شناخت دقیق نقشه دشمن در عرصههای مختلف از الزامات تحقق مقاومت ملی است
کارشناس مسائل سیاسی با تأکید بر اینکه بحث «مقاومت ملی» که از سوی مقام معظم رهبری مطرح شده، محدود به حوزه نظامی نیست، گفت: تحقق مقاومت ملی مستلزم مجموعهای از اقدامات است که یکی از مهمترین آنها، شناخت دقیق نقشه دشمن در عرصههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی مراسم سالروز میلاد پر برکت حضرت فاطمه زهرا(س) ضمن بر شمردن فضائل و مناقب بانوی دو عالم فراتر از فهم و درک، بر ناکامی دشمن در تغییر هویت دینی، تاریخی و فرهنگی ملت ایران تأکید کردند و فرمودند: مقاومت ملی عامل اصلی عبور کشور از فشارهای همهجانبه نظام سلطه است.
مقام معظم رهبری با اشاره به انتقال میدان تقابل از جنگ نظامی به جنگ تبلیغاتی و رسانهای، بر ضرورت آرایش هوشمندانه دفاعی و هجومی در این عرصه تأکید کردند؛ مسیری که به گفته ایشان، با وجود مشکلات و کمبودها، حرکت رو به جلوی ایران اسلامی را متوقف نخواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
در این راستا حمیدرضا ترقی، کارشناس مسائل سیاسی و عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی با ایکنا به گفتوگو پرداخته که متن آن را در ادامه میخوانیم:
ضرورت مقاومت در همه عرصهها
ایکنا ـ رهبر معظم انقلاب «مقاومت ملی» را مفهومی فراتر از مقاومت نظامی تعریف کردند. این نگاه چه الزامات عملی برای مدیریت کشور در شرایط فشار اقتصادی و رسانهای ایجاد میکند و مدیران کشور در این زمینه چه اقداماتی باید انجام دهند؟
بحث «مقاومت ملی» که از سوی مقام معظم رهبری مطرح شده، محدود به حوزه نظامی نیست و ایشان بر ضرورت مقاومت در همه عرصهها تأکید دارند. ما در حوزه فرهنگ نیازمند مقاومت فرهنگی هستیم، در حوزه اقتصاد به مقاومت اقتصادی نیاز داریم و در حوزه مسائل اجتماعی نیز باید با رویکرد مقاومتی با آسیبهای اجتماعی مواجهه داشته باشیم. به بیان دیگر، در همه این عرصهها کشور نیازمند روحیه مقاومت و ایستادگی است.
دشمن نیز دقیقاً در همین حوزهها در حال طراحی و برنامهریزی است؛ چه از طریق تحریمهای اقتصادی، چه با تهاجم فرهنگی و جنگ شناختی و چه از مسیر تلاش برای بیثباتسازی اجتماعی. بنابراین، مقاومت ملی مستلزم مجموعهای از الزامات است که یکی از مهمترین آنها، شناخت دقیق نقشه دشمن در هر یک از این عرصههاست.
در حوزه اقتصاد، اهداف دشمن کاملاً روشن است؛ کاهش ارزش پول ملی، کند کردن یا متوقف ساختن رشد اقتصادی کشور، وارد کردن فشار مضاعف بر اقشار ضعیف جامعه و کاهش اشتغال. بر همین اساس، سیاستها و برنامههای مقاومتی ما باید دقیقاً این اهداف را نشانه بگیرد و در جهت خنثیسازی آنها طراحی و اجرا شود.
ضرورت شناخت نقشه دشمن در عرصه فرهنگی
در حوزه فرهنگ نیز وضعیت به همین شکل است. حملات دشمن متوجه معارف دینی و اسلامی، مبانی انقلاب اسلامی، هویت دینی و فرهنگی کشور است. در این عرصه نیز ضروری است نقشه دشمن بهطور دقیق شناسایی شود؛ اینکه بدانیم در هر بخش از حوزه فرهنگی چه نوع تهاجمی در حال وقوع است و چه حملاتی صورت میگیرد و متقابلاً باید آرایش فرهنگی و تبلیغاتی خود را برای مقاومت بهگونهای تنظیم کنیم که بتواند این توطئهها را خنثی کند.
در مجموع، تأکیدات و دقت رهبر معظم انقلاب ایجاب میکند که همانگونه که در حوزه نظامی برنامهای منسجم و جامع برای مقاومت تدوین شده، در عرصههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی نیز برنامهای جامع، هدفمند و قابل اجرا، همانند عرصه نظامی، طراحی و عملیاتی شود تا مقاومت ملی به معنای واقعی آن تحقق پیدا کند.
