به مناسبت هزار و پانصدمین سال میلاد پربرکت حضرت محمد(ص) وبینار «15 قرن اقتدا به پیامآور نور و رحمت» در خبرگزاری ایکنا برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین حسین خادمیان نوشآبادی، استاد حوزه و دانشگاه که مؤلف بیش از ۲۰ عنوان کتاب علمی در حوزه مباحث دینی بوده و دارای اجازه نقل حدیث و روایت از آیات عظام مرحوم آیتالله العظمی صافی گلپایگانی رضوان الله علیه، آیتالله العظمی مکارم شیرازی و آیتالله العظمی علامه نجمالدین طبسی است در این وبینار به تشریح مفهوم رحمةللعالمین بودن رسول خدا(ص) پرداخت که مطالب مطرح شده در این وبینار را با هم میخوانیم و میبینیم.
پیامبر مکرم اسلام جایگاه ویژهای در خلقت دارند؛ در منظومه توحیدی و در قاموس ادبی خداوند سبحان نیز، جایگاه ایشان خاص و ویژه است. تنها پیامبری را که خداوند با لقب صدا کرده است و هیچ وقت به اسم خطاب نکرده، فقط پیامبر اسلام است. در قرآن «یا نوح» «یا ابراهیم» و «یا موسی» داریم اما هیچ وقت خداوند نفرموده «یا محمد» و همیشه خطاب خداوند به حضرت رسول(ص) «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ» و «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ» بوده است و حتی خداوند در قرآن کسانی که خواستند پیامبر اسلام را با لفظ سبک خطاب کنند را توبیخ کرده و فرموده چرا پیامبر را با الفاظ سبک صدا میکنید و تعابیر تندی نیز نسبت به آنها به کار برده است.
اینها نشان میدهد که این شخصیت، یک شخصیت ویژه است و سیره آن حضرت را باید به صورت دقیق مورد بررسی قرار داد. اما متأسفانه آنچه در نوشتههای مستشرقان و سیره نویسان آمده، تحمیل دادههای خودشان به سیره پیامبر(ص) بوده است.
دادههایی که بر اثر پیش فرضهای ذهنی که داشتهاند و خواستهاند، خواستههای خودشان را بر سیره پیامبر(ص) تحمیل کنند و برای همین با سیره منحرف طرف هستیم و حتی اکنون نیز سیره نویسانی هستند که فرزندان فکری همان تبار منحرف بوده و موسوعهها و سیرههای خود را براساس تحریفات مینویسند و وقتی ما این کتابها را میخوانیم واقعاً توهین کننده به حضرت رسول(ص) است.
مثلاً ابن هشام میگوید من سیره را طوری نوشتهام که بعضالناس ناراحت نشوند. اما این بعضالناس چه کسانی هستند و چه کسانی از سیره حقیقی پیامبر(ص) ناراحت میشوند؟ و کدام مسلمانی است که نخواهد سیره حقیقی پیامبر خود را درست بشنود؟ آیا عترت پیامبر اینگونه بوده است؟ آیا سیره پیامبر خلاف عملکرد عترت ایشان بود که این هشام خواسته آنها را راضی کند؟ این مسائل جای بررسی دارد و لذا در تفسیر رحمةللعالمین نیز نباید نگاه خودمان را بر پیامبر(ص) تحمیل کنیم.
اما رحمةللعالمین بودن یعنی چه؟ مگر ما بالاتر از رحمت خداوند داریم؟ خداوند سبحان همانگونه که رحمت خود را نازل و جاری میکند، پیامبر(ص) نیز همینطور رحمت خود را بر جهان جاری میسازد. برای همین هرجا صحبت از اطاعت از پیامبر است، اطاعت از خداوند نیز مطرح است. همانطور که فرمودهاند: «إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي؛ اگر خدا را دوست داريد از من پيروى كنيد»(آیه 31 سوره آل عمران). پس رحمت بودن پیامبر را نباید اینگونه تعبیر کنیم که ایشان مدام میخندیدند و همیشه از اشتباهات افراد گذشت میکردند؛ چراکه این رفتارها خلاف شخصیت سلیم یک انسان سالم است.
