مناسبتهای مذهبی بهویژه ماه رجب همواره فرصتی کمنظیر برای بازآفرینی هویت دینی و ارتقای نشاط اجتماعی در جامعه فراهم میکند. این مناسبتها فقط محدود به شعائر و مناسک ظاهری نیستند، بلکه میتوانند به بستری برای تجربه شادی دینی، ترویج اخلاق نیکو و ارتقای پیوندهای اجتماعی تبدیل شوند. در شرایطی که زندگی مدرن با فشارهای زمانی، مشغلههای روزمره و دغدغههای متعدد همراه است، حضور در برنامههای مذهبی شاد میتواند نهتنها موجب آرامش روحی و افزایش حس تعلق اجتماعی شود، بلکه زمینهای برای الگوسازی اخلاقی و تقویت رفتارهای نیک در جامعه ایجاد کند.
استفاده هوشمندانه از ظرفیتهای فرهنگی، مراکز دینی و فناوریهای نوین، از جمله شبکههای اجتماعی و پیامرسانها امکان میدهد تا پیام شادی دینی بهصورت گستردهتر و با جذابیت بیشتر به مخاطبان منتقل شود. به این ترتیب، مناسبتهای مذهبی نهتنها بهانهای برای شادی و دورهمیهای جمعی هستند، بلکه میتوانند به یک ابزار مؤثر در ترویج اخلاق اجتماعی، تعمیق دینداری و نزدیکی مردم به آموزههای اهلبیت(ع) تبدیل شوند. این مقدمه زمینهای فراهم میکند تا در ادامه به بررسی نقش شادی دینی در تقویت هویت دینی، مشارکت اجتماعی، اخلاقمداری و اثرگذاری فضای مجازی در انتقال پیامهای مذهبی پرداخته شود و دریابیم چگونه میتوان از مناسبتهای مذهبی بهعنوان فرصتی برای ایجاد نشاط اجتماعی بهره گرفت.
ایکنا همزمان با آغاز ماه رجب و ایام اعیاد اهل بیت(ع) برای بررسی و واکاوی نشاط اجتماعی و ترویج شادی در مناسبتهای مذهبی پرسشهایی را مطرح کرده است که محمدرضا پویافر، جامعهشناس و پژوهشگر مطالعات اجتماعی دین از رویکرد جامعهشناختی به پاسخ آنها پرداخته است؛ آنچه در ادامه میخوانیم، بازتاب این تحلیلهاست.
ابتدا لازم است اشاره کنم که هر بحثی که قرار است مطرح شود، قاعدتاً باید ناظر بر تحولاتی باشد که در حوزه دین و دینداری در جامعه رخ داده است و طبیعتاً بدون توجه به این تحولات، امکان طرح بحث بهصورت دقیق وجود ندارد. پرسش شما ناظر بر این موضوع است که مناسبتهای مذهبی تا چه اندازه میتوانند در افزایش شادی و روحیه نشاط در جامعه مؤثر باشند. در اینجا باید به تقویت هویت دینی و نشاط اجتماعی اشاره کرد. از آنجا که هویت دینی و نشاط اجتماعی دو مقوله متفاوت هستند، این دو را بهصورت جداگانه مورد بررسی قرار میدهم.
در مورد نشاط اجتماعی باید گفت که اولا با توجه به تحولات اجتماعی بهوجود آمده و ثانیاً بهدلیل فشار، فشردگی زمانی و مشغله فراوانی که از نشانههای زندگی مدرن و تکاپوی شدید آن به شمار میرود و بهویژه کلانشهرهای ما و بلکه عموم زندگی اجتماعی ایرانیان را دربرگرفته است، قاعدتا بسیاری از مردم اگر در یک مناسبت مذهبی مانند شهادت امام هادی(ع) یا ولادت یکی از ائمه(ع) از آنها پرسیده شود که امروز چه روزی است، ممکن است اساساً اطلاعی نداشته باشند. این موضوع به این معناست که خود مناسبت فینفسه برای بخش قابل توجهی از مردم حتی بخشی از جامعه مذهبی ممکن است کارکرد مشخصی نداشته باشد.
