کد خبر: 4299008
تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۷:۴۳
بازنشر گفت‌وگوی ایکنا با استاد محمود فرشچیان

بیان از ذکر هنر امام حسین(ع) قاصر است + صوت

استاد محمود فرشچیان، نگارگر چیره‌دست کشورمان که امروز بار سفر از این دنیا بست، سال 1400 در مصاحبه‌ای با ایکنا در پاسخ به این سؤال که «هنر امام حسین (ع) از منظر شما چیست؟»، گفته بود: به این فکر می‌کنم که اگر امام حسین (ع) به درگاه الهی شهید نمی‌شدند، این ماندگاری به چه شکل می‌بود؟ بیان قاصر است و تا دنیا دنیاست این ماندگار است.

بیان از ذکر هنر امام حسین(ع) قاصر است + صوت

برخی نام‌ها در عرصه زندگی مترادف‌های متعدد و متکثری دارند که روایت هر کدام از آن تعابیر زنده‌کننده تصویر تجسدیافته تجسم همان نام بزرگ، مانی و ماندگار آسمان نیلوفری فرهنگ و هنر ایران‌زمین است.

شاهد مدعای این قلم کوچک، «نغمه رنگ و عشق»، «حکیم رنگ و روایت» و «عارف خط و طرح» که زنده‌کننده تجسد تجسم نان استاد عالی‌مقام و زنده‌نامی به نام استاد محمود فرشچیان است.

در حریم سکوت قلم‌موها و نجوای رنگ‌هایی که بر بوم جان می‌گسترانند، نامی می‌درخشد که خود، اسوه‌ای زنده از هنر نگارگری ایران زمین است: «استاد محمود فرشچیان». او نه تنها یک نقاش، که «حکیم رنگ و روایت»، «عارف خط و طرح» و وارث بی‌بدیل گنجینه چندصدساله هنر مینیاتور ایرانی (نگارگری) است که آن را نه در موزه‌های تاریخ، که در کوره‌سار دل زمانه به زلالی قرن حاضر جاری ساخته است.

جایگاه بی‌همتا در هنر نگارگری

زنده‌نام استاد فرشچیان ستون استوار پلی است که یک سویش در اعماق غنی و پررمز و راز مکاتب اصفهان، تبریز و هرات ریشه دارد و سوی دیگرش، افق‌های بی‌کران هنر معاصر را می‌نوردد.

او سنت را نمی‌شکند، بلکه آن را به زبانی جهانی بازآفرینی می‌کند. ترکیب‌بندی‌های جسورانه، پرداخت واقع‌گرایانه‌تر چهره‌ها و مناظر؛ عمق بخشیدن بی‌نظیر به احساسات، از دستاوردهای او در احیای نگارگری و ارتقای آن به سطحی جهانی است.

تابلوهای نگارگری استاد فرشچیان به عمقِ معنا موسیقی تجسم یافته هنر، آئین و عرفان ایرانی است. آثارش تنها نقاشی نیستند؛ «سمفونی‌هایی مرئی» هستند. هر حرکت قلم‌مو، هر سایه‌روشن، هر انحنای خط، نغمه‌ای است در هماهنگی کامل با دیگر نغمه‌ها. ریتم در تکرار نقش‌ها و نشان‌ها، هارمونی در هم‌آمیزی رنگ‌های اغلب درخشان و نمادین، و ملودی در روایت بصری داستان‌ها، موسیقی خاص فرشچیان را خلق می‌کنند که چشم را می‌نوازد و روح را به پرواز درمی‌آورد.

به یاد نامِ «یادگار پاریز» و نویسنده اثر بی‌بدیل «از پاریز تا پاریس» (استاد زنده‌نام باستانی پاریزی) عمیق‌ترین مضامین عرفانی، حماسی و ادبیات کهن پارسی در آثار فرشچیان «تنفس می‌کنند»؛ «او روایت‌گر رازهای نهفته در مثنوی معنوی، شور حسینی در کربلا، شکوه پهلوانی در شاهنامه و لطافت غزل‌های حافظ و سعدی است.»

استاد فرشچیان این مفاهیم انتزاعی را نه با کلمات، که با زبان جهانی رنگ و فرم به تصویر می‌کشد و دروازه‌های شهود را بر روی بیننده می‌گشاید.

تابلوهای او صحنه نمایشِ خاموشِ احساساتِ انفجارآمیز هستند. اشک در چشمان «یعقوب»، شور در نگاه شمس، حیرت در چهره مولانا، حماسه در قامت «رستم»، و سوز جاودان در سیمای حضرت عباس(ع)؛ همه شاهدی بر ادعای راقم این سطور است. استاد فرشچیان جادوی لحظات اوج عرفان و روایت را در سکونِ نقاشی محبوس کرده است. او به چهره‌ها و اندام‌ها چنان روح و حرکت می‌بخشد که گویی هر لحظه از بوم بیرون خواهند جهید.

