کد خبر: 4325631
تاریخ انتشار : ۰۸ دی ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۴
زینب سلیمانی:

رویکرد شهید سلیمانی دفاع از کرامت انسان‌ها با بهره‌گیری از مقاومت و دیپلماسی بود

دختر شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی با بان اینکه مقاومت برای حاج قاسم سلیمانی نه یک کنش صرفاً نظامی، بلکه وسیله‌ای برای متوقف‌کردن خشونت افسارگسیخته و مهار بی‌ثباتی‌های فزاینده به شمار می‌رفت، گفت: رویکرد شهید سلیمانی را می‌توان در قالب «دفاع از کرامت انسان‌ها با بهره‌گیری هم‌زمان از مقاومت و دیپلماسی» صورت‌بندی کرد.

زینب سلیمانی

به گزارش ایکنا، زینب سلیمانی، دختر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، صبح امروز، دوشنبه 8 دی در همایش بین‌المللی «سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی؛ دیپلماسی و مقاومت» که در مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه برگزار شد، به بررسی پیامدهای ترور شهید سلیمانی پرداخت و نقش او در تحولات ایران و منطقه را از دیدگاه انسانی و راهبردی تشریح کرد. این همایش در آستانه ششمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی برگزار شد تا جایگاه او در دو حوزه مکمل مقاومت و دیپلماسی مورد بازخوانی قرار گیرد.

وی با مطرح کردن این پرسش که هدف نهایی مقاومت و دیپلماسی چه بوده است، بیان کرد: سردار سلیمانی از نخستین سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسیر خود را در عرصه امنیت و دفاع ملی آغاز کرد. او در دوران دفاع مقدس، به عنوان فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله و در کنار هزاران رزمنده دیگر، بخشی از یک کنش جمعی برای حفاظت از تمامیت ارضی کشور بود. هرچند پیروزی در جنگ نتیجه فداکاری ملت بود، اما تجربه عملی و تربیت نسل جدید نیروهای نظامی از برجسته‌ترین ویژگی‌های این دوره زندگی او به شمار می‌رود.

زینب سلیمانی ادامه داد: پس از پایان جنگ، سردار سلیمانی با چالشی جدید در جنوب شرق کشور مواجه شد؛ جایی که امنیت در بستر جامعه قرار داشت و نیازمند رویکردی جامع‌تر بود. در این دوره، او نه تنها جنبه‌های نظامی بلکه رویکرد اجتماعی و انسانی را نیز مدنظر قرار داد. توسعه محلی، گفت‌وگو با معتمدان و تلاش برای بازگرداندن افراد حاشیه‌نشین به چرخه امنیت، نشان می‌داد که ثبات پایدار بدون احترام به کرامت انسان‌ها ممکن نیست. تجربه جنوب شرق ایران نمونه‌ای عینی از همگرایی میان امنیت، عدالت اجتماعی و کرامت انسانی در رویکرد حاج قاسم بود.

وی افزود: با انتصاب سردار سلیمانی به فرماندهی نیروی قدس، فعالیت‌های او وارد سطح منطقه‌ای شد. همزمانی با دوران پرتلاطم نظام بین‌الملل، حملات ۱۱ سپتامبر و بهانه‌جویی آمریکا برای حضور در افغانستان و به ویژه جنگ عراق در سال ۲۰۰۳، باعث ایجاد تغییرات بنیادین در ساختار امنیتی غرب آسیا شد. فروپاشی دولت‌ها، افزایش بازیگران غیردولتی و ناامنی‌های مزمن، زمینه‌ساز بحران‌هایی مانند ظهور داعش شد. در این شرایط، رویکرد جمهوری اسلامی ایران بر صیانت از امنیت ملی در برابر تهدیدات فراگیر منطقه‌ای متمرکز بود و اجرای میدانی این سیاست بر عهده سردار سلیمانی قرار گرفت. مقابله با داعش صرفاً یک اقدام نظامی نبود، بلکه تلاش هدفمند برای جلوگیری از گسترش خشونت افسارگسیخته، فروپاشی جوامع و تخریب بنیان‌های انسانی و اجتماعی منطقه بود.