مگر میشود یک انسان در مقابل بدیها نیز بخندد و در مقابل زشتیها منفعل عمل کند؟ ما گاهی نوع عملکرد پیامبر(ص) را از رفتار یک انسان عاقل ساده کوچه بازی هم پایینتر میآوریم و روابط پیامبر با همسرش، روابط پیامبر با همسایهها و اصحابشان را به گونهای نقل میکنیم که پیامبر از حد یک آدم ساده و شخصیتی که جایگاه فکری خاصی ندارد هم پایینتر معرفی میشود.
رحمةللعالمین بودن پیامبر یعنی براساس وظایفی که خداوند سبحان به ایشان محول کرده، ایشان آنچه که برای تعالی و تکامل فردی و جمعی انسان و تعالی و رشد ابدیت بشر لازم است را انجام میدهند.
در قرآن همان پیامبری که خداوند خطاب به او میآید که «وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ؛ و یقیناً تو بر بلندای سجایای اخلاقی عظیمی قرار داری» (آیه چهارم سوره قلم) همان پیامبری که «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ؛ س به [بركت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده مى شدند»(آیه 159 سوره آل عمران)، درباره ایشان آمده است، همان پیامبری هستند که خداوند به ایشان میفرماید: «كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ ﴿۵۰﴾ فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ ﴿۵۱﴾؛ گويى گورخرانى رميدهاند (50) كه از مقابل شيرى فرار كرده اند»؛ (آیههای 50 و 51 سوره مدثر). آنها(دشمنان) مانند گورخران وحشی از تو که همانند شیر هستی فرار میکنند. یعنی وقتی دشمنان شجاعت، استقامت و عظمت پیامبر را میبینند، از ترس فرار میکنند.
اگر بخواهیم رحمت پیامبر(ص) را معرفی کنیم، رحمت ایشان یعنی اینکه آنچه حق انسان و حق مخلوق برای به تعالی و تکامل رسیدن است را در اختیار او قرار میدهد و حقی که انسان را به رشد و موجود و مخلوق را به تعالی خودش برساند را از او تضییع و سلب نمیکند.
مثالی میزنم؛ یک پزشک چه زمانی مهربان است؟ آیا پزشکی که بیمار نیازمند جراحی را جراحی نمیکند و به کودک نیازمند واکسن، واکسن تزریق نمیکند چون بیمار و کودک قرار است دردشان بگیرد، پزشک خوبی است؟ آیا مادری که برای ممانعت از گریه کردن کودکش به او اجازه میدهد به وسیله داغ دست بزند یا کار خطرناکی انجام دهد، مادر خوبی است؟ قدر مسلم خیر. مادر عاقل و مهربان، مادری است که علیرغم گریه و جیغ و داد کودک اجازه ندهد فرزندش به وسیله داغ دست بزند.
اگر میخواهیم حضرت محمد(ص) را به عنوان پیامبر رحمت معرفی کنیم، نباید این تصور را ایجاد کنیم که ایشان پیامبری بود که به همه چیز لبخند میزد؛ پیامبر رحمت پیامبری است که حقوق مسلم هر موجودی را به او میداده و به او آگاهی داده و میفهمانده که حقوقش چیست.
نوزادی را نزد پیامبر(ص) آوردند تا پیامبر در گوش او اذان و اقامه بگوید. کودک در آغوش پیامبر ادرار کرد ولی پیامبر به روی خودش نیاورد و سپس از افرادی که در اتاق بودند خواست بیرون بروند؛ به مادر کودک گفت که این کودک ادرار کرده است، ببر و کودک را بشور به کسی هم این مسئله را نگو چراکه آنوقت در بزرگسالی این کودک را به دلیل این اتفاق ملامت خواهند کرد.(این رویداد بعدها بدون اینکه کسی بداند آن کودک فرزند چه کسی بوده روایت شد و در تاریخ نامی از این کودک و خانواده او نیست).
