کد خبر: 4318126
تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۰
حجت‌الاسلام واعظی:

علوم انسانی دینی به معنای انقلاب در روش‌های کنونی علوم انسانی نیست

رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه گفت: علوم انسانی اسلامی را نباید به انقلاب ماهیت و انقلاب روشی در حوزه علوم انسانی و برهم زدن ساختارهای روشی متعارف موجود فرو بکاهیم بلکه مشکل ما با علوم انسانی کنونی، محتوایی و در جهت‌گیری و دخالت محتوای مادی‌گرایانه آن است.

احمد واعظیبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین احمد واعظی؛ رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه، شامگاه ۲۸ آبان ماه در همایش فلسفه منطق فهم دین که در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی دفتر قم و به مناسبت روز جهانی فلسفه برگزار شد با اشاره به اهمیت منطق فهم دین، گفت: پرداختن به منطق فهم دین گامی ضروری در راستای پر کردن خلاء مهمی در حوزه بوده است که پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این عرصه قدم برداشته است.

 
وی با طرح این پرسش که اگر ما به علوم انسانی اسلامی معتقد شدیم قرار است چه اتفاق روشی بیفتد، گفت: یعنی اگر بناست علوم انسانی اسلامی داشته باشیم نیازمند انقلاب در روش‌های مرسوم در علوم انسانی موجود است یا با حفظ ساختار و قالب متعارف در علوم انسانی رایج می‌توان سخن از علوم انسانی اسلامی به میان آورد.
 
وی با بیان اینکه برای پاسخ به این پرسش باید به چند سؤال جواب دهیم از جمله اینکه تعریف ما از علوم انسانی  چیست؟ اظهار کرد: پرسش دیگر دسته‌بندی علوم انسانی به اقسام مختلف است و پرسش سوم اینکه پسوند اسلامی در کدام دسته جایگاه دارد و آیا علوم انسانی اسلامی چه اقتضائات روشی دارد.
 
واعظی بیان کرد: در مورد پرسش اول بنده به تفسیر موسع از علوم انسانی معتقدم یعنی هر نوع مطالعه روشمند در مورد انسان و امور و شئون انسانی و تفسیر مضیق از علوم انسانی را قبول ندارم. مثلا هنر یک فعالیت انسانی است ولی هنر، علوم انسانی نیست گرچه مطالعه در مورد هنر، علوم انسانی است یا انسان رفتارها و مناسبات فردی و اجتماعی دارد و مطالعه در مورد این‌ها علوم انسانی است البته خود رفتار، علوم انسانی نیست.
 
استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: پرسش دوم اینکه علوم انسانی به چند دسته اصلی تقسیم می‌شود؛ می‌توان گفت خروجی مطالعات علوم انسانی یا توصیفی و یا هنجاری مانند اخلاق و حقوق است. در مورد توصیف باید گفت که خود این دانش طیفی از دانش‌ها را  شامل می‌شود مانند مطالعات وضیعت‌شناسانه از میزان تورم و طلاق در یک جامعه. یا مطالعات تبیینی که عوامل طلاق و بیکاری و تورم و ... را بحث می‌کند.
 
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با بیان اینکه مباحث فلسفه زبان و فلسفه سیاسی، فلسفه هنر و فر هنگ و اخلاق و ... هم جزء امور انسانی و علوم انسانی است، اضافه کرد: این فلسفه‌ها که مضاف نامیده می‌شود بخشی توصیفی و بخشی هنجاری است؛ بخش هنجاری علوم انسانی هم طیف مختلفی از مباحث حقوقی و اخلاقی و ... تا مباحث نیمه بنیادی و توسعه‌ای دارد(توسعه‌ای یعنی چگونگی رسیدن از وضع موجودبه مطلوب) را شامل است زیرا باید و نباید در اختیار ما قرار می‌ دهد لذا علوم انسانی طیف گسترده‌ای از دانش‌ها و مطالعات را شامل است.

