به گزارش خبرنگار ایکنا، ویژهبرنامه «آیین بزرگداشت روز پژوهش» سهشنبه ۲۵ آذرماه با حضور حسین میرزایی، رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، احمد مسجدجامعی، وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی، محسن جوادی، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و فرهاد رستگارنسب، مدیرکل مرکز ملی رصد اجتماعی سازمان امور اجتماعی کشور در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
حسین میرزایی، رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در ابتدای این نشست گفت: پژوهش و مطالعات علمی در کشور، از دههها پیش به عنوان یک ضرورت مورد توجه بوده است. برای مثال، از سال ۱۳۸۵، موضوع پژوهش در عرصههای مختلف، مورد بررسی و پیگیری قرار گرفته است. در این زمینه، اگرچه تصمیمگیریهای صحیح گاهی با کندی یا چالشهایی همراه بوده، اما به طور قطع، حرکت در مسیر درست و مطالعه عمیق، بدون تعارف و با نگاهی واقعبینانه، میتواند اثربخش باشد و آلام جامعه را کاهش دهد.
وی افزود: پژوهشگاه به عنوان بخشی از این جامعه، باید خود را در قبال تحولات کشور مسئول و مؤثر بداند. اگر مسیر، درست و اصولی باشد، حتی اگر با کاستیهایی همراه باشد، میتوان آن را پذیرفت و بهبود بخشید. دلیل این ادعا، تجربه جمعی ماست که نشان میدهد، اگر مطالبهای علمی و اجتماعی واقعی وجود داشته باشد و صدای حقیقی جامعه به گوش برسد، دستکم در سطح قابل قبولی شنیده خواهد شد.
میرزایی ادامه داد: ذخیره دانایی و خرد این کشور، بسیار بیشتر از آن چیزی است که در نگاه اول به نظر میرسد؛ از این رو نباید فراموش کنیم که در صد سال اخیر، ایران شاهد رشد چشمگیر مراکز علمی و فناوری بوده است. برای مثال، با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳، عملاً کشور وارد مرحلهای شد که پیش از آن، داشتن چندین دانشجو در یک رشته نیز امری عادی نبود. امروز، مراکز علمی و فناوری ایران، بخشی پرافتخار از تاریخ معاصر کشورمان هستند. این مراکز، با هدف کمک به شناخت دقیق جامعه و ارائه راهبردهای لازم تأسیس شدهاند. برای نمونه، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، در طول حدود سه دهه فعالیت خود، توانسته است جمعی از نخبگان را گرد هم آورده و نقش مهمی در پیشبرد مطالعات فرهنگی و هنری ایفا کند.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تصریح کرد: این تلاشها تداوم یافته و یکی از مهمترین پایگاههای تولید معرفت و دانش در کشور به شمار میرود. این مسیر، با همت پیشینیان و خردمندان این عرصه، همچون احمد مسجدجامعی و حسن سبحانی در دوران معاونت پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پایهریزی شده و امید است با توفیق الهی، تداوم یابد. در دوران کنونی نیز، با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت کشور و سایر نهادهای مرتبط، سعی داریم با همافزایی و تمرکز بر مأموریتهای پژوهشی، به ویژه در حوزههای استانی و منطقهای، گامهای مؤثری برداریم. در آغاز این راه، هدف ما انتقال دانش و استفاده از ظرفیتهای موجود در حوزه مطالعات اجتماعی و بینالمللی است.
حجیه رازقی، دانشیار دانشگاه تهران و پژوهشگر، طرح سطح دانش و معلومات زنان از موانع فرهنگی و مذهبی سقط جنین در ایران در این نشست گفت: این پژوهش که با حمایت پژوهشگاه انجام شده، با هدف بررسی ابعاد پیچیده این پدیده اجتماعی طراحی و اجرا شد.
وی با اشاره به حساسیت و اهمیت موضوع، اظهار کرد: موضوع سقط جنین در جامعه ما با توجه به منابع فقهی، حقوقی و فرهنگی، با محدودیتها و چالشهای جدی مواجه است. با این وجود، آمارهای غیررسمی و برخی برآوردهای تخصصی نشان میدهد که این پدیده در جامعه اتفاق میافتد و نیازمند بررسی علمی و دقیق است.
