اهمیت فهم مقاصد دین در تفسیر فقهی قرآن
کد خبر: 4052034
تاریخ انتشار : ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۸
آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست بیان کرد:

اهمیت فهم مقاصد دین در تفسیر فقهی قرآن

آیت‌الله علیدوست بیان کرد: در تفسیر فقهی، علاوه بر فهم نظام‌ها، فهم مقاصد دین هم اهمیت دارد. قرآن کریم به اشکال گوناگون مقاصد خود در فرستادن پیامبران و تشریح مقررات بیان کرده است و فهم این مقاصد در استنباط صحیح و تفسیر فقهیِ فقیه از قرآن اثرگذار است.

 ابوالقاسم علیدوست

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «تفسیر فقهی» از مجموعه نشست‌های تفسیر پژوهی به همت پژوهشکده تاریخ و سیره اهل‌بیت(ع) و مرکز همکاری‌های علمی و بین‌الملل، شب گذشته سوم، اردیبهشت‌ماه با سخنرانی آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست برگزار شد.
در ادامه سخنان وی را می‌خوانید:
 
خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ فَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ؛ که این قرآن کتابی بسیار بزرگوار و سودمند و گرامی است که در لوح محفوظ سرّ حق مقام دارد که جز دست پاکان (و فهم خاصّان) بدان نرسد» (واقعه 77 تا 79) در این جلسه درباره رویکرد فقهی به عنوان یک رویکرد در تفسیر قرآن صحبت می‌کنیم. دین چند بخش دارد. برخی گفته‌اند شامل احکام و اعتقادات است. منظور از احکام، شامل واجبات، مستحبات، مکروهات، احکام فقهی و حقوقی، بطلان و ... است و اعتقادات نیز بدین معنی است که خالقی وجود دارد، خداوند یگانه است، نبوت، معاد و امامت نیز شامل اعتقادات است. اما برخی جامع‌تر صحبت کرده‌اند و گفته‌اند دین شامل احکام، اعتقادات و اخلاق است. البته جایگاه احکام، جایگاهی خاص است. تلاشی هم که عالمان دین داشته‌اند تلاشی خاص است. 

سه شیوه ورود به تفسیر قرآن

نکته دیگر بیان رویکردهاست. برخی از رویکردها فقهی بوده است یعنی احکام قرآن را مد نظر قرار داده‌اند گرچه کلمات فقهی و شرعی تفاوت دارند اما ما آنها را کنار هم می‌آوریم. رویکرد برخی از تفاسیر، فقهی و برخی کلامی و اعتقادی است یعنی مفسرانی که به آیات اعتقادی قرآن توجه کرده‌اند. رویکرد‌های دیگر فلسفی و عرفانی است. بخش مهمی از تفاسیر ما مربوط به عرفا است. تفاسیر دیگر اخلاقی، علمی و تاریخی است. البته می‌توان رویکردهای دیگر را هم اضافه کرد. یکی از موارد مهم در تفسیر فقهی، تعداد آیات الاحکام است. برخی می‌گویند کمتر از پانصد، برخی گفته‌اند حدود پانصد آیه، برخی هزار، برخی دو هزار و برخی کل قرآن را آیات‌الاحکام دانسته‌اند. البته بنده به عدد اشاره نمی‌کنم چون اختلاف سلیقه زیادی در این مورد وجود دارد.
 
در طول این هزار و چهارصد سال، عالمان دین به چند شکل صحبت کرده‌اند که بنده به چند مورد اشاره می‌کنم. یک شکل از گفت‌وگوی آنان، به شکل موردی یعنی تفسیر فقهی از قرآن بوده است و مفسر به هر آیه از قرآن که می‌رسیده از فقه آن صحبت می‌کرده است که از جمله آنها شیخ طوسی است، یا قرطبی، تفسیر ترتیبی را مد نظر قرار داده است. مرحوم طبرسی نیز همین مدل را مورد توجه داشته است. مورد دوم هم به شکل موردی است اما نه اینکه قرآن را باز کند و فقهِ قرآن را بگوید بلکه کارش فقه است ولی اگر قرآن هم به آن موضوع ورودی داشته باشد بیان می‌کند. مرحوم شیخ انصاری این روش را در پیش گرفته است. مورد سوم آیات الاحکامی است یعنی مفسر می‌گوید می‌خواهم آیات الاحکام قرآن را تفسیر کنم نه اینکه همه قرآن را مورد تفسیر قرار دهم. 

