کد خبر: 4299517
تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۸

مراحل اجرای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی

تحلیل تکنیکال یکی از مهم‌ترین روش‌های آنالیز بازارهای مالی ازجمله بورس است که در آن، تحلیلگر از نمودار قیمت به‌عنوان ابزار اصلی خود به‌منظور شناسایی ماهیت روند فعلی قیمت، قدرت آن و پیش‌بینی روند بعدی استفاده می‌کند.

اگر کمی هم به معامله‌گری در بازارهای مالی علاقه‌مند باشید حتما شنیده‌اید که برای این منظور، استفاده از تحلیل تکنیکال ضروری است. یکی از مهم‌ترین روش‌های تحلیل وضعیت فعلی دارایی‌های مختلف و پیش‌بینی قیمت آنها که بیش از هر چیز به نمودار قیمت و داده‌های آماری منتج از آن متکی است. در این مقاله، ضمن ارائه تعریفی کلی از این روش آنالیز، مراحل اجرای آن به ‌صورت عملی را مرور می‌کنیم. با ما همراه شده و با مقدمات تحلیل تکنیکال آشنا شوید.

تعریف تحلیل تکنیکال و اصول آن

تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) یکی از مهم‌ترین روش‌های آنالیز بازارهای مالی ازجمله بورس است که در آن، تحلیلگر از نمودار قیمت به‌عنوان ابزار اصلی خود به‌منظور شناسایی ماهیت روند فعلی قیمت، قدرت آن و پیش‌بینی روند بعدی استفاده می‌کند. درحقیقت او فرض می‌کند که تمامی اطلاعات لازم درباره رفتار بعدی یک دارایی در قیمت فعلی آن گنجانده شده و همچنین دارایی در شرایط مشابه، رفتاری یکسان از خود نشان می‌دهد. به عبارت دیگر، تحلیل تکنیکال بر اصل تکرار تاریخ به دلیل تاثیرپذیری قیمت‌ها از احساسات و روانشناسی بازار، استوار است.

دو عنصر مهم تحلیل تکنیکال

در تحلیل تکنیکال با استفاده از متغیرهایی مانند قیمت فعلی، قیمت‌های قبلی، حجم معاملات و غیره شاخص‌های متعددی پدید آمده‌اند که آنها را تحت عنوان اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال می‌شناسیم. قدرت نسبی، میانگین‌های متوسط، مکدی و باندهای بولینگر، نمونه‌هایی از آنها هستند. از طرف دیگر، در نمودار قیمت-زمان هر دارایی نیز اشکالی هندسی شکل می‌گیرند که هریک، معانی خاص خود را اعم از صعودی، نزولی، بازگشتی و خنثی دارند. به این اشکال نیز الگوهای پرایس اکشن گفته می‌شود.

عمده فرآیند تحلیل تکنیکال، درحقیقت ارزیابی تعدادی از شاخص‌ها و الگوهای پرایس اکشن به‌منظور شناسایی جهت روند فعلی (صعودی، نزولی یا خنثی) و سپس پیش‌بینی آینده بر اساس آنهاست.

مقایسه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل فاندامنتال یا بنیادی مطرح شده که مبنای خود را بر تفاوت ارزش واقعی یک دارایی با قیمت فعلی آن قرار می‌دهد. در تحلیل بنیادی، داده‌های زیربنایی ناشران ابزارهای قابل معامله مانند صورت‌های مالی و شاخص‌های اقتصاد کلان مورد مطالعه قرار می‌گیرند. به‌این‌ترتیب تحلیلگر می‌تواند دریابد که آیا دارایی موردنظر، بیش از ارزش واقعی‌اش قیمت‌گذاری شده یا خیر و درنتیجه، روند بعدی آن به کدام جهت است.

از منظر کاربردی، تحلیل تکنیکال روشی مناسب برای سرمایه‌گذار یا ترید کوتاه‌مدت یا میان‌مدت و تحلیل بنیادی روشی برای سرمایه‌گذاری میان‌مدت تا بلندمدت است. یک تریدر یا سرمایه‌گذار حرفه‌ای به نسبت مناسب از هر دوی آنها استفاده می‌کند.

مراحل شش گانه اجرای تحلیل تکنیکال

پیاده‌سازی تحلیل تکنیکال در هریک از بازارهای مالی ممکن است مراحل متفاوتی داشته باشد. در این بخش با در نظر گرفتن بازار بورس به‌عنوان یکی از مهم‌ترین محل‌های کاربرد این روش، مراحل شش‌گانه اجرای آن را شرح می‌دهیم. این مراحل کم‌وبیش در بقیه بازارها نیز یکسان هستند.

انتخاب ابزارهای مناسب برای تحلیل تکنیکال

برای اجرای دقیق و به‌موقع تحلیل تکنیکال بیش از هر چیز دیگری به یک نمودار قیمت کامل با شاخص‌های کامل و قابلیت تنظیم بر اساس بازه‌های زمانی متفاوت نیاز دارید. درحقیقت لازم نیست خودتان شاخص‌ها را محاسبه کنید. آنها را چارت‌ها و نمودارهای قیمت در اختیارتان قرار می‌دهند.

در بازار بورس، این وظیفه را پلتفرم آنلاین کارگزاری شما به‌عهده دارد. برای فعالیت در بازارهای جهانی یا تحلیل دارایی‌هایی مانند طلا، نفت، کالاها و ارزهای دیجیتال هم پلتفرم‌هایی مانند MetaTrader و TradingView‌ مناسب هستند. همچنین نمودار قیمت، باید امکان ترسیم الگوهای پرایس اکشن و خطوط حمایت و مقاومت را نیز به شما بدهد. این بخش از تحلیل تکنیکال را خود شما به‌عهده داشته و باید در آن متبحر شوید. خطوط مقاومت و حمایت به‌ترتیب بالاترین و پایین‌ترین سطوح قیمت در بازه‌های زمانی قبلی هستند.

