
به گزارش خبرنگار ایکنا؛ پنل نخست نشست «
ایرانشناسی؛ مطالعات ایران معاصر،
دیپلماسی فرهنگی و تعاملات بینالمللی» با عنوان «ایران، جهانی در بستر جهانی شدن» عصر شنبه ۲۴ آبان ماه در بنیاد ایرانشناسی برگزار شد.
مهدی آهویی، معاون پژوهشی بنیاد ایرانشناسی در این پنل گفت: بیگمان، تمدن ایرانی حاصل همکاری و نقشآفرینی فرهنگهای گوناگون بوده است. در بررسی این تمدن، نمیتوان از جغرافیایی یکپارچه و ثابت سخن گفت. آن جوهره و ماهیت فرهنگ ایرانی چیست که توانسته زبانها و اندیشههای گوناگون را در خود جای دهد؟ درواقع مهمترین عامل تداوم و پیوند جهان ایرانی، بیتردید زبان فارسی است. زبان فارسی تنها یک ابزار ارتباطی نیست، بلکه حامل اندیشه، هویت و خاطره جمعی ملت ایران است. از فردوسی که روح حماسی ایران را جاودانه کرد، تا سعدی و حافظ که خرد و عشق را در هم آمیختند و مولانا که پیام عشق و انساندوستی را به جهانیان رساند. این زبان برای قرنها از مرزهای سیاسی فراتر رفته و به رشتهای نامرئی بدل شده که جهان ایرانی را از درون به هم پیوند داده است.
وی ادامه داد: عنصر بعدی، عرفان و تصوف است که روح این تمدن محسوب میشود. در کنار خرد و سیاست، وجه ممیزه دیگر این جهان، معنویت ایرانی است. عرفان، یکی از ژرفترین و ماندگارترین جلوههای فکری در این سرزمین به شمار میرود. سنتهای صوفیانه و خانقاهها، تنها نهادهای دینی نبودند، بلکه کانونهای پویای فرهنگی و اجتماعی بودند که روح جمعی ایران را شکل میدادند. عرفان ایرانی بر اساس مفهوم «وحدت در کثرت» استوار است؛ بر این باور که حقیقتی یگانه وجود دارد، اما راههای رسیدن به آن فراواناند. این جهانبینی، وحدت را در دل تفاوتها جستوجو میکند. عرفان ایرانی نه تنها در تشیع، که در بستر همین فرهنگ مذهبی که در آن عدالت و رهبری جایگاهی بلند دارد، ریشه دوانده است.
آهویی تصریح کرد: اگر از قلمرو اندیشه به عرصه عینیت و معماری گذر کنیم، با جهانی یکپارچه روبهرو میشویم. در معماری ایرانی، تناسب و توازن، همان نظم کیهانی را بازمیتاباند. در هنر کاشیکاری، رنگ فیروزهای یادآور آسمان بیکران است و در شعر فارسی، واژهها همچون طرحهای یک کاشی، در کنار هم مینشینند و تصویری هماهنگ از جهان ایرانی میسازند. ایران، سرزمین ترکیبهای بزرگ است؛ ترکیب ماده و معنا، عقل و عشق، زمین و آسمان. آیینهایی چون نوروز، مهرگان و سده، یادگار پیوند ناگسستنی انسان با طبیعت و کیهان و همزمان، عامل همبستگی فرهنگی در سراسر این قلمرو هستند. از اینرو، مجموعه این اندیشهها، هنرها، سیاست و زبان، تصویری یکپارچه از تمدنی کهن و تابناک پدید میآورند.
آهویی در ادامه با طرح این پرسش که نسبت ما با جهان و پدیده جهانیشدن چیست، بیان کرد: در جهان امروز که به سوی نوعی یکسانسازی فرهنگی پیش میرود، جهانیسازی که در پی محو تفاوتها و قالبگیری فرهنگها در قالبی یکنواخت است، تجربه تاریخی جهان ایرانی ارزشی ویژه مییابد. ایران با پشتوانهای چندین هزارساله میتواند الگویی از «وحدت در کثرت» به جهان معاصر ارائه دهد. در چنین شرایطی، رسالت «ایرانشناسی» نیز آشکارتر از همیشه است. ایرانشناسی نباید فقط به بازسازی گذشته بپردازد، بلکه باید تعریفکننده جایگاه فرهنگی ایران در جهان کنونی باشد. مأموریت آن، ترسیم چهرهای تمدنی از ایران است؛ چهرهای که نشان دهد چگونه میتوان با تکیه بر ریشهها، با جهان امروز به گفتوگو نشست.