رازقی در ادامه به برخی آمارهای مطرح شده اشاره کرد و گفت: برخی منابع غیررسمی رقم روزانه هزار مورد و انجمن متخصصان زنان و زایمان رقم سالانه ۵۰۰ هزار مورد سقط جنین را اعلام کردهاند که این ارقام هرچند نیازمند واکاوی دقیقترند، اما نشاندهنده ضرورت توجه به این مسئله هستند.
این پژوهشگر با تشریح مهمترین یافته این تحقیق، با عنوان «ذهنیت نامتعین» بیان کرد: نتایج تحقیق نشان میدهد افرادی که با این پدیده مواجه میشوند، اغلب شناخت دقیق و کاملی از احکام مرتبط و قوانین موجود ندارند. توجیهات و دلایل ارائهشده از سوی آنان، گاه فاصله زیادی با منابع رسمی دارد. این پدیده، ریشه در ترسها، ابهامات و تردیدهایی دارد که حتی پیش از بارداری آغاز میشود و تا مدتها پس از آن نیز ادامه مییابد.
وی تأکید کرد: سقط جنین پدیدهای تکعلتی نیست و نباید صرفاً با نگاهی تکلیفمحور یا مسئولیتمحور فردی به آن نگریست. این پدیده بر تمام ابعاد زندگی زنان، خانوادهها و حتی شبکههای اجتماعی گستردهتر آنها تأثیر میگذارد و میتواند به روایتی ماندگار در زندگی زنان تبدیل شود. بنابراین، راهحلهای پیشنهادی نیز باید چندبعدی و مبتنی بر درک همه جانبه از علل و پیامدهای آن باشد.
این محقق اظهار امیدواری کرد تا این پژوهش که نتایج آن در قالب مقالات و گزارشهای تفصیلی منتشر شده است، بتواند گامی در راستای شناخت بهتر و کمک به کاهش ابعاد این چالش اجتماعی بردارد.
علیرضا صدرالدینی، نویسنده کتاب «تحلیل و اعتبارسنجی کتاب سیر تحول قرآن» در ادامه این نشست گفت: کتاب آسمانی قرآن براساس ترتیب نزول جمعآوری نشده است. از همان صدر اسلام، گروهی در کنار حفظ قرآن موجود، تلاش کردهاند تا ترتیب نزول آیات را نیز استخراج کنند. دستیابی به این ترتیب، میتواند در گشودن بسیاری از گرههای فکری، اجتماعی و حتی اقتصادی از منظر قرآن مؤثر باشد.
وی افزود: موضوع بررسی ترتیب نزول سورههای قرآن، در یکصد سال اخیر در جهان غرب نیز مورد توجه جدی قرار گرفته و پژوهشهای مهمی در این زمینه انجام شده است. از مشهورترین این آثار، میتوان به کار محقق آلمانی اشاره کرد که از اعتبار بالایی برخوردار است. در ایران نیز، مرحوم مهدی بازرگان قبل از انقلاب، نظریهای در این زمینه مطرح کرد. وی ادعا کرد که بدون مراجعه به منابع تاریخی قدیم و جدید و صرفاً با استفاده از یک روش ریاضی، قادر به تشخیص ترتیب نزول آیات و سورههای قرآن است. روش وی مبتنی بر محاسبه «طول متوسط آیات» در هر سوره بود. بر این اساس، طول متوسط آیات در سورههای آغازین نزول، کوتاهتر و در سورههای پایانی، طولانیتر است. وی همچنین جدولی موضوعی ارائه کرد که سیر تاریخی مفاهیم قرآنی مانند جنگ، صلح، مسائل اعتقادی و اقتصادی را نشان میدهد.
صدرالدینی ادامه داد: در بررسی این نظریه، به دو نکته مهم میتوان اشاره کرد؛ نخست آنکه برخی از نتایج این روش، با شواهد تاریخی و قرآنیِ قطعی همخوانی ندارد. دوم و شاید مهمتر، مواردی است که در تطبیق، حتی با معیارهای اصلی خود روش (مانند طول متوسط آیات) ناسازگاری دیده میشود. برای نمونه، در برخی سورههایی که مفسران آنها را متعلق به سالهای آخر میدانند، طول متوسط آیات کوتاهتر از حد انتظار این روش است.
وی تصریح کرد: حدود سال ۱۳۶۴، مرحوم بازرگان با من مکاتبه و سپس برای حضور و گفتوگو در انجمن علمی مهندسین دعوت کرد که در آن جلسات مباحثاتی انجام شد و همه این مکاتبات و گفتوگوها در کتاب یادشده آمده است.
