نقطه قوت ایران حاکمیت تزلزل‌‌ناپذیر آن است
کد خبر: 3527346
تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۲
نویسنده کانادایی:

نقطه قوت ایران حاکمیت تزلزل‌‌ناپذیر آن است

گروه بین‌الملل: ایران همیشه نقشی سازنده در منطقه و جهان ایفا کرده و می‌کند؛ نقطه قوت ایران، حاکمیت تزلزل‌ناپذیر آن است. این کشور همواره خواسته است رفتاری برابر با آن داشته باشند و از اظهار خواری و زانو زدن در مقابل نیروهای استکبار سرباز زده، در نتیجه اعتبار فراوانی در جهان سیاست برای خود رقم زده است.‌‌

نقطه قوت ایران حاکمیت تزلزل‌‌ناپذیر آن است

«جان اندرو مورو»، استاد دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر اهل ایالت کبک کاناداست که در زمینه مطالعات اسلامی، اسپانیایی و بومیان آمریکا تخصص دارد. این استاد کانادایی ـ آمریکایی مسلمان در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از ایران اسلامی به‌عنوان جزیره امنیت و ثبات در غرب آسیا یاد کرد. ادامه این گفت‌و‌گو از نظر می‌گذرد:

ایکنا: جمهوری اسلامی ایران نقش مهمی در منطقه و جهان ایفا می‌کند به نظر شما نقاط قوت و ضعف ایران کدامند؟

ایران کشوری سرافراز است و همواره نقشی سازنده در منطقه و جهان ایفا کرده و می‌کند. نقطه قوت ایران حاکمیت تزلزل‌ناپذیر آن است. ایران همواره خواسته است رفتاری برابر با آن داشته باشند و از اظهار خواری و زانو زدن در مقابل نیروهای استکبار سرباز زده و نتیجه اینکه احترام و اعتبار فراوانی در جهان سیاست برای خود رقم زده است.‌‌

از سال 1979 تاکنون با وجود جنگ تحمیلی نابرابر و مجازات‌ها و فشارهای خارجی ایران به توسعه اقتصادی، مالی، علمی، فرهنگی، سیاسی و نظامی ادامه داده است. ایران به بلند مدت می‌اندیشد و برای آن برنامه‌ریزی می‌کند در حالی که شیوخ نفتی فقط به حال و لذت این دنیا فکر می‌کنند.

با این همه نمی‌توان گفت ایران کامل است، یقیناً هیچ ملتی نمی‌تواند چنین ادعایی داشته باشد.

ملت ایران با مشکلات فراوانی در سطح ملی و بین‌المللی مواجه است. ایرانیان از هر حزب و جریان سیاسی باید با هم کار کنند، متحد باشند و تلاش‌های خود را بر پایه اصول اسلام و به منظور تأمین موفقیت جمعی در همه زمینه‌ها متمرکز سازند.

ایکنا: ایران پیام آزادی و استقلال را به جهان ارسال کرد و الگویی از مقاومت ارائه داده است. سایر کشورها تا چه حد از الگوی ایران تبعیت کرده‌اند؟

انقلاب اسلامی ایران امیدهای زیادی به ستمدیدگان جهان چه مسلمان و چه غیر مسلمان بخشیده است. ایران ثابت کرده که می‌توان مستقل بود و نه به آمریکا و نه به اتحاد شوروی وابسته بود.

الگوی ایران همچنین ثابت کرد که اسلام نه مانعی در گذشته بود و نه موضوعی بی‌ثمر؛ بلکه یک جهان‌بینی کامل در سطح معنوی و نیز الگویی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است.

ایران الهام‌بخش حرکت‌های اسلامی بود، که همگی بدون استثناء به دلایل مختلف شکست خورده‌اند، یعنی نتوانسته‌اند به عنوان یک حکومت اسلامی به منصه ظهور برسند. اصحاب شیطان که از الگوی اسلامی ایران وحشت زده شده بودند، تصمیم گرفتند اسلام را با اسلام از بین ببرند به این معنا که از اسلام دروغین برای نابود کردن اسلام راستین استفاده کنند. در این زمینه می‌توان به گروه‌های به ظاهر اسلام‌گرای مسلح از جمله طالبان، القائده، النصره، الشباب، بوکو حرام و داعش اشاره کرد. دشمنان اسلام هر آنچه در توان داشته برای تخریب چهره اسلام در جهان به کار بردند. به عقیده آن‌ها مردم باید به هر قیمتی از اسلام بیزار باشند تا از حرکت ضد اسلامی کاملا حمایت کنند؛ ایجاد تنفر بسی آسانتر است از ایجاد پل‌های ارتباط.

