با فرارسیدن ایام فاطمیه دلهای عاشقان اهل بیت(ع) بار دیگر به یاد مظلومیت و عظمت بانویی میتپد که در تاریخ اسلام، تجسم ایمان، پاکی و حقیقت بود. حضرت فاطمه زهرا(س) دخت گرامی پیامبر اکرم(ص) در عمر کوتاه اما پربرکت خویش، الگویی جاودان از عبودیت، ایثار، عدالتخواهی و دفاع از ولایت را برای همه عصرها و نسلها بر جای گذاشت. فاطمه(س) نه تنها مادر امت اسلامی، که آموزگار معرفت و کرامت انسانی است؛ بانویی که هر جلوه از زندگیاش، درسی از ایمان و بصیرت به همراه دارد.
ایکنا در آستانه ایام جانسوز فاطمیه گفتوگویی با حجتالاسلام احمد زمانی، نویسنده کتاب «فاطمه(س)؛ چشمه جوشان هستی» یکی از پژوهشگران برجسته حوزه معارف فاطمی انجام داده است. نویسندهای که کوشیده است با رویکردی تحلیلی و مستند، ابعاد ناشناختهای از شخصیت حضرت زهرا(س) را بازخوانی کند. در این گفتوگو از الگوی جامع فاطمی در خانواده، جامعه و عرصه دفاع از حق سخن به میان آمده و در ادامه نیز به سیره اقتصادی آن حضرت و نگاه عدالتمحور ایشان در وقف و انفاق پرداخته شده است.
«زینب کبری(س) سکاندار کشتی عاشورا»، «صحیفه سجادیه امام زینالعابدین(ع)»، «حقایق پس از مرگ»، «اندیشه انتظار»، «حقایق پنهان»، «گهرهای حسنی»، «اعجاز بیان» از دیگر کتابهایی هستند که حجتالاسلام احمد زمانی در حوزه اهل بیت(ع) نگاشته و در تمامی این کتب به صورت ویژه به موضوعات مرتبط با مکتب فکری و عملی معصومین(ع) پرداخته است. در ادامه مشروح این گفتوگو را با هم میخوانیم.
الگوی من در بیان و تبیین این موضوع در کتاب، فرمایش امام حسن عسکری(ع) است که فرمودند: «مادر ما فاطمه(س) الگوی ما اهل بیت(ع) است» و این جمله همواره برای همه ما الگو است. نکته بعدی زندگی کوتاه حضرت زهرا(س) است؛ حال چه براساس نقلی که ۱۸ سال ذکر کردهاند و چه نقلهای دیگر که تا ۲۴ و ۲۷ سال نیز آمده است، تأمل کنید، همه نقلها را آورده و بررسی کردهام و تقریباً میتوان گفت حدود ۲۴ سال عمر صدیقه طاهره(س) بوده است. الگو بودن حضرت از این جهت است که در فراز و نشیبهای مختلف زندگی در کودکی، نوجوانی، جوانی، دوران پیش از ازدواج و پس از آن، در زمان نبوت رسول خدا(ص) و حتی پیش از بعثت، خود را نشان داده است. از این جهت است که ما ایشان را الگو میدانیم. برای نمونه، یکی از مباحث نخست کتاب بنده مربوط به دوران کودکی و نوجوانی حضرت است. ایشان هنگامی که همراه امیرالمؤمنین(ع) پس از هجرت رسول خدا(ص) به مدینه منوره آمدند، حدود ۱۲ سال سن داشتند. این سن کمی نیست؛ شما اکنون در خانوادههای خودتان بنگرید، دختران ۱۰ یا ۱۲ ساله بسیاری از مسائل را درک میکنند، سخن میگویند و اظهار نظر دارند.
