کد خبر: 4321727
تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۹
مسلم خانی تشریح کرد

چالش‌ها و راهکارهای حضور بانوان در عرصه تولید و کسب‌ و کار

یک کارشناس مسائل اقتصادی چالش اصلی بانوان در عرصه کارآفرینی را محدودیت شبکه‌سازی و تعارض میان نقش‌های خانوادگی و شغلی دانست و گفت: تدوین بسته‌های حمایتی ویژه، کاهش ساعات کاری، مرخصی‌های متناسب با نیازهای بانوان و بهره‌گیری از فناوری‌های نوین، راهکارهای کلیدی برای افزایش مشارکت بانوان در اقتصاد کشور به شمار می‌آید.

چالش‌ها و راهکارهای حضور بانوان در عرصه تولید و کسب‌ و کارایام هفته زن فرصتی ارزشمند است تا نقش بی‌بدیل بانوان در زندگی خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی کشور مورد توجه قرار گیرد و سهم آنان در توسعه پایدار ملی برجسته شود. بانوان و زنان کارآفرین ایرانی در شرایط کنونی هم در نقش سنتی خود به‌عنوان مدیر خانواده و محور مدیریت اقتصادی خانواده حضوری فعال دارند و هم در عرصه اشتغال رسمی و کارآفرینی حضوری اثرگذار و پیشرو یافته‌اند. آنان نه تنها با راه‌اندازی کسب‌ و کارهای خرد، تعاونی و خانگی به رونق اقتصادی خانواده و جامعه کمک می‌کنند، بلکه با ایجاد کسب‌وکارهای نوآورانه و حضور در بازارهای صنعتی و خدماتی، به شکل مستقیم در توسعه اقتصادی کشور نقش‌آفرینی می‌کنند. فراتر از نقش اقتصادی، بانوان کارآفرین به‌عنوان الگویی الهام‌بخش مسیر حرکت دختران و زنان جوان را روشن می‌کنند و با اخلاق حرفه‌ای، خلاقیت و مسئولیت اجتماعی، فرهنگ نوآوری و کارآفرینی را در جامعه ترویج می‌دهند. 

این ویژگی‌ها نشان ‌دهنده اهمیت ویژه حضور زنان در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور است و ضرورت تدوین سیاست‌ها، بسته‌های حمایتی و برنامه‌های عملیاتی برای توانمندسازی آنان را بیش از پیش آشکار می‌کند.  بنابراین، نام‌گذاری امسال هفته زن با تمرکز بر «ایران‌بانو؛ بانوی اقتصاد و تولید، رونق و کارآفرینی» نه تنها یادآور نقش تاریخی زنان در خانواده و جامعه است، بلکه تأکیدی بر جایگاه زنان به‌عنوان کنشگران اصلی در مسیر توسعه اقتصادی و اجتماعی ایران اسلامی است.

ایکنا در آستانه روز مادر و پنجمین روز از هفته‌ زن با عنوان «ایران‌بانو؛ بانوی اقتصاد و تولید، رونق و کارآفرینی» در گفت‌وگویی با مسلم خانی، استاد دانشگاه، کارشناس مسائل اقتصادی و مشاور کسب و کار و کارآفرینی به بررسی نقش و جایگاه بانوان در حوزه اقتصاد و رونق کسب و کار کشور پرداخته است که در ادامه با هم می‌خوانیم.

ایکنا ـ نقش بانوان در اقتصاد امروز جامعه ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در ارزیابی نقش بانوان در اقتصاد امروز ایران اسلامی می‌توان به وضوح مشاهده کرد که زنان در سه عرصه عمده و متمایز فعالیت دارند و هر یک از این عرصه‌ها سهمی مؤثر، ماندگار و قابل توجه در پویایی اقتصادی کشور ایفا می‌کند. نخستین گروه، زنان خانه‌دار هستند، قشری که متأسفانه در تحلیل‌های رسمی و گزارش‌های آماری به میزان شایسته مورد توجه قرار نگرفته‌اند، اما در عمل دامنه فعالیت‌ها و مسئولیت‌های آنان به اندازه‌ای گسترده است که می‌توان آن را معادل مجموعه‌ای از کارکردهای چندین نهاد و وزارتخانه دولت دانست. این زنان از یک سو نقش‌های مرتبط با سلامت و مراقبت از اعضای خانواده را بر عهده دارند که جنبه‌ای مشابه وظایف وزارت بهداشت دارد و از سوی دیگر، مدیریت اقتصادی و مالی خانواده، برنامه‌ریزی هزینه‌ها و تنظیم معیشت خانوار را انجام می‌دهند که در چارچوبی نزدیک به مسئولیت‌های وزارت اقتصاد قرار می‌گیرد. 

