
در دنیای پرشتاب و پیچیده امروز، خانواده به عنوان کانون آرامش و پایگاه اصلی تربیت، با چالشها و فرصتهای بیشماری روبرو است. نقش خانواده در شکلدهی به شخصیت، تأمین سلامت روان و ایجاد یک جامعه پویا بر کسی پوشیده نیست. اما چگونه میتوان این نهاد مقدس را در برابر طوفانهای فکری و فرهنگی این عصر، استحکام بخشید و بر غنای آن افزود؟
مؤسسه خانواده اسلامی و تربیت معنوی «خاتم» در همکاری با خبرگزاری ایکنا با باور به اینکه خانواده اسلامی، سنگ بنای تمدن نوین اسلامی است، مجموعهای ارزشمند از درس گفتارهای تخصصی را با عنوان «خانواده؛ محور زندگی و آگاهی» تولید کرده است.
در این سلسله گفتارهای آموزشی، اساتید و صاحبنظران برجسته به بررسی ژرفترین مباحث در حوزههای سلامت روان، تربیت نوجوان، تحکیم بنیان خانواده و سواد رسانهای و ... خواهند پرداخت. با ما در این سفر معرفتی همراه شوید تا بیاموزیم چگونه میتوان خانواده را به کانونی امن، پرنشاط و پایدار برای پرورش نسل فردا تبدیل کرد.
یکی از آسیبهای مهم فضای مجازی، مقایسه کردن نوجوان با افرادی است که در صفحات مختلف اینستاگرام یا دیگر شبکههای اجتماعی میبیند و این مقایسه حال او را بهشدت بد و مضطرب میکند. اما سؤال اینجاست که من والد باید چهکار کنم؟
اولین کاری که باید انجام دهم این است که در یک فضای مناسب با نوجوان گفتوگو کنم و اگر خود او نسبت به نقاط مثبتش آگاهی ندارد، آن نقاط مثبت را برایش بنویسم. به او بگویم که «عزیز دلم، ببین، تو هم این 10 تا هنر را داری، تو هم این 10 نقطهی مثبت را داری».
اگر این گفتوگو با آرامش و محبت انجام شود و والدین نقاط مثبت را برای فرزندشان یادآوری کنند، مطمئن باشید اثر آن مقایسهها بهمراتب کمتر خواهد شد. در واقع، همین نکته است که علت تأکید فراوان قرآن کریم بر شکرگزاری را توضیح میدهد و امروز نیز در مباحث کوچینگ و روانشناسی مثبتگرا بهشدت بر آن تأکید میشود.
ذهن انسان ذاتاً منفیگراست. ذهن ما بهواسطه تجربههای تلخ گذشته، تمایل دارد همیشه منفیترین حالت ممکن را در نظر گیرد و با تحلیل مداوم آن، حال روحی ما را بد کند. اما تنها راه مقابله با این ذهن منفیگرا، شکرگزاری و توجه آگاهانه به نکات مثبت زندگی است. باید بگوییم: «خدایا شکرت برای پدر مهربانی که دارم». «خدایا شکرت که بدن سالمی دارم و میتوانم به مدرسه بروم و درس بخوانم». این یعنی تمرکز بر نقاط مثبت.
در این زمینه، دو کتاب بسیار مفید پیشنهاد میشود. الف) کتاب «معجزه تشویق» نوشته استفانی مارستون، کتابی فوقالعاده که مخصوصاً به مادرانی که نسبت به نوجوان خود مضطرب هستند توصیه میشود. ب) کتاب «تربیت بدون فریاد» اثری که به والدین میآموزد چگونه بدون فریاد و بدون اضطراب، با نوجوان خود تعامل مؤثر و آرام داشته باشند.