تعارض تلاش دشمن در تغییر هویت مردم با باورهای دینی آنها
ایکنا ـ با توجه به تلاش صدساله دشمن برای تغییر هویت دینی، تاریخی و فرهنگی ایران، چه عواملی باعث شده این پروژه تاکنون ناکام بماند؟
علت اصلی ناکامی این پروژه را باید در تعارض بنیادین آن با جوهره فکری، فرهنگی و تمدنی مردم ایران جستوجو کرد. تلاشهای دشمن در حوزه تغییر هویت، همواره با باورهای دینی، سنتها، فرهنگ ریشهدار و استقلالطلبی ملت ایران در تضاد بوده است. مردم ایران بهطور طبیعی در برابر هر حرکتی که با ایدئولوژی، سنتها و هویت تاریخی و تمدنیشان مغایرت داشته باشد، ایستادگی میکنند.
این واقعیت را در مقاطع مختلف تاریخی مشاهده کردهایم؛ برای نمونه، ملت ایران در برابر اقدامات رضاخان برای نفی دین، حذف شعائر مذهبی و از بین بردن مراسم مذهبی، دینزدایی از جامعه و همچنین سیاست کشف حجاب، مقاومت کردند و اجازه ندادند این پروژهها به نتیجه برسد. امروز نیز هرگونه حرکت مشابهی که از سوی دشمن در راستای تضعیف هویت دینی و فرهنگی کشور صورت گیرد، با مقاومت فکری، فرهنگی و سنتی ملت ایران مواجه میشود و همین امر مانع موفقیت دشمن شده است.
عقبنشینی دشمن در هر بخشی که قوی شدیم
ایکنا ـ رهبر معظم انقلاب، جنگ تبلیغاتی و رسانهای را بهعنوان محور اصلی تقابل امروز با دشمن معرفی کردند؛ این تغییر میدان نبرد چه پیامهایی برای نهادهای فرهنگی و تبلیغی کشور دارد؟
این تغییر میدان نبرد نشاندهنده آن است که دشمن هر جا با قدرت جمهوری اسلامی مواجه شده، ناچار به عقبنشینی و تغییر روش شده است. در میدان نظامی، دشمن با تمام توان و قدرت وارد شد اما با شکست کامل روبهرو شد و نتوانست به هیچ دستاوردی برسد و پیروزی و افتخاری برای خود رقم بزند؛ بلکه با تحمل ضربات سنگین، کتک خورده و سیلی خورده، ناامیدانه عقب نشست اما در حوزه فرهنگی و شناختی، واقعیت این است که دشمن تاکنون توانسته ضربههایی را وارد کند. بخشی از جوانان کشور تحت تأثیر فضای مجازی، اینترنت، ماهوارهها و ابزارهای نوین رسانهای قرار گرفتهاند و در این عرصه تلفات قابل توجهی به کشور تحمیل شده است؛ هرچند این آسیبها ممکن است در نگاه نخست چندان محسوس نباشد اما در واقع عمیق و نگرانکننده است.
متأسفانه باید اذعان کرد که دستگاههای فرهنگی کشور هنوز نتوانستهاند آرایش مناسبی برای تقابل و مواجهه با این جنگ جدید اتخاذ کنند؛ نه در نظام آموزش و پرورش و نه در دانشگاهها، هنوز الگوی منسجم و مؤثری برای تقابل با جنگ شناختی و رسانهای دشمن شکل نگرفته است. در حوزههای فرهنگی، نیازمند یک تغییر اساسی در آرایش و رویکرد هستیم؛ تغییری که متناسب با ماهیت جنگ جدید باشد و بتواند بهصورت فعال و اثرگذار در برابر تهاجم فرهنگی و رسانهای دشمن عمل کند.
آرایش فرهنگی کشور معطوف به دفاع از معارف دینی باشد
ایکنا ـ آرایش صحیح در حوزه فرهنگی و تبلیغی کشور باید بر چه محورهایی استوار باشد و ضعف در این زمینه چه پیامدهایی به دنبال داشته است؟
آرایش فرهنگی و تبلیغی کشور در درجه نخست باید معطوف به دفاع از معارف دینی، مبانی دینی و مبانی انقلاب اسلامی باشد و پس از آن، دفاع از احکام و اجرای احکام شرعی در جامعه را دنبال کند. وقتی این کار بهدرستی انجام نشود، بهطور طبیعی شاهد بروز مقاومتهای اجتماعی در برابر اجرای برخی قوانین، از جمله قانون حجاب، خواهیم بود.
این نوع مقاومتها ناشی از ضعف ما در تبیین، اقناع و دفاع اثباتی از مبانی و معارف دینی است. ما در این حوزهها آنگونه که باید، کار عمیق و مؤثر انجام ندادهایم. از همین رو، ضروری است نظام تبلیغی کشور، بهویژه در حوزه جامعهپذیری سیاسی و جامعهپذیری دینی، با برنامهریزی دقیق و گامهای حسابشده وارد عمل شود تا بتوانیم در این جنگ فرهنگی و شناختی نیز به موفقیت دست پیدا کنیم.