علاوه بر این، مدیریت روابط درون‌خانوادگی و تعامل با بستگان، همسایگان و شبکه‌های ارتباطی خانوادگی از وجوهی است که به کارکردهای حوزه ارتباطات شباهت بسیار دارد. مواردی همچون تأمین تغذیه سالم، تنظیم برنامه غذایی و مراقبت تغذیه‌ای از اعضای خانواده نیز نشان‌دهنده دامنه گسترده وظایف ایشان است. بدین ترتیب، تنوع، تکثر و چندلایگی فعالیت‌های زنان خانه‌دار به حدی است که ارزش‌گذاری اقتصادی آن در صورت محاسبه دقیق، رقمی بسیار فراتر از حداقل دستمزدهای رسمی خواهد بود، حتی در برخی برآوردها، ارزش ماهانه این فعالیت‌ها تا دو و نیم برابر حداقل دستمزد کارگران قابل محاسبه است. 

با وجود این، مرکز آمار ایران تاکنون سهم واقعی این قشر را در توسعه اقتصادی کشور محاسبه نکرده و همین امر موجب ایجاد خلأ قابل توجه در نظام آماری کشور شده است. از این رو ضروری است که این مرکز نسبت به تدوین یک برنامه عملیاتی دقیق برای سنجش و ثبت سهم اقتصادی زنان خانه‌دار اقدام کند تا تصویر واقعی‌تری از اقتصاد ملی به‌دست آید.

گروه دوم، بانوان شاغل خارج از منزل هستند که هم‌اکنون حدود ۳۰ تا ۳۲ درصد بازار کار کشور را تشکیل می‌دهند. حضور این گروه در طیف وسیعی از حوزه‌ها از جمله آموزش، علوم پزشکی، بهداشت و درمان، بخش‌های خدماتی، صنعت و حتی کشاورزی کاملاً محسوس و قابل اندازه‌گیری است. این بانوان در بسیاری از موارد نه تنها نقش کارکنان و نیروهای اجرایی را ایفا می‌کنند، بلکه در جایگاه کارآفرین نیز وارد عرصه شده و با راه‌اندازی کسب‌ و کارهای کوچک، متوسط یا حتی بزرگ سهم مؤثری در رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و گسترش نوآوری دارند. نقش‌آفرینی آنان در این حوزه‌ها نه‌تنها در جهت افزایش مشارکت اقتصادی زنان قابل توجه است، بلکه اثرات بلندمدت و پایداری بر توسعه اجتماعی و فرهنگی نیز به همراه دارد.  

ضروری است که سازمان‌های متولی از جمله مرکز آمار ایران، به‌منظور دستیابی به تصویری دقیق از مشارکت زنان و ارزش‌گذاری صحیح بر فعالیت‌های آنان، برنامه‌ای جامع و عملیاتی تدوین کنند

سومین دسته، بانوان دارای مشاغل خانگی هستند که در داخل منزل، علاوه بر انجام وظایف مرسوم خانوادگی به تولید کالا یا ارائه خدمات مختلف نیز می‌پردازند. این گروه بخش مهمی از اقتصاد غیر رسمی کشور را تشکیل می‌دهد و فعالیت‌های آنان از تولید صنایع ‌دستی، بسته‌بندی مواد غذایی، ارائه خدمات آموزشی و هنری گرفته تا سایر فعالیت‌های تولیدمحور و خدمات‌محور نقش قابل‌توجهی در گردش اقتصادی خانوار و حتی اقتصاد منطقه‌ای دارد. 

