کد خبر: 4309732
تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۸
در مجمع عالی حکمت اسلامی مطرح شد

بررسی تأثیر آموزه امام حسن عسکری(ع) بر اسحاق کندی فیلسوف برجسته

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به بررسی چند گزارش تاریخی و احتمال ارتباط اسحاق کندی، اولین فیلسوف مسلمان عرب با امام حسن عسکری(ع) پرداخته است. او بر این باور است که دلایل و شواهد تاریخی احتمال را تقویت کرده و کندی از آموزه‌های امام تأثیر پذیرفته است.

بررسی تاثیر آموزه امام حسن عسکری(ع) بر اسحاق کندی فیلسوف برجستهبه گزارش ایکنا، نشست «تأثیر آموزه‌های امام حسن عسکری(ع) بر اندیشه حکمی کندی» با سخنرانی محمدهادی توکلی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چهارشنبه 16 مهرماه در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار و نقد شد که بخشی از آن را در ادامه می‌خوانیم:

این استاد دانشگاه با اشاره به گزارشی از امام حسن عسکری(ع) که ابن شهرآشوب در کتاب مناقب و شیخ صدوق و کلینی در روایاتی به آن اشاره کرده‌اند را بیان می‌کند که در یکی از این روایات، ابن شهرآشوب از اسحاق کندی، فیلسوف عراق، یاد می‌کند که در زمان خودش در تألیف درباره تناقض قرآن فعال بوده است و شاگردی شیعه داشت که نزد کندی رفت‌وآمد داشت. این شاگرد، پس از توصیه امام حسن عسکری علیه‌السلام، با نرمی و ملاطفت، مطالب امام را به کندی منتقل می‌کند. کندی در پاسخ، شاگرد را قسم می‌دهد که این نقل‌ها نشان می‌دهد او تحت تأثیر امام قرار گرفته است. همچنین، در روایتی دیگر، کندی از امام حسن عسکری(ع) با کنیه «ابو محمد» یاد می‌کند و از ایشان مطالبی درباره محبت و نور عظمت خدا نقل می‌کند، که نشان‌دهنده تأثیر مستقیم امام بر او است.

ابوالقاسم کوفی، که در آثار ابن شهرآشوب و دیگر منابع ذکر شده، نیز بررسی شده است. او فردی شیعه و فاضل بوده که در اواخر عمر دچار غلو شده و آثار متعددی از او باقی مانده است. ابن شهرآشوب و شیخ طوسی از آثار او یاد می‌کنند، اما پس از غلو، مذهب او فاسد شده است. برخی از آثار او، مانند «کتاب تبدیل» نزد ابن شهرآشوب موجود بوده و نشان می‌دهد که این آثار در زمان او بدون انحراف بوده‌اند.

رؤیت خدا 

روایاتی از امام صادق(ع) و امام رضا(ع) درباره نور عظمت و رؤیت خدا اشاره می‌شود. این روایات نشان می‌دهد که مفاهیمی مانند دیدن خداوند و نور عظمت، در متون شیعی مطرح بوده است. همچنین، درباره یعقوب بن اسحاق، که در روایات به او اشاره شده، بحث‌هایی صورت گرفته است. برخی او را ابن سکیت، و برخی دیگر او را ابن سکت می‌دانند، و در مورد سوال او درباره امکان رویت خدا، نظرات متفاوتی ارائه شده است. علامه شعرانی و علامه حسن‌زاده آملی بر این باورند که این فرد ممکن است ابن سکیت باشد، اما برخی دیگر معتقدند که او نمی‌تواند باشد، چون سوال او نشان می‌دهد که در فضای فکری آن زمان، مسئله رویت خدا به‌طور جدی مطرح بوده است.

اهمیت و حساسیت موضوع رویت خدا در فقه و فلسفه اسلامی وجود دارد و این مسئله، همچنان یکی از موضوعات مورد اختلاف و بحث در میان علما و فلاسفه است، و در متون مختلف، از جمله کتاب کافی، به آن پرداخته شده است. همچنین، نمونه‌هایی از نامه‌ها و روایات، نشان می‌دهد که این موضوع در میان شیعیان، به‌ویژه در دوره‌های مختلف، همواره مورد توجه بوده و سؤالاتی درباره امکان دیدن خداوند، همچنان مطرح و نیازمند بررسی‌های عمیق‌تر است.

شخصیت‌هایی مانند ابن‌سینا، ملاصدرا و دیگر فلاسفه در تبیین مفاهیمی چون علم حضوری و رابطه آن با ذات و فیض الهی اقدام کرده‌اند. نقل قول‌هایی از ابن‌سینا و ملاصدرا نشان می‌دهد که این فیلسوفان براساس تعابیر کندی و دیگر متفکران، معتقدند علم حضوری به خداوند، هرچند در حد اجمال است، اما در عین حال، از شدت غنا و عظمت حق تعالی، نمی‌تواند کامل و بی‌نقص باشد، و این نشان‌دهنده نوعی حضور و ادراک غیرمفهومی و حضوری است که در آن، انسان می‌تواند به نوعی شناخت مستقیم و حضوری از خدا برسد، هرچند این شناخت محدود و در قالب ملاحظه است، نه علم مفهومی.

نقش ائمه معصومین(ع) در تبیین مفاهیم نور عظمت و رؤیت خدا

امام حسن عسکری(ع) و امام رضا(ع)، در تبیین مفاهیم نور عظمت و رویت خدا مورد اشاره قرار گرفته است. روایاتی از این امامان نشان می‌دهد که دیدن خداوند، در قالب رویت بصری، ممکن است اما با کفر و انکار همراه است، و در عین حال، رویت قلبی و معنوی نیز در متون شیعی مطرح است. این روایات نشان می‌دهد که مسئله رویت خدا در میان شیعیان، همواره موضوعی حساس و مورد بحث بوده و در دوره‌های مختلف، سوالاتی درباره امکان و حدود آن مطرح شده است. همچنین، در بخش دیگری از متن، به نقش و تأثیر قرآن و آموزه‌های اهل بیت علیهم‌السلام بر فلسفه و تفکر فیلسوفان اسلامی اشاره شده است. نمونه‌هایی مانند استفاده ابن‌سینا از مفاهیم قرآنی و تأثیر روایات اهل بیت بر تفکرات او، نشان می‌دهد که قرآن و روایات معصومین، در کنار فلسفه یونان و دیگر منابع، در شکل‌گیری فلسفه اسلامی نقش داشته‌اند. در این راستا، اشاره می‌شود که فیلسوفانی مانند ابن‌سینا و ملاصدرا، در تبیین مفاهیمی چون حدوث، صفات خدا، و علم حضوری، از تعابیر و مفاهیم قرآنی و روایات بهره برده‌اند، و این تأثیرات می‌تواند در فهم و تفسیر فلسفه اسلامی نقش مهمی ایفا کند.

در فقه، فلسفه اسلامی و متون شیعه مسئله رویت خدا، همواره مورد توجه بوده و سوالاتی درباره امکان دیدن خدا، نوع آن (بصری یا قلبی) و حدود آن مطرح است. این موضوع، همچنان یکی از مباحث مهم و مورد مناقشه در میان علما و فلاسفه است و نیازمند بررسی‌های عمیق‌تر و تبیین‌های دقیق است. همچنین، نقش روایات و تعابیر معصومین در فهم این مسئله، نشان می‌دهد که دیدگاه‌های مختلف، از جمله دیدگاه‌های فلسفی، کلامی و روایی، در شکل‌گیری تصور نهایی درباره رویت خدا تأثیرگذار بوده‌اند.

انتهای پیام
captcha