خانم استفانی در کتاب خود به یک تکنیک کاربردی اشاره میکند و میگوید که «من هر روز صبح جلوی آئینه میایستم و از نقاط مثبت زندگیام تعریف میکنم، میگویم خدایا شکرت که من یک روانشناسم، خدایا شکرت که بدن سالمی دارم، خدایا شکرت که در یک فضای امن زندگی میکنم». او مینویسد: «در ابتدا نوجوانم کنارم میآمد و مرا مسخره میکرد، میگفت این چه کاری است؟ این چه رفتاری است؟» و همین واکنش را احتمالاً شما هم در برخورد با نوجوانتان تجربه خواهید کرد.
اما نکته اینجاست که استمرار در این کار میتواند ذهن منفیگرای نوجوان شما را به سمت توجه به نقاط مثبت سوق دهد. یعنی به او کمک کند بفهمد که با وجود همهی اشکالات، او هم مانند همه انسانها نقاط مثبت فراوانی دارد. خانم استفانی در ادامه کتابش به راهکاری اشاره میکند که در این موضوع بسیار مؤثر است. او میگوید: «همیشه نکات مثبت خودم را مینوشتم، سپس، آنها را روی برچسبهایی مینوشتم و در نقاط مختلف خانه میچسباندم. هر زمان که ذهنم میخواست با مقایسهگری حالم را بد کند، با نگاه کردن به یکی از این نکات مثبت، حالم بهتر میشد».
این روش ساده میتواند برای نوجوانان نیز بسیار مؤثر باشد. حتما از این شیوه استفاده کنید؛ چراکه همین یک راهکار میتواند ذهن منفیگرای ما بهویژه ذهن نوجوان پرآشوب و حساس را به سمت حال بهتر و نگاه مثبتتر به خود و زندگی هدایت کند.
با فضای مجازی مخالفت نکنیم
مخالفت با فضای مجازی یعنی نادیده گرفتن دنیای نوجوان. خواهش من از پدر و مادرها این است که با فضای مجازی مخالفت نکنید. مخالفت با فضای مجازی، یعنی دنیای نوجوانتان را درک نمیکنید. نوجوانان در جلسات مشاوره و اتاقهای درمان با صدای بلند میگویند: «پدر و مادر من، من را درک نمیکنند».
پس چه باید کرد؟ باید فضای مجازی را یک فرصت بینظیر برای رشد و شکوفایی نوجوانان بدانیم. راهکار چیست؟ باید کاری کنیم که نوجوان هدفمند وارد فضای مجازی شود، یعنی نوجوان باید با هدف مشخص و سازگار با شخصیت خود در این فضا فعالیت کند؛ اما تعیین این هدف باید با مشورت مشاور متخصص انجام شود. هدف باید با ویژگیهای شخصیتی نوجوان هماهنگ باشد، نه تحمیلشده از سوی والدین. یکی از اشتباهات رایج پدر و مادرها این است که خودشان برای نوجوان هدف انتخاب میکنند.
بعد از مدتی میبینند که آن هدف با روحیه و علاقه فرزندشان همخوانی ندارد و در نتیجه حال او را بد میکند. پیشنهاد من این است که حتماً با مشاوری مطمئن مشورت کنید تا بتوانید هدف مناسبی و کوتاهمدت برای نوجوان خود انتخاب کنید.
باید کاری کنیم که نوجوان هدفمند وارد فضای مجازی شود، یعنی نوجوان باید با هدف مشخص و سازگار با شخصیت خود در این فضا فعالیت کند؛ اما تعیین این هدف باید با مشورت مشاور متخصص انجام شود
اهداف بلندمدت مانند «انشاءالله دکتر بشی» یا «مهندس بشی» برای نوجوان هیچ انگیزهای ایجاد نمیکند. در مقابل، هدف کوتاهمدت میتواند تأثیرگذار باشد؛ چون به او حس موفقیت میدهد. فرض کنید نوجوان پس از یک یا دو هفته تلاش به یک محصول کوچک اما ملموس میرسد. همین موفقیت کوچک باعث افزایش اعتمادبهنفس او میشود. وقتی اعتمادبهنفس بالا برود، نوجوان هدفمند وارد فضای مجازی میشود، بهدنبال یادگیری مهارتها میگردد و تلاش میکند دستاوردش را به نمایش بگذارد.