کارهای انجام شده

یکی از موارد در میان شیعیان «فقه القرآن» قطب الدین راوندی است. ایشان متوفای قرن ششم است و به ترتیب ابواب فقهی به تفسیر قرآن پرداخته است. «کنز العرفان» اثر فاضل مقداد، یکی دیگر از آثار است. «زبدة البيان في أحكام القرآن» اثر مقدس اردبیلی، از آثار دیگر قرن دهم است که بر اساس ابواب فقهی نگاشته شده است. «مسالک الافهام الی آیات الاحکام» اثر فاضل جواد که متوفای اواسط قرن یازدهم است نیز بر اساس ابواب فقهی نوشته شده است. در میان اهل سنت نیز کتاب «احکام القرآن» اثر جصاص را داریم که متوفای قرن چهارم و از نظر مذهبی، حنفی و از نظر اعتقادی نیز معتزلی هستند. همچنین «احکام القرآن» اثر علی بن محمد طبری از آثار فقهی دیگر است. وی شافعی است و از نظر مسلک اعتقادی اشعری است. مورد دیگر «احکام الاقرآن» ابن عربی است که متوفای 638 است.
 
مسئله دیگر بر زمین مانده‌ها است. سؤال این است که آیا واقعاً کار بر زمین مانده‌ای داریم؟ هزار و چهار صد سال عالمان دین و فقیهان بزرگ از قرآن صحبت کرده‌اند. باید بگویم که خوشبختانه کارهای بر زمین مانده هم وجود دارد. این حدیث را نباید فراموش کنیم که امام رضا(ع) به نقل از پدرشان موسی بن جعفر(ع) می‌فرمایند؛ مردی از امام صادق(ع) سؤال کرد و گفت ای پسر رسول خدا، شأن قرآن چیست که هرچه نشر داده و تبلیغ می‌شود تازگی و طراوت آن مشخص می‌شود که امام صادق فرمودند چون قرآن جهانی و جاودان است و صرفاً برای بخشی از مردم نیست بلکه جامع است و به همه شئون، ورود دارد بنابراین جاودان، جهانی و جامع است. همچنین در همه زمان‌ها، جدید و تا روز قیامت برای همه اقوام تازه است.

لوازم تفسیر فقهی قرآن

گمان نکنیم که ما دیر به دنیا آمده‌ایم و علما همه فقه قرآن را برشمرده‌اند چراکه قرآن هیچگاه انتها ندارد. ما گاه یک مسئله فقهی همانند وضو داریم که از قرآن استنباط می‌کنیم یا قاعده فقهی را برداشت می‌کنیم چون در قرآن گفته شده «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ ۚ؛ ای اهل ایمان، (هر عهد که با خدا و خلق بستید) به عهد و پیمان خود وفا کنید» (مائده/ 1) بر همین اساس فقها گفته‌اند نمی‌توان عقد را فسخ کرد اما قرآن فقط فروع و قواعد فقهی نیست بلکه برخی از پارادایم‌های فقهی است که همانند یک لباس سراسری بر شریعت پوشیده می‌شود. ما هم روایت و هم آیات مبیّن احکام داریم اما در روایات، بیشتر فروع و مسائل بیان شده است ولی در آیات، علاوه بر قواعد، بیشتر نظام‌ها، مطرح شده است لذا فرهیختگان حوزه علمیه باید روی این مسئله تأمل کنند.
 
خدای متعال در قرآن کریم فرموده است: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ۖ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ؛ پس اگر ترک ربا نکردید آگاه باشید که به جنگ خدا و رسول او برخاسته‌اید. و اگر از این کار پشیمان گشتید اصل مال شما برای شماست، که در این صورت به کسی ستم نکرده‌اید و از کسی ستم نکشیده‌اید» (بقره/ 279) ممکن است کسی بگوید در اینجا یک دستور اخلاقی از سوی خدای متعال بیان شده است اما اگر کسی بگوید که این آیه می‌‌خواهد یک نظام به نام نظام مبادله ارائه دهد که در آن نه ظلم کرد و نه ظلم را پذیرفت آنگاه تفسیر فقهی کرده است. در تفسیر فقهی، علاوه بر فهم نظام‌ها، فهم مقاصد دین هم اهمیت دارد. قرآن کریم به اشکال گوناگون مقاصد خود در فرستادن پیامبران و تشریح مقررات بیان کرده است و فهم این مقاصد در استنباط صحیح و تفسیر فقهیِ فقیه از قرآن اثرگذار است. معتقدم اگر مرجعیت قرآن به شکل دقیقی فهمیده شود در رویکرد فقیه به تفسیر قرآن اثر شاخص و بارزی دارد.

 

انتهای پیام
captcha