با در نظر گرفتن مجموع این سه حوزه می‌توان اذعان داشت که نقش زنان در اقتصاد ایران نقشی پیشتاز، فعال و اثرگذار است. ضروری است که سازمان‌های متولی از جمله مرکز آمار ایران، به‌منظور دستیابی به تصویری دقیق از مشارکت زنان و ارزش‌گذاری صحیح بر فعالیت‌های آنان، برنامه‌ای جامع و عملیاتی تدوین کنند.  افزون بر این، با توجه به شرایط اقتصادی جاری کشور از جمله نرخ تورم، فشارهای معیشتی و پیچیدگی‌های اداره اقتصادی خانواده دیگر نمی‌توان مدیریت معیشت خانوار را صرفاً بر عهده مردان دانست. در وضعیت کنونی، بانوان نه تنها شریک اصلی در مدیریت اقتصادی خانواده محسوب می‌شوند، بلکه به‌عنوان کنشگری فعال و تعیین‌کننده در اقتصاد ملی نقش‌آفرینی می‌کنند و حضور آنان یکی از ستون‌های اصلی ثبات، توسعه و حرکت روبه‌جلوی اقتصاد کشور به‌شمار می‌رود.

ایکنا ـ مهمترین چالش‌های بانوان در حوزه تولید و کسب ‌و کار چیست؟

پیش از پاسخ‌گویی مستقیم به این پرسش، شایسته است به نکته‌ای بنیادین اشاره شود. مطالعات انجام ‌شده در ایران و همچنین، پژوهش‌های بین‌المللی نشان می‌دهد که در آینده‌ای نه‌چندان دور، جامعه ایران با پدیده‌ای نوظهور به نام «مردان خانه‌دار» مواجه خواهد شد. این پدیده که دارای ابعاد مثبت و منفی متعدد است، ریشه در تحولات تکنولوژیک و دگرگونی‌های ساختاری بازار کار دارد. بخش قابل توجهی از مردانی که فاقد تخصص، مهارت و دانش لازم برای حضور در مشاغل مبتنی بر فناوری‌های نوین هستند، ناگزیر به انتخاب خانه‌داری خواهند شد. این وضعیت محصول روندهایی همچون گسترش هوش مصنوعی، توسعه اینترنت اشیا، رباتیک شدن فرایندهای تولید و نقش‌آفرینی گسترده‌تر فناوری چاپ سه‌بعدی است، روندهایی که از یک‌سو جایگزینی نیروی انسانی را تسهیل کرده و از سوی دیگر زمینه افزایش حضور زنان در حوزه‌های صنعتی، تولیدی و کسب‌ و کارهایی را که در گذشته عمدتاً در اختیار مردان بوده، فراهم کرده است. 

در کنار این موضوع باید توجه داشت که نسبت حضور بانوان در مراکز آموزش عالی کشور در حال حاضر حدود ۶۵ به ۳۵ به نفع بانوان است و به بیان دیگر ۶۵ درصد دانشجویان در دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزشی بانوان هستند. این امر نشان می‌دهد که نیروی کار دانشی آینده کشور به‌طور عمده از میان زنان تأمین خواهد شد و بازار کار آینده که ماهیتی دانش‌محور و مهارت‌محور دارد، به‌طور طبیعی پذیرای حضور فزاینده بانوان خواهد بود. بر همین اساس، می‌توان پیش‌بینی کرد که سهم زنان از بازار کار کشور که اکنون حدود ۳۰ درصد است، در آینده نزدیک به ۴۰ تا ۴۵ درصد افزایش خواهد یافت. این تحول خود نشانگر رشد شتابان مشارکت اقتصادی بانوان است و به تبع آن بخشی از عرصه اشتغال که در گذشته در اختیار مردان بود، به طور طبیعی به بانوان واگذار خواهد شد. از این رو، پدیده مردان خانه‌دار باید به صورت جدی مورد بررسی اندیشمندان حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی قرار گیرد و راهکارهای مناسب برای مدیریت تبعات آن ارائه شود. 

اما در پاسخ به پرسش اصلی باید گفت یکی از بزرگترین چالش‌های بانوان در حوزه کارآفرینی، موضوع شبکه‌سازی است. بانوان برای موفقیت در راه‌اندازی، توسعه و تثبیت کسب ‌و کارهای خود نیازمند برخورداری از شبکه‌های کارآفرینانه تخصصی هستند تا بتوانند از هم‌افزایی دانشی، تجربی و مهارتی بهره‌مند شوند. فعالیت فردی و جزیره‌ای ممکن است در جوامع سنتی یا مناطق کمتر توسعه‌یافته کشور به بروز نگاه‌های جنسیتی منجر شود و همین موضوع مسیر فعالیت اقتصادی زنان را دشوار کند. شبکه‌سازی تخصصی میان بانوان کارآفرین می‌تواند مانعی در برابر این موانع فرهنگی و اجتماعی ایجاد کرده و زمینه حضور مؤثر و پایدار آنان در بازار کار را فراهم کند. 