پیامبر رحمت یعنی همین؛ پیامبری که مراقب آبروی یک نوزاد تا ابدیت است، مراقب حق یک یهودی و مسلمان تا ابدیت است و البته هر گاه لازم باشد محکم میایستند و هر جایی که لازم باشد اهل عطوفت هستند.
بله؛ با تدبیر و مدیریت رفتار میکنند. برخی فکر میکنند پیامبر برای ایجاد جاذبه رحمةللعالمین بودند و اینگونه رفتار میکردند؛ اما جذب و دفع پیامبر براساس تعالی و رشد انسانهاست. پیامبر آنچه لازمه رشد یک انسان باشد را به او میداده است.
در خصوص ایشان نقل شده که تساهل و تسامح داشتند؛ این یعنی دین را براساس فطرت آوردهاند و چیزی و کاری را مطرح نکردهاند که بر امتشان سخت باشد؛ مثلاً روزه و نماز چون براساس فطرت و نیاز انسان است، بر امت پیامبر سخت نیست.
هر روز 24 ساعت است. خداوند دستور داده در طول روز 17 رکعت نماز بخوانیم. پشت سر هم نباید خواند؛ دو رکعت صبح، چهار رکعت ظهر، چهار رکعت عصر، سه رکعت مغرب و چهار رکعت عشا. هر رکعت دو دقیقه هم طول بکشد کل 17 رکعت کمی بیش از نیم ساعت طول میکشد. خداوند میگوید در 24 ساعت، نیم ساعت نماز بخوان؛ این یعنی تساهل. نه اینکه پیامبر چشم بر روی هم بگذارد و اگر کسی خواست خطا و اشتباهی انجام دهد آن را نادیده بگیرد.
برای همین هم هست که خواستهاند پیامبر(ص) را خشن معرفی کنند. چون پیامبر میخواهد حدود و صغور را حفظ کند. چند چیز در اسلام به حدی سخت گرفته شده که اثبات آنها به حد محال رسیده است. اثبات زنا بسیار مشکل و در حد محال است که در آن باید عمل زنا با جزئیات توسط سه فرد عاقل با شرایط بسیار خاص و سختگیرانه دیده شود. این سختگیری به حدی است که در واقعیت بیرونی اثبات زنا ممکن نیست. در مورد طلاق نیز به حدی حکم خداوند سخت است که عملاً طلاق نیز محال است وقتی پیامبر میفرمایند: طلاق منفورترین حلال خداست یعنی به سمت آن نروید. همه این سختگیریها نیز نشانه رحمت است.
دشمنان اسلام میخواهند پیامبر را خشن معرفی کنند تا بشر به حقوق خود نرسد و حتی برای پیامبر جنگ میسازند. بسیاری از جنگهای پیامبر واقعیت ندارد و بسیاری از آمار مطرح شده در خصوص آنها واقعی نیست. جنگهای پیامبر(ص) را رشد دادند تا به عملکرد خلفا جلوه حق بدهند. پس باید به واسطه آیات قرآن و سیره پیامبر(ص) و احادیث جنگها و آمار مربوط به آنها را بررسی کنیم.
اینکه مقام معظم رهبری مطرح کردهاند که از احادیث، تاریخ اسلام را نقل کنید به همین دلیل است اما متأسفانه برعکس این فرمایش از منابع انحرافی تاریخ اسلام نقل شده است که مقام معظم رهبری از این سبک تاریخ نویسی چند تعبیر تند دارند و فرمودهاند این نوع نقل تاریخ «درد بزرگ اسلام» است و «مغزهای نادانی که تاریخ اسلام نوشتهاند» و «زبانهای گزافه گو و یاوهگویی که تاریخ اسلام نوشتهاند». و متأسفانه این افراد هنوز هم هستند و همین کار را میکنند.
وقتی میخواهیم رحمةللعالمین بودن پیامبر را مطرح کنیم باید بگوییم پیامبر(ص) براساس فطرت انسانها حقیقت را مطرح کردند و انسان را به تعالی و تکامل خود رسانند و اینها خواستند پیامبر(ص) را خشن نشان دهند تا انسانها به حقوقشان نرسند.