در مقابل، بخش خاصی از جامعه که خود را متخلق به هویت دینی میدانند و اراده دارند که متخلق به این هویت باشند به این معنا که حتی در نوع پوشش و رنگ لباس، بهویژه در ایام عزاداری تلاش میکنند لباس متناسب با عزا به تن داشته باشند و در مراسم سوگ یا شادی اهل بیت(ع) شرکت کنند، این مناسبتها برای آنها اهمیت جدی دارد. برای این گروه بهصورت خودآگاه و ارادی در این مناسبتها حالت شادی یا در مواردی حالت اندوه ایجاد میشود.
یکی از بخشهایی که همچنان در ایجاد شادی در خانوادهها و سطح شهر نقش دارد، مناسک گذار ورود به زندگی مشترک یعنی جشن ازدواج است. در این زمینه حتی گروههای غیر مذهبی نیز تلاش میکنند تا حدی ملاحظات را رعایت کنند
با این حال، بهطور کلی باید عرض کنم که حتی در بدنه مذهبی جامعه نیز زمانی که در یک مناسبت خاص در میان مردم در محیطهای اداری و کاری اعم از محیطهای رسمی دولتی، غیر دولتی، مذهبی یا غیر مذهبی حضور پیدا میکنیم، تمایز چندانی احساس نمیشود. شاید حدود ۳۰ سال پیش این تفاوت در ساختارهای رسمی جامعه بیشتر به چشم میآمد و دستکم فضای شهری و ظاهر شهر متفاوت بود. بهویژه در مناسبتهای شادی، آذینبندیهای متفاوتی مشاهده میشد، اما در شرایط کنونی این احساس تا حد زیادی کمرنگ شده است.
البته در مورد برخی مناسبتها نیز استثناهایی وجود دارد. برای مثال، عید فطر بهعنوان یک آیین شادی برای همه مسلمانان اهمیت دارد و پیش از آنکه تعطیلی دو روزه برای این عید در نظر گرفته شود، بسیاری از مسلمانان دو تا سه روز این مناسبت را گرامی میداشتند. همچنین، عید قربان و عید غدیر که برای جامعه شیعی از اهمیت ویژهای برخوردار است، از جمله مناسبتهای خاص به شمار میروند. علاوه بر این، عید مبعث یا ولادت پیامبر اکرم(ص) نیز از جشنهایی هستند که افراد بیشتری از آنها آگاهی دارند و میتوانند تا حدی در ایجاد احساس شادی و نشاط مؤثر باشند.
در شرایط کنونی میتوان تأکید کرد که یکی از بخشهایی که همچنان در ایجاد شادی در خانوادهها و سطح شهر نقش دارد، مناسک گذار ورود به زندگی مشترک یعنی جشن ازدواج است. در این زمینه حتی گروههای غیر مذهبی نیز تلاش میکنند تا حدی ملاحظات را رعایت کنند، به این معنا که در ایام شهادت، مراسم عروسی برگزار نکنند و ترجیح دهند این مراسم را در ایام شادی برگزار کنند. البته مواردی نیز مشاهده شده است که حتی در ایام فاطمیه مراسمی شبیه به جشن عروسی برگزار شده که مشاهده آن قابل توجه بوده است، اما در مجموع تأثیر مناسبتها بیشتر در همین بخش دیده میشود.
در جمعبندی باید گفت که تأثیرگذاری مناسبتهای مذهبی بهصورت خودکار و عمیق وابستگی چندانی ندارد، مگر آنکه رویکرد ما چه در سطح فردی، چه خانوادگی و چه نهادی نسبت به آن مناسبت مبتنی بر ورود فعالانه و انجام کنشهایی باشد که بتواند بهطور مشخص شادی و نشاط را به بهانه آن مناسبت ترویج کرده و احساس آن را در جامعه تقویت کند.
ابتدا لازم است اشاره کنم که قائل به این نیستم که شادی دینی در مقابل شادی سکولار قرار گیرد، زیرا بسیاری از امور اجتماعی ما وجود دارد که ماهیت و هویت آنها بهطور کامل دینی نیست. برای مثال، وقتی فردی رانندگی میکند، چیزی به نام رانندگی دینی در مقابل رانندگی سکولار نداریم. رانندگی یک امر عمومی است، هرچند ممکن است فردی مفهومی مانند رانندگی دینی را تعریف کند و بگوید با نیت خیر الهی مسافری را جابهجا میکند و از این جهت برای آن بار دینی قائل شود. به همین نسبت، میتوان از شادی دینی سخن گفت، اما شادی غیر دینی یا سکولار چندان موضوعیت مستقلی ندارد، زیرا شادی بهطور کلی میتواند فارغ از دین باشد یا در چارچوب دین بهویژه در مناسبتهای مذهبی معنا پیدا کند.