گوهرهای درخشان تاج هنر ایران

تابلوی «عصر عاشورا»، بی‌گمان شاهکار شاهکارها و نماد هنر معاصر ایران است. تصویر سوار تنها (حضرت عباس (ع)) در پس‌زمینه‌ای از آسمانی خونین و زمینی پرتلاطم؛ چکیده تمام سوز، ایثار، حماسه و عرفان واقعه کربلاست. بیانِ حیرت‌انگیز تنهایی قهرمان در عین پیوند با آسمان، این اثر را به حماسه‌ای بصری ماندگار تبدیل کرده است.

تابلوی «ضامن آهو»، تجلی کرامت و مهر بی‌پایان حضرت است. لحظه نجات آهوی بی‌پناه از چنگال شکارچی، با چنان لطافت و قدرت معنوی به تصویر کشیده شده که خود رحمت الهی را در قالب رنگ متجلی می‌سازد.

تابلوی «شمس و مولانا»، نمایش شور دیدار عارف و مرشد در اوج سلوک معنوی است. تابش نور شمس تبریزی بر مولانای غرق در سماع، استعاره‌ای کامل از اشراق روح است.

تابلوی «پنجمین روز آفرینش»، برداشتی شاعرانه و عمیق و عرفانی از خلقت است. پرواز دسته‌جمعی پرندگان به سوی نقطه نورانی، استعاره‌ای از عروج روح به سوی منبع نور الهی است.

تابلوی «یوسف و زلیخا»، روایت اوج آزمون نفس و پیروزی تقوا است. بیان حیرت‌انگیز شرم یوسف(ع) و التهاب زلیخا، در فضایی آکنده از تزیینات نفیس نگارگری، کشاکشِ کِشمَکِش درونِ انسان را به نمایش می‌گذارد.

تمام اینها و بیشتر از آن است که استاد عالی‌مقام محمود فرشچیان را به میراثی جاویدان برای هنر ایران‌زمینیان بدل کرده است؛ حال به بهانه درگذشت استاد فرشچیان، در ادامه مروری بر آخرین مصاحبه جناب‌شان با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) که در سال 1400 انجام شده بود، خواهیم داشت.

برای شروع از ویژگی آثار شما کمک بگیریم که هم ماهیت ایرانی ـ اسلامی دارند و هم مورد توجه عرصه‌های بین‌المللی هستند. آیا ما امروز تفکیکی ملموس به نام هنر نقاشی ایرانی و غیر ایرانی داریم که مثلاً بتوانیم امیدوار باشیم این نقاشی ایرانی در ابعاد بین‌المللی مخاطب داشته باشد؟ اگر این تفکیک معنادار است چطور باید مخاطب داخلی و بین‌المللی را با نقاشی جذب کرد؟

این اتفاق می‌تواند از منظر جذب مخاطب روی دهد و برای کارهای من اتفاق افتاده است. نوشته‌هایی در این خصوص وجود دارد که اگر بخوانید مثلاً می‌بینید که افراد بسیار کارآمد و دانشمند در هنر ایران را دنبال کرده‌اند و برای مثال یکی از پژوهشگران مشهور ۱۲ کتاب در مورد هنر ایران نوشته و فقط دو کتاب در نقد شاهنامه طهماسبی به تحریر درآورده و در برخی از نوشته‌هایش آثار من را هم بررسی کرده است.

کد

خارجی‌ها و دانشمندان هنری‌ آن‌ها تا به یک چیزی واقف نباشند محال است که حتی یک نقطه برای کسی بگذارند! مدیرکل‌های یونسکو و دیگران هم نقدهای خوبی نوشته‌اند. حالا آیا ما می‌توانیم در این ابعاد عمل کنیم؟ خب اگر برنامه‌ریزی درست باشد می‌شود. طی سال‌ها نامه‌نگاری و رایزنی، ضرورت ایجاد یک دانشگاه هنر را به برخی دوستان گوشزد کردند و قبولاندند ولی خب در دیگر کشورها مانند چین و ژاپن دانشگاهی برای هنرهای ملی خودشان دارند که در آن کارهای نو هم انجام می‌دهند ولی حال و هوای ملی‌شان را هم دارند. حتی هندوستان هم مشابه این را دارد ولی ما متأسفانه نه در بعد ملی و نه در بعد غیر ایرانی در چنین ابعادی مورد مشابه نداریم.

