حجتالاسلام والمسلمین ناصر رفیعی، عضو هیئت علمی و رئیس مجتمع آموزش عالی تاریخ، سیره و تمدن اسلامی جامعةالمصطفی العالمیه در گفتوگو با خبرنگار ایکنا به موضوع فضای مجازی و تأثیر آن بر منبر و خطابه پرداخت که این گفتوگو را میخوانید.
ایکنا ـ وضعیت فضای مجازی را با توجه به ضریب نفوذ و گسترهای که پوشش داده است چگونه ارزیابی میکنید؟
در پاسخ به این سؤال باید اقتضائات و شرایط را مدنظر قرار داد، نمیتوان گفت که فضای مجازی آسیب نداشته یا به طور کامل در خدمت جامعه بوده است. گرچه این روزها فضای مجازی توجهات بسیاری را به خود جلب کرده، اما از ظرفیت همین فضا با همه معایبی که دارد میتوان به نفع خود استفاده کرد. مثلا در تعطیلات نوروز میتوان برای مطالعه و کتابخوانی از فضای مجازی بسیار استفاده کرد. امروز به جای اینکه اتاقی پر از کتاب داشته باشیم، میتوانیم با استفاده از یک نرمافزار و یا شبکه اینترنت به دریایی از کتابها و تفسیرهای مختلف دسترسی پیدا کنیم.
فضای مجازی بدون تردید وسیله و ابزاری برای آسایش و رفاه مردم است، اما اگر مدیریت نشود، اداره آن به دشمن محول شده و باعث آسیب زدن به کشور میشود. امروز قدرت برخورداری از فضای مجازی و مدیریت آن نوعی قدرت و برتری را به دنبال دارد و مسئولان ذیربط باید نسبت به بومیسازی این عرصه وسیع، مهم و اثرگذار اقداماتی داشته باشند.
فضای مجازی امروز در همه دنیا حاکم بر زندگی انسانهاست و عدهای همه کار و امورشان را از طریق فضای مجازی پیش میبرند، کسب قوت، قدرت و برتری در این زمینه حیاتی است.
فضای مجازی چیزی نیست که انسان بتواند همانند آب روان هر طور که میخواهد از آن استفاده کند؛ دیگران دارند این آب را به سمتی که خودشان میخواهند هدایت و مدیریت میکنند، ما نیز نمیتوانیم بیتفاوت و بیکار بنشینیم و این فرصت را یک سره تهدید تلقی کنیم.
ایکنا ـ طی سالهای اخیر بسیاری از مباحث درسی، تربیتی، خطابه و منبر در فضای مجازی اجرا شده است، آیا این حضور موجب تضعیف منابر سنتی نشد؟
خیر؛ من با این فرضیه موافق نیستم. فضای مجازی مکمل و موج جدیدی از منابر است. یعنی منابر میتوانست هم حضوری، هم مجازی باشد و به نظرم این هیچ لطمهای به منابر حضوری نمیزند. البته نباید منکر این نکته شد که منابر حضوری به واسطه ارتباط چهره به چهره با مخاطب و جریان جدی پرسش و پاسخ امکان مباحثه را بیشتر ممکن میسازد. اما من منافاتی بین این دو نمیبینم.
ایکنا ـ آیا استقبال و حضور گسترده مردم در محافل مجازی، علاقهمندان و پامنبریهای حضوری را کاهش نداده است؟
به نظر من کاهش نداده است، چرا که همچنان نیاز حضور در مجالس از سوی اقشار مختلف جامعه احساس میشود و در تعطیلات، مناسبتهای مذهبی، عاشورا و رمضان، فرد حسش این است که باید از خانه بیرون برود و در یک جلسهای شرکت کند. این تشبیه که عرض میکنم، تشبیه درستی نیست، اما مثلاً خیلی از کنسرتها مجازی است، اما خیلیها دوست دارند آن حس و حال واقعی را در محل پیدا کنند، لذا در خصوص مباحث مربوط به اصول دینی - البته بدون تشبیه - شاهد چنین اتفاقی هستیم.
ایکنا _ با توجه به انعکاس گسترده سخنان سیاسی اهالی منبر در فضای مجازی به نظر شما بیان مسائل سیاسی در منابر چقدر ضروری است و آیا بیان چنین مسائلی چارچوب و قیودی دارد؟
بیان مسائل سیاسی در منابر لازم و جایز است، اما شرایطی و نکاتی دارد که باید به آن توجه شود؛ منبر نباید مثل روزنامه یا سریال شود. حرفهایی که در رسانهها، مطبوعات و جراید میزنند را ما نباید در منبر بگوییم، باید از سیاستزدگی و دفاع از جناح خاص بر روی منابر پرهیز کرد، برای منبر ملاک و معیار، کلیت نظام است، مثلاً فردا روز قدس، یا ۲۲ بهمن است، یا به مسجد یا منطقهای از جهان اسلام حمله تروریستی شده و کشتار مسلمانان بیدفاع صورت گرفته است، ما نمیتوانیم بیتفاوت باشیم، بالای منبر باید یک اشاراتی داشته باشیم. پرهیز از افراط و تفریط، یعنی وقتی روی منبر رفتید کلا وارد سیاست نشوید، در نماز جمعه هستید، بله یک خطبه باید مباحث سیاسی جهان اسلام باشد، اما در منبر باید حداکثر بین ۱۰ تا ۲۰ درصد اشاراتی به مسائل سیاسی باشد تا به اصل منبر آسیب نزند. نکته بسیار مهمتر آگاهی است، یعنی بنده اگر الآن بخواهم در مورد برجام روی منبر صحبت کنم در صورتی که اطلاعات من از اخبار بیشتر نیست و بیشتر نمیدانم، بهتر است به این بحث ورود نکنم.