وی در پایان گفت: ایرانشناسی میتواند یاریرسان باشد تا «ایران فرهنگی» بار دیگر به چتری بدل شود که در زیر آن، ملتها و فرهنگهای گوناگون این حوزه، با احترام به تفاوتهای یکدیگر، در پیوندی تاریخی و معنوی با هم زیست کنند. باید گفت جهان ایرانی در گذشته توانست در پهنهای پهناور، «وحدت در کثرت» بیافریند و امروز نیز میتواند برای جهانی که در جستوجوی معنا و همزیستی مسالمتآمیز است، الهامبخش باشد. ایران با تاریخ، فرهنگ و جهانبینیِ ویژهاش میتواند نشان دهد که گفتوگو میتواند جایگزین تقابل شود، تفاوت میتواند سرچشمه همافزایی باشد و هویت میتواند ریشه در تکثری استوار داشته باشد و این، همان پیام جاودانه جهان ایرانی است.
عظمت ضیا، مدیر مؤسسه تاریخ آکادمی علوم ازبکستان در ادامه این پنل گفت: زبان فارسی این امکان را فراهم میآورد تا از طریق متون تاریخی، اطلاعات ارزشمندی درباره تاریخ سیاسی ایران و سرزمینهای دیگر به دست آورد. اگرچه در گذشته آثار تاریخی بسیاری به زبان عربی تألیف میشد، با رواج نگارش آثار تاریخی به فارسی، ترجمه تاریخ عمومی به این زبان، امکان عرضه در بازارهای منطقه را فراهم کرد.
وی افزود: تاریخهای عمومی به زبان فارسی، بنیانی استوار برای آثار تاریخی بعدی شدند و در کنار آنها، آثاری در حوزه جغرافیا و تجارت نیز پدید آمد. هرچند در پژوهشهای ویژه، مشهورترین آثار مربوط به سیاست و تاریخ هنر از دوران باستان، اغلب به زبان فارسی نبودهاند. این آثار، ایدههای ارزشمندی را درباره ساختار حکومتی، نظام مالی و نظامی ارائه میدهند. اسناد و مدارک تاریخی به زبان فارسی که در مجموعههای مختلف گردآوری شدهاند، نشان میدهند که منابع فارسیزبان برای دستیابی به تاریخ ایران، غنی و قابل اعتماد هستند. از جمله ارزشمندترین آثار این دوره، کتاب «تاریخ جدید» است که در سال ۲۰۲۰ در تهران منتشر شده و اسناد دورههای تاریخی گذشته به ویژه قاجار را در بر میگیرد. این منابع، اسناد معتبری در زمینههای مختلف از جمله تاریخ اجتماعی محسوب میشوند.
ولادیمیر ایوانف، استاد زبان فارسی دانشگاه دولتی مسکو نیز در ادامه گفت: در دانشگاه مسکو، زبان و فرهنگ فارسی از جایگاه ویژهای برخوردار است. در این راستا، حدود ۱۰ نفر از اساتید در این حوزه مشغول به فعالیت هستند که دو تن از آنها به طور تخصصی به ادبیات، فرهنگ و تاریخ ایران میپردازند، من نیز به همراه چندین استاد دیگر، به تدریس زبان فارسی و نظریههای زبانشناسی مشغول هستیم. در روسیه سه کرسی زبان فارسی وجود دارد که نیاز است زبان فارسی بیش از این، توسعه یابد و در راستای معرفی ایران فعالتر شود.
