وی در ابتدای ارائه خود به این موضوع اشاره کرد که پیش از بیان هر مطلبی باید واژه ابداع را تعریف کنیم و اینکه اساساً منظورمان از ابداع چیست؟ و البته نکتهای که وجود دارد این است که نقل شده، شاعر دوران جاهلیت و مشخصاً 550 سال پیش از ظهور اسلام، بیان داشته که همه شعرای قبل از من همه چیزهای لازم را ابداع و بیان کردند و عملاً چیزی برای من باقی نگذاشتند!
دغاغله سپس این نکته را بیان کرد که با وجود ادعای این شاعر شاهدیم که از آن تاریخ به این سو که چیزی حدود هزار و 600 سال زمان سپری شده است، هزاران دیوان شعر سروده و میلیونها بیت شعر نیز به گنجینه ادبی نیز اضافه شده است و لذا در عالم هنر که باید تلاوت را نیز در زمره آن قرار داد، هیچ حد و اندازهای وجود ندارد و به قدر همه ابدان میتوان انتظار نوآوری داشت.
وی جریان ابداع، نوآوری و خلاقیت را عاری از هر توقف و سکون دانست که البته گاه روند آن به کُندی و افول میگذارد که این امر معلول شرایط و جریانات متنوع جامعه است که ممکن است گاه حصر و قبضی به دنبال داشته باشد.
این کارشناس پیشکسوت قرآن با اشاره به اینکه ریشه واژه ابداع، چهار مرتبه در
قرآن آمده است، این نکته را مورد تأکید قرار داد که در دو مقطع این واژه مثبت به کار رفته و با توجه به اینکه در دو جای دیگر بابی که ریشه این واژه در آن تعریف شده است، متفاوت است لذا در دو نوبت اخیر، استنباط از آن منفی است و ضد معنای خود به کار رفته است.
وی معادل فارسی ابداع را نوآوری و خلاقیت معرفی کرد و در ادامه تأکید کرد: از دید فلاسفه و مفسران، ابداع در قرآن نتیجه یک خواست قبلی نیست، بلکه حاصل یک ضرورت است و به طور مثال فخر رازی در این مورد بیان میدارد ابداع، ایجاد بدون ماده پیشین و در یک موقعیت لامکان و لازمانی یعنی بدون تأثیر زمانی و محیطی و معمولاً بینیاز از نمونههای قبلی باید رخ دهد.
داور مسابقات بینالمللی قرآن، ابداع را امری الهی دانست که خداوند آن را به همراه خَلق برای انسان نیز به ودیعه گذاشته است، هر چند که در نگاه متفکران اسلامی این مهم از سوی خداوند به محمد(ص) و آل ایشان تفویض شده است؛ با این حال میان ابداع الهی و ابداع انسانی تفاوتهای زیادی وجود دارد که از جمله مهمترین آنها اینکه ابداع الهی بدون نیاز به پیشزمینه است، در حالی که ابداع انسانی قطعاً با تکیه بر تجارب گذشته و از رهگذر آزمون و خطاهایی که داشته است به انجام میرسد.
دغاغله به موضوع علاقهمندی قاریان ایران به سبک تلاوت مصری پرداخت و دلیل این علاقهمندی را اینگونه توصیف کرد که مهمترین آن پیوند تاریخی است که میان موسیقی ایرانی و مصری وجود دارد و همین امر موجب شده اغلب قاریان به جای تأثیرپذیری از مکتب و سبک تلاوت عراقی و شامی با وجود قرابت مرز جغرافیایی که با آنها دارند، متمایل به سبک تلاوت مصری شوند.
وی با اشاره به اینکه چون اغلب ما از کودکی با سبک تلاوت قاریان مصری انس پیدا کردهایم، به موارد دیگری از دلایل علاقهمندی قاریان ایرانی به سبک تلاوت مصری اشاره کرد که لطافت و حزنی است که در موسیقی آنها نیز وجود دارد و البته هر چند که خاستگاه موسیقی عربی رایج در این کشور نیز ایرانی است و به این دلیل اغلب نغمات قرآنی با واژگان ایرانی نامگذاری شدهاند، اما این لطافت و پایهریزی آن براساس مبادی کلاسیک موجب شده است که در الحان و اصوات قرآنی، گرایش زیادی به سبک مصری را شاهد باشیم.
دغاغله نظاممند بودن و در عین حال پیچیدگی در سبک تلاوت مصری را که قاریان را قادر میسازد از مناظر مختلف به آن ورود کنند، از جمله دلایل اصلی تنوع در تقلید از این سبک تلاوت برشمرد هر چند که با وجود این تنوع دیدگاه، همواره ترس نیز وجود دارد که شاید اصرار بیش از حد در تقلید و تلفیقیخوانی از سبک قُراء مصری که ممکن است موجب ظهور سبک جدیدی شود، منجر به آن شده که ذائقه شنیداری مخاطب ایرانی تأمین نشده و آنها ارتباط خود را با این ابداعات در تلاوت قطع کنند.
وی سلیقه و ذائقه شنیداری مخاطب ایرانی از نظر کیفی در دهههای اخیر را به سبب شنیدن قطعات موسیقی نازل و سطح پایین را توأم با افت شدید خواند و با تأکید بر این نکته که مخاطب ایرانی باید زهد موسیقایی داشته باشد به این نکته مهم اشاره کرد که شاید به دلیل این تنزل به جهت عدم تربیت درست ذائقه موسیقایی اگر خواسته باشیم بر پایه تقلید از سبکهای گوناگون تلاوت به ابداع و نوآوری دست بزنیم، حاصل کار چندان مطلوب نباشد.
دغاغله تفاوت مخاطب ایرانی در فهم آیات را از جمله دیگر مواردی برشمرد که ممکن است در زمینه ابداع در تلاوت به ویژه در مواجهههای بینالمللی، قاری ایرانی را محدود کند، کمااینکه در تجربه شخصی خود وی، وقتی آیاتی در توصیف جهنم را در محضر قاریان سرشناس مصری تلاوت کرده است، لحنی حزین را برگزیده در حالی که برخی از اساتید قرائت در مصر او را در این مورد سرزنش کردهاند که چون توصیف اهالی جهنم است و مورد غضب الهی قرار گرفتهاند، لذا باید با لحن حزین و نوعی دلسوزی در مورد آنهایی که مورد غضب الهی قرار گرفتهاند، لحنی خشک و خشن در مورد عقوبت اعمال ناشایست آنها به کار برده شود، مضافاً بر اینکه رعایت قواعد تجویدی خود در ابداع محدودیتهایی را به وجود خواهد آورد.
انتهای پیام