بله؛ برای همین موانع ایجاد کردند تا انسان به تعالی، آزادگی و رهایی نرسد که اگر برسد دیگر شیاطین نمیتوانند در هیچ زمینهای سلطنت کنند و انسانیت را به استعمار بگیرند.
برای همین میگویند اسلام خشن است. تاریخ جهان و شرایط امروز جهان را نگاه کنید و ببینید خشونت مربوط به یهودیان و مسیحیان است یا مسلمانان؟ کدام جنگها را مسلمانان به راه انداختهاند؟ اکنون یهودیت در حال انجام چه کاری است؟ مسیحیت چه کار میکند؟
مسلمانان بیشتر از خودشان دفاع کردهاند و اگر جایی را فتح کردهاند باز هم به دروغ نوشته شده است که خشونت کردهاند. آیا میشود یک لشکر کوچک مسلمانان ارتش بزرگ ایران را زمینگیر کند. خیر؛ این فتح نشان میدهد که ایرانیان چیزی از سپاه اسلام آن روز دیدند که دروازههای ایران را به روی لشکر اسلام باز کردند.
گفته شده اسلام با شمشیر به ایران آمد؛ مگر مغول با شمشیر به ایران نیامد و ایران را فتح نکرد؟ مگر پسر چنگیز حرم امام رضا(ع) را با خاک یکسان نکرد؟ پس چرا ایرانیان به سمت دین و آئین مغول نرفتند؟ سالها و قرنها خواستند اسلام را از ایرانیان بگیرند اما نتوانستند. حتی با تهاجم و شبیه خون فرهنگی نتوانستند ریشه اسلام را از این مملکت بکنند.
وقتی تعریف صحیح از رحمت، تساهل و تسامح داشته باشیم آن وقت است که میفهمیم برای انسانی که میخواهد به نقطههای اعلای زندگانی انسانی برسد، تنها الگو، پیامبر اسلام است و دست کشیدن از پیامبر اسلام مساوی با دیوانگی، جنون و سقوط است. جهان امروز را ببینید که گرفتار سقوط شده، چون از سیره پیامبر(ص) فاصله گرفته است.
بعد از شهادت پیامبر چرا جامعه اسلامی آن زمان سقوط کرد؟ چون از سیره پیامبر(ص) فاصله گرفت. سیره آن حضرت را چه کسانی باید برای مسلمانان تدریس و تعلیم کنند؟ قدر مسلم عترت ایشان. حضرت علی(ع) بعد از شهادت حضرت رسول(ص) قرآنی را آوردند و فرمودند من عترت هستم. یعنی امیرالمومنین علی(ع) خود را عترت معرفی کردند؛ عترتی که باید سیره حضرت رسول را نقل میکردند.
مطالب مطرح شده در خصوص سیره حضرت رسول را ببینید؛ برخی از همسران پیامبر(ص) بعدها در مدینه همسر ایشان شدند(مدت زمانی که همسر پیامبر بودند کوتاه بود)، تعداد احادیثی که از این افراد نقل میکنند بیشتر از احادیثی است که از حضرت امیر(ع) نقل میکنند. حضرت امیری که از زمان کودکی با پیامبر(ص) بزرگ شدهاند. اما چند حدیث از حضرت خدیجه(س) نقل شده است؟ چرا در جوامع روایی هیچ حدیثی از حضرت خدیجه(س) نیست. چه کسی بهتر از ام المومنین واقعی میتواند پیامبر را برای ما معرفی کند؟
حضرت خدیجه از سن حدود 23 سالگی همسر پیامبر شدند و چندین سال در مهمترین لحظات حیات پیامبر با ایشان بودند اما هیچ نقلی از ایشان نداریم؛ چرا؟ چرا ایشان را حذف کردند؟ چون میخواهند سیره حقیقی و واقعیتهای تساهل و تسامح پیامبر را حذف کنند.
