به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی، استاد حوزه شامگاه 31 فروردین و مصادف با شب 19 رمضان در مراسمی که در بنیاد زینب کبری برگزار شد با موضوع «از خدای نزدیک به خدای دور؛ چگونه دزدان، خدا را از آغوش انسان میربایند؟»، سخنرانی کرد و گفت: ما به خدا نزدیک هستیم یا دور و یا باید تلاش کنیم به او نزدیک شویم و چه عواملی ما را از نزدیک کردن به خدا باز میدارد، آنچه در قرآن بیان شده رابطه قرابت و نزدیکی بین انسان و خداوند است؛ اما اینگونه مضمون قرب و نزدیکی به خدا در متون دیگر مانند عهدین دیده نمیشود.
وی با اشاره به بحث فلسفی قرب به خدا، اظهار کرد: نزدیکی میان معلول یعنی انسان با علت نخستین که در رتبه بسیار بالا هست چگونه ممکن است، خدایی که در عرش است با انسانی که در فرش است چگونه میتواند قرابت پیدا کند، ما نه میتوانیم علیت و سلسله آن را در نظام هستی نفی کنیم و نه میتوانیم این قرابت را منکر شویم.
سروش محلاتی تصریح کرد: در قرآن چند تعبیر درباره نزدیکی به خدا آمده است؛ اول اینکه خدا فرموده من به انسان نزدیکتر از موجودات دیگر هستم یعنی قرب نسبی: وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ؛ دوم؛ اینکه خدا قرابت را در انسان مطرح کرده است: و نحن اقرب الیه من حبل الورید. اول انسان با سایر موجودات مقایسه شد ولی در اینجا انسان با رگ خود مقایسه شد. تعبیر سوم مرتبه والاتری از قرابت را نشان میدهد و خدا فرموده است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ؛ من از خود انسان به خودش نزدیکتر هستم. بین انسان با خودش دوئیتی نیست ولی باز خدا فرموده من از او به خودش نزدیکتر هستم.
استاد درس خارج حوزه قم بیان کرد: در آیه شریفه وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ؛ سخن از مسلمین و مؤمنین نیست، سخن از بندگان من است(عبادی). همه مرزهای تشخصی که انسانها را از همدیگر جدا میکند حتی ایمان تا چه رسد به ذکور و اناث و کلیت و نژاد و رنگ و زبان و ... . این قرابت براساس مفاد ادامه آیه توام با لطف و محبت است یعنی قرابت تکوینی نیست و هر انسانی خدا را بخواند اجابت خواهد شد. در اینجا حتی پیامبر(ص) هم واسطه نیست گرچه مردم از پیامبر خواستند تا واسطه آنان شود.
وی اضافه کرد: وقتی از پیامبر(ص) درباره ارتباط با خدا سؤال شد نفرمود ای پیامبر از طرف من به مردم بگو من به آنها نزدیکم بلکه خود خدا مستقیم جواب داد: اذا سئلک عبادی؛ هم نزدیکم و هم جواب میدهم. در سوره هود بیان شده که صالح را برای قومش فرستادیم تا توبه کنید و در ادامه فرمود انی قریب مجیب.