تعریف علوم انسانی دینی

واعظی با اشاره به مراد ما از علوم انسانی دینی، اظهار کرد: فراهم آوردن مجال برای حضور و مداخله متوالی آموزه‌های دینی(اعم از هنجاری و توصیفی) در فرایند مطالعات روشمند در مورد انسان است؛ این تلقی از علوم انسانی دینی متکی بر دو ادعاست؛ اول اینکه دو رکن معرفت دینی که کتاب و سنت و عقل است دارای مرجعیت علمی است و مطالبی عرضه کرده است یعنی اسلام معرفت‌بخش است و حقایقی در مورد انسان مطرح کرده است و ادعای دوم این است که فرایند تولید دانش در بسیاری از شاخه‌های علوم انسانی مانعی از کاربست این معارف دینی ندارد یعنی ماهیت و چارچوب و مسائل علوم انسانی از سنخی نیست که مانع و سد در راه به کارگیری دین و معارف در فرایند تولید دانش باشد.  
 
وی در مورد این پرسش که آیا علوم انسانی اسلامی به معنای انقلاب در روش  و ساختار علوم انسانی موجود است، تصریح کرد: پاسخ بنده منفی است یعنی روش عقلی قرار نیسن جای خود را به روش غیرعقلی بدهد و یا مطالعات کمیتی قرار نیست به سمت روش دیگری برود و انقلاب ماهیت رخ دهد. بنابراین علوم انسانی اسلامی به معنای قلب ماهیت این مطالعات و برهم زدن ساختار و قالب روش‌های متعارف نیست. بلکه مراد ما دخالت دادن آموزه‌های اسلامی است.
 
وی افزود: البته وصف دینی در همه جا موضوعیت ندارد یعنی فیزیک و ریاضی اسلامی و شیمی اسلامی نداریم و در امور وضعیت‌شناسانه هم نیازی به وصف دینی ندارد ولی یکسری مطالعات مانند علوم اجتماعی و فلسفه سیاسی و هنر و فرهنگ و ... به شدت زمینه ورود مباحث  دینی وجود دارد.  مثلا کتاب لویاتان هابز نقش مهمی در تفکر سیاسی مدرنتیه دارد؛ این کتاب مشحون از پیش‌فرض‌های انسان‌شناسانه در تقابل با تفکر اسلامی است زیرا به شدت نگاه مادی دارد و ذات مشترک انسانی را قبول ندارد و نگاهش به انسان بدبینانه است. شاید یک سوم این کتاب تلاش برای دور کردن دین از  عرصه عمومی است.

علوم انسانی به شدت متاثر از پیش‌فرض‌ها است

واعظی بیان کرد: نظریه‌پردازی در فلسفه سیاسی به شدت متاثر از پیش‌فرض‌های انسان‌شناختی و ... است لذا چرا نتوان همان روش عقلی  و تحلیلی و جنس بحث فلسفه سیاسی را از کتاب و سنت نداشته باشیم؛ وقتی می‌گوییم علم دینی یعنی قصد نداریم فلسفه سیاسی را به علم اجتهادی از کتاب و سنت تبدیل کنیم ولی چطور دیگران مجازند پیش‌فرض‌های ماتریالیستی خود را بیاورند؛ پیش‌فرض‌های مطلوب خود را برای جامعه بیاورند ولی وقتی ما قصد داریم بر اساس معارف اسلامی از این مبانی استفاده کنیم بگویند نمی‌شود و کلام است نه فلسفه سیاسی.
 
وی تاکید کرد: ما باید ببینیم مشکلمان با علوم انسانی موجود چیست تا طرح بدیل آن را ارائه دهیم؛ مشکل ما با علوم انسانی موجود این نیست که شما چرا یکسری دانش‌های عقلی در مورد انسان دارید یا چرا یکسری مطالعات به روش تجربی وجود دارد بلکه مشکل ما دو چیز است؛ یکی دخالت دادن مبانی فلسفی و آموزه‌های هنجاری، ارزشی و توصیفی مبتنی بر بینش‌های ماتریالیستی وغیرتوحیدی است. ما با روش عقلی و تحلیلی و تجربی در دانش‌های علوم انسانی مشکل نداریم بلکه با محتوا و پیش‌فرض‌های مادی و ایدئولوژیک مبتنی بر نظام ارزشی آنان مشکل داریم.  
 
واعظی گفت: علوم انسانی اسلامی را نباید به انقلاب ماهیت و انقلاب روشی در حوزه علوم انسانی و برهم زدن ساختارهای روشی متعارف در شاخه‌های علوم انسانی موجود فرو بکاهیم بلکه مشکل ما محتوایی و جهت‌گیری و دخالت محتوای مادی‌گرایانه علوم انسانی کنونی است.
انتهای پیام
خبرنگار:
علی فرج زاده
captcha