اما پیامبر چگونه بودند؟ همین مطالبی که از عترت در خصوص پیامبر(ص) به دست ما رسیده است را ببینید. پیامبر دعوت به علم میکنند و وقتی میخواهند اسرا را آزاد کنند، میفرمایند اگر اسیری 10 مسلمان را باسواد کند، آزاد میشود.
چرا پیامبر این کار را میکنند؟ تساهل و رحمت یعنی انسانها را عالم کردن؛ این یعنی رحمت. خطری که امروز ما را تهدید میکند تعطیلی زیاد دانشگاهها و مدارس است. این یک خیانت و جنایت است(چه بدانیم و چه ندانیم). 10 سال آینده چه خبر خواهد شد؟ بچههایی که دیپلم دارند، لیسانس دارند، دکتری دارند اما محتوا و سواد ندارند خواهیم داشت و این خطرناک است. تعطیلی مداوم مدارس و دانشگاهها تکرار رفتار همان صحابهای است که اسمشان صحابه پیامبر بود اما هیچ نشانهای از پیامبر(ص) نداشتند.
کجا پیامبر(ص) مخالف خود را آتش میزد که برخی از جانشینان پیامبر در بقیع مخالفان خود را آتش زدند؟ کجای اسلام گفته شده که کسی که زکات ندهد، مرتد است و باید او را بکشیم که جنگهای ارتداد دروغین ساختند و طرفداران امیرالمومنین(ع) را به این اتهام که زکات ندادهاند، کشتند. در حالی که انکار زکات ارتداد میآورد اما مانع زکات که موجب ارتداد نیست و ... .
و کار به جایی رسید که دختر پیامبر(ص) را آنطور میکشند و آن فاجعه عظیم برای امام حسن(ع) رخ میدهد و ایشان را تیرباران میکنند و واقعه عاشورا اوج این انحراف را نشان میدهد. اینها افرادی هستند که تساهل و تسامح را همانند بسیاری از مسائل دیگر مصادره کردند.
خطرناکترین کار صحابه و تاریخ نویسان مزدور این بود که پیامبر را به نفع خودشان و حکام غاصب زمانشان مصادره کردند. مستشرقان و دیگران نیز آمدند و از همانها تقلید کردند، چون آن اسلام به درد مستشرقان میخورد نه اسلامی که امیرالمومنین علی(ع) مطرح میکرد.
اسلام حضرت علی(ع) موجب میشود که یهود، نصارا، زرتشتی و ... به سمت پیامبر اسلام بیایند و جذب شوند. پیامبر وقتی میخواهد اسیر آزاد کند میگوید سواد یاد بده، پیامبر وقتی نامهای به زبان عِبری به دستشان میرسد میفرمایند چه کسی بلد است این را بخواند؟ یک نفر میگوید من. حضرت میفرمایند بروید و زبان اقوام دیگر را یاد بگیرید.
پیامبر میگوید بروید زبان سایر ملتها را یاد بگیرید؛ پس آموزش و پرورشی که میخواهد در مسیر رحمةللعالمین حرکت کند، نباید در کتابهای درسی فقط بگوید که بچهها پیامبر مهربان بود و با بچهها بازی میکرد؛ بلکه آموزش و پرورش باید زبانهای عربی، انگلیسی، فرانسه، آلمانی و ... را به بچهها یاد بدهد. این میشود نشانهای از رحمةللعالمین بودن پیامبر که به امتش میفرماید که بروید و زبان سایر ملل را یاد بگیرید.
اصحاب دیدند که پیامبر(ص) دارند غذای اسبشان را پاک میکنند، اصحاب سؤال کردند که یا رسولالله چه میکنید؟ حضرت فرمودند آلودگیها و خاک و ... را از غذای اسبم پاک میکنم. به ازای هر آلودگی که برمیدارم، خداوند 10 حسنه برای من مینویسد. پیامبر میفرمایند اگر نهالی در دست داشته باشید و بدانید قیامت رسیده است آن را بکارید و نگذارید حق این نهال زائل شود.