در کتاب آوردهام که با ورود پیامبر اکرم(ص) به مدینه، بیش از پنج هزار آیه در مکه بر ایشان نازل شده بود، اما متأسفانه بسیاری از نویسندگان از این نکته غافل ماندهاند. یکی از کارهایی که توفیق الهی شامل حال من شد، پرداختن به همین بخش بود، بخشی که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در کتاب، زندگی حضرت را از ولادت تا دوران دفاع ایشان از پدر بزرگوارشان در مسجدالحرام بررسی کردهام. همچنین، در بخشهایی که درباره نزول آیات قرآن در مکه آمده، اشاره کردهام که حضرت فاطمه(س) در بسیاری از موارد در صحنه حضور داشتهاند و حتی در آیاتی چون آیه انذار ایشان نیز از مخاطبان بودهاند. در برخی روایات اهل سنت نیز نقل شده است که پیامبر(ص) در جلساتی مستقیماً با فاطمه(س) سخن میگفتند، در حالی که ایشان فقط شش یا هفت سال داشتند.
تقسیمبندی اموال، توجه به فقرا و تنظیم دقیق امور مالی همه نشان از آن دارد که ایشان اقتصاددانی آگاه و به تمام معنا بودهاند
بنابراین، بخشی که در کتاب به عنوان الگو مطرح شده، ناظر بر این است که تمام دختران و زنان جهان بیاموزند دوران کودکی، فلسفهای وجودی برای انسان دارد که چگونه باید از پدر پیروی کرد و آئینه تمامنمای او بود و چگونه باید به مادر نگاه کرد. مادر حضرت، خدیجه کبری(س) حافظ تورات و انجیل بود. آیا ممکن است دختری که مادری چنین عالم و بزرگ داشته، خدایی ناکرده بیسواد یا بیتوجه به قرآن، تورات، انجیل و مسائل جهان اسلام، مسیحیت و یهودیت باشد؟ از همینرو میگویم حضرت فاطمه(س) الگویی برای جهانیان است. در بخش دیگری از کتاب به بحث اقتصاد پرداخته شده است. در این زمینه، وقتی به دوران همسری حضرت با امیرالمؤمنین(ع) نگاه میکنیم، میبینیم که ایشان متمولترین زن در مدینه بودند. نه فقط فدک بلکه نیمی از مدینه در اختیار حضرت زهرا(س) بود، اما با وجود اینکه پیامبر(ص) آن را به ایشان واگذار کرده بود، فاطمه(س) هیچگاه آن را ملک شخصی خود قرار ندادند و همه را وقف نیازمندان کردند.

در برخی نوشتهها از منابع اهل سنت نقل کردهام که در سال ششم یا هفتم بعثت، هنگامی که پیامبر اکرم(ص) در مسجدالحرام حضور داشتند، سوره «کوثر» نازل شد. آتق بن قیس البلادی، نویسنده بزرگ عرب، که من حدود ۲۰ سال پیش او را زیارت کردم، در کتاب 10 جلدی خود معجم معالم الحجاز مینویسد که مسجدی که سوره کوثر در آن نازل شد، همان مسجد کوثر بود. از اینرو عرض میکنم هنگامی که ما حضرت زهرا(س) را به عنوان الگوی زنان جهان معرفی میکنیم، این سخن تنها یک شعار نیست. ایشان در اوج توانگری برای خود مصرف نمیکرد و همه را در راه خدا میبخشید. نویسنده عربی که کتاب فاطمةالزهرا را نوشته، کتابی که مقام معظم رهبری نیز در چند سخنرانی از آن یاد کردهاند در اواخر عمر خود به ایران آمد و خدمت مقام معظم رهبری رسید. ایشان از نویسنده خواستند درباره حضرت زینب(س) نیز بنویسد. آن نویسنده که حدود ۹۰ سال داشت، پذیرفت اما با وجود بیماری موفق به این کار نشد و بنده در ادامه کتاب سکاندار کشتی عاشورا را نگاشتم.