نکته آخر و اما بسیار مهم اینکه به نوجوانتان بازخورد بدهید. از خود بپرسید چرا نوجوان تا این اندازه به فضای مجازی و گرفتن لایک از دیگران علاقه دارد؟ پاسخ روشن است، چون او تشنگی بازخورد مثبت دارد. دوست دارد بشنود که «تو فوقالعادهای» و دوست دارد کسی بگوید «چقدر خوب این کار را انجام دادی». وقتی این بازخوردها را از پدر و مادرش نگیرد، طبیعی است که در فضای مجازی بهدنبال آن میگردد و از خانواده فاصله میگیرد.
بنابراین، اگر میخواهیم نوجوانمان از آسیبهای فضای مجازی دور بماند، باید از بازخورد دادن، تشویق کردن و تأیید موفقیتهای کوچک او غافل نشویم. حتی اگر در ابتدای مسیر نوجوان در رسیدن به هدفش با مشکلاتی روبهرو شود، خواهش میکنم به او فرصت دهید. میتوانید از اطرافیان کمک بگیرید. مثلاً با یکی از اقوام یا دوستان خانواده هماهنگ کنید تا به نوجوان پیشنهاد کار کوچکی بدهد.
برای نمونه به او بگوید: «اگر این ویرایش ویدیو را انجام بدهی، من به تو ۵۰۰ هزار تومان میدهم». وقتی نوجوان آن کار را انجام میدهد و خروجی مشخصی میبیند، احساس میکند محصولی تولید کرده، بازخورد گرفته و دیده شده است. این تجربه حالش را خوب میکند، انگیزه میدهد و باعث میشود هدفمند و سالم در فضای مجازی حضور پیدا کند.
تقویت عزت نفس نوجوانان
یک راهکار فوقالعاده و نجاتبخش برای تربیت و رشد نوجوان وجود دارد؛ راهکاری که اهل بیت(ع) از آن استفاده میکردند و بهتنهایی میتواند نجاتبخش نوجوان شما باشد، افزایش عزتنفس است.
چرا نوجوان دچار آسیب میشود؟ چرا نوجوان من درگیر آسیب میشود؟ چرا سراغ فضای مجازی و محتوای نامناسب میرود؟ چرا ناامید است و احساس پوچی میکند؟ ریشه همه اینها در یک نکته نهفته است، فقدان عزتنفس در نوجوان.
وقتی نوجوان خود را بیارزش بداند، برای تأیید، توجه و دیده شدن به سراغ مسیرهای نادرست میرود. اما اگر عزتنفس در او تقویت شود، بسیاری از آسیبها خودبهخود از میان میرود. اولین قدم برای تقویت عزتنفس نوجوان رفتاری است که خود اهل بیت(ع) انجام میدادند. آنان به احترام فرزندشان برمیخاستند. معمولاً انتظار داریم نوجوان وقتی پدر یا مادر وارد خانه میشود، بلند شود و احترام بگذارد، اما مدل اهلبیت(ع) چنین نبود. در روایت آمده است که وقتی کودکی دو ساله وارد محضر پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) شد، هر دو بزرگوار برخاستند، بهسوی او رفتند، او را در آغوش گرفتند، بالا آوردند و کنار خود نشاندند.
اگر میخواهیم نوجوانمان از آسیبهای فضای مجازی دور بماند، باید از بازخورد دادن، تشویق کردن و تأیید موفقیتهای کوچک او غافل نشویم. حتی اگر در ابتدای مسیر نوجوان در رسیدن به هدفش با مشکلاتی روبهرو شود، به او فرصت دهید
حال ببینید این رفتار با یک کودک دو ساله چگونه است؛ اگر ما همین رفتار را با نوجوان خود داشته باشیم، اگر به احترامش برخیزیم و حضورش را با لبخند و محبت گرامی بداریم، مطمئن باشید احساس کرامت و ارزشمندی در وجودش شکل میگیرد. نوجوانی که احساس کند محترم و باارزش است، هیچ نیازی به پناه بردن به محتوای آسیبزا یا روابط ناسالم نخواهد داشت.