خوانش نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال

حساس‌ترین مرحله از تحلیل تکنیکال، تشخیص صحیح روند قیمت است. برای این منظور باید بتوانید به‌خوبی نمودار قیمت را تفسیر کنید. لازم به ذکر است که نمودار قیمت خود به سه نوع زیر تقسیم می‌شود:

·       نمودار خطی: که تنها قیمت‌های بسته شدن را در هر جلسه یا دوره معاملاتی نشان می‌دهد.

·       نمودار شمعی یا کندل استیک: که قیمت‌ها را به‌صورت شمع‌های عمودی سبز (افزایش قیمت) و قرمز (کاهش قیمت) با دم‌های بالایی (بیشترین قیمت) و پایینی (کمترین قیمت) نشان می‌دهد.

·       نمودار میله‌ای: که اطلاعات مشابه نمودار شمعی را به‌گونه‌ای متفاوت با یک خط عمودی و دو خط افقی در اطراف آن نشان می‌دهد.

در تحلیل تکنیکال، با اتصال کف‌ها و سقف‌های قیمت به یکدیگر خطوط روند تشکیل شده و ماهیت آنها شناسایی می‌شود. جهت حرکت خطوط روند پایینی و بالایی نسبت به یکدیگر اهمیت ویژه‌ای دارد. به‌عنوان مثال در یک روند نزولی، شیب تندتر کف‌های بالارونده در مقایسه با سقف‌های پایین‌رونده، نشانه‌ای از احتمال وقوع روندهای صعودی پس از برخورد دو خط روند است.

تفسیر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال

بسته به بازاری که در آن فعالیت می‌کنید، بازه زمانی گشایش و بستن موقعیت‌های معاملاتی و نیز سبک معامله‌گری‌تان، باید تعداد از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال را انتخاب کرده و بر آنها مسلط شوید. از پرکاربردترین آنها در بازار بورس می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

·       میانگین‌های متحرک (MA) در بازه‌های زمانی متفاوت: بیانگر متوسط قیمت دارایی در گذشته

·       شاخص قدرت نسبی (RSI): بیانگر میزان سرعت و قدرت روند قیمت در بازه یک تا ۱۰۰

·       مکدی (MACD): شامل بازه نوسان دو میانگین متحرک و نوسان آنها؛ بیانگر قدرت روند فعلی

به‌طور استاندارد گفته می‌شود که سیگنال خرید یا فروش را باید با حداقل دو اندیکاتور تحلیل تکنیکال تایید کرد.

تشخیص الگوهای پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال

در مرحله بعدی باید بتوانید الگوهای پرایس اکشن را روی نمودارهای قیمت تشخیص دهید. هر یک از الگوها مخصوص یکی از نمودارهای سه‌گانه خطی، شمعی یا میله‌ای بوده و کاربردهای خاص خودشان را دارند. برخی از وقوع روندهای معکوس خبر داده و برخی دیگر، ادامه روند را تایید می‌کنند. در مجموع، الگوهای پرایس اکشن برای تشخیص سطوح مقاومت و حمایت بسیار کاربردی هستند. ازجمله مهم‌ترین آنها عبارتند از:

·       سروشانه و سروشانه معکوس

·       کف دوقلو و سقف دوقلو

·       پرچم صعودی و نزولی

·       مثلث‌های نزولی و صعودی

تحلیل حجم معاملات ابزارهای مالی

قیمت، تنها داده یا متغیر تحلیل تکنیکال نیست. در این روش، توجه ویژه‌ای نیز به حجم معاملات یک دارایی و روند تغییرات آن می‌شود. افزایش حجم به معنی احتمال افزایش قیمت بوده و کاهش آن نیز احتمال وقوع روندهای نزولی یا ادامه آنها را تایید می‌کند. برای ارزیابی حجم معاملات نیز شاخص‌های متفاوتی وجود دارند. ازجمله آنها می‌توان به حجم تعادلی یا OBV و میانگین حجم وزنی قیمت یا VWAP اشاره کرد.

انجام تنظیمات معامله و اجرای آن

در نهایت و با سیگنال‌هایی که از تحلیل تکنیکال دریافت کرده‌اید باید بتوانید نقاط خرید یا ورود، فروش یا خروج، حد ضرر و حد سود خود را مشخص کرده و بر اساس آنها موقعیت معاملاتی‌تان را باز کنید. در تعیین همه این موارد، سطوح حمایت و مقاومت که قبلا به‌دست آورده‌اید نقشی اساسی دارند. حد ضرر و حد سود نیز ابزارهایی برای مدیریت ریسک هستند و به‌ترتیب، نقاط خروج شما از موقعیت به‌منظور کاهش ضرر یا برداشت سود حداقلی را مشخص می‌کنند.

مدیریت احساسات در تحلیل تکنیکال

با وجود تکیه حداکثری تحلیل تکنیکال بر داده‌های آماری، تفسیر احساسی و جانب‌دارانه روندهای قیمت و شاخص‌ها در بین تریدرها، امری معمول است. به همین دلیل، توصیه می‌شود در کنار تحلیل تکنیکال با تکنیک‌های مدیریت احساسات و خطراتی مانند FOMO نیز آشنا شده و آنها را به‌کار ببندید.

 

*انتهای رپورتاژ آگهی

انتهای پیام
captcha