عدم توجه جدی به مسئله بازنشستگی زنان یکی از ضعف‌های ساختار فعلی حمایت از نیروی کار زن به شمار می‌رود. علاوه بر این، لازم است حق عائله‌مندی و حق اولاد برای همه بانوان شاغل همانند مردان به رسمیت شناخته شود

چالش مهم دیگر مربوط به تعارض میان نقش‌های خانوادگی و نقش‌های اقتصادی بانوان است. در کشوری که نقش مادری، همسری و مدیریت امور منزل از اهمیت بالایی برخوردار است، زنان ناچار هستند در چند جبهه به صورت همزمان فعالیت کنند. از این رو، ضرورت دارد یک بسته جامع حمایت از اشتغال زنان در بازار کار ایران تدوین شود، بسته‌ای که در آن به موضوعاتی همچون تنظیم ساعات کار بانوان توجه ویژه شود. یکسان‌سازی ساعات کاری زنان و مردان نه با منطق اسلامی سازگار است و نه با واقعیت‌های بازار کار. بانوان باید بتوانند ضمن حضور مؤثر در عرصه اشتغال، مسئولیت‌های خانوادگی خود را نیز به‌درستی انجام دهند.  در این بسته حمایتی باید موضوعاتی مانند حمایت از مادران شاغل، مرخصی شیردهی، مرخصی‌های استحقاقی و استعلاجی متناسب با شرایط بانوان مورد توجه قرار گیرد. همچنین، بیمه تأمین اجتماعی مناسب برای گروه‌های مختلف زنان و کاهش سنوات لازم برای بازنشستگی بانوان از دیگر محورهای ضروری این بسته است. 

عدم توجه جدی به مسئله بازنشستگی زنان یکی از ضعف‌های ساختار فعلی حمایت از نیروی کار زن به شمار می‌رود. علاوه بر این، لازم است حق عائله‌مندی و حق اولاد برای همه بانوان شاغل همانند مردان به رسمیت شناخته شود. هم‌اکنون بسیاری از بانوان در این حوزه با چالش‌های جدی مواجه‌ هستند. موضوعات دیگری مانند دورکاری و طراحی مدل‌های مشاغل مشارکتی به‌ویژه مشاغلی که دو یا چند بانو بتوانند با تقسیم‌کار مشترک آن را به سرانجام برسانند نیز باید به صورت جدی در این بسته گنجانده شود. در مجموع، چنانچه قرار است مشارکت زنان در بازار کار آینده تقویت شود، لازم است یک برنامه عملیاتی و یک بسته قانونی اجرایی و منسجم برای حمایت از اشتغال بانوان طراحی و پیاده‌سازی شود، بسته‌ای که نه‌تنها چالش‌های موجود را کاهش دهد، بلکه زمینه حضور پایدار، توانمند و برابرِ بانوان را در عرصه تولید و کسب‌ و کار فراهم کند.

چالش‌ها و راهکارهای حضور بانوان در عرصه تولید و کسب‌وکار

ایکنا ـ نقش بانوان کارآفرین در ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی کشور چگونه است؟ 

بانوان کارآفرین در اقتصاد ایران در دو حوزه اصلی و بسیار تأثیرگذار نقش‌آفرینی می‌کنند. نخستین حوزه، نقش مستقیم آنان در توسعه اقتصادی کشور است. بانوان کارآفرین با ایجاد کسب‌ و کارهای نوین، راه‌اندازی واحدهای تولیدی، خدماتی و آموزشی و به‌کارگیری نیروهای انسانی به‌طور مستقیم در ایجاد اشتغال، افزایش تولید، گردش مالی و ارتقای بهره‌وری اقتصادی نقش ایفا می‌کنند. حضور آنان در عرصه کارآفرینی، نه‌تنها به گسترش بازار کار کمک می‌کند، بلکه موجب تنوع‌بخشی به ساختار اقتصادی کشور و کاهش شکاف‌های جنسیتی در حوزه اشتغال نیز می‌شود.