موضع انفعالی؛ موضعی ضعیف در برابر تهاجم دشمن
ایکنا ـ رهبر معظم انقلاب بارها بر لزوم تغییر آرایش دفاعی و هجومی در حوزه رسانه و تبلیغ تأکید کردهاند. این تغییر به چه معناست و چگونه میتوان آن را در ساختار رسانهای کشور عملیاتی کرد؟
موضع انفعالی و صرفاً دفاعی، موضعی ضعیف در برابر تهاجم دشمن است. در حالی که ما در بسیاری از موضوعات فرهنگی و انسانی، حرفهای تهاجمی و برتر نسبت به غرب داریم. برای مثال، در حوزه نگاه به زن و حقوق زنان، باید موضع و نگاه تهاجمی نسبت به غرب داشته باشیم؛ چراکه در غرب نهتنها حقوق زنان بهدرستی رعایت نمیشود، بلکه ظلمهای آشکاری علیه زنان صورت میگیرد.
در حوزه حقوق بشر نیز به میزانی که اسلام و جمهوری اسلامی به کرامت انسانی و حقوق بشر توجه دارند، هیچیک از مدعیان حقوق بشر در جهان چنین پایبندی و تعهدی ندارند. بنابراین، در بسیاری از موضوعات فرهنگی، اجتماعی و انسانی، نباید در موضع تدافعی قرار بگیریم، بلکه لازم است رویکردی تهاجمی و فعال داشته باشیم.
این حالت تدافعی ناشی از آن است که ما نتوانستهایم اندیشه اسلامی را در این حوزهها بهدرستی تبیین کنیم. اگر نگاه اسلام به محیط زیست، حقوق حیوانات، حقوق زن، حقوق بشر، اقوام و نژادهای مختلف بهصورت دقیق و مستدل تبیین شود، موضع ما در برابر غرب مبتنی بر لیبرالیسم، بهطور طبیعی موضعی تهاجمی و برتر خواهد بود. این رویکرد تهاجمی برخاسته از اقتدار اعتقادی و مبانی عمیق دینی و اسلامی ماست.
تبیین صحیح مبانی اسلامی به روایت ایران قوی منجر میشود
ایکنا ـ این رویکرد تا چه اندازه میتواند به تقویت «روایت ایران قوی» در برابر روایتسازیهای منفی دشمنان علیه ایران، کمک کند؟
تبیین صحیح و فعالانه مبانی اسلامی در حوزههای مختلف، مستقیماً به تقویت روایت «ایران قوی» در فضای رسانهای منجر میشود. وقتی ما با اتکا به مبانی اعتقادی و فکری خود وارد میدان روایتگری شویم، روایت ضعیف و مخدوشی که دشمنان در پی القای آن هستند، بهطور طبیعی تضعیف خواهد شد.
روایت ایران قوی زمانی شکل میگیرد که رسانههای ما از حالت انفعالی خارج شوند و با اعتماد به ظرفیتهای فکری، فرهنگی و تمدنی اسلام و انقلاب اسلامی، روایتسازی فعال و هجومی را در دستور کار قرار دهند. این مسیر، نیازمند استفاده عمیقتر و هوشمندانهتر از مبانی اسلامی در تولید محتوا و سیاستگذاری رسانهای کشور است.
تجلی اقتدار در وهله نخست در اقتدار فرهنگی و اعتقادی است
ایکنا ـ از منظر شما تجلی اصلی اقتدار جمهوری اسلامی در چه مؤلفههایی قابل مشاهده است و این مؤلفهها چه نسبتی با تحقق «ایران قوی» دارند؟
تجلی اقتدار جمهوری اسلامی در درجه نخست، اقتدار فرهنگی و اعتقادی است. پس از آن، این اقتدار در قدرت و توان نظامی بروز پیدا میکند و در مرحله بعد، در قدرت علمی و تولید علم در کشور نمود مییابد. همه این مؤلفهها به برکت انقلاب اسلامی و با هدایتهای مقام معظم رهبری، بهتدریج و بهصورت مستمر در حال ارتقاست.
رشد علمی کشور در سالهای اخیر بههیچوجه قابل مقایسه با گذشته نیست. همچنین رشد معنوی و دینی که امروز در جامعه شاهد آن هستیم، با دورههای پیشین تفاوتهای جدی دارد. کافی است به حضور پررنگ جوانان در مراسم، مجالس و محافل دینی و مذهبی نگاه کنیم؛ جمعیتی که نشان میدهد در عرصه فرهنگی و معنوی، حرکت رو به جلویی در کشور شکل گرفته است.
این تحولات تنها محدود به یک حوزه نیست و در عرصههای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی نیز نشانههای آن قابل مشاهده است. مجموع این واقعیتها نشان میدهد که نظام جمهوری اسلامی در مسیر قویتر شدن قرار دارد و بهطور همزمان در حال ارتقای علمی، فرهنگی، اعتقادی و معنوی است؛ مسیری که لازمه تحقق «ایران قوی» به شمار میرود.
اگر ایران بتواند بهصورت متوازن و همزمان در ابعاد معنوی، اخلاقی، فرهنگی، اقتصادی، علمی و نظامی خود را تقویت کند و به اقتدار برسد، بدون تردید به قدرتی کمنظیر در جهان تبدیل خواهد شد؛ قدرتی که قادر است در آینده، نقش تعیینکنندهای در شکلدهی و حتی تغییر نظم نوین جهانی ایفا کند.
انتهای پیام