ایکنا ـ با توجه به گستردگی وسیع انتشار در شبکههای اجتماعی و تعابیر گوناگونی که از سخنان اهل دین در این فضا میشود، نظرتان درباره نقل کشف، کرامت، خواب در منبرها چیست و بیان این مسائل باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
معیار و میزان منبر را خود اهل بیت(ع) مشخص کردهاند، حضرات معصومین(ع) فرمودهاند که محاسن کلام ما یعنی قرآن، روایات و تاریخ را برای مردم بیان کنید. البته کشف، کرامات و امثالهم نیز میتواند مؤثر باشد، منتهی واقعی، حقیقی و باید با دقت فراوان مطالب انتخاب و بیان شوند. مثلاً نقلها و داستانهایی که از علما و بزرگان است، نمونهاش مطالب کتاب «روزنههایی از عالم غیب»؛ این کتاب خوبی است که آیتالله خرازی به خواست آیتالله بهجت نوشتهاند و یا خاطراتی که در کتاب «جرعهای از دریا» نوشته آیتالله شبیری زنجانی هست، اینها منابع خوبی برای ارائه بر روی منبر هستند. البته در منبر باید حد تعادل را نگه داشته و ۸۰ درصدش از منابع معتبر دینی و تاریخی باشد.
ایکنا ـ در دوره کنونی با موجی از هجمههای دینی در فضای مجازی مواجه هستیم، دینگریزی در سطح وسیعی گسترش پیدا کرده، به نظر شما علت فرار نسل جوان از دین چیست؟
معتقدم دینگریزی اصطلاح غلطی است، آنچه امروز شاهد آن هستیم، سُستی در دینداری است. کسی از فطرت خودش گریز ندارد. مثلاً بگویند؛ مادرگریزی یا وطنگریزی، کسی از مادر یا وطن خود گریز دارد؟ ممکن است فردی به جهت سرخوردگی علمی کشور را ترک کند. اما دین، گریز ندارد، من اصطلاح دینگریزی را اصلاً نمیپسندم و کلمه مناسب آن سُستی در دین است که متاسفانه این اتفاق پیش آمده و بخشی از علت آن، فضای مجازی و شبهات است که روایات هم تأیید میکند که در دوره آخرالزمان حفظ دین مثل نگه داشتن آتش کف دست است.
برای مقابله با این مسائل، شبهات و سمپاشیهای فضای مجازی، وظیفه مبلغان و متولیان امر بیشتر میشود، نباید گذاشت شبهات در فضای مجازی بیپاسخ باقی بمانند، تا شبههای وارد میشود مبلغان و متولیان امر باید سریع ورود کنند و پاسخ دهند. اینکه سکوت کنید تا طرف حرفش را بزند، درست نیست، باید سریع روشنگری و پاسخ داد.
ایکنا ـ به عنوان سوال آخر به نظر شما پس از 43 سال از انقلاب اسلامی وضعیت دینداری میان مردم چگونه است؟
این سؤالی است که باید با توجه به شرایط مختلف و اقتضائات، آن را سنجید. اولاً مقایسه با قبل از انقلاب اصلا درست نیست. این همه گوشی موبایل، امکانات و فضای مجازی که نبوده پس ما باید ببینیم اگر امروز، همان فرهنگ چهل سال پیش رژیم طاغوت بود با این امکاناتی که شاهد هستیم، چه میشد؟ ما در زمان طاغوت خودمان تلویزیون نداشتیم، ولی برخی همسایگان ما داشتند، اگر آن صدا و سیمای زمان طاغوت که رسانه رسمی آن دوران بود و در برنامههای خود مروج مراکز فساد، مشروب فروشیها و.. بود را به این دوران با این امکانات منتقل میکردیم، به نظر شما شاهد چه مسائلی بودیم؟ چه اتفاق میافتاد؟ پس با این مقدمه نتیجه میگیریم که ما در این چهل سال انقلاب اسلامی و با مقایسه در دینداری مردم، به نظر بنده بدون تردید خیلی بهتر از آن دوران به سر میبریم.
گفتوگو از اکبر پوستچیان
انتهای پیام