اما حوزه دوم که به مراتب مهمتر و عمیق‌تر است، نقش الگوسازی و ترویجی بانوان کارآفرین برای جامعه بانوان و دختران کشور است. هنگامی که یک بانوی کارآفرین در حوزه‌ای مانند آموزش، صنعت، خدمات یا فناوری به موفقیت می‌رسد و یک مدرسه، دانشگاه، مرکز نوآوری یا هر واحد نوآورانه دیگری را راه‌اندازی می‌کند، به الگویی الهام‌بخش برای شمار قابل توجهی از دختران و زنان تبدیل می‌شود. این نقش الگویی موجب تقویت انگیزه، افزایش خودباوری، ارتقای نگاه جامعه نسبت به توانمندی زنان و تشویق نسل‌های جوان‌تر به ورود به عرصه تولید و کارآفرینی می‌شود. بنابراین، نقش فرهنگی، تربیتی و ترویجی بانوان کارآفرین در کنار نقش اقتصادی آنان دارای اهمیت بسیار بالا و اثرگذاری بلندمدت است.  

بانوان کارآفرین معمولاً در اداره کسب‌ و کارهای خود حساسیت بیشتری نسبت به رعایت اصول اخلاقی، انصاف، حقوق نیروی انسانی و مسئولیت‌های اجتماعی نشان می‌دهند

در کنار این موضوع همان‌گونه که پیش‌تر نیز اشاره شد، ضروری است مرکز آمار ایران و سایر نهادهای مسئول به‌طور رسمی مکلف شوند تا سهم واقعی بانوان در توسعه اقتصادی کشور به‌ویژه در حوزه کارآفرینی را محاسبه و اعلام کنند. این محاسبه نه‌تنها برای برنامه‌ریزی اقتصادی ضروری است، بلکه در شناخت ظرفیت‌های واقعی زنان و تدوین سیاست‌های حمایتی مؤثر نقش تعیین ‌کننده دارد.  یکی از ویژگی‌های برجسته بانوان کارآفرین خلاقیت و نوآوری آنان است. در بسیاری از موارد مشاهده می‌شود که بانوان به سمت ایده‌هایی حرکت می‌کنند که پیش از آن آزمون نشده یا کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این رویکرد مبتنی بر نوآوری باعث شکل‌گیری کسب ‌و کارهای جدید و به‌روز در کشور می‌شود و می‌تواند محرکی برای توسعه فناوری و تنوع‌بخشی فعالیت‌های اقتصادی باشد. 

ویژگی ممتاز دیگری که در میان بانوان کارآفرین بسیار برجسته است، اخلاق‌محوری و پایبندی جدی به اخلاق حرفه‌ای و مسئولیت‌پذیری اجتماعی است. بانوان کارآفرین معمولاً در اداره کسب‌ و کارهای خود حساسیت بیشتری نسبت به رعایت اصول اخلاقی، انصاف، حقوق نیروی انسانی و مسئولیت‌های اجتماعی نشان می‌دهند. این موضوع نه‌تنها موجب اعتمادآفرینی در بازار کار می‌شود، بلکه در افزایش پایداری کسب ‌و کار و ایجاد محیط کاری سالم و امن نیز تأثیرگذار است.  بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که بانوان کارآفرین نقشی دوگانه، مکمل و بسیار اثرگذار در اقتصاد کشور دارند که شامل نقشی مستقیم در ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی و نقشی غیرمستقیم اما عمیق در الگوسازی، ترویج فرهنگ کارآفرینی و ارتقای نگرش اجتماعی نسبت به توانمندی زنان است.

ایکنا ـ برای بانوانی که قصد ورود به عرصه تولید و کسب و کار دارند چه توصیه‌ای دارید؟ 