سروش محلاتی با بیان اینکه قرب بی واسطه سؤالاتی به دنبال دارد از جمله اینکه مگر ما بحث توسل و شفاعت را نداریم و خدا فرموده و ابتغوا الیه الوسیله، تصریح کرد: در دعای ابوحمزه ثمالی میخوانیم: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أُنَادِیهِ کُلَّمَا شِئْتُ لِحَاجَتِی وَ أَخْلُو بِهِ حَیْثُ شِئْتُ لِسِرِّی بِغَیْرِ شَفِیعٍ فَیَقْضِی لِی حَاجَتِی وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا أَدْعُو غَیْرَهُ وَ لَوْ دَعَوْتُ غَیْرَهُ لَمْ یَسْتَجِبْ لِی دُعَائِی ...؛ حمد خدایی که هر وقت بخواهم برای حاجتم با او ندا میدهم. در اینجا نه واسطه لازم است و نه زمان و نه مکانی خاص. خودم هر وقت بخواهم بدون هر شفیعی با او خلوت میکنم حتی نیاز نیست به پیامبر(ص) بگویم و حاجتم را هم میدهد.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: در صحیفه سجادیه هم همین اولیاء الهی که شفاعت و توسل را به ما آموختهاند همین مضامین را هم به ما آموزش دادهاند. در دعای 31 صحیفه میخوانیم: اللَّهُمَّ لَا خَفِيرَ لِي مِنْكَ فَلْيَخْفُرْنِي عِزُّكَ، وَ لَا شَفِيعَ لِي إِلَيْكَ فَلْيَشْفَعْ لِي فَضْلُكَ وَ قَدْ أَوْجَلَتْنِي خَطَايَايَ فَلْيُؤْمِنِّي عَفْوُكَ. خدایا! از کیفرت برایم حمایتکنندهای نیست؛ پس باید عزّت و تواناییات حمایتم کند و برایم در پیشگاه تو شفیعی نیست؛ پس باید احسانت شفیع من شود و گناهانم مرا ترسانده؛ پس باید بخشش و گذشتت مرا امان دهد.
وی با بیان اینکه در اینجا نفی شفاعت نیست ولی راه برای ارتباط مستقیم هم گذاشته است، اظهار کرد: انسان به وسیله هم نیاز دارد که گاهی گفته شده این وسیله پیامبر و اولیاء هستند و گاهی هم اعمال صالح خود انسان. حال اگر کسی دستش از این وسائل و شفعاء خالی است و عملی هم ندارد پس وسیله چیست؟ این وسیله در مناجات شعبانیه بیان شده است: فقد جعلت الإقرار بالذّنب إلیک وسیلتی؛ الهی اگر اجل من نزدیک شده من یک وسیله دارم که آن هم اقرار به گناه خود است؛ اگر عمل مثبتی هم در کارنامه عمل نداریم ولی اقرار به گناه داریم، این بزرگترین سرمایه برای انسان است.
سروش محلاتی اضافه کرد: شهید مطهری در سال آخر عمر شریفشان در تالیف جهانبینی اسلامی به اختصاصات اسلام پرداخته و الغاء وسائط را از جمله این اختصاصات دانسته است. او آورده است: با اینکه اسلام وسائط را در نزول فیض میپذیرد در عین حال در مقام پرستش و عبادت همه وسائط را ملغی میکند. در مذاهب تحریف شده فرد ارزش ارتباط مستقیم با خدا را از دست داده و تنها کاهن و روحانی میتواند مستقیما در حال راز و نیاز باشد و او پیام خدا را به انسان منتقل میکند و در اسلام این نوعی شرک است.
سروش محلاتی تصریح کرد: در مسیحیت کاتولیکها میگفتند انسان بدون کلیسا نمیتواند با خدا رابطه برقرار کند ولی تحولی که جهان جدید هم مولود آن است ایجاد شد، سه اصل است؛ اول اعتبار عقل، دوم عدم مذمت دنیا و سوم امکان ارتباط مستقیم با خداوند. وبر گفته مسیحیت با این سه اصل توانست در دنیای مدرن نقشآفرینی و آن را خلق کند.
