
مسجد، خانه خدا و نقطه اتصال زمین به آسمان است؛ مکانی که در طول تاریخ اسلام، نهفقط پایگاه عبادت، بلکه محور تعلیم، اجتماع، سیاست، فرهنگ و تمدن بوده است. در اندیشه قرآنی، مسجد تنها محل نماز نیست، بلکه مهد رشد، تعالی و تربیت انسان قرآنی است. امروز نیز رهبر معظم انقلاب بارها بر ضرورت «تبدیل مساجد به پایگاه قرآنی» تأکید کردهاند؛ مطالبهای که اگر بهدرستی محقق شود، میتواند روح تازهای در کالبد فرهنگی جامعه بدمد. این تأکید تنها یک توصیه فرهنگی نیست، بلکه مطالبهای عمیق و تمدنی از دستگاههای فرهنگی و دینی کشور است. با اینحال، آنچه در واقعیت میبینیم، فاصلهای معنادار از این آرمان است.
برای واکاوی دقیق این موضوع و در همین راستا حجتالاسلام والمسلمین سیدحسین خادمیاننوشآبادی، استاد حوزه و محقق دینی، در گفتوگو با ایکنا، از مبانی قرآنی و تاریخی «مسجد تراز قرآنی» سخن گفت؛ از آغاز بعثت پیامبر اکرم(ص) تا چالشهای فرهنگی امروز مساجد و تأکید رهبر معظم انقلاب بر «قرآنیسازی مساجد». آنچه در ادامه میخوانید، حاصل این گفتوگوست.
برای رسیدن به تعریف دقیق «مسجد تراز قرآنی»، باید ابتدا چند مقدمه عرض کنم تا به درک درستی از شاخصههای قرآنی آن برسیم. نخست اینکه، آغاز و پایان حیات ظاهری پیامبر اکرم(ص) با محوریت قرآن کریم گره خورده است. بعثت آن حضرت با آیه شریفه «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِی خَلَقَ» آغاز شد، نه با فرمانی تشریفاتی یا ابلاغ رسمی. این نشان میدهد که رسالت پیامبر(ص) از لحظه نخست، بر تراز قرآن استوار بوده است.
در پایان عمر شریف پیامبر نیز، همان محوریت قرآنی در ماجرای قلم و دوات جلوهگر شد؛ جایی که فرمودند: «دواتی بیاورید تا چیزی بنویسم که پس از من گمراه نشوید.» یعنی از آغاز تا انجام بعثت، قرآن مرکز هدایت است.
هرجا سخن از قرآن است، عترت نیز حضور دارد؛ زیرا قرآن بر جان معصوم نازل شده و نور آن را تنها معصوم، کامل میتواند درک و تفسیر کند. از همین روست که امام باقر(ع) فرمود: «با سوره قدر با مخالفان ما احتجاج کنید، که تنزل الملائکه والروح فیها»؛ یعنی پس از پیامبر، این روح بر چه کسی نازل میشود؟ پس قرآن و عترت، عدل و همراه هماند.
یکی از نخستین مناصب پیامبر پس از بعثت، امامت جماعت بود. نخستین نماز جماعت در تاریخ اسلام را پیامبر برگزار کردند؛ امام، خود پیامبر بود و مأمومین، حضرت علی(ع) و حضرت خدیجه(س). این نماز آغازگر سنتی شد که ستون دین است و بر محور قرآن شکل گرفت. فرمودند: «لَا صَلَاةَ إِلَّا بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِ»؛ یعنی نماز بدون سوره حمد پذیرفته نیست و این یعنی حتی نماز، بر ستون قرآن استوار است.
بنابراین، مسجدی میتواند اسلامی باشد که آموزههای قرآنی در آن تعلیم، تبیین و تحکیم شود.
در قرآن آمده است: «لَمسجدٌ أسّس علی التّقوی»؛ یعنی مسجدی که بر پایه تقوا بنا شده باشد. مسجد در تراز قرآن، باید مدرسه تعلیم و رشد تقوا باشد؛ جایی که هرکس به آن قدم میگذارد، ایمانش فزونی یابد و صاحبان تقوا، تقوایشان استحکام پیدا کند.
اگر فرهنگ قرآنی در مساجد نهادینه شود، خانوادهها استوار میمانند، جوانان راه هدایت را پیدا میکنند، و فساد و طلاق کاهش مییابد. به همین دلیل رهبر انقلاب بر قرآنیسازی مساجد تأکید دارند؛ یعنی ساختن فرهنگی مقاوم در برابر انحطاط و بیهویتی
مسجد باید همچون پلهای برای عروج انسان باشد. قرآن میفرماید: «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى»؛ یعنی حرکت از مسجد آغاز میشود و به مسجد ختم میشود. در حقیقت، سفر انسان مؤمن از مسجد شروع میشود و در مسجد به کمال میرسد. اگر انسان از مسجد آغاز کند، به اوج معرفت و انسانیت خواهد رسید.