آیا ما می‌توانیم برای تربیت هنرمند ریل‌گذاری خرد و کلان داشته باشیم؟ آیا اساتید بزرگ امروز شاگردهایشان را برای تبدیل شدن به اساتید بزرگ فردا آماده می‌کنند؟ اصلاً می‌توانیم انتظار داشته باشیم که تا 20، 30 سال آینده، نه لزوماً خود استاد فرشچیان که خب تکرارنشدنی هستند، اما نزدیک به ایشان کسانی را در هنرمندی و هنرفهمی داشته باشیم؟

اگر برنامه‌ریزی خوب، جامع، سنجیده و ستوده‌ای باشد ده‌ها برابر بیشتر و بهتر و استادتر از بنده هم به جامعه تحویل می‌شود ولی با این منوالی که جلو می‌رویم، چنین اثری نمی‌بینیم. چندین دانشکده هنر در راستای هنر مدرن درست شده اما بازدهی آن چه بوده است؟ یک آدم یل و کارآمد از این‌همه برنامه‌ریزی نیامد؛ لااقل من که در اطرافم نمی‌بینم. ما چنان اسیر برنامه‌ریزی و تبلیغات خارجی شدیم که خودمان و اصالتمان و همه چیزمان را فراموش کردیم. متأسفم و خیلی هم متأسفم.

کد

بااین‌همه خود استاد فرشچیان چطور این کار را انجام دادند و هم مخاطب ایرانی و هم مخاطب غیر ایرانی را جذب کردند؟

من جذب کنم؟! من کسی نیستم که بتوانم جذب کنم . هذا من فضل ربی.. در وهله اول خود کار و اثر است که خودش را نشان می‌دهد.

پس باید پرسید در کار شما چه بود که هم مخاطب ایرانی و هم غیر ایرانی آن را دیدند؟

فقط همین‌که به اصالت خودم پایبند بودم. به هنر ایران واقعاً پایبند بودم. من هنر ایرانی را دوست دارم و برای آن احترام قائلم. این هنر سابقه دارد و برای امروز و دیروز نیست. هرچه دورتر بروید باز هنر ایرانی هست و خواهد بود. این است که هنر اصیل ایرانی شناخته شده است و هنرشناسان هم آن را می‌شناسند. خود کار هم اهمیت دارد. نمی‌خواهم بگویم که چقدر در این راه زحمت می‌کشیدم. البته «من» نبودم و زحمتی نکشیدم و هرچه که هست از عنایت الهی و لطف پروردگار بزرگ است؛ ولی واقعاً این مسیر شوخی‌بردار نیست. نمایشگاه‌هایی که گذاشتم، صحبت‌هایی که در مجامع هنری کردم، فیلم‌هایی که نشان دادم و ... به‌هرحال بی‌زحمت و سختی نبوده است. پوست آدم کنده می‌شود!

بیان از هنر امام حسین(ع) قاصر است/ دانشکده‌ای برای هنر اصیل ایرانی‌ نداریم

بعید است که یک ایرانی استاد فرشچیان و آثار ایشان را نشناسند. هنر و هنرمندی در اجتماع هنرها، فرهنگ ملی، مذهب و ایدئولوژی، چه در فرم و چه در محتوا، به هنرمندانه‌ترین شکل ممکن برای مخاطب ایرانی در چهره‌ای ماندگار خلاصه می‌شود به نام استاد فرشچیان با آثاری که از او می‌شناسیم. از طرفی پیش‌فرض این است که هنرمند، آن هم هنرمندی مثل شما چشم بینای جامعه است و چیزی می‌بیند که مردم نمی‌بینند. حالا سؤال این است: استاد فرشچیان از نگاه هنرمند خودشان از امام حسین (ع) چه می‌بینند که برای همه عیان نیست؟