اهل بیت(ع) فرزندان خود را با کلمه «آقا» صدا میکردند. همین خطاب محبتآمیز به کودک و نوجوان حس شخصیت و عزت میدهد. اگر ما نیز در خانه با پسر یا دختر خود چنین کنیم و این ادب در میان اعضای خانواده رواج یابد، رفتار ما به سیره اهل بیت(ع) نزدیک میشود.
در روایات آمده است که وقتی دختران وارد مجلس اهل بیت(ع) میشدند، همه حاضران برمیخاستند، به استقبالشان میرفتند و آنان را در بالاترین جای مجلس مینشاندند. تأکید اهل بیت(ع) بر اکرام و احترام به دختران بهویژه به این دلیل بود که آنان آسیبپذیری بیشتری دارند و نیازمند دریافت احساس ارزشمندی از محیط خانوادهاند.
حتماً از تکنیک ارزشگذاری در خانه استفاده کنید. اگر عزتنفس نوجوان تقویت شود، خیالتان راحت باشد که درگیر بسیاری از آسیبها نخواهد شد، زیرا آسیبها در تضاد با احساس ارزشمندی هستند. کسی که برای خود احترام قائل است، به سمت رفتارهای آسیبزا نمیرود. نکته قابلتوجه این است که با وجود ارزشگذاری، اهلبیت(ع) نظارت سختگیرانهی بیرونی نداشتند، زیرا وقتی فرزند احساس کرامت میکرد، خودش رفتار درست را انتخاب میکرد.
در روایات آمده است که وقتی حضرت زهرا(س) وارد مسجد میشد، پیامبر(ص) در حال خطبه و سخنرانی برای مردم بودند. اما همینکه نگاهشان به دخترشان میافتاد، از منبر پایین میآمدند، به استقبال حضرت زهرا(س) میرفتند، او را بالا میبردند و در جایگاه ویژهای مینشاندند، سپس، با احترام میفرمودند: «دخترم، اجازه میدهی منبر را ادامه دهم؟» این یعنی اوج ارزشگذاری و احترام به فرزند. چنین رفتارهایی روح نوجوان را سرشار از عزت میکند.
فقط یک بار این رفتار را امتحان کنید. یک بار به احترام نوجوانتان از جا برخیزید، یک بار او را با محبت و احترام صدا بزنید. خواهید دید که حال نوجوانتان دگرگون میشود. او به دوستانش خواهد گفت که مادرم با من چنین رفتاری کرد، پدرم اینگونه به من احترام گذاشت و همین تجربه کوتاه باعث میشود بگوید که من دیگر نمیخواهم وارد آن فضاهای نادرست شوم. همین یک رفتار ساده اما عمیق میتواند نوجوان شما را از بسیاری از آسیبهای بیرونی و درونی نجات دهد.
اجازه اشتباه به نوجوان
اجازه دهید که نوجوانتان اشتباه کند، درست شنیدید. باید اجازه بدهید او اشتباه کند و پیامد اشتباهش را ببیند. متأسفانه ما والدین آنقدر جلوی نوجوان خود را برای انجام حتی کوچکترین اشتباهات میگیریم که دیگر هیچ تجربهای برایش باقی نمیماند؛ در حالی که همین تجربههای کوچک و کنترلشده میتوانند برای او بسیار ارزشمندتر از هزاران نصیحت و تذکر مستقیم باشند.