زینب سلیمانی همچنین به توانایی پدرش در تحلیل دقیق مسائل و تفکیک تهدیدهای راهبردی از چالش‌های درجه دوم اشاره کرد و گفت: این ویژگی باعث شد که سردار سلیمانی فراتر از تقسیم‌بندی‌های سیاسی و جناحی، به عنوان یک سرمایه ملی و ظرفیت اعتمادساز شناخته شود. همین نگاه در سطح منطقه‌ای نیز به او اجازه داد تا به عنوان فرمانده‌ای بصیر، قابل اعتماد و امین برای کنشگران مختلف عمل کند. رفتار او در حمایت و همراهی با افرادی که در برخی موضوعات با او اختلاف نظر داشتند اما در مقاطعی با تهدیدهای مشترک امنیتی روبه‌رو شده بودند، نشان‌دهنده درک عمیق و راهبردی او از اولویت‌ها و منافع کلان بود. این رویکرد باعث ایجاد اعتماد گسترده و سرمایه اجتماعی قابل توجهی در داخل کشور و سطح منطقه شد.

وی تصریح کرد: از دید سردار سلیمانی، تهدیدها صرفاً متوجه دولت یا ایدئولوژی نیست، بلکه امنیت و کرامت انسان‌ها را نیز هدف قرار می‌دهد. درباره هدف نهایی مقاومت و دیپلماسی نیز بیان کرد که پاسخ در یک مفهوم کلیدی خلاصه می‌شود؛ «حفظ کرامت انسان‌ها». چراکه تهدیدها محدود به یک دولت یا ایدئولوژی نبود، بلکه زندگی، امنیت و کرامت انسان‌ها را در برابر فروپاشی نظم‌های سیاسی و گسترش خشونت سازمان‌یافته تهدید می‌کرد.

زینب سلیمانی افزود: دایره کنش پدرش محدود به مرزهای مذهبی یا هویتی نبود و حمایت از جوامع آسیب‌دیده، فارغ از تعلقات دینی و قومی، در کانون فعالیت‌های او قرار داشت. به همین دلیل، رویکرد او در تقابل مفهومی با دو الگوی مسلط در منطقه قابل فهم است؛ نخست، مداخله‌گرایی و سلطه‌طلبی ایالات متحده در مدیریت امنیت منطقه و دوم، سیاست‌های مبتنی بر تبعیض ساختاری و زور رژیم صهیونیستی. این رویکرد، تعارض عملی سردار سلیمانی با این دو بازیگر را شکل داد و پس از ترور او، در بخشی از گفتمان رسمی آمریکا و متحدانش به عنوان ابزاری برای برقراری صلح، ثبات و اصلاح توازن قوا توجیه شد.

وی ادامه داد: بررسی تحولات شش سال گذشته، از جمله گسترش بی‌ثباتی‌های امنیتی و بحران‌های انسانی، امکان ارزیابی تجربی روشن را فراهم می‌کند. این روند نشان می‌دهد که حذف یک بازیگر میدانی، نه تنها به صلح پایدار منجر نمی‌شود، بلکه سازوکارهای مهار خشونت را نیز تضعیف می‌کند.

زینب سلیمانی با تأکید بر اینکه مقاومت برای سردار سلیمانی وسیله‌ای برای مهار خشونت افسارگسیخته بود، گفت: تجربه منطقه‌ای نشان می‌دهد که رویکرد او و سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران، مبتنی بر کنترل خشونت و جلوگیری از فروپاشی‌های زنجیره‌ای در محیط ناپایدار بوده است.

وی افزود: دیپلماسی مکملی ضروری در مسیر ایجاد نظم انسانی‌تر و با ثبات‌تر در منطقه بحران‌زده بود. تحولات شش سال گذشته پس از ترور سردار سلیمانی نشان می‌دهد که رویکرد او نه یک کنش فردمحور، بلکه بازتابی از راهبرد کلان جمهوری اسلامی ایران بود. این راهبرد، با وجود حذف فیزیکی او، از طریق هم‌رزمانش ادامه یافته و تا زمانی که اشکال مختلف تجاوز و بی‌ثبات‌سازی در منطقه ادامه داشته باشد، به عنوان الگویی برای مهار خشونت و دفاع از نظم انسانی بازتولید خواهد شد.

وی در پایان گفت: رویکرد سردار سلیمانی را می‌توان به صورت «دفاع از کرامت انسان‌ها با بهره‌گیری همزمان از مقاومت و دیپلماسی» تعریف کرد؛ یک راهبرد واقع‌گرایانه و انسان‌محور که ماندگاری نام او را نه تنها در سطح ملی بلکه در تحلیل‌های منطقه‌ای نیز تضمین می‌کند و نشان می‌دهد که قدرت، عقلانیت و دغدغه انسانی در کار او به صورت همزمان وجود داشت.

انتهای پیام
خبرنگار:
سعید امینی
دبیر:
مهدی مخبری
captcha