محمد کمالالدین، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه راجشاهی بنگلادش در ادامه گفت: در عصر حاضر، نقش «قدرت نرم» در عرصه جهانی رو به فزونی است. این قدرت با اثرگذاری بر اندیشه و فرهنگ ملتها، بدون کاربرد زور، به تحقق اهداف کمک میکند. در این میان، بهرهگیری از ظرفیتهای غنی فرهنگی ایران در تقویت دیپلماسی عمومی و فرهنگی، امری ضروری است. دیپلماسی فرهنگی ایران بر عناصر کلیدی همچون اندیشههای اسلامی ـ ایرانی، میراث تمدنی کهن، سنتهای اصیل و آثار باستانی ارزشمند استوار است و از طریق مشارکت نهادهای دولتی و غیر دولتی در سطح دوجانبه و چندجانبه تحقق مییابد.
وی با اشاره به ریشههای تاریخی و زبان فارسی، ادامه داد: زبان فارسی به عنوان یکی از ارکان اصلی این دیپلماسی، از دیرباز زبان دیپلماسی و فرهنگ در گستره وسیعی از جهان است، از جمله در بغداد که برای بیش از سیصد سال زبان رایج بود. توجه به آموزش زبان فارسی در جهان، گواه این ادعاست؛ به گونهای که حتی پیش از تأسیس بسیاری از دانشگاههای معاصر، تدریس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاههای خارجی آغاز شده بود. به عنوان نمونه، امروزه در گروههای زبان و ادبیات فارسی دانشگاههای مختلف جهان، دهها مدرس به تدریس و پژوهش مشغول هستند.
کمال الدین در ادامه بیان کرد: «اتاق ایرانشناسی» که زیر نظر نمایندگی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران و با همکاری ریاست دانشگاه در یکی از دانشگاههای بنگلادش تأسیس شده، نمونهای موفق از این فعالیتهاست. این کرسی که همچنان فعال است، بهطور منظم برنامههای تاریخی، فرهنگی و ادبی متنوعی را برگزار میکند. همچنین، برگزاری جشنوارههای فرهنگی با محوریت سنتهای مشترک، از دیگر اقدامات مؤثر در این کشور است.
وی تصریح کرد: نقش استادان زبان فارسی و مترجمان آثار ادبی در معرفی فرهنگ ایران، نقشی کلیدی و غیر قابل انکار است. من سیویک سال است در حوزه زبان فارسی فعالیت دارم، شاهد این تأثیرگذاری بودهام. ترجمه آثار برجسته ادبیات فارسی، از جمله دیوان حافظ، به زبان بنگالی توسط اساتید این حوزه، گامی بلند در جهت معرفی میراث مشترک ادبی و عرفانی ما است.
کمال الدین در ادامه به راهکارهای تقویت دیپلماسی فرهنگی اشاره و تأکید کرد: برای بررسی و تقویت دیپلماسی فرهنگی ایران، میتوان بر محورهای توسعه کیفی آموزش زبان و ادبیات فارسی در جهان، برگزاری هفتههای فرهنگی و نمایشگاههای هنری، گسترش همکاریهای دانشگاهی و اعطای کرسیهای مشترک ایرانشناسی و بهرهگیری از ظرفیتهای علمی مشترک، به ویژه در حوزههای علوم پزشکی تأکید کرد.
وی ادامه داد: باور دارم که دیپلماسی فرهنگی، قدرتی راهبردی برای ترسیم آیندهای روشن در عرصه مناسبات بینالمللی است. همانگونه که حافظ شیرینسخن فرموده است، پایههای این ارتباط استوار خواهد ماند.
در پنل تخصصی دوم با عنوان «ایرانشناسی، دیپلماسی فرهنگی و تعاملات بینالمللی» نیز محمدکاظم سجادپور، استاد دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه؛ مجید انورعباس، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بغداد؛ عفیفه احمد، پژوهشگر حوزه ادبیات فارسی اندونزی؛ علی تمیزال، رئیس دانشکده ادبیات سلجوق قونیه ترکیه؛ جی کی یون، رئیس کرسی ایرانشناسی دانشگاه جوانگچینگ چین و سید اختر حسین، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه جواهر لعل نهرو هند سخنرانی کردند.
انتهای پیام