سیاستگذاری و برنامهریزی برای دین و ترویج آن هرچه از مداخله و ورود مستقیم نهادهای رسمی و حاکمیتی دورتر باشد، شائبه حکومتی شدن امر دینی را کاهش میدهد
شادی دینی بهعنوان امری باارزش، کارکرد ترویج دین و پاسداشت آن را دارد و به نظر بنده نقش مؤثری در توسعه، تثبیت و تعمیق دینداری در جامعه ایفا میکند. بنابراین، پرسش اصلی این است که اگر بخواهیم شادی دینی را رواج دهیم، چه اقداماتی باید انجام دهیم. احتمالا منظور از این پرسش، تقابل شادی دینی با شادیهای ضد دینی است، یعنی شادیهایی که بهطور مستقیم ناقض دین هستند، در مقابل شادیهایی که لزوما ارتباطی با دین ندارند اما حرام هم محسوب نمیشوند و در حوزه امور مباح قرار میگیرند. در این زمینه، باید اذعان کرد که پاسخ به این پرسش تا حدی دشوار است و نیازمند تأمل بیشتری است.
اگر بخواهم در این مجال کوتاه جمعبندی کلی ارائه کنم، باید بگویم همان اقداماتی که برای تقویت، محبوبیت و افزایش اثرگذاری هویت دینی افراد و گروههای دارای هویت دینی انجام میشود، میتواند به ترویج شادی دینی نیز منجر شود. در واقع، مسیر تقویت هویت دینی و مسیر ترویج شادی دینی تا حد زیادی مشترک است. در پژوهشها و مصاحبههای پیشین خود نیز به این نکته اشاره کردهام که سیاستگذاری و برنامهریزی برای دین و ترویج آن هرچه از مداخله و ورود مستقیم نهادهای رسمی و حاکمیتی دورتر باشد، شائبه حکومتی شدن امر دینی را کاهش میدهد. این رویکرد موجب میشود شکاف میان گروههای دینی در جامعه کمتر شود، اتهام وابستگی دین به قدرت کاهش یابد و در نتیجه، مردمی بودن دین، دینداران و گروههای دینی در جامعه تقویت شود.
در نتیجه، باید اشاره کرده که پیامد این روند آن است که آنچه دین و دینداران بیان میکنند، از جمله شادی دینی در جامعه مقبولتر و دوستداشتنیتر میشود و افراد بیشتری تمایل پیدا میکنند تا به این شیوه عمل کنند، به این معنا که هم در مناسبتهای دینی شادی داشته باشند و هم در قالب این شادی، حرمت و چارچوبهای دینی را نقض نکنند.
در امتداد همان نگاهی که پیشتر مطرح کردم، باید گفت که برنامهریزی در مراکز دینی و فرهنگی زمانی میتواند مؤثر باشد که امکان مشارکت گروههای مختلف مردم را با همه تنوع و رنگینکمانی که در جامعه وجود دارد، فراهم کند و اجازه دهد روایتهای متنوعی از شادی در دین دیده و تجربه شود. از جمله نکات مهم این است که شادی دینی برای مردم در دسترس باشد، به این معنا که افراد احساس نکنند با وجود رعایت تقیدات شرعی، حضور در برنامههای شادی با محدودیتهایی فراتر از آنچه دین مقرر کرده مواجه است یا اساسا امکان حضور واقعی و فعال در مراسمهای شادی را ندارند.
یکی از تغییرات ساختاری ضروری در برنامهریزی مناسبتهایی مانند ماه رجب و دیگر مناسبتهای مذهبی بازنگری در همین نگاه محدود کننده و فراهم کردن زمینهای است که شادی دینی بتواند در چارچوب دین اما با طراوت، جذابیت و مشارکت واقعی مردم بهویژه نسلهای جوان بروز و ظهور پیدا کند
چنین رویکردی بهطور طبیعی موجب افزایش جذابیت این مناسبتها میشود. به یاد داریم که در دورههایی و حتی تا حدی امروز نیز مراسمی در مدارس، دانشگاهها یا ادارات برگزار میشد و میشود که عنوان آنها جشن مذهبی است، اما از نظر حسی که امروز از شادی انتظار میرود و آنچه مردم دوست دارند بهعنوان شادی تجربه کنند، چندان حالوهوای شاد ندارد. گاهی حتی بهصورت طنز گفته میشود که مشخص نیست فرد در مراسم عید حضور دارد یا در مراسم سوگواری. بهطور ساده میتوان گفت که در بسیاری از موارد، مراسمی را با عنوان شادی برگزار میکنیم، اما حتی از یک گفتوگوی ساده در فضای جلسه پرهیز میشود. این سطح از محدودیت بسیار فراتر از آن چیزی است که دین از طریق فقه، شعر یا حتی موسیقی به معنای رایج و درست آن مطرح کرده است.