والله برای همه عیان است! همه دوست دارند و عاشق امام حسین (ع) هستند. من هم این گوشه و کنار یک ناله‌ای به درگاه حضرت امام حسین(ع) می‌کنم؛ حالا تا چه قبول افتد و چه در نظر آید. مثلاً من حتی در مورد ضریح حضرت امام حسین(ع) خبردار هم نبودم! یک فراخوانی در خود ایران داده بودند که ما می‌خواهیم ضریح حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را بسازیم. یک عده‌ای هم از شاگردان و شاگردان شاگردان من هم آمدند و مشورت‌هایی گرفتند. طرح دادند و کارهایی کردند و اسنادش هم وجود دارد. هیئت امنای ساخت ضریح حضرت اباعبدالله الحسین (ع) بدون این‌که من ادعایی داشته باشم به من تلفن کردند گفتند ما فکر کردیم و نمونه‌هایی زیادی دیدیم و حتی برای برخی کارها هزینه‌هایی هم پرداخت شده است؛ ولی ما فکر می‌کنیم این تو هستی که می‌توانی این کار را انجام دهی. از خوشحالی واقعاً داشتم قالب تهی می‌کردم. خیلی خوشحال شدم. گفتم به روی چشم. از همان وقت منطبق بر ابعاد و نکاتی که گفتند شروع کردم به طراحی و بعد هم بر روند ساخت نظارت کردم تا الحمدالله به اینجا رسید. دست من نبود؛ بعضی مسائل وجود دارد که آدم برایش تلاش و کوشش می‌کند ولی برخی دیگر هم برای آدم مقدر است. نوشته شده و آدم را موظف می‌کنند که انجام دهد.

بیان از هنر امام حسین(ع) قاصر است/ دانشکده‌ای برای هنر اصیل ایرانی‌ نداریم

چیزی از ماجرای امام حسین (ع) وجود دارد که دوست داشتید با هنر خودتان خلق کنید و هنوز به دلیلی انجام نشده باشد یا اصلاً انجام‌نشدنی باشد؟

هست؛ لحظه‌به‌لحظه‌اش هست ولی این قلم ناتوان من چطور می‌تواند جوابگوی آن همه عظمت و آن همه قدرت باشد؟ مثلاً همین تابلوی حضرت علی اصغر (ع). خب این‌ها هرکدام در بطن خودشان معنی‌هایی دارند. من با رنگ خواستم آن گرمای وحشتناک را نشان دهم که همه چیز را بیرنگ می‌کند. آن بی‌حالی و آن تیر بر گلوی مبارک حضرت و امثال این را خواستم نشان دهم که در هرکدام نهفته‌هایی وجود دارد و مجموع این‌ها اثرگذار در بیننده است.

با توجه به همین صحبت شما سؤال این است که آیا در آثار شما به‌ویژه در خصوص امام حسین (ع) نکته‌ای وجود دارد که فکر کنید مردم به آن توجه نکرده‌اند؟ مثلاً نکته‌ای در طراحی ضریح مطهر یا آثاری مثل عصر عاشورا و شام غریبان و عرش بر زمین بوده که احساس کنید عمده مخاطبان آن را درک نکرده باشند؟

نه. آن‌ها که دل‌آگاه هستند و عشقی به حضرت دارند، درک می‌کنند و انتظار نیست که برخی نهفته‌ها و نکاتی را که در آثار هنری وجود دارد، عموم درک کنند. ولی تا آنجا که مقدور باشد می‌شود بنا بر صمیمیت و ارادتی که در خلق اثر وجود دارد، برای مردم هم دلنشین شود.

شما در مورد تابلوی ضامن آهو ماجرایی نقل کرده بودید که در هنگام خلق اثر شمایل مبارک حضرت رضا (ع) را به نحوی دیده بودید و بعد سعی در تصویر آن کردید. ازاین‌دست اتفاقات خاص در مورد باقی آثار اعم از آثار نقاشی و نگارگری یا همین طراحی ضریح اباعبدالله (ع) هم پیش آمد؟

بعضی چیزها در درون آدم است و رابطه خود آدم با این معانی است و من را از گفتن معذور بفرمایید. می‌فرمایند «من نه به اختیار خود می‌روم از قفای او/ گیسوی همچو عنبرش می‌کشدم دوان دوان». خب مثلاً در همین ماجرای ضریح عرض کردم که من اصلاً خبردار هم نبودم و آن اتفاق افتاد.

هنر امام حسین (ع) از منظر شما چیست؟

هنر حضرت امام حسین (ع)؟ این را از من نپرسید! این را بروید از خدا بپرسید! به این فکر می‌کنم که اگر امام حسین (ع) به درگاه الهی شهید نمی‌شدند این ماندگاری به چه شکل می‌بود؟ بیان قاصر است و تا دنیا دنیاست این ماندگار است.

کد

آیا شاهد اثر جدیدی از استاد فرشچیان خواهیم بود؟

به امید خدا جلد هفتم کتاب گزیده آثار من در دست چاپ است ولی به خاطر مشکلاتی که کرونا به وجود آورده و شرایطی که وجود دارد، کمی تأخیر افتاده است. بااین‌حال این کتاب آماده چاپ است که ان شاالله کتاب جالبی است و کارهای جالبی که تابه‌حال منتشر نشده در آن وجود خواهد داشت.

به کوشش محسن مسجدجامعی 

انتهای پیام
captcha