وقتی میگوییم حضرت زهرا(س) الگوی زنان جهان است، باید به همه ابعاد زندگی ایشان توجه کنیم. در بحث اقتصاد نیز پس از رحلت پیامبر(ص)؛ در حالی که همسران پیامبر(ص) همچنان در قید حیات بودند، حضرت زهرا(س) عهدهدار امور آنان بود. تقسیمبندی اموال، توجه به فقرا و تنظیم دقیق امور مالی همه نشان از آن دارد که ایشان اقتصاددانی آگاه و به تمام معنا بودهاند. این مطالب نه تنها نقل شفاهی، بلکه مکتوب و مستند است، چنانکه سلمان و ابوذر و دیگر یاران رسول خدا(ص) آن را روایت کردهاند.
در این زمینه ابتدا معیارها را تعریف کردیم؛ اینگونه بیان شد که حضرت فاطمه(س) در شرایطی زندگی میکرد که فقر در مدینه آشکار و فراگیر بود، اما از سوی دیگر، امیرالمؤمنین(ع) بزرگترین برنامهریزیها را برای ساماندهی اقتصاد مدینه انجام داده بودند. آنچه به حضرت زهرا(س) داده شد و شیوه بهرهگیری ایشان از آن میتواند امروز نیز برای ما الگو باشد. برای نمونه، حضرت فاطمه(س) پنج فرزند داشتند یعنی امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، حضرت زینب(س)، حضرت امکلثوم(س) و محسن(ع) که سقط شد فرزندان ایشان بودند. اما ایشان نه تنها این فرزندان را به زیباترین وجه تربیت کردند، بلکه حتی افرادی چون «فضه خادمه» را نیز تربیت کردند. فضه بانویی از خاندان سلطنتی روم بود که در اسارت به مدینه آمد و به خانه امیرالمؤمنین(ع) راه یافت. او زنی عالم بود و زمانی که در خانه حضرت فاطمه(س) قرار گرفت، چنان متحول شد که پس از چهار سال خدمت هنگامی که حضرت زهرا(س) از دنیا رفتند، گفت: «من در مدینهای که فاطمه در آن نباشد، دیگر زندگی نمیکنم».
دفاع حضرت فاطمه(س) نه صرفاً از یک ملک و زمین، بلکه از حقیقت ولایت، عدالت و اصالت دین بود. ایشان با تمام وجود از «حق» دفاع کردند، حقی که نهتنها مربوط به خاندان نبوت، بلکه متعلق به همه انسانهای آزاده است
حضرت فاطمه(س) در عین توانگری، اهل تجمل نبودند. از همان روزهای آغازین، پیامبر اکرم(ص) بخشی از اموال را در اختیار ایشان قرار داده بودند، اما حضرت هرگز آن را برای رفاه شخصی به کار نبردند و این قناعت درسی برای جامعه امروز ماست. امروز در بسیاری از خانوادهها هر یک از اعضا صاحب خودرو و امکانات متعدد هستند، گاهی یک ماه میگذرد و از آن استفاده نمیشود. در چنین شرایطی، آیا بهتر نیست به الگوی حضرت زهرا(س) بنگریم که هرگز اموال را برای رفاه فردی ذخیره نکردند، بلکه در مسیر خدمت و نیاز عمومی بهکار گرفت. در سفری که به جنوب کشور داشتم، مطلع شدم که منطقهای به نام «اُم عیال» در عربستان وجود دارد که حدود ۴۰ هکتار وسعت دارد و حضرت زهرا(س) آن را برای فقرا و نیازمندان ساماندهی کرده بودند. این بخش از زندگی حضرت نشان میدهد که ایشان چگونه با دقت، نظامی عادلانه برای توزیع منابع ایجاد کرده بودند.