در برخی موارد این محدودیتها بهقدری شدید است که حتی در ساختارهای دولتی و رسمی از پخش موسیقی به شکل متعارف و پذیرفتهشده آن نیز در مناسبتهای شادی اجتناب میشود. نتیجه چنین رویکردی آن است که افراد بهصورت تقابلی در برنامههای شادی مشارکت فعال ندارند، همراهی نمیکنند و حتی انگیزهای برای کمک به بهتر برگزار شدن این مراسم در خود احساس نمیکنند.
بنابراین، یکی از تغییرات ساختاری ضروری در برنامهریزی مناسبتهایی مانند ماه رجب و دیگر مناسبتهای مذهبی بازنگری در همین نگاه محدود کننده و فراهم کردن زمینهای است که شادی دینی بتواند در چارچوب دین اما با طراوت، جذابیت و مشارکت واقعی مردم بهویژه نسلهای جوان بروز و ظهور پیدا کند.
بدیهی است که استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی و فناوریهای نوین تأثیرگذار است و پاسخ به پرسش ابتدایی از این جهت روشن است، اما اینکه این اثرگذاری چگونه محقق میشود، موضوعی است که به تلاش و برنامهریزی جدیتری نیاز دارد. آنچه از آن با عنوان فضای مجازی یاد میشود، عمدتا شامل شبکههای اجتماعی اینترنتی و پیامرسانهاست که سرشار از انواع محتواهای در حال انتشار هستند. این فضاها به دلیل جاذبههای خاص خود بهویژه هرچه محتوا محدودیت کمتری برای جذب مخاطب داشته باشد، امکان بیشتری برای جلب توجه پیدا میکنند و در نتیجه، کار برای محتوای دینی در این بستر دشوارتر میشود.
در اینجا لازم است به نکتهای اشاره کنم که شاید در ظاهر با بخشهای قبلی متفاوت به نظر برسد. در این حوزه لزوما نباید بر جذب همه مخاطبان اصرار داشت، زیرا ممکن است این رویکرد ما را به مسیرهایی بکشاند که اساساً با جایگاه یک دیندار یا برگزارکننده شادی دینی همخوانی ندارد. به نظر بنده تمرکز باید بر ترویج آن بخشهایی از محتوای شاد اعم از طنز، موسیقی و شعر همراه با روایت منش و سیره اهل بیت(ع) در این ایام باشد؛ بهگونهای که این محتوا با زندگی جاری مردم ارتباط مستقیم پیدا کند.
استفاده از مناسبتهای شادی دینی بهعنوان بهانهای برای اشاره به منش و رفتار اهل بیت(ع) و بزرگان دین آن هم بهگونهای که مستقیماً با زندگی مردم مرتبط باشد، اهمیت ویژهای دارد
بسیاری از اوقات در مراسم دینی حتی در مناسبتهای شادی اگر سخنرانی یا بیان سیره یکی از اهل بیت(ع) مطرح میشود، مطالب ارائهشده از زندگی روزمره مردم و مسائل جدی که با آن درگیر هستند فاصله دارد و راهحل مشخصی برای مشکلات زندگی ارائه نمیدهد. همچنین، معمولاً کلیدواژهها، راهنماها و جملات الهامبخش از زندگی اهلبیت(ع) که بتواند پیوند مستقیمی با زندگی فعلی افراد برقرار کند، به مخاطبان منتقل نمیشود. بنابراین، ترکیب این دو بخش اهمیت دارد؛ از یکسو تولید محتوای شاد چه در قالب موسیقی چه شعر و چه طنز به معنای درست آن و از سوی دیگر، افزایش مشارکت فعالان، کنشگران غیر دولتی و خود مردم در تولید و انتشار این محتوا در همان بسترهایی که سایر محتواها منتشر میشود مانند اینستاگرام، تلگرام، فیسبوک و شبکههایی از این دست.