بله؛ برخی تصور میکنند حمایت از محیط زیست مسئلهای است که از غرب وارد ایران شده در حالی که در سیره حضرت رسول(ص) کاملاً حفاظت از محیط زیست مطرح است و همان قلم به مزدها که مقام معظم رهبری فرمود درد بزرگ عالم اسلام که مغزهای نادان آمدند و تاریخ اسلام را برای میل بعضالناس نوشتند، اینها را نقل نکردهاند.
پیامبری که قرآن معرفی میکند اسوه است؛ رحمةللعالمین بودن یعنی پیامبر حقوق تمام اجزای عالم را مطرح میکند. ایشان حق آسمان و زمین و حق آبها را مطرح میکند و میفرماید در جنگها درختها را آتش نزنید، چاههای آب را مسموم نکنید، زنان باردار را نترسانید، فراریان را تعقیب نکنید. رحمت یعنی این؛ یعنی حقوق هر فرد و هر شخص و هر مخلوق را به بهترین وجه و درستترین وجه تعیین، تعلیم و تثبیت کردن.
اگر فردی دزدی کرد باید دستش قطع شود؛ این هم رحمت است برای آن دزد تا دیگر دزدی نکند.
پیامبر(ص) میفرمایند بهترین جهاد برای زن خوب شوهرداری است؛ پیرو رحمةللعالمین بودن یعنی خوب شوهرداری کردن را به دخترانمان یاد دهیم اما به راستی چه قدر این مسئله مهم را به دخترانمان یاد دادهایم؟ خانوادهها دغدغه جهیزیه دارند اما دغدغه این که به دخترانشان شوهرداری یاد بدهند را ندارند.
چه قدر به پسرانمان همسرداری یاد دادهایم؟ پیامبر از طلاق متنفر بود و خداوند میفرماید این زن را طلاق بده و بهتر از آن را نصیب تو خواهیم کرد و این یعنی کسانی در مدینه بودند که از برخی زوجات پیامبر برتر بودند ولو اینکه همسر پیامبر نبودند؛ پیامبر آن همسر خود را طلاق میدهد ولی باز به آن زن رجوع میکنند. چرا؟ چون طلاق منفورترین حلال است.
اما اکنون در آمار طلاق از مرز بیآبرویی هم گذشتهایم. پیامبر(ص) میفرمایند بهترین زنان امت من زنانی هستند که مهریه سبک داشته باشند. مهریه اکنون به یک بازار تبدیل شده است. پیامبر میفرماید بهترین مهریه زنان امت من تعلیم علم است. ببینید که با این فرمایش چطور تلاش دارند شرایط جامعه را بهبود بخشند و رشد دهند. اما آیا ما همه این جنبههای رحمت بودن پیامبرمان را دوست داریم؟
خانمی به من گفت حجاب را شما آخوندها درآوردهاید به همین دلیل من حجاب را نمیخواهم. به او گفتم هر بدعتی که ما آخوندها آوردهایم را شما انجام نده. اگر حجاب را ما آوردهایم پس مهریه نیز بدعت ماست؛ برو و مهریهات را ببخش. «گفت نه مهریه سنت پیامبر است» گفتم شما که پیامبر را ندیدهاید، از ما شنیدهاید. اگر حجاب بدعت ماست، پس مهریه نیز بدعت ماست. نباید یک بخش از حرفهای روحانیون را قبول کنید و بخش دیگر آن را قبول نکنید چون به نفعتان نیست.
اگر پیامبر را رحمةللعالمین میدانیم یعنی پیامبر فردی است که حقوق افراد، اشخاص و موجودات را تعلیم و احترام به این حقوق را واجب کرد. فردی سوار بر مرکبی بود و به پیامبر(ص) سلام کرد اما پیامبر پاسخ وی را نداد. آن شخص سؤال کرد که یا رسولالله چرا جواب سلام من را ندادید که پیامبر فرمود چرا وقتی کاری نداری همچنان سوار حیوان هستی و موجب آزار حیوان میشوی. در اینجا پیامبر(ص) از حقوق حیوان دفاع میکنند.
