان هفت بار شخصاً در این زمینه تلاش کردند. یک بار ایشان به خانه خلیفه اول رفتند تا مستقیم نسبت به غصب فدک اعتراض کنند و حضرت امیرالمؤمنین(ع) نیز در دفاع از این حق، اقدامات احتجاجی انجام دادند. اما مهم‌ترین و آخرین اقدام حضرت زهرا(س) در این مسیر، همان خطبه فدکیه است که تاریخ و منابع اسلامی به عنوان نقطه اوج دفاع ایشان از حق اهل بیت(ع) یاد می‌کنند.

این خطبه در شرایطی ایراد شد که حضرت زهرا(س) از ناحیه صورت و پهلو آسیب دیده بودند، قامت ایشان خمیده بود و چادرشان تا زمین کشیده می‌شد. با این حال، ایشان با روحیه‌ای استوار به مسجد رفتند و خطبه را ایراد کردند؛ این حالت جسمی و ظاهری ایشان قلب بسیاری را جریحه‌دار کرد و باعث گریستن حضار شد. با این اقدام، حضرت زهرا(س) قصد داشتند مهر غصب فدک را بر پیشانی اهل سقیفه بزنند و خود را از هرگونه اتهام غصب مبرا کنند.

ایکنا - خطبه فدکیه چه ابعاد مختلفی می‌تواند داشته باشد؟ شیعه در چه زمینه‌های اعتقادی و کلامی می‌تواند از آن بهره ببرد؟
 خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) علاوه بر جنبه تاریخی و سیاسی، دارای ابعاد کلامی و اعتقادی بسیار گسترده‌ای است که شیعه می‌تواند از آن بهره‌های فراوان ببرد. در تجربه شخصی، من برای اولین بار این خطبه را با مقایسه بیش از ۱۷ نسخه مختلف بررسی و کامل‌ترین صورت آن را استخراج کردم. در این روند، به نکات ظریف و دقیق خطبه پی بردم که در شرحی تحت عنوان «شرح خطبه مادرم» آورده‌ام.

حضرت زهرا(س) در این خطبه قصد داشتند جایگاه حقیقی اهل بیت(ع) و جایگاه غاصبین فدک را به مردم نشان دهند. به نظر من، این خطبه تنها یک سخنرانی نیست، بلکه در واقع محاکمه علنی غاصبین فدک به شمار می‌رود. ایشان با ورود ناگهانی به مسجد، حتی کسانی که در موضع قدرت قرار داشتند را در تنگنا قرار دادند؛ به گونه‌ای که اگر می‌توانستند، فرار می‌کردند.

ویژگی برجسته این خطبه، فصاحت و بلاغت ادبی حضرت زهرا(س) است. ایشان نه فقط در جایگاه دختر پیامبر(ص) بلکه در مقام یک زن بزرگ، خطبه‌ای ایراد کردند که حتی عرب‌زبان‌ها نیز به جایگاه والا و پیچیدگی زبانی آن اعتراف دارند. پس از حمد و ثنای خداوند، حضرت به مباحث توحید، نبوت و امامت می‌پردازند و سپس به موضوع فدک و استدلالات مرتبط با آن وارد می‌شوند.

در بخش سوم خطبه، حضرت زهرا(س) مردم را نیز مخاطب قرار داده و به نوعی آن‌ها را محاکمه می‌کنند: آیا شما راضی هستید که با این وضعیت و غصب حق، سکوت کنید و با مسیر نادرست همراه باشید؟ همچنین ایشان مردم را به دفاع از حق و مقابله با ظلم دعوت می‌کنند و حتی به قیام علیه غاصبین اشاره دارند.

در کل، اگر موضوع فدک نیز مطرح نبود، این خطبه به خودی خود یک درس‌گفتار جامع درباره اصول اعتقادی شیعه، شامل توحید، نبوت و امامت است و می‌تواند منبعی ارزشمند برای پژوهش‌های کلامی، اعتقادی و اخلاقی محسوب شود.

ایکنا - در این خطبه چه مسائلی مربوط به امامت مطرح شده است؟

اگر بخواهیم به جزئیات مباحث خطبه فدکیه وارد شویم، بررسی کامل آن به دلیل وسعت و عمق استدلال‌ها زمان‌بر خواهد بود، اما به صورت خلاصه و مجمل می‌توان گفت که حضرت زهرا(س) در این خطبه به نکات مهمی درباره امامت و خلافت پس از پیامبر(ص) اشاره می‌کنند.

ایشان تصریح می‌کنند که پیامبر اکرم(ص) امیرالمؤمنین علی(ع) را با آن سابقه و شایستگی برجسته در اسلام پس از خود منصوب کردند. حضرت در تشبیهی بسیار گویا بیان می‌کنند که اگر مردم افسار شتر امامت را به دست علی(ع) می‌سپردند، او چنان ماهرانه این شتر را هدایت می‌کرد که نه بار آن تکان می‌خورد، نه شتر لغزش می‌کرد و نه سواران بر زمین می‌افتادند.