نکته جالب دیگر آن است که همان نویسنده بزرگ عرب که پیشتر به دیدار مقام معظم رهبری رسیده بود، در آثارش اشاره میکند که در سال نهم هجرت وقتی به زندگی حضرت زهرا(س) نگاه میکنیم، پس از هفت یا هشت سال از ازدواجشان، کوچکترین تغییری در وضع زندگی ایشان رخ نداده است و همان جهیزیه سادهای که پیامبر اکرم(ص) برایشان فراهم کرده بودند، همچنان برقرار بود. این ثبات در سبک زندگی، خود الگویی بزرگ است. زن و مرد امروز اگر بخواهند، میتوانند به سادگی از این روش پیروی کنند. انسان گاه در تنگدستی است و گاه در توانگری، اما مهم آن است که در هر حال، دچار اسراف، تفاخر و زیادهروی نشود. بهراستی امروز در کشور ما افراد متمول بسیاری وجود دارند که اگر بخواهند، میتوانند با دستگیری از فقرا و کنترل بازار، مشکلاتی مانند گرانی گوشت و مرغ را بهسادگی برطرف کنند. اما تا زمانی که به سراغ الگوی حقیقی یعنی زهرای مرضیه(س) نروند، این اتفاق رخ نخواهد داد. حضرت زهرا(س) در همه ابعاد بهویژه در مسائل اقتصادی بالاترین الگو برای زنان و مردان امروز است.
بنیاد خانواده نخستین و مهمترین بستر رشد انسان است. اگر خانهای سرشار از آرامش باشد، این آرامش بهطور طبیعی به جامعه نیز سرایت میکند. در مقابل، هر عاملی که از بیرون بخواهد این آرامش را بر هم زند، در حقیقت بنیان جامعه را هدف گرفته است. در چنین شرایطی، نخستین فردی که در برابر این ناآرامیها موضع میگیرد، مادر خانواده است؛ چراکه مادر بهمنزله «وزیر داخلی خانه» است. اگر پدر را رئیسجمهور خانواده بدانیم، مادر همان کسی است که پیام آرامش را به فرزندان منتقل میکند، مراقب است تا دستان ناپاک به محیط خانواده راه نیابند و اساس تربیت را پاس میدارد. حضرت زهرا(س) نیز چنین بودند. ایشان وقتی مشاهده کردند که در خانهشان پاکترین انسانها زندگی میکنند، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، حضرت زینب(س)، حضرت امکلثوم(س) و امیرالمؤمنین(ع) و در عین حال، مورد هجمه و تهمت قرار گرفتهاند، در برابر این بیعدالتی ایستادند. مخالفان میخواستند آبروی امیرالمؤمنین(ع) را ببرند و حق مسلم ایشان را در ماجرای فدک انکار کنند. در چنین موقعیتی، حضرت فاطمه(س) با تمام وجود به میدان دفاع از حق آمدند. چنان که در «خطبه فدکیه» نقل شده است، حضرت چادر خود را بر سر کردند و با حفظ کامل حجاب (پوشش مقنعه و جلباب) به مسجد رفتند. ایشان در برابر مهاجران و انصار از حق خود، همسر و فرزندانشان دفاع کردند.
این دفاع نمونهای کامل از ایستادگی آگاهانه، شجاعت و تعهد دینی بود. اما همانگونه که میدانیم، فشارها و ظلمها موجب شد که حضرت زهرا(س) خانهنشین شوند. خطبه آخر ایشان که در بستر بیماری ایراد شد، نشانگر اوج مظلومیت و در عین حال، استواری ایشان است. در آن خطبه آمده است که وقتی جمعی از زنان مدینه برای احوالپرسی آمدند و گفتند که حال شما چطور است؟ حضرت پاسخ دادند که شب را در حالی گذراندم که همه سختیهای عالم بر سینهام سنگینی میکرد، زیرا دروغگویان جایگاه خود را بر کرسی قدرت نشاندهاند و حق را از مسیر خود منحرف کردهاند. این سخنان بیانگر آن است که دفاع حضرت فاطمه(س) نه صرفاً از یک ملک و زمین، بلکه از حقیقت ولایت، عدالت و اصالت دین بود. ایشان با تمام وجود از «حق» دفاع کردند، حقی که نهتنها مربوط به خاندان نبوت، بلکه متعلق به همه انسانهای آزاده است.
