هفته وحدت، به مناسبت میلاد پیامبر اکرم (ص)، فرصتی است برای تقویت اتحاد و همدلی میان مسلمانان از مذاهب مختلف. این هفته نماد تلاش برای کاهش تفرقه و تأکید بر آموزههای مشترک اسلام در زمینه برادری و همبستگی است.
امام خمینی (ره) اهمیت وحدت مسلمانان در برابر تهدیدات داخلی و خارجی را یادآور شده و آن را راهکاری برای مقابله با توطئههای دشمنان میدانستند. هفته وحدت همچنین یادآور پیام صلح و همگرایی اسلام و ضرورت اتحاد مسلمانان است.
بیشتر بخوانید:
در این راستا ایکنا با حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی مسعودی، پژوهشگر معارف انقلاب اسلامی و مدرس حوزه علمیه گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانیم:
ایکنا ـ چرا وحدت اسلامی در نگاه دینی و سیاست جمهوری اسلامی ایران، یک راهبرد و امر مقدس تلقی میشود و نه یک رویکرد تاکتیکی؟
حقیقت این است اگر اسلام را از همان ریشه تاریخیاش بررسی کنیم، درمییابیم که در صدر اسلام اتفاقاتی رخ داد و جریانهای منحرف سیاسی شکل گرفت که بهتدریج از اهداف اصلی فاصله گرفتند. انقلاب اسلامی در حقیقت با هدف بازگرداندن مسیر به همان روشها و خط سیر درست شکل گرفت.
در اینجا آنچه به این جریان کمک میکند، ایجاد یک وحدت عمیق در سطح جهان اسلام است؛ هرچند میدانیم و میفهمیم که در امت اسلامی، افراد یا گروههایی وجود دارند که اساساً یا دچار نفاقاند یا باوری به این وحدت و منافع امت اسلامی ندارند اما عموم مسلمانان چنین نیستند. بنابراین اگر ما فریب همان جامعه اقلیت را بخوریم که تنها به دنبال منافع خود هستند، به تفرقه دامن زدهایم.
برای مقابله با این وضعیت باید افراد را تا حد امکان به وحدت دعوت کنیم. در نهایت، چه از منظر انقلاب و چه از منظر جامعه، معتقدیم که عملکرد ما در درازمدت بسیاری از حقایق را برای دیگران روشن خواهد کرد و نیاز به بسیاری از جدلها و اختلافها وجود ندارد.
ایکنا ـ چطور میتوانیم از شخصیت پیامبر اکرم (ص) برای ترویج گفتمان وحدت در جهان اسلام استفاده کنیم؟ به عبارت دیگر، کدام ویژگیها یا خصائص پیامبر (ص) بیشترین کمک را به این گفتمان میکند؟
این سؤال بسیار خوبی است. قرآن کریم وقتی که میخواهد پیامبر (ص) را معرفی کند، ایشان را بهعنوان شخصیتی معرفی میکند که در برابر جاهلیت ایستاد. جاهلیت یک ویژگی بارز داشت و آن هم تفرقه، جدایی انسانها از یکدیگر، دشمنیها و پراکندگیهای شدید بود. پیامبر اکرم (ص) آمدند و این انسانهای متفرق و دشمن همدیگر را یکپارچه کردند. ایشان برای کسانی که حتی سالها از هم دور بودند و دشمنیهای ریشهدار داشتند، پدری کردند و آنان را به برادری رساندند.
قرآن کریم نیز به این حقیقت اشاره میکند و میفرماید: «وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا» ؛ یعنی به یاد بیاورید نعمت خدا را بر شما، آن هنگام که دشمن همدیگر بودید و خداوند دلهای شما را به هم نزدیک کرد و به برکت این نعمت، برادر شدید. این نعمت، همان وجود پیامبر اکرم (ص) است.
آیا الگویی بالاتر از این برای وحدت سراغ داریم؟ پیامبر اکرم (ص) آمدند و انسانهای پراکنده، دشمن و کینهتوز را به برادرانی تبدیل کردند که حتی حاضر بودند برای یکدیگر جان بدهند. اگر ما تنها یک قطره از اخلاق پیامبر را در زندگی و روابط امت اسلامی پیاده کنیم، بسیاری از مشکلات کنونی از میان خواهد رفت.
ایکنا ـ به نظر شما بزرگترین موانع وحدت امت اسلامی در عصر حاضر چیست؟
به نظر من بزرگترین مانع، جنگ روانی و رسانهای یا همان جنگ شناختی است که توسط دشمنان به وجود آمده است. این جنگ باعث میشود که مثلاً من ایرانی از برادر و همسایه افغان یا مصری خود خبر نداشته باشم، از روحیات و اخلاقیات آن مسلمان سعودی یا دیگر همسایگان، بیاطلاع بمانم و در نتیجه، فاصله و بیگانگی ایجاد شود و این دوریها و بیخبریها از یکدیگر طرح استعماری است که اندک اندک نفاق، بدبینی و سوء ظن را بین ما به وجود میآورد. دشمنان با طراحی جنگ روایتها و کار کردن بر روی افکار عمومی، این اختلافات را دامن میزنند تا مانع شکلگیری وحدت در جهان اسلام شوند.