قرآن علاوه بر تعریف اثباتی، تعریف سلبی هم برای مسجد دارد. در سوره توبه آمده است: «وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَکُفْرًا وَتَفْرِیقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ»؛ یعنی مسجدی که میان مؤمنان تفرقه و نفاق ایجاد کند، مسجد قرآنی نیست. اگر در مسجد غیبت، اختلاف، بدگویی از امام جماعت یا درگیری میان اعضا باشد، آن مسجد از مسیر قرآنی منحرف شده است. مسجد باید محل اتحاد باشد، نه تفرقه؛ محل رشد تقوا، نه رکود ایمان.

زیرا ایشان بهدرستی دریافتهاند که آینده فرهنگی جامعه، در گرو احیای مساجد قرآنی است. رهبری معظم، در سایهسار نبوت و امامت، زعامت جامعه اسلامی را بر عهده دارند و به خوبی میدانند که این شریعت از آغاز تا انجام، بر تراز قرآن بنا شده است.
اگر جامعهای از نظر فرهنگی سقوط کند، حتی حضور امام معصوم هم مانع نابودی آن نخواهد شد؛ چنانکه در صدر اسلام دیدیم. اما جامعهای که فرهنگ قرآنی داشته باشد، در برابر هر طاغوت سیاسی و اقتصادی مقاوم میماند.
بهترین بستر برای ساخت این فرهنگ، مسجد است؛ مکانی مقدس، مقبول همگان، در دسترس همه اقشار جامعه. وقتی مساجد قرآنی شوند، جامعه در برابر طاغوت فرهنگی بیمه میشود و هیچ قدرتی نمیتواند ایمان و اخلاق مردم را نابود کند.
موانع فراوان است. نخست اینکه امامان جماعت باید خود با معارف قرآن و حدیث آشنا باشند. کسی که اصول کافی یا تفسیرهای قرآنی مانند صافی فیض کاشانی را نخوانده باشد، چگونه میتواند مسجدی در تراز قرآن اداره کند؟ باید در حوزههای علمیه آموزش اجباری معارف حدیثی و قرآنی برای طلاب برقرار شود.
دومین مانع، بیتوجهی به قرآن بهعنوان کتاب کاربردی است. قرآن را نباید تنها تلاوت کرد، باید آن را در زندگی به کار بست. مسجد قرآنی یعنی جایی که امام جماعت پس از نماز، معارف اخلاقی قرآن را یادآور شود: مثلاً بگوید: امروز چند نفر غیبت نکردیم؟ چند نفر دروغ نگفتیم؟ چند نفر حق همسر یا فرزند را رعایت کردیم؟ وقتی قرآن به این شکل زنده شود، جامعه زنده میشود.
بزرگترین خطر برای جامعه اسلامی، طاغوت فرهنگی است. جامعهای که از نظر فرهنگی منحط شود، حتی با حضور علی(ع)، فاطمه(س)، حسن و حسین(ع) نیز سقوط میکند. اما جامعهای که فرهنگ قرآنی در آن جاری است، از هر تهدیدی مصون میماند.
اگر فرهنگ قرآنی در مساجد نهادینه شود، خانوادهها استوار میمانند، جوانان راه هدایت را پیدا میکنند، و فساد و طلاق کاهش مییابد. به همین دلیل رهبر انقلاب بر قرآنیسازی مساجد تأکید دارند؛ یعنی ساختن فرهنگی مقاوم در برابر انحطاط و بیهویتی.
نخست باید فهم نیاز به قرآن در جامعه تزریق شود. مردم و امامان جماعت باید باور کنند که زندگی بدون قرآن، تهی است. دوم، باید معارف قرآن و عترت در منبرها و پس از نمازها مطرح شود؛ اخلاق، صداقت، طهارت، توکل، احسان و انفاق باید از زبان قرآن در گوش مردم طنیناندازد. سوم، مساجد باید از نظر مالی و فرهنگی تقویت شوند. اگر امام جماعت دغدغه معیشت داشته باشد، نمیتواند برنامه فرهنگی قوی اجرا کند.
مساجد باید استقلال مالی داشته باشند تا بتوانند برنامهریزی فرهنگی و اجتماعی انجام دهند؛ و در نهایت، رسانه ملی باید در معرفی چهرههای قرآنی و وعاظ مردمی بازنگری کند. جامعه ما تشنه بیان صادقانه و آگاهیبخش است، نه تکرار چهرههای محدود. اگر مساجد محور فرهنگ، اقتصاد، تربیت و اخلاق شوند، دادگاهها و کلانتریها خلوت خواهند شد. هرگاه مسجد زنده باشد، جامعه زنده است.
گفتوگو از وهاب خدابخشی
انتهای پیام