رضا تسلیمیطهرانی، نویسنده کتاب «برآمدن طبقه متوسط جدید در ایران» نیز گفت: پیشرفت جامعه در عرصههای مختلف اجتماعی، ضرورت بررسی دقیق و همهجانبه ساختارهای اجتماعی را پررنگ میکند. پیشفرض اصلی کتاب این است که بدون انجام یک مطالعه جامع تاریخی، شناخت مشخصات و ویژگیهای عمومی طبقه متوسط، امری غیرممکن یا بسیار دشوار خواهد بود. بر این اساس، برای درک ویژگیهای سبک زندگی و هویت طبقه متوسط نوظهور، لازم است تحولات دورههای پایانی قاجار و مشروطه را بهعنوان بستر شکلگیری نشانههای جدید در ایران بررسی کرد.
وی افزود: تمرکز اصلی این پژوهش، بر دوره پهلوی اول(۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ خورشیدی) و شکلگیری طبقه متوسط جدید در این بازه زمانی است. این بررسی، زمینهای را فراهم میآورد تا در دوره پهلوی دوم شناخت بهتری از گسترش و تثبیت این طبقه در جامعه حاصل شود. در این کتاب، با استفاده از ترکیب سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی، حوزههایی همچون معماری، شهرسازی و بهطور مشخص ادبیات(رمان) و بهویژه نشریات دوره پهلوی اول مطالعه شده است.
تسلیمیطهرانی هدف از این تحلیل را استخراج خصوصیات سبک زندگی و ارزشهای نوین این طبقه دانست و ادامه داد: بررسی محتوای نشریات و آثار ادبی آن دوره، مقولاتی همچون فردگرایی، تجددگرایی، مصرف کالاهای فرهنگی و هنری، و مصرفگرایی را بهعنوان مؤلفههای کلیدی سبک زندگی و ارزشهای جدید در میان طبقه متوسط آن زمان نشان میدهد. این ویژگیها که در دوره پهلوی اول شکل گرفت و تثبیت شد، در دوره پهلوی دوم گسترش فراوانی یافت و در دهههای بعد نیز ادامه پیدا کرد.
یعقوبدهقانی، پژوهشگر نیز درباره کتاب «تهران؛ خرداد ۵۸» گفت: این اثر، حاصل پژوهشی تاریخی و مستند است. همانطور که در مقدمه کتاب نیز آمده است، تصمیمگیری برای انتشار این کتاب با چالشهایی همراه بود و پس از گفتوگو با جمعی از صاحبنظران، نهایتاً به دلیل پرداختن به موضوعی کمتر مورد توجه در حوزه فرهنگ و جامعه ایران، و نیز ارائه رویکردی انتقادی در مواجهه با دادهها و اسناد، تصمیم بر انتشار آن گرفته شد.
وی افزود: این کتاب، گزارشی از یک پیمایش ملی انجامشده در سال ۱۳۵۸ و در اوج وقایع انقلاب اسلامی است که به بررسی گرایشهای فرهنگی، سنجش مصرف رسانهای و نگرشهای اجتماعی ایرانیان(با تمرکز بر تهران) میپردازد. این پژوهش تلاش دارد، ضمن ترسیم فضای فرهنگی - اجتماعی آن دوره پرالتهاب و حضور جریانهای مختلف، یافتههای خود را بر مبنای دادهها و اسناد گردآوریشده قرار دهد. همچنین، چگونگی ظهور پیامدهای انقلاب در فضای فرهنگی - اجتماعی و بازتاب آن در نتایج این پیمایش، بهویژه جایگاه «سوژه انقلابی»، از دیگر محورهای مورد توجه این مطالعه است.
دهقانی ادامه داد: مقدمه خواندنی و مفصلی که بر این کتاب نگاشته شده است، نگاهی انتقادی به روش پیمایش دارد و با دو پرسش کلیدی پیش میرود؛ نخست، چگونگی استخراج خطوط تحلیلی از پیمایشها و دوم، بررسی این موضوع که آیا پیمایشها رسانهای مناسب برای بازتاب صداها و گرایشهای فرهنگی غالب و فرعی هستند یا خیر؛ و در صورت مثبت بودن، با چه کیفیتی باید از آنها بهره برد.