نمونه روشن آن جنایاتی است که صهیونیستها مرتکب میشوند. جنایات در غزه تا حدودی پردهها را کنار زد و مسلمانان کشورهای مختلف دنیا با یکدیگر گفتوگو میکنند و میبینند چه میزان مشترکات دارند و میتوانند به یکدیگر نزدیک شوند. حوادث اخیر نشان داد که بسیاری از مسلمانان فهمیدند به آنها درباره ایران دروغ نیگفتند و با این اتفاقات متوجه شدند که ایرانیان و مذهب آنها و نیتهایشان با مطالبی که به آنها القا میشد، سنخیت و هماهنگی ندارد.
مواردی که اختلافات را به وجود آورده بود همان دست نامرئی استعمار و دشمن است که جنگ روایتها را شکل میدهند و بر روی افکار عمومی کار میکنند تا این اختلافات وجود داشته باشد.
ایکنا ـ جنایت امروز غزه چه میزان نشان میدهد که عدم وحدت دولتهای اسلامی میتواند به جریتر شدن صهیونیستها بینجامد؟
واقعیت این است که صهیونیستها جمعیتی حدوداً کمتر از ۱۰ میلیون نفر را از سراسر دنیا گرد آوردهاند تا بهعنوان یک اقلیت یهودی ـ صهیونیست، در برابر امت بیش از یک میلیاردی مسلمانان عرض اندام کنند. در حالی که اگر این امت وحدت داشت و اهداف خود را به شکل هماهنگ دنبال میکرد، در عرض ۲۴ ساعت میتوانست بساط اسرائیل را جمع کند.
قدرتهای بسیاری در دنیای اسلام وجود دارد اما متأسفانه این قدرتها نه تنها در راستای منافع امت اسلامی به کار گرفته نمیشوند، بلکه گاه کاملاً در خدمت صهیونیستها و آمریکاییها قرار میگیرند. به عنوان نمونه، اگر امکانات و ظرفیتهایی که در کشورهایی مانند ترکیه، مصر، عربستان و اردن وجود دارد با ظرفیتهای ایران همسو میشد، اسرائیل به هیچ وجه توان عرض اندام در منطقه را نداشت.
پس باید گفت رژیم صهیونیستی بیش از آنکه از قدرت خود بهره ببرد، از اختلافافکنی در دنیای اسلام نان میخورد و متأسفانه این واقعیت تلخ امروز جهان اسلام است.
ایکنا ـ از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، عینیتبخشی وحدت و انسجام ملی بود. ایران با تحقق این وحدت و انسجام داخلی، تا چه حد میتواند بهعنوان الگویی برای وحدت جهان اسلام معرفی شود و این وحدت داخلی چه نسبتی با وحدت در جهان اسلام دارد؟
وحدت داخلی کشور ما حقیقتاً مصداق همان تعبیر «اتحاد مقدس» است که رهبر معظم انقلاب فرمودند. این وحدت و اتحاد مقدس که در ایران مشاهده شد، برای بسیاری از ناظران شوکهکننده و فراتر از انتظار و تصور آنها بود. البته بهگمان من این فراتر از توقع رهبر معظم انقلاب نبود، چراکه حضرت آیتالله خامنهای، امت اسلامی و مردم ایران را بهخوبی میشناسند و میدانستند که چنین وحدتی از خود نشان خواهند داد اما بسیاری از دیگران، چه در داخل و چه در خارج، این شناخت و آگاهی را نداشتند و به همین دلیل دچار شگفتی شدند.
این وحدت عمیق، ریشه در باورهای دینی، ملی، تاریخی و تمدنی ملت ایران دارد؛ ریشههایی که بهسادگی گسسته نمیشود. درست است که اختلافات روزمره و مشکلات اقتصادی وجود دارد اما مردم ما وطنفروش و خاکفروش نیستند. همان تمدن دیرینه ایرانی و همان باورهای عمیق اسلامی سبب میشود ملتی که از دل تاریخ برآمده است، در چنین موقعیتهای حساسی چنین واکنشی از خود نشان دهد و جهانیان را به حیرت وادارد.
با این ظرفیت، ایران میتواند به الگویی برای سایر ملتها در جهان اسلام تبدیل شود. البته ممکن است برخی با نگاه حسرت به آن بنگرند و بگویند: کاش ما هم چنین حکومتی داشتیم اما این الگوبودن و امکان الگوگیری، واقعیتی غیرقابل انکار است.
در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، که توسط خونخوارترین رژیمها و یکی از مجهزترین قدرتهای تکنولوژیک بر کشور ما تحمیل شد، شاهد عقلانیت در رفتار مردم بودیم؛ هیچ واکنش هیجانی و احساسی از آنان مشاهده نشد. در حالی که در بسیاری از نقاط دنیا در چنین شرایطی واکنشهای شتابزده و احساسی دیده میشود اما مردم ما با آرامش و عقلانیت برخورد کردند.
نکته مهم دیگر این بود که بسیاری از ایرانیانی که در خارج از کشور حضور داشتند، تمایل یافتند به وطن بازگردند و در این شرایط سخت در کشورشان حضور داشته باشند. در حالی که دیگران تصور میکردند عکس این اتفاق خواهد افتاد و ایرانیها به دنبال فرار از کشورشان خواهند بود اما واکنش ملت ایران کاملاً برعکس و بینظیر بود؛ واکنشی استثنایی که تنها از یک ملت استثنایی برمیآید.
گفتوگو از سمیرا انصاری
انتهای پیام