ایکنا: به گفته حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(مدظله‌العالی) تقویت روحیه مقاومت یکی از شاخصه‌های انقلاب اسلامی است، نظر شما چیست؟

روحیه مقاومت بسیار مهم است؛ قلب انقلاب است، حتی می‌توان گفت، مرکز حیات مادی و حتی حیات معنوی است. بدون روحیه مقاومت انسان شکسته می‌شود، دیگر آزاد نیست و به بردگی کشیده می‌شود. برای مردمان دو نژادی مثل منِ مصاحبه شونده که دارای اجداد اروپایی و سرخ‌پوست است، داشتن روحیه مقاومت جزء اصول اولیه است. ما از اقوام otipemisiwak یا مردمان آزاد هستیم. به عنوان مؤمن و مسلمان باید همواره امر به معروف و نهی از منکر را ارج نهاد. هماهنگونه که امام صادق(ع) می‌فرماید «امر به معروف و نهی از منکر باید با رحمت و محبت همراه باشد». روحیه مقاومت همانند هواست که ما آن را تنفس می‌کنیم.

ایکنا: پروژه ایران‌هراسی غرب موجب تقویت تروریست‌ها و بی‌ثباتی کشورهای منطقه شده این پروژه تا چه اندازه موفقیت‌آمیز بوده است؟

هدف از این پروژه شیطانی، ایجاد بی‌ثباتی و نا امنی و تضعیف جهان اسلام است. در نتیجه توطئه شیطانی غرب لائیک، سومالی دچار هرج و مرج است، لیبی در بی‌نظمی فرو رفته، سوریه بحرانی است، عراق شاهد روزهای خونین است، نیجریه و یمن شاهد کشتار و خونریزی است، ولی اوضاع در حال تغییر است زیرا ترور، در حال خوردن اربابان خودش است.

ایکنا: در حال حاضر ایران طرف اصلی در مبارزه با گروه‌های تروریست در نظر گرفته می‌شود، چرا غرب مایل است ایران را منبع تروریسم معرفی کند؟

در دهه 80 تشیع و تروریسم با هم مترادف بودند؛ سنی‌ها را به عنوان مسلمان خوب طرفدار غرب و شیعیان را مسلمانان برهنه غربی معرفی کردند. این بخشی از طرحی با هدف خدشه‌دار کردن چهره ایران و جلوگیری از اعلام همبستگی با انقلاب اسلامی بود؛ بخشی از تبلیغات گمراه کننده و دروغین.

چیزی که از آن صحبت نمی‌شود، این است که انقلاب اسلامی ایران، اولین انقلاب قرن بیستم بود که بدون جنگ چریکی، بدون جنگ شهری و به دور از جنگ داخلی واقع شده بود. انقلاب نتیجه خواست آهنین ملت ایران برای فرو ریختن حکومت استبدادی شاه بود.

نه ایران و نه حزب الله در هیچ اقدام تروریستی علیه اهداف غیر نظامی دخالت نداشته‌اند. اتهامات وارده به ایران به صورت کلیشه در آمده‌اند آنها خصوصاً وقتی از جانب کشوری مثل آمریکا باشند که مسئول مرگ میلیون‌ها انسان بی‌گناه است، مسخره به نظر می‌رسند. اگر آمریکایی‌ها می‌خواهند تروریست‌های واقعی را پیدا کنند لازم نیست راه دوری ‌بروند کافی است به آئینه نگاهی بیندازند.

ایکنا: نقش کشورهای عرب در پروژه ایران‌هراسی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به استثنای سوریه که از ابتدای پیروزی انقلاب در سال 1979 با ملت ایران همبستگی داشته و نیز عمان که همواره تلاش کرده نسبتا در منطقه بی‌طرف بماند، بقیه کشورهای عربی ترجیح داده‌اند براساس میراث فرهنگی و زبان شناختی خود نه براساس دین شان عمل کنند. گویی برخی اعراب همچنان در عصر جاهلیت و براساس هویت قبیله‌ای زندگی می‌کنند. وقتی به این فکر کنیم که خود پیامبر(ص) امت را نه براساس نژاد، زبان، طبقه یا قبیله که براساس ایمان به خداوند و عدالت اجتماعی پا نهاد؛ به عمق فاجعه بیشتر پی می‌بریم.