ایشان همان پیامبری هستند که میفرمایند اگر در جایی هستی که سگ و اسبی همراه داری و اگر وضو بگیری سگ و اسب تشنه خواهند ماند، باید تیمم کنی و حیواناتت را سیراب کنی. رحمت بودن یعنی شناختن حقوق. میفرماید اگر گوسفند و سگی داری و با مقدار آبی که در اختیار داری فقط میتوانی یکی از این دو حیوان را سیراب کنی، باید آب را به سگ بدهی، چون گوسفند را میتوان ذبح کرد تا گوشتش هدر نرود اما سگ را نمیتوان ذبح شرعی کرد. این پیامبر حقیقی اسلام است که کمک میکند حقوق اشخاص، موجودات و مخلوقات را سرجای خودش بشناسیم.
اما این پیامبر را میخواهند از ما بگیرند و گرفتند و با خانه نشین کردن عترت تلاش کردند پیامبر(ص) را از ما بگیرند. رحمةللعالمین بودن یعنی شناخت حقالله، حقالناس، حقالنفس، حق مخلوقات، حق زن، مرد، فرزند، پدر و مادر و ... .
پیامبر میفرمایند: مقام کهنسالان مقام پیامبر(ص) است اگر کسی به پیرمرد و پیرزنی احترام بگذارد پیامبرش را مورد احترام قرار داده است. یعنی اگر در مترو بلند شدی تا پیرمرد یا پیرزنی روی صندلی بنشیند، یعنی جای خود را به پیامبر دادهاید؛ اما همین پیامبر در جنگ اشداء علیالکفار هم است.
پیامبر هیچگاه در مقابل کفار کوتاه نیامد و با آنها سخت بود. «هیهات منالذله» حرف کسی که میفرماید پیامبر من را اینگونه تربیت کرده، مادرم و پدرم من را اینگونه تربیت کرده است و در مقابل دشمنان اسلام کوتاه نیامد.
رحمةللعالمین بودن یعنی فهم حقوق، وظایف و تکالیفی که انسان در حوزه فردی، خانوادگی، اجتماعی، شغلی، سیاسی، اقتصادی و ... دارد که برای تبیین هر کدام این مباحث زمانی زیادی لازم است.
اگر دین خود را از منابع و مراجع صحیح دریافت کنیم، گرفتار این مشکلات نمیشویم. فردی به من گفت فلان مرجع تقلید مورخ نیست که در خصوص وجود حضرت رقیه(س) نظر خود را بیان میکند. من از او پرسیدم اگر فردی نذر کند که در هیئت برای حضرت رقیه برنج بپزد، رئیس هیئت باید از چه کسی در خصوص این مسئله سؤال کند. اگر حضرت رقیه وجود نداشته باشد که این نذر منعقد نمیشود. او پاسخ داد از مرجع تقلید. من هم گفتم پس مرجع تقلید باید تاریخ را هم بداند.
برخی خود را به عنوان اسلامشناس مطرح میکنند. در کتاب «از طبری تا غروی» این مسئله را مطرح کردم که مواجهه با منابع و آثار چگونه باید باشد. مگر به صرف اینکه کسی مطلبی را در الکافی کلینی خوانده میتواند نظری در خصوص درستی یا غلطی آن بدهد.
برداشت سلیقهای و عقیم توسط برخی که یا عمدی بوده یا با توهم اینکه عالم هستند شروع به اظهار نظر کردهاند، خطرناک است که متأسفانه حتی برخی خبرگزاریها و رسانههای رسمی ما هم به این افراد تریبون و محل اظهار نظر میدهند.
فردی در رسانه ملی مطرح کرد که حضرت خدیجه(س) هاشمیه است و یک جعل دروغین کرد که چرا پیامبر(ص) وقتی حضرت خدیجه زنده بودند همسر دیگری اختیار نکردند و گفت این یک قانون در بنیهاشم بوده که اگر فردی زنی هاشمی داشته باشد نباید هوو برای آن زن بیاورد. بعد دروغی از خودش ساخت و گفت حضرت خدیجه هاشمی بوده است در حالی که اینگونه نبوده است.
ما از مراجع صحیح اسلام و احکام را نمیگیریم. در اسلام