به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علی امینینژاد؛ استاد فلسفه و حکمت حوزه علمیه 13 مردادماه در نشست علمی «نوآوری شیخ اشراق در اثبات باریتعالی» با بیان اینکه شیخ اشراق گرچه عمر کوتاهی داشت (36 سال) و از افتخارات عظیم ایران است که در حلب به شهادت رسید گفت: ایران سرزمین فلسفه و حکمت است و بعد تمدنی بزرگی دارد، اگرچه فلسفه ابنسینا در بعد اسلامی تلاش کرد ولی به نحو حقیقی، جدی و اصیل تلاش فیلسوفانه شیخ اشراق، آغازگر فلسفه اسلامی است.
وی اضافه کرد: اثبات عالم مثال، پیشرفت زیادی در فلسفه اسلامی ایجاد کرد و پیشرفتهایی که بعدا توسط ملاصدرا پیگیری شد، مقدمات آن توسط شیخ اشراق پایهگذاری شده است. سهروردی فیلسوف برجستهای است که اندیشمندان زیادی را در شرق و غرب شیفته خود کرده است.استاد حوزه علمیه با بیان اینکه هانریکربن که شاگرد هایدگر بود، وقتی با آثار شیخ اشراق آشنا شد به حکمت اشراق علاقهمند شد.
وی تصریح کرد: حکمت متعالیه با همه عظمتش هنوز هم آثار شیخ اشراق الهامبخش است. فلسفه اشراق میتواند در زمینه هوش مصنوعی و فلسفه ذهن که مورد توجه دنیای امروز است و میتواند مخاطبان زیادی هم در جهان داشته باشد، راهگشا باشد.
اثبات خدا از طریق فلسفه اشراق
امینینژاد افزود: اثبات باریتعالی و صفات و اسماء خداوند از جمله موضوعاتی است که شیخ اشراق به آن توجه داشته، ایشان در بسیاری از آثارش روش حکمای مشاء را محل توجه قرار داده، مانند برهان حرکت و امکان ماهوی؛ ولی راه جدیدی را مبتنی بر نظام فلسفی خودش نیز ارائه کرده است.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه نظام شیخ اشراق مبتنی بر علمالنفس شکل گرفته است، ادامه داد: ایشان برهان ویژهای در اثبات خدا به کار برده که مزیتهای زیادی نسبت به مکاتب دیگر داشته است. سهروردی با تأمل در نفس هویت نوری «نفس» را ثابت کرد و به نظام نور و ظلمت رسید. در اندیشه او اشیاء جسمانی ظلمت هستند و موجودات برتر از من حقیقتهای نوری هستند و مراد وی از نور هم خودآگاهی و پیوند با مقوله علم و آگاهی است؛ چیزی که در موجودات جسمانی وجود ندارد.
امینینژاد اضافه کرد: سهروردی از واژه نور محیط، مقدس، قهار و اعلی که خداوند است بهره برده و از واژه نورالانوار بسیار استفاده کرده است و در نظام فکری او تمام انوار از حضرت حق است. شیخ اشراق برای اثبات نورالانوار از برهان امکان ماهوی بهره برده است که این برهان دو مدل تقریر دارد؛ یکی ابنسینا که آن را برهان صدیقین مینامد و دیگری هم در تقریر متعارف امکان ماهوی است.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه ابنسینا در برهان صدیقین میگوید؛ وجود موجود، مستلزم وجود واجبالوجود است، خواه آن چه پیش رو داریم واجب الوجود باشد یا منتهی به آن، ادامه داد: ملاصدرا اشکالاتی به این برهان ابنسینا وارد میکند؛ اما شیخ اشراق میگوید از چیزهایی که بر اهل حکمت واجب است طریقه دیگری (معرفت نفس) در اثبات واجبالوجود است و این راه، بر راههای پیشینیان سبقت دارد. همانطور که پیامبر(ص) در احادیثی فرمودند: «من عرف نفسه فقد عرف ربه»، «معرفه النفس انفع المعارف» و «عرف نفسک تعرف ربک»، مؤید توجه به طریق معرفت نفس است.
شروع فلسفه با نفسشناسی
امینینژاد بیان کرد: شروع فلسفه شیخ اشراق از نفسشناسی است. ما علم حضوری به خود داریم و اگر برهان امکان ماهوی ابن سینا چالش دارد که چگونه موجودِ بیرون از خود را می توان اثبات کرد ایشان سخن از علم حضوری دارد و این مزیت او، بر سایر طرق است. در این زمینه کسانی که شکاکیت دارند از طریق علم حضوری راحتتر با نفس مواجه شدند.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: سهروردی معتقد است به نحو علم حضوری دو موضوع دیگر هم قابل اثبات است؛ اول حدوث نفس و دیگری هویت نوری نفس است؛ یعنی من، هویتی خودآگاه و خوداشراق هستم. ایشان بعد از اثبات این مسئله خود را نیازمند علت میداند چون انسان حادث است؛ او میگوید یا علت من باید اشیاء پیرامون من باشد (جواهر غاسقه مانند اینکه بدن من علت من باشد که در فلسفه ذهن چالشبرانگیز است) یا نور حسی عرضی، علت من باشد.
وی ادامه داد: او این فروض را ابطال کرده است و میگوید به دو دلیل ناشدنی است؛ اول اینکه علیت جسمانی مادی، نیازمند وضع و محاذات ویژه است، مثلا اگر آتش بخواهد دیگ را جوش بیاورد باید دیگ روی آتش باشد بنابراین منِ شناختی، هویت غیرمادی دارد و چگونه مادیات میتواند موجب ایجاد او شود؟ دلیل دیگر اینکه معطی شیئ نمیتواند فاقد شیء باشد؛ یعنی علت باید به لحاظ وجودی از معلول برتر باشد تا او را پدید بیاورد. شیخ اشراق بر پایه حدیث نبوی من «عرف نفسه عرف ربه» واجب الوجود را اثبات میکند و روش ایشان بسیار طبیعی، پذیرفتنی، مؤثر و پیشرو در مسئله الهیات است.
همچنین محمدباقر خراسانی؛ دبیر اجرایی مجمع عالی حکمت اسلامی در نشست علمی «نوآوری شیخ اشراق در اثبات باری تعالی» اظهار کرد: سهروردی از فلاسفه قرن ششم و پایهگذار مکتب حکمت اشراق است که جریان جدیدی در برخی از مسائل فلسفی پایهگذاری کرد که حرکتی رو به جلو بود. یکی از موضوعات مورد توجه فلاسفه اثبات وجود خداوند است و روش شیخ اشراق با روش پیشینیان تفاوت و تمایز دارد.