اصطلاح «اصحاب سرّ» به گروهی از یاران خاص حضرت فاطمه زهرا(س) اطلاق میشود که در دوران حساس پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، نقش ویژهای در صیانت از مسیر اصیل اسلام و حفظ اسرار اهل بیت(ع) ایفا کردند
مظلومیت حضرت فاطمه(س) بسیار عمیق است. پیامبر اکرم(ص) چهار دختر داشتند(به گفته اهل سنت) اما طبق بررسیهای بنده تنها دو نفر از ایشان یعنی فاطمه(س) و زینب(س) دختران حقیقی پیامبر(ص) بودهاند و دو نفر دیگر، رقیه و امکلثوم، ربیبههایی بودند که در خانه پیامبر(ص) پرورش یافتند. نکته جالب این است که محل دفن همه آن دختران مشخص است، اما وقتی به حضرت فاطمه(س) میرسیم، جایگاه قبر ایشان همچنان نامعلوم است. این سرگردانی خود نشانهای از انحرافی است که پس از رحلت پیامبر(ص) در مسیر حکومت علوی ایجاد شد و باید از سوی جهان اسلام بازخوانی و اصلاح شود. خوشبختانه امروز در سایه انقلاب اسلامی و آگاهیبخشیهای عالمان شیعه و اهل سنت، این موضوع بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است. بنده خود شاهد بودم که در حرم امام رضا(ع) بزرگان اهل سنت با زیارتنامهای در دست در برابر مضجع شریف ایشان میایستادند و به حضرت زهرا(س) و امام رضا(ع) سلام میدادند. این صحنه برای من بسیار الهامبخش بود، چراکه این ارادت و احترام، چیزی نیست جز ثمره خون شهدا و هدایتهای حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی که موجب احیای جایگاه حقیقی حضرت زهرا(س) در جهان اسلام شده است.
اصطلاح «اصحاب سرّ» به گروهی از یاران خاص حضرت فاطمه زهرا(س) اطلاق میشود که در دوران حساس پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، نقش ویژهای در صیانت از مسیر اصیل اسلام و حفظ اسرار اهل بیت(ع) ایفا کردند. این افراد کسانی بودند که ارتباط مستقیم با حضرت فاطمه(س) داشتند و در بسیاری از تصمیمها و رخدادهای مهم، از جمله در مراسم تشییع پیکر ایشان به دعوت مستقیم آن حضرت و با همراهی امیرالمؤمنین(ع) حضور یافتند. در تحقیقات خود حدود 13 تا 14 نفر از این چهرهها را شناسایی و معرفی کردهام. آنان گاه تا 20 یا 25 سال در دوران خلافت خلفا از ابوبکر تا عثمان در دستگاه حکومت حضور ظاهری داشتند، اما در حقیقت مأموریت باطنیشان پاسداری از منویات پیامبر(ص)، حضرت فاطمه(س) و امیرالمؤمنین(ع) بود. این افراد همان مهرههای مؤمنی بودند که در دل جامعه، اندیشه ناب اهل بیت(ع) را حفظ و منتقل کردند.