رهبران سعودی، اردن، مصر و مراکش ترجیح می‌دهند با اسرائیل، رژیمی که فلسطینیان را قلع و قمع می‌کند، هم پیمان شوند ولی با ایران که از این ملت ستمدیده به حاشیه رانده شده و از مظلوم دفاع می‌کند، هم پیمان نشوند. اگر بین تروریست‌های تکفیری مورد حمایت عربستان، قطر و ترکیه و سربازان سوری و شبه نظامیان مورد حمایت ایران و عراق به رهبران عرب حق انتخاب داده شود، اکثرشان ترجیح می‌دهند در کنار داعش قرار گیرند یا در کنار شیعیان. مردم همانند چهارپایان‌اند، آن‌ها از چوپانان خود پیروی می‌کنند. متاسفانه همانطور که قرآن می‌گوید، رهبرانی هستند که به بهشت هدایت می‌کنند و رهبرانی که به سوی جهنم فرامی‌خوانند.

ایکنا: علت تمایل عربستان سعودی به اقدامات ضد ایرانی و ضد شیعه و نیز ایران‌هراسی چیست؟

سعودی‌ها و نیز اربابان آمریکایی و اسرائیلی ایشان برای همراه کردن سنی‌ها که اغلب نظر مثبتی به شیعیان انقلابی ایران و لبنان داشته‌اند طرحی را به منظور جداسازی کامل اهل سنت از شیعه تدارک دیده‌اند. صحنه عمل این طرح، سوریه و عراق است. عراق پس از تهاجم آمریکا و جنگی که موجب کشته شدن بیشمار مسلمانان بی‌گناه از زن و مرد و کودک شد به کشوری ویران و بی‌ثبات تبدیل شده است. قدرت‌های منطقه‌ای و جهان به جای آنکه به عراق کمک کنند تا به کشوری قدرتمند تبدیل شود، مصمم بودند اطمینان حاصل کنند که دیگر این کشور از جای خود بلند نمی‌شود تا دیگر تهدیدی برای همسایگان به‌ویژه اسرائیل نباشد.

آمریکایی‌ها، افراطیون سنی و در آن واحد افراطیون شیعه را تسلیم کردند تا آن‌ها همدیگر را دیوانه‌‌وار بکشند و این به نفع دشمنان اسلام بود.

سوریه، کشوری ملی‌گرا و سوسیالیست بود با ملتی چند قومی و پذیرنده اقلیت‌ها. سیا از طریق خاک اردن مزدورانی را وارد آن کرد. خوجه‌های مرگ اعمال وحشیانه‌ای را مرتکب شده و نیروهای امنیتی سوریه را مسبب آن‌ها معرفی کردند. آن‌ها سنی‌ها را قتل عام کرده و شیعیان را سرزنش نمودند به طور خلاصه تخم نفاق کاشتند تا کشتار درو کنند. آن‌ها روی کشور بنزین پاشیدند و کبریت کشیدند.

آنچه در خاورمیانه شاهدیم همان چیزی است که در جنگ جهانی اول شاهد بودیم. قبل از آن بخش اعظم مسلمانان جزء امپراطوری عثمانی بودند؛ آن‌ها بر پایه چیزی فراتر از ملیت یعنی «اسلام» با هم متحد بودند. آن‌ها یک ملت نبودند، یک امت بودند یعنی یک کنفدراسیون. غربی‌ها تخم کین کاشتند. آن‌ها را متقاعد کردند که هر قوم می‌بایست کشور خود را داشته باشد. انگلیسی‌ها، فرانسوی‌ها و آلمان‌ها قول باران مروارید به مسلمانان دادند و به جای آن مروارید‌های شیشه‌ای نصیب ایشان شد. آن‌ها اتحاد اسلامی را در هم شکستند تا جهان اسلام را تضعیف و نابود کنند؛ غرب به رهبری آمریکا وارد جنگی صد ساله علیه اسلام شده‌ است.

اگر غرب تامین کننده تسلیحات است، سعودی‌ها پول و تبلیغات را تأمین می‌کنند تا میان شیعه و سنی جنگ قومی حاکم کنند. افراد آگاه به خوبی می‌دانند آنچه در سوریه می‌گذرد جنگ دینی نیست.

دشمنان بشریت می‌گویند جنگ بین دولت شیعه اقلیت با جنگجویان سنی اکثریت جریان دارد. آن‌ها حکومت سوریه را رژیمی خونخوار که مردم خود را قتل عام می‌کند معرفی می‌کنند در حالی که شورشیان، جنگجویان میانه‌رو معرفی می‌شوند که در حال مبارزه برای آزادی و مردم سالاری‌اند!

در حقیقت به استثنای رئیس جمهور و اعضای بسیار بالای کابینه وی، سایر اعضای دولت سوریه همگی سنی مذهب‌اند. رزمندگان ارتش سوریه سنی هستند و اکثریت سربازان سوری همه سنی‌اند. همین اهل سنت هستند که در مقابل تکفیری‌ها و مزدوران خارجی می‌جنگند.

