کد خبر: 4325030
تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۳
حجت میرزایی مطرح کرد:

نبود راه میان‌بر برای توسعه در نظر داوری اردکانی

یک پژوهشگر فلسفه تاکید کرد: از نکات مهم در دیدگاه آقای داوری این است که برای توسعه راه میان‌بری وجود ندارد و اینطور نیست که بگوییم ما توسعه می‌خواهیم و بدی‌های آن را نمی‌خواهیم؛ البته با همین تفکر می‌شود از آشوبناکی دوره گذر کاست.

نبود راه میان‌بر برای توسعه در نظر داوری اردکانی

به گزارش ایکنا، حجت میرزایی؛ استاد دانشگاه تهران، سوم دی ماه در آیین رونمایی از کتاب «روایت رضا»؛ روایتی از رضا داوری اردکانی درباره مسئله توسعه در ایران که به همت پژوهش فکری توسعه، کتاب شرق، گروه اقتصاد، کانون دانشجویان علوم انسانی و گروه فلسفه دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: بنده توفیق داشتم تا پایان دهه 70 از نزدیک در خدمت آقای دکتر داوری باشم و تا زمانی هم به صورت پیوسته از دیدگاه ایشان مطلع بودم و می‌خواندم و نقد آثار ایشان را هم پیگیری می‌کردم و گاهی مباحثاتی هم با ایشان داشتم، گفت: خود آقای داوری همانطور که در مقدمه کتاب هم آمده است بر اینکه تغییراتی در دیدگاه ایشان ایجاد شده است صحه می‌گذارند؛ دکتر داوری یک فیلسوف با سیالیت بسیار زیاد فکری است.
 
وی افزود: در مقطعی برای بنده تحولات فکری از دوره جوانی به بعد را برای بنده توضیح دادند و اینکه در مقاطع مختلف چه دیدگاهی داشته‌اند و به واقعیت اندیشه ایرانی نزدیک شده‌اند اما چرا روایت رضا مهم است؟ این تنها روایت فیلسوفانه از توسعه نیست و فلاسفه دیگری هم سخن گفته‌اند که باعث چالش هم شده است از جمله سروش و شبستری و ....؛ شبستری روایت کلامی از توسعه دارد ولی رویکرد وی فلسفی است. روایت شایگان هم واجد روایت فیلسوفانه است که با پرسش از ماهیت و چرایی توسعه شکل می‌گیرد. 
 
وی با طرح این پرسش که روایت دکتر داوری سیاست‌ورزانه است یا فیلسوفانه؟ تصریح کرد: خودشان می‌گویند شاید در مواردی به سیاست‌ورزی از جنس ماهیت و چیستی نزدیک‌تر باشد و نکته دیگر اینکه مسئله مهم ایران شاید در بخش‌های بزرگی از تاریخ صدساله، سطح اول در نظریه‌پردازی توسعه است که سخن از چیستی و چرایی توسعه است یعنی آیا توسعه ضروری است یا خیر و سطح دوم اینکه مسیر توسعه چگونه است. ممکن است بگو ییم سطح دوم مختص اقتصاددانان و جامعه‌شناسان است ولی سطح اول تحلیلی فیلسوفانه است که دکتر داوری به خوبی وارد آن شده است. 
 
میرزایی با بیان اینکه انقلاب ایران یک واکنش در برابر توسعه آمرانه بوده است، اظهار کرد: انقلاب ایران نمونه مثال‌زدنی برای ابطال نظریه نوسازی است زیرا ایرانیان نه تنها گفتند ما توسعه نمی‌خواهیم بلکه به سنتی‌ترین روش اداره جامعه برگشتند. پس اراده وجود داشته است اما در برابر توسعه و آقای داوری هم می‌گوید توسعه محصول اراده است و اگر اراده نباشد توسعه هم رخ نخواهد داد. 
 
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه جامعه برای بقا راهی جز اراده نداشته است زیرا همه پل‌های پشت سر خود را خراب کرده بود؛ انسانی با حس تفرد و رهاشدگی بعد از رنسانس دنبال جای پا برای خود بود راهی جز پیشرفت نداشت که در اندیشه توسعه به آن میل به پیشرفت به عنوان ویروس فراگیر گویند و در این حال انسان‌ها فقط دنبال پیشرفت برای خود و دیگران هستند و در تقابل با آن میل افراد به حفظ وضع موجود و میل به بازگشت است. میل به اراده پیشرفت و تغییر در آثار دکتر داوری به خوبی مشهود است که در دنیای قدیم وضع موجو را بهترین وضع موجود می‌دانستند ودر دنیای جدید هم همچنان این میل را دارند. دکتر اردکانی بارها تاکید کرده است که میل به پیشرفت پشت پا زدن به داشته‌های سنتی نیست بلکه باید به آگاهی برسیم که در چه دنیایی هستیم و ملزومات زیست در این دنیا چیست که نام آن خودآگاهی توسعه است. 
 