این پژوهشگر تصریح کرد: خوانش این کتاب، نشاندهنده فاصله میان دادههای پیمایش و فضای کلی جامعه در آن مقطع انقلابی است. مؤلف در مقدمه به مواردی مانند احساس مسئولیت جمعی و نیز اولویتبندی میان دغدغههای مادی و معنوی از نگاه پاسخدهندگان اشاره کرده که مطالعه آنها جالب توجه خواهد بود.
علیرضا کرمانی، مترجم کتاب «درباره جامعه» نیز به معرفی کتاب خود پرداخت و گفت: پرسش محوری که این اثر به آن میپردازد این است که؛ «جامعه چیست؟» و در ادامه این مسئله را بررسی میکند که در شرایط مدرن، چگونه میتوان جامعه را تحلیل کرد.
وی افزود: این کتاب نیز مانند هر پژوهش جدی دیگری، بر ادبیات گستردهای در حوزههایی مانند ملت، دولت، نهادهای اجتماعی و مفاهیم بنیادین استوار است. رویکرد آن، جهانی و درعینحال با اتکا به سنتهای غنی جامعهشناسی ارائه شده است. مؤلف بر این باور است که حرمت کتاب و متن، با خوانش دقیق و ژرفاندیشانه آن حفظ میشود. از این رو این کتاب میتواند منبعی ارزشمند، بهویژه برای دانشجویان رشته جامعهشناسی، باشد. از اینرو مطالعه آن را به جامعه دانشگاهی و علاقهمندان توصیه میکنم.
در ادامه این همایش، پوستر دو پیمایش ملی «خانواده» و «سنجش خلقیات ایرانیان» رونمایی شد و سپس سیمین ویسی، دانشآموخته دانشگاه علامه طباطبایی(ره) درباره این پوسترها گفت: پیمایشهای ملی به دلیل جامعیت نمونهها شامل روستاهای دوردست، ارتباط مستقیم با سیاستگذاری و مدیریت، ارزش علمی بالا و حساسیت اطلاعاتی، از اهمیت ویژهای برخوردارند.

وی افزود: پیمایش ملی خانواده با همکاری مرکز ملی رصد اجتماعی وزارت کشور و مدیریت داود پرچمی و محمدتقی کرمی، با هدف شناسایی ساختار و کارکرد خانواده ایرانی انجام شد. در این مطالعه، ۱۵ هزار نفر از افراد بالای ۱۵ سال در مناطق شهری و روستایی مورد مصاحبه قرار گرفتند. این پیمایش، روند تحولات خانواده ایرانی را نسبت به مطالعه پایه سال ۱۳۹۷ سنجیده و موضوعاتی از قبیل ازدواج، طلاق، فرزندآوری، ساختار قدرت، نگرشهای جنسیتی، جامعهپذیری، روابط عاطفی و آسیبهای خانوادگی را بررسی کرده است.
ویسی ادامه داد: پیمایش ملی خلقیات ایرانیان نیز که در سال جاری انجام شده، با اجرای محسن صبوریان و نظارت حسین میرزایی، با هدف ارائه تصویری واقعبینانه از شخصیت اجتماعی ایرانیان و کمک به سیاستگذاری فرهنگی انجام شده است. چارچوب مفهومی آن، عوامل ژنتیکی، اجتماعی-فرهنگی، مکانیسمهای ناخودآگاه و فرایندهای شناختی را در نظر گرفته است.
وی تصریح کرد: این پیمایش در دو بخش انجام شده است؛ در بخش سنجش منش فردی، با استفاده از پرسشنامهای استاندارد، پنج عامل شخصیتی بزرگ همچون روانرنجوری، برونگرایی، گشودگی به تجربه، سازگاری و مسئولیتپذیری اندازهگیری شده است. در بخش سنجش منش اجتماعی نیز متغیرهایی مانند امید فردی و اجتماعی، دینداری، عامگرایی، و خاصگرایی، فردگرایی و جمعگرایی، خردگرایی و تغییرگرایی مورد بررسی قرار گرفته است.
ویسی در پایان افزود: حجم نمونه این مطالعه ۵۵۰۰ نفر از افراد بالای ۱۵ سال در ۳۱ استان کشور بوده و یافتههای این دو پژوهش ملی، بهزودی در اختیار جامعه مدیریتی کشور و پژوهشگران علوم اجتماعی قرار خواهد گرفت.
انتهای پیام