برای نمونه میتوان به عباس بن عبدالمطلب، عموی حضرت زهرا(س) و عبدالله بن عباس اشاره کرد. عبدالله بن عباس در هنگام رحلت حضرت زهرا(س) نوجوانی 15 ساله بود و بهصورت خاص از سوی حضرت برای شرکت در تشییع شبانه دعوت شد، در حالی که پدرش عباس دعوت نشد. این انتخاب دقیق نشانه اعتماد ویژه حضرت فاطمه(س) به شخصیت و ایمان عبدالله بنعباس بود. عبدالله بن عباس بعدها در دوران حکومت امیرالمؤمنین(ع) از نزدیکترین و وفادارترین یاران ایشان به شمار رفت و پس از آن در دوران امام حسن مجتبی(ع) نیز نقشی برجسته در حمایت از ولایت ایفا کرد. او از جمله چهرههایی بود که در مسیر دفاع از حق از هیچ فداکاری دریغ نکرد و تا پایان عمر بر عهد خود با اهل بیت(ع) استوار ماند. در سفری که سال گذشته به عنوان عضو بعثه مقام معظم رهبری به مکه مکرمه داشتم، توفیق یافتم به طائف بروم و در کنار مزار عبدالله بن عباس حاضر شوم. او از جوانترین و در عین حال اثرگذارترین یاران حضرت زهرا(س) بود که در مراسم تشییع پیکر آن حضرت شرکت داشت و همواره از اسرار و حقانیت اهل بیت(ع) دفاع میکرد.
در بخش پایانی کتاب بخشی را به عنوان «مرامنامه فاطمی» تنظیم کردهام که میتوان گفت عصاره و جمعبندی نهایی مباحث کتاب است. این مرامنامه بر پایه حدود چهل حدیث استوار است که همگی از سیره، رفتار و گفتار حضرت فاطمه زهرا(س) استخراج شدهاند. در واقع تلاش کردم که از میان حجم گستردهای از روایات معتبر، احادیثی را انتخاب کنم که ابعاد مختلف شخصیت و حیات حضرت زهرا(س) را در قالبی منسجم و نظاممند به نمایش بگذارد. این احادیث موضوعات گوناگونی را دربرمیگیرند، از شیوه رفتار و تعامل حضرت با خانواده، همسر و فرزندان گرفته تا نوع رفتار ایشان با پیامبر اکرم(ص)، نحوه برخورد در مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و همچنین نگاه عمیق و الهی حضرت به مفاهیم کلانی همچون قیامت، امامت و عدالت اجتماعی. هر یک از این احادیث در واقع نمایانگر بخشی از مرام و مکتب فاطمی است که میتواند برای زنان و مردان امروز به عنوان یک سند اخلاقی و فکری مورد استفاده قرار گیرد.
«مرامنامه فاطمی» میتواند بهنوعی نقشه راهی برای جامعه امروز باشد؛ جامعهای که در آن بازگشت به ارزشهای اصیل انسانی و الهی بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد
در این مرامنامه احادیثی درباره نحوه رفتار حضرت زهرا(س) با اطرافیان وجود دارد که نشان میدهد ایشان در نهایت تواضع، مهربانی و صداقت با دیگران رفتار میکردند. همچنین، احادیثی درباره سبک زندگی و سادهزیستی آن حضرت آمده است که بیانگر زهد، قناعت و دوری از تجملگرایی است، امری که امروزه میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات فرهنگی و اجتماعی ما باشد. از سوی دیگر، بخش مهمی از این روایات به مسائل فکری و اعتقادی مربوط میشود، یعنی همان بخشهایی که حضرت زهرا(س) در قالب سخنان خود، به تبیین جایگاه امامت، ولایت، عدالت و آینده امت اسلامی پرداختهاند. در این میان، نکتهای که بسیار اهمیت دارد این است که این احادیث صرفاً برای مطالعه یا تبرک نیستند، بلکه هر یک از آنها دربردارنده پیامی عملی برای زندگی امروز ماست. به عبارت دیگر، اگر کسی از آغاز تا پایان این چهل حدیث را با دقت و تأمل بخواند، در واقع با تمام زندگی فکری، روحی و رفتاری حضرت زهرا(س) آشنا میشود.