این پژوهشگر با بیان اینکه چینی‌ها از هیچ تلاشی برای گرفتن سهم خود از دانش و فناوری و ... غافل نمی‌شوند ولی هیچ ایدئولوژیکی هم ندارند، اضافه کرد: البته شاید خود این رویکرد، ایدئولوژی جهان جدید باشد که عینا همان نگاه غرب است که فقط به دنبال پیشرفت و توسعه و افزایش درآمد خود هستند و بعد از آن تفکر است که به علم تبدیل می‌شود و البته علم جدید خودش محصول تکنیک است نه برعکس. علم جدید علمی است که از کلی‌گویی دنیای قدیم فاصله گرفته است و دنبال تبیین تجر بی برای رویدادهای عالم است. 

راه میان‌بر برای توسعه نیست

 وی افزود: از نکات مهم در دیدگاه آقای داوری این است که برای توسعه راه میان‌بری وجود ندارد و اینطور نیست که بگوییم ما توسعه می‌خواهیم و بدی‌های آن را نمی‌خواهیم؛ البته با همین تفکر می‌شود از آشوبناکی دوره گذر کاست و از برخی آفات دوره توسعه کم کرد که نیاز به تفکر دارد ولی اینکه فکر کنیم چنان قدرتی داریم که توسعه‌ای خلق شد که همان است که ما می‌خواهیم و خیلی چیزها اعم از بد و خوب از لوازم توسعه است. اینکه فناوری و صنعت را بگیریم ولی به لوازم آن پایبند نباشیم نمی‌شود. 
 
میرزایی افزود: کشورهایی مانند چین و ترکیه و عربستان که رشدهای سریعی تجربه کرده‌اند آیا می‌توانند همچنان نظام بسته‌ای داشته باشند در کوتاه مدت ممکن است ولی در آینده خیر. یعنی گرچه ممکن است تغییراتی در ماهیت توسعه در کشورهای مختلف وجود داشته باشد ولی توسعه مسیر همگن‌ساز است تا حد زیادی و ما نمی‌توانیم برای آن کدخدایی کنیم. 

رد نظر داوری اردکانی در مورد ژانر خلقیات

وی افزود: نکته دیگری که آقای داوری بر آن تاکید دارد نفی ژانر خلقیات است؛ برخی اندیشمندان ایرانی در دو دهه اخیر تفسیری که شرق‌شناسان داشتند ارائه کردند؛ کسی چون آقای سریع‌القلم دائما می‌گویند: ما ایرانی‌ها؛ ما ایرانی‌ها که مقایسه بسیار پاپیولار است و مبنای عقلانی ندارد؛ اینکه مردم ایران اینطور هستند و غرب آنطور و اینکه آن‌ها رفتار جمعی دارند یا ندارند. گویی ایرانیان در جوی گرفتار شده‌اند که ناشی از خلقیات آتی آنان است.
 
وی افزود: البته پژوهش‌های متعددی در نفی این ژانر از سوی دیگران مانند آقای فراست‌خواه صورت گرفته است و برخی آثاری که در دهه گذشته توسط اندیشمندان جهانی ترجمه شده است بر این مسئله تاکید دارد یعنی خلقیات عامل عقب‌ماندگی و پیشر فت نیست ضمن اینکه در اروپا هم خرافات زیادی بین مردم رایج است یا در هند که در ده سال قبل بیشترین رشد اقتصادی را در دنیا داشته است و در دهه آینده رتبه سوم جهان را خواهد داشت کم خرافه و باورهای غلط وجود دارد؟ ولی کسی نمی‌گوید ما چینی‌ها و هندی‌ها! لندز در کتابش گفته است هیچ فناوری شکل نگرفته است مگر اینکه یکبار چینی‌ها آن را اختراع کرده‌اند ولی چرا به پیشران توسعه تبدیل نشد چون نظام سیاسی راه نمی‌داد و کسی در تنگنای رقابت نبود. 
 
میرزایی افزود: دکتر داوری تاکید دارد که باید لوازم دنیای جدید را بشناسیم؛ درست است ما در گذشته در فیزیک و شیمی و نجوم و ... پیشگام بودیم ولی چرا به کمک ما نیامد چون خودآگاهی نسبت به توسعه و اراده نبود و علم در خدمت توسعه نبود. 
انتهای پیام
خبرنگار:
علی فرج زاده
captcha