وی با طرح این پرسش که خدا به ما نزدیک است ولی چرا انسان در حال دوری از خداست، اضافه کرد: در ابوحمزه میخوانیم: و ان الراحل الیک قریب المسافة ..؛ ولی واقعیت این است که روز به روز فاصله انسانها با خدا در حال بیشتر شدن است. قرآن کریم سرّ این مطلب را روشن کرده است. در اینجا نقش روحانیت و عالمان دین مدنظر است. اینکه آمار بگیریم و ببینیم آمار اعتکاف افزایش دارد ولی در نقطه مقابل آن، افراد دیگری از دین دور شدهاند که ممکن است تعداد آنها زیاد هم نباشد، اینها از کجا اتفاق میافتد؟
وی افزود: در اینجا قرآن انگشت اتهام را متوجه علمای دین میکند که باعث دوری مردم از خدا شدهاند؛ البته عدهای کافر بوده و هستند ولی شگفتآور این است که کسی عالم دین باشد و مردم را از خدا جدا کند؛ قرآن کریم در سوره توبه آیه 34 فرموده است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ. در این آیه بحث از احبار و رهبان و تعداد زیادی از آنان است یعنی یک جریان هستند و نه عده قلیل؛ اینها مال مردم را به باطل میبلعند و میخورند و صد عن سبیل الله میکنند.
سروش محلاتی بیان کرد: علامه طباطبایی درباره این آیه آورده؛ برخی گفتهاند اکل مال به باطل یعنی رباخواری و هدیه گرفتن از مردم و خوردن آنها ولی ایشان این موضوعات را مصادیق آیه نمیدانند؛ علامه معتقد است که عالم دین وقتی مسئولیت خود را به درستی انجام ندهد هر پولی که از هر کجا بگیرد حرام است نه اینکه رشوه و هدیه و ربا برای او حرام است. ایشان بحث را فراتر از رهبان و احبار هم برده و به همه زعما و علمای دینی و مربیان دینی مردم تعمیم داده است. کسانی که لباس روحانیت پوشیدهاند تا مردم را به دین دعوت کنند.
استاد حوزه علمیه قم اضافه کرد: اگر اینها منحرف شده و دنیاطلب شدند تمام درآمدهایشان حرام است یعنی همان هدایایی هم که مردم به علمای دین میدهند؛ مردم با چه اعتقادی این کار را میکنند با این نیت که او روحانی است و خادم دین. علامه میفرماید نان خالی هم بخورد حرام است. جایگاه اینها عدم مشروعیت است و لباس روحانی را غصب کردهاند.
سروش محلاتی با طرح این پرسش که مگر میشود یک عالم دینی مردم را از خدا دورکند و باز دارد؟ آیا شنیدهاید کسی لباس دین بپوشد و به مردم بگوید راه خدا را رها کنید؟ اضافه کرد: اینها حرامخواری و دنیاطلبی میکنند و به پست و ریاست میچسبند و هر کار خلافی را در مسیر قدرت توجیه میکنند و نتیجه آن صدعن سبیل الله است نه اینکه مستقیما به مردم بگویند دین دروغ است؛ در جلسات و محافل مردم را تشویق به دین و خدا میکنند، و تبلیغ میروند ولی اثر رفتار آنها دوری مردم از خداوند است.
وی تاکید کرد: برعکس کسی که رفتار و شخصیت او الگوی جامعه است مردم از او یادگرفته و به سمت خدا میروند، ما باید ببینیم که چگونه عمل میکنیم که برخی از مردم از دین دور شدهاند.
وی در ادامه افزود: در روایتی بیان شده که خدا به داود(ع) وحی کرد که ای داود بین من و خودت عالمانی که شیفته دنیا هستند و دنیا آنان را فریب داده واسطه قرار نده و برای کار دینت به اینها مراجعه نکن. در این رویات دارد اگر عالمی دنیاطلب بود به او نزدیک نشوید و ارتباط برقرار نکنید؛ وقتی کسی بیمار است و با احتمال سرایت فاصله میگیریم و در روایت بیان شده اینها خطرناک هستند و باید از آنها فاصله گرفت. خدا به داود فرمود به اینها نزدیک نشو زیرا تو را از راه خدا و محبت باز میدارند. اینها قطاع الطریق و دزد سر گردنه در مسیر دین و راه خدا هستند.
انتهای پیام