در کنار این مقوله، استفاده از مناسبتهای شادی دینی بهعنوان بهانهای برای اشاره به منش و رفتار اهل بیت(ع) و بزرگان دین آن هم بهگونهای که مستقیماً با زندگی مردم مرتبط باشد، اهمیت ویژهای دارد. آنچه در یک مناسبت شاد به افراد منتقل میشود، اگر خوشایند و نزدیک به تجربه زیسته آنان باشد، بهطور طبیعی اثرگذاری بیشتری خواهد داشت. این رویکرد نهتنها به تقویت شادی دینی کمک میکند، بلکه در سطحی گستردهتر به افزایش اثرگذاری دین در جامعه، حضور دین در زندگی روزمره مردم و احساس نزدیکی بیشتر آنان با دین نیز منجر میشود.
در سنجش دینداری یکی از شاخصهای مهم، اخلاقیات یا اخلاق دینی است. با اینکه در این زمینه مناقشاتی وجود دارد و برخی معتقدند این ویژگیها شاخصی از دین نیستند و صرفاً اخلاق عمومی محسوب میشوند، اما واقعیت این است که اخلاقیات علاوه بر اینکه جزئی از شاخصهای عمومی اخلاقی هستند، ویژگی واجبی برای مومن به شمار میآیند. از این رو، تأکید بر اخلاق دینی و نقش آن در زندگی روزمره بهویژه در شرایط کنونی ضرورت جدیتری یافته است.
امروزه معرفی یک فرد مومن اغلب محدود به شاخصهای ظاهری مانند نماز، روزه، حجاب و مناسک دینی است، در حالی که معرفی یک دیندار واقعی از طریق اخلاق دینی اهمیت بسیار بیشتری دارد. هرچه افراد جامعه مشاهده کنند که مهمترین ویژگی یک فرد مذهبی، رفتار اخلاقی اوست، از جمله خوشرویی، صداقت، امانتداری و خیرخواهی نسبت به دیگران، جایگاه دین و دینداران در جامعه تثبیت میشود. این ویژگیها در زندگی روزمره به چشم میآید و تأثیرگذاری بیشتری نسبت به صرف مناسکی بودن دارد.
مناسبتهای دینی میتوانند بهانهای مناسب برای ترویج اخلاق دینی باشند. اگر اخلاق خوش را متناظر با شادی و اخلاق ناشایست و خشمآلود را متناظر با غم در نظر بگیریم، مناسبتهای شادی دینی میتوانند مستقیماً در تقویت شادی و اخلاق خوش مؤثر باشند
بنابراین، یکی از حیاتیترین عناصر حفظ جایگاه دین و دینداران در جامعه، عمل اخلاقی دینداران است. مسئله فقط ترویج اخلاق در جامعه نیست، بلکه الزام هرچه بیشتر دینداران به رعایت اخلاق است. دینداران باید سختگیری بیشتری نسبت به خود داشته باشند، زیرا رفتار آنان نقش مهمی در اثرگذاری دین و اخلاق دینی دارد. این موضوع در ایام شادی دینی اهمیت ویژهای پیدا میکند. ممکن است در این ایام حساسیتهایی نسبت به توهین به دین، نمادها، شعائر و شرعیات وجود داشته باشد، اما این حساسیت نباید در قالب رفتار ناشایست، عصبانیت یا خشم بروز کند. کنش همراه با مدارا و اخلاق خوش اثرگذاری بیشتری در ترویج دینداری خواهد داشت و میتواند بیش از رفتار ناشی از خشم، زمینهساز ارتقای ارزشهای دینی باشد.
به این ترتیب، مناسبتهای دینی میتوانند بهانهای مناسب برای ترویج اخلاق دینی باشند. اگر اخلاق خوش را متناظر با شادی و اخلاق ناشایست و خشمآلود را متناظر با غم در نظر بگیریم، مناسبتهای شادی دینی میتوانند مستقیماً در تقویت شادی و اخلاق خوش مؤثر باشند. از این جهت، اهمیت این مناسبتها در ترویج اخلاق اجتماعی و رفتارهای اخلاقمدارانه در جامعه دوچندان میشود.
انتهای پیام