مقصود حضرت زهرا(س) از این تشبیه آن است که راهی که پیامبر(ص) پس از خود چیده بود، مسیر درست هدایت امت بود؛ مسیری که اگر مردم بر آن پای می‌فشردند، تا قیامت امت در مسیر حق و عدالت قرار می‌گرفت. اما مردم این مسیر را منحرف کردند و آن را به دست کسانی سپردند که توان و لیاقت اداره آن را نداشتند.

ایشان همچنین به این نکته اشاره می‌کنند که اگر هدایت جامعه به دست علی(ع) بود، نه تنها در آخرت بلکه در همین دنیا نیز نعمات آسمانی بر مردم نازل می‌شد و زندگی دنیا با عدالت، امنیت و برکت همراه می‌گشت.

در واقع، حضرت زهرا(س) در این بخش از خطبه، درس‌های عمیقی در شناخت امام و ضرورت اطاعت از او ارائه می‌دهند و نشان می‌دهند که غصب حق امامت، چه پیامدهای معنوی و اجتماعی برای امت به دنبال داشته است.

ایکنا - درباره مسائل سندی این خطبه بیشتر توضیح دهید.

در این رابطه باید گفت که بر اساس بررسی‌های مفصل پیشین که به آن‌ها اشاره کرده‌ام و همچنین در کتابی که منتشر شده است، تمام اختلاف نسخ خطبه فدکیه مورد مقابله قرار گرفته و متنی کامل استخراج شده است. این بررسی‌ها به نتایج مهمی منجر شده است که نشان‌دهنده جایگاه ویژه این خطبه است.

یکی از نکات بارز این است که نیمی از ناقلین خطبه کامل حضرت زهرا(س) از شیعیان و نیمی دیگر از اهل سنت هستند. این امر اهمیت ویژه‌ای دارد، زیرا نشان می‌دهد که این روایت، علی‌رغم آنکه بخش‌هایی از آن ممکن است برای برخی از نقل‌کنندگان اهل سنت به ظاهر مشکل‌ساز یا به ضررشان بوده باشد، توسط آن‌ها نیز نقل شده و محفوظ مانده است.

برای مثال، در کتاب‌هایی مانند «بلاغات النساء»، این خطبه به عنوان بلیغ‌ترین خطبه زنان نقل شده و از دیدگاه بلاغت و قدرت سخنوری، نمونه‌ای بی‌نظیر محسوب می‌شود. این نکته، علاوه بر ارزش تاریخی و دینی، بیانگر جایگاه فصاحت و استدلال‌های دقیق حضرت زهرا(س) در مقابله با غاصبان حق و بیان حقایق است.


ایکنا - شما در زمینه فدک و خطبه فدکیه آثار مختلفی تألیف کرده‌اید، برخی از این آثار را برای ما معرفی بفرمایید.

  • کتاب «اسرار فدک» که در آن داستان فدک از ابتدا تا زمان غصب آن به تفصیل بیان شده است و ریشه‌ها و ابعاد تاریخی این واقعه مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

  • نسخه کامل خطبه فدکیه که در آن متن خطبه با مقابله ۱۷ نسخه مختلف استخراج شده است، در حالی که پیش از این، خطبه معمولاً فقط از روی یک نسخه چاپ می‌شد.

  • کتاب دیگر با متن یکدست خطبه که بدون ذکر اختلاف نسخ، متن کامل را برای خوانندگان فراهم آورده است.

  • کتاب کوچکتری با عنوان «صدای فاطمی فدک» که بخش‌هایی از خطبه را برای مخاطبان کم‌حوصله‌تر ارائه کرده است.

  • کتاب «شرح خطبه مادرم» که به تحلیل و شرح مفصل خطبه فدکیه پرداخته و ابعاد اعتقادی، کلامی و بلاغی آن را تشریح می‌کند.

  • کتاب جیبی «مادرمان چه گفت» که همان شرح خطبه را به زبان ساده و برای مخاطب عام بازنویسی کرده است.

  • کتاب «فدک کجاست؟» که در آن جغرافیای فدک و تغییرات آن از گذشته تا امروز مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده است که امروزه فدک در شهری به نام «الحائط»، واقع بین ریاض و مدینه، قرار دارد و بخشی از این شهر محسوب می‌شود.

ایکنا - در انتهای بحث اگر نکته‌ای مد نظر دارید بفرمایید.

مطلبی که در این زمینه قابل بیان است این است که مسئله فدک و جزئیات آن، به ویژه در سال‌هایی که ایام فاطمیه اوج می‌گیرد، الحمدلله به خوبی به مردم منتقل شده است. نکته مهم آن است که نتیجه این بحث‌ها نباید صرفاً محدود به بررسی استدلال‌های حضرت زهرا(س) باشد—گرچه شناخت این استدلال‌ها ضروری و آموزنده است—و نباید صرفاً داستان‌گویی کنیم یا به دنبال صدور سند مالکیت یک زمین باشیم. اهمیت این مباحث در جای دیگری است؛ هدف اصلی آن باید این باشد که ارادت، معرفت و محبت ما نسبت به حضرت زهرا(س) بیشتر شود و در همان اندازه، از دشمنان ایشان برائت جوییم. یعنی فهم مسئله فدک باید وسیله‌ای باشد برای تحکیم عشق و احترام ما به اهل بیت(ع) و تقویت شناخت اخلاقی و دینی ما نسبت به آن‌ها.

انتهای پیام
captcha