این مجموعه، تصویری کامل از حضرت بهعنوان الگویی برای یک انسان مؤمن، آگاه، مقاوم و در عین حال مهربان و خانوادهمدار ارائه میدهد. به همین دلیل من نام آن را «مرامنامه فاطمی» گذاشتم؛ چراکه این احادیث در کنار هم مکتبی از مرام، منش و رفتار را شکل میدهند که نهتنها برای زنان مسلمان، بلکه برای تمام انسانهایی که در پی شناخت حقیقت و عدالت هستند، قابل پیروی است. این مرامنامه میتواند بهنوعی نقشه راهی برای جامعه امروز باشد؛ جامعهای که در آن بازگشت به ارزشهای اصیل انسانی و الهی بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد.
در نهایت، میتوان گفت که مرامنامه فاطمی در این کتاب، تلاشی است برای نشان دادن این حقیقت که زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) محدود به زمان و مکان خاصی نیست. او در تمام جنبههای حیات انسانی، چه در خانواده، چه در اجتماع و چه در عرصه دفاع از حق، الگویی زنده و الهامبخش است. بنابراین، این چهل حدیث در حقیقت خلاصهای از یک حیات قدسی و جامع هستند؛ حیاتی که میتواند مسیر تعالی اخلاقی، ایمانی و اجتماعی ما را روشنتر کند.
بیتردید چنین است. بیشترین موقوفات شهر مدینه متعلق به حضرت فاطمه زهرا(س) بوده است. اگر کسی به مدینه منوره سفر کرده باشد، میداند که از آغاز «باب الاوالی» تا انتهای همان منطقه که امروزه بخش مهمی از مناطق محل سکونت شیعیان است، همه به نام «موقوفات صدیقه طاهره» شناخته میشود. این محدوده وسیع در حقیقت یکی از روشنترین نشانههای نگاه عدالتمحور و مردمی حضرت زهرا(س) در زمینه اقتصاد و مدیریت داراییهاست. در منابع تاریخی آمده است که این موقوفات نه بهعنوان املاک شخصی، بلکه با نیت خالص و برای استفاده نیازمندان و طبقات محروم جامعه ساماندهی شده بود. حضرت فاطمه(س) به معنای واقعی کلمه، توزیع عادلانه ثروت را میان مردم و بهویژه فقرا و بیپناهان محقق کردند. ایشان نگاه اقتصادی را محدود به مالکیت شخصی نمیدانستند، بلکه آن را ابزاری برای تحقق عدالت اجتماعی، گسترش روح تعاون و رفع فقر در جامعه میدیدند.
تمامی داراییهای حضرت زهرا(س) در واقع بخشی از همان موقوفات و املاکی بود که در اختیار حضرت قرار داشت و همه آنها را به نفع فقرا و نیازمندان وقف کرده بودند. از جمله موقوفات معروف ایشان، منطقهای است به نام «امالعیال» که از هفت ناحیه بسیار سرسبز تشکیل میشد و حضرت فاطمه زهرا(س) همه آنها را برای استفاده محرومان و مستمندان وقف کردند. این اقدام، در حقیقت نمونهای درخشان از یک نظام اقتصادی عدالتمحور است؛ نظامی که نه بر انباشت ثروت بلکه بر توزیع عادلانه آن میان مردم استوار بود. حضرت زهرا(س) در نگاه اقتصادی خود، همواره بر این باور بودند که ثروت اگر در مسیر الهی و خدمت به بندگان خدا به کار گرفته شود، ارزش حقیقی پیدا میکند.
بنابراین، میتوان گفت سیره اقتصادی حضرت زهرا(س) تنها یک رفتار فردی یا احسان شخصی نبود، بلکه الگویی برای «مدیریت عدالتمحور» در جامعه اسلامی است. در این الگو وقف و انفاق نه صرفاً عملی نیکوکارانه، بلکه ابزاری برای برقراری توازن اقتصادی، تحکیم همبستگی اجتماعی و کاهش فاصله طبقاتی به شمار میرود.
انتهای پیام