با توجه به شرایط کنونی بازار کار کشور که در آن نرخ اشتغال بانوان همچنان پایین و نرخ بیکاری زنان به‌ویژه در میان فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بسیار بالاست، توصیه اساسی من به بانوانی که قصد ورود به عرصه تولید و کسب‌ و کار دارند، آن است که پیش از هر چیز مهارت‌های مربوط به کسب‌ و کار و کارآفرینی را به‌صورت تخصصی و عملی آموزش ببینند. بسیاری از بانوان کشور دارای تحصیلات عالی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری هستند، اما به دلیل فقدان مهارت‌های عملی موردنیاز بازار، امکان حضور مؤثر در عرصه اشتغال برای آنان فراهم نشده است. در چنین شرایطی، بهره‌گیری از آموزش‌های مهارتی ارائه‌شده در مراکز فنی ‌و حرفه‌ای، جهاددانشگاهی و سایر نهادهای معتبر آموزشی می‌تواند زمینه ورود بانوان را به عرصه کارآفرینی، به‌ویژه کارآفرینی خانگی و فعالیت‌های مبتنی بر توانمندی‌های شخصی فراهم کند. این نوع کارآفرینی از یک‌سو به بانوان امکان می‌دهد بین مسئولیت‌های خانوادگی و فعالیت اقتصادی تعادل برقرار کنند و از سوی دیگر به اقتصاد خانوار کمک شایانی خواهد کرد. 

بخش قابل توجهی از بازار کار آینده در صنعت ساختمان و سایر صنایع مبتنی بر فناوری می‌تواند به‌طور مؤثر ازسوی بانوان مدیریت و راهبری شود

موضوع مهم دیگر نقش بانوان در کارآفرینی اجتماعی است. کارآفرینی اجتماعی رویکردی است که با بهره‌گیری از تفکر خلاق و کارآفرینانه به حل مسائل و چالش‌های اجتماعی می‌پردازد. خوشبختانه طی سال‌های اخیر بسیاری از بانوان کشور در حوزه‌هایی همچون فعالیت‌های خیریه، امور عام‌المنفعه، حمایت از کودکان کار، یاری‌رسانی به زنان سرپرست خانوار و سایر حوزه‌های اجتماعی ورود پیدا کرده‌اند و این روند نشان‌دهنده ظرفیت ویژه زنان در ارتقای رفاه اجتماعی و حل مسائل جامعه است. توسعه کارآفرینی اجتماعی می‌تواند علاوه بر ایجاد اشتغال، به تقویت سرمایه اجتماعی، افزایش همبستگی و ارتقای کیفیت زندگی گروه‌های آسیب‌پذیر نیز منجر شود. مهارت‌آموزی، دانش‌اندوزی و آشنایی با فرآیندهای کارآفرینی می‌تواند بانوان علاقه‌مند به حضور در بازار کار را به سمت راه‌اندازی انواع کسب‌وکارها از کسب‌وکارهای خانگی و خرد گرفته تا فعالیت‌های تعاونی، تیمی و گروهی سوق دهد. این مسیر علاوه بر امکان‌پذیری با ساختار زندگی و مسئولیت‌های چندگانه بانوان نیز سازگارتر است.  

از سوی دیگر باید توجه داشت که فناوری‌های نوین می‌توانند فرصت‌های تازه‌ای برای زنان فراهم کنند. کشور ما با شتاب قابل توجهی به سمت توسعه فناوری‌های نو مانند هوش مصنوعی، سیستم‌های هوشمند و فناوری‌های نوظهور در حال حرکت است. این روند می‌تواند به‌ویژه برای بانوانی که تخصص دانشگاهی دارند یا علاقه‌مند به یادگیری فناوری‌های نو هستند، فرصت‌های شغلی گسترده‌ای ایجاد کند. برای نمونه در بسیاری از کشورهای جهان کارخانه‌های خانه‌سازی صنعتی جایگزین شیوه‌های سنتی ساخت ‌و ساز شده‌اند که در چنین محیط‌هایی نیاز به نیروی کار یدی کاهش یافته و نقش متخصصان، مهندسان، تکنسین‌ها و نیروهای دانش‌محور افزایش یافته است. بنابراین، بخش قابل توجهی از بازار کار آینده در صنعت ساختمان و سایر صنایع مبتنی بر فناوری می‌تواند به‌طور مؤثر ازسوی بانوان مدیریت و راهبری شود. براساس این تحولات به آینده بازار کار بانوان در ایران بسیار امیدوار هستم و باور دارم که با توسعه آموزش‌های مهارتی، بهره‌گیری از فناوری‌های نو و تشویق بانوان به ورود به عرصه‌های نوآورانه سهم زنان در اقتصاد کشور به شکلی معنی‌دار و پایدار افزایش خواهد یافت. 

انتهای پیام
خبرنگار:
مجتبی افشار
captcha