نمی‌توان گفت حکومت سوریه از هر لحاظ کامل است. نمی‌خواهیم کورکورانه از آن دفاع کنیم با این همه طرفداران دولت به تروریست‌هایی که با آن می‌جنگند ارجحیت دارند. آن‌ها در جنگی متعارف به سر می‌برند. سوری‌های ساکن در مناطق تحت کنترل دولت سالم‌اند. شورشی‌ها برعکس، از تبار سلفی‌ها و تکفیری‌ها هستند. آن‌ها مردم مناطق تحت کنترل خود را دچار وحشت کرده‌اند. آن‌ها مسیحی، شیعه، صوفی، سنی و ایزدی‌ها را می‌کشند؛ مرتکب تجاوز می‌شوند و زنان و کودکان را داد و ستد می‌کنند.

عربستان از ایران، هراس دارد. اعراب از رشد اقتصادی، سیاسی و نظامی ایران بیمناک‌اند، ایران به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل شده برای جلوگیری از اتحاد عراقی‌ها با ایران لازم بود عراق نابود شود. برای جلوگیری از اتحاد سوری‌ها با ایران، سوریه می‌بایست نابود می‌شد. مستبدان حکم بر عربستان بارها گفته‌اند که هیچگاه نفوذ ایران را در جهان عرب بر نمی‌تابند.

امکان حمله مستقیم به ایران وجود ندارد زیرا حمله به ایران مساوی با نابودی آن‌هاست. اعراب خلیج فارس به‌طور غیر مستقیم به ایران حمله می‌کنند از طریق تهاجم به دوستان آن: عراق و سوریه و نیز با دامن زدن به خشونت‌های دینی در جهان اسلام چه در نیجریه، چه در افغانستان و چه پاکستان.

اعراب می‌توانند ادعا کنند که جنگ، جنگی مذهبی است. واقعیت این است که این جنگ، جنگی نژادپرستانه، سیاسی و مادی است. می‌دانیم که برخی رهبران عرب نه سنی و نه مسلمان‌اند. آن‌ها کاملاً مشرکند. آن‌ها انسانهایی پلید و بد طینت‌اند که از دین برای رسیدن به اهداف سیاسی و اقتصادی بهره‌برداری می‌کنند. یعنی همان روشی که بنی‌امیه و بنی‌عباس در قرون اولیه اسلام به کار می‌بردند.

تاریخ تکرار می‌شود؛ ترس و وحشت ریشه نفرت است. باید به وحشت اهل سنت دامن زد تا از شیعه متنفر باشند.

ما باید تلاش‌های خود را دو چندان کنیم تا واقعیت را منتشر کرده، سوء تفاهمات را از بین برده و اتحاد اسلامی را گسترش دهیم. باید کم کم ایران‌هراسی جای خود را به ایران‌دوستی و اسلام‌دوستی بدهد. اگر مسلمانان ارزش‌های اخلاقی و قومی را ارج می‌نهادند، می‌توانستند جهان را تغییر و بشریت را نجات دهند.

ایکنا: چرا سیاستمداران آمریکا سیاست‌های ضد ایرانی را به بخش اصلی تبلیغات انتخاباتی خود تبدیل کرده‌اند؟

لابی صهیونیست بسیار قدرتمند است. سیاستمداران، لزوماً نیازی به آرای یهودیان ندارند زیرا یهودیان فقط یک درصد جمعیت آمریکا را تشکیل می‌دهند. در حقیقت اکثر صهیونیست‌ها به اصطلاح مسیحی هستند؛ پروتستان‌های راست افراطی از مسیح به اندازه‌ای دور هستند که یزید از بهشت. تحقیر ایران شیوه‌ای برای ارج نهادن به اسرائیل است. واقعاً بسی جای شرم است. سیاستمداران آمریکا به جای وفاداری به آمریکا، وفاداری خود را به اسرائیل اعلام می‌کنند، آن‌ها بیشتر به فکر رفاه رژیم صهیونیستی هستند تا به فکر نیازهای ملت خودشان، آن‌ها همگی خائن‌اند.

اکثریت آمریکایی‌ها از واقعیت ایران بی‌خبرند. ایران کشوری بسیار زیبا با تاریخی قدیمی و سحرانگیز، ادبیاتی غنی، غذاهایی خوشمزه، مردمی خوب و میهمان نواز است. من همه غربی‌ها را به دیدار از ایران ترغیب می‌کنم. آنها باید به عنوان توریست به ایران بروند و به چشم خودشان ببینند ایران پرشکوه با آنچه معرفی می‌شود چقدر متفاوت است، به عقیده من ایران، مروارید شرق است. من نمی‌توانم کره زمین را بدون این کشور ارزشمند تصور کنم. خداوند حافظ و نگهبان آن باد.

captcha