یک راهکار فوقالعاده و نجاتبخش برای تربیت و رشد نوجوان وجود دارد؛ راهکاری که اهل بیت(ع) از آن استفاده میکردند و بهتنهایی میتواند نجاتبخش نوجوان شما باشد، افزایش عزتنفس است
مطمئن باشید وقتی نوجوان خودش پیامد اشتباه را میبیند و احساسش میکند، این تجربه در ذهن و قلب او ثبت میشود و تا پایان عمر او را از تکرار آن رفتار بازمیدارد. پس اجازه اشتباه دهید و بگذارید پیامدها خودشان فریاد بزنند.
اگر ما این فرصت را به نوجوان خود بدهیم، مطمئن باشید وارد آسیبهای جدیتر و بحرانهای بزرگتر نخواهد شد، زیرا در همان گامهای نخست یاد میگیرد که رفتار نادرست چه نتیجهای دارد. اگر در خانه خطایی مرتکب شد یا کار نادرستی انجام داد، بهجای جلوگیری یا سرزنش فوری، اجازه دهید آن اشتباه را انجام دهد و پیامدش را ببیند. وقتی نتیجه را مشاهده کند، دیگر به سمت آسیبهای عمیقتر نخواهد رفت. به این ترتیب، او میآموزد چه راهی درست است و چه راهی غلط.
البته این سخن به آن معنا نیست که اجازه دهیم نوجوان همه آسیبهای فضای مجازی را تجربه کند و درگیر پیامدهای سنگین شود تا بعد پشیمان شود. خیر! مقصود این است که در همان مراحل اولیه اشتباه، وقتی نشانههای پیامد آشکار میشود و حال نوجوان کمی بد میشود، در همان لحظه با او گفتوگو کنیم، به او تلنگر بزنیم و کمک کنیم که مسیر را اصلاح کند. همینکه خودش اندکی از تلخی اشتباه را بچشد، آمادگی گفتوگو و تغییر در او بهوجود میآید.
اما اگر کار به مرحله بحران رسید، اگر دختر یا پسر شما درگیر اشتباهی شد و حالش واقعاً بد شد، در آن لحظه وقت سرزنش یا موعظه نیست. در آن زمان، شما باید او را در آغوش بگیرید، با مهربانی و پذیرش در کنارش باشید تا بتواند با احساس امنیت و آرامش از اشتباه خود عبور کند. اگر در چنین موقعیتی بهجای پذیرش او را قضاوت یا طرد کنید، مطمئن باشید نوجوان بیش از پیش به سمت آسیبهای جدیتر کشیده خواهد شد.
بنابراین، اجازه دهید نوجوانتان اشتباه کند. اجازه دهید پیامدها به او نشان دهند چه مسیری درست است و چه مسیری غلط. در اشتباهات کوچک، با صبر و گفتوگو همراهش باشید و در اشتباهات بزرگ، با آغوشی باز و پذیرش کامل کنارش بمانید. با همین رفتار آگاهانه، میتوانید از بسیاری از آسیبهای جدی در آینده پیشگیری کنید.
الگویابی در دوره نوجوانی
در دوره نوجوانی هویت نوجوان شکل میگیرد. در این مرحله از رشد، او به دنبال الگو میگردد و معمولاً این الگو را از فضای مجازی پیدا میکند. اما نکته مهم این است که بسیاری از افرادی که در فضای مجازی بهعنوان الگو دیده میشوند، خودشان نه هویت مشخصی دارند، نه حال خوبی، نه حتی برنامهای برای آیندهشان.
با این حال، همین افراد ممکن است به الگوی فرزند من تبدیل شوند. ناگهان میبینم که سبک زندگی فرزندم تغییر کرده، نوع حرف زدنش عوض شده، لباس پوشیدن او تفاوت کرده. دلیل این اتفاق آن است که من برای الگوسازی مناسب برای فرزندم تلاشی نکردهام.
نکتهای بسیار مهم وجود دارد که الگویی که برای نوجوان معرفی میکنیم باید همخوان با شخصیت او باشد. اگر الگویی را معرفی کنیم که نوجوان آن را دوست نداشته باشد یا با روحیاتش همراستا نباشد، قطعاً از او پیروی نخواهد کرد. پس حتماً الگویی را پیدا کنید که با ویژگیهای شخصیتی فرزندتان تناسب دارد.
اجازه دهید نوجوانتان اشتباه کند. اجازه دهید پیامدها به او نشان دهند چه مسیری درست است و چه مسیری غلط. در اشتباهات کوچک، با صبر و گفتوگو همراهش باشید و در اشتباهات بزرگ، با آغوشی باز و پذیرش کامل کنارش بمانید
اگر این کار را انجام دهید، مطمئن باشید سبک زندگیاش به مسیر درست بازمیگردد. در روایت داریم که شخصیت انسان تغییر نمیکند، مگر با الگو. الگو میتواند به نوجوان انگیزه بدهد، حالش را بهتر کند، سبک زندگیاش را تغییر دهد و برایش هدف ایجاد کند.
وقتی نوجوان الگوی مناسبی پیدا کند، میبینید که دیگر آنقدر سراغ فضای مجازی نمیرود، بلکه سعی میکند خودش را به الگویش نزدیک کند، حتی عکس او را به دیوار اتاقش میزند و برای رسیدن به اهدافش برنامهریزی میکند. در این مرحله، نوجوان در اوج انگیزه قرار دارد و اگر هدفش را درست بشناسد، بهسمت آن حرکت میکند، بدون اینکه نیاز به تذکر و اضطراب مداوم منِ والد داشته باشد.
تصور کنید نوجوان شما در یک مهمانی شرکت کرده که همه در آن از ماشینهای لوکس، لباسهای برند خارجی و بهترین غذاها استفاده میکنند و حالا تصور کنید این مهمانی 24 ساعته باشد، این همان فضای مجازی است. حتی پنج دقیقه حضور در چنین مهمانی میتواند حال فرزند شما را بد کند، انگیزه و امید را از او بگیرد، زیرا الگوریتم این شبکهها طوری طراحی شده که بهترین و اغراقآمیزترین حالت زندگی دیگران را به نمایش میگذارد.
در حالی که بسیاری از این افراد در واقعیت خودشان دچار تنش و مشکلات فراوان هستند، اما نوجوان شما زندگی واقعی خود را با نسخه نمایشی زندگی آنان مقایسه میکند و نتیجه این مقایسه چیزی جز افسردگی و اضطراب نیست و این افسردگی و اضطراب، آغاز ورود به آسیبهای عمیقتر است.
پس باید چه کار کنیم؟ باید خودمان را برای این «مهمانی مجازی» آماده کنیم. حداقل کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که خودمان زخمی به روح فرزندمان نزنیم؛ زیرا نوجوان در حالی که خودش مدام در حال مقایسه با دیگران است، از سوی ما نیز با مقایسههایی مواجه میشود مانند اینکه «ببین دخترعموی تو به کجا رسیده، پسرعمویت چه موفق شده و تو هنوز ...»
این مقایسه دوطرفه، حال نوجوان را بهشدت بد میکند. بدتر از آن، برچسبهایی است که گاهی ناآگاهانه به فرزندمان میزنیم: «تو تنبلی»، «تو کودنی»، «تو وقتت را هدر میدهی» و امثال آن. این جملات در ظاهر سادهاند، اما در ذهن نوجوان تبدیل به باور میشوند و وقتی یک باور در ذهن او شکل گرفت، به بخشی از شخصیتش بدل میشود. در آن صورت، دیگر کار روانشناسان و والدین برای تغییر بسیار دشوار خواهد شد.
بنابراین، در انتخاب الگو برای نوجوان، دقت و آگاهی داشته باشید. الگویی برگزینید که با روحیات و شخصیت او همخوانی دارد. از مقایسه و برچسبزدن بپرهیزید و بدانید که گاهی تنها درک، احترام و انتخاب الگوی درست میتواند نوجوان شما را از بسیاری آسیبها در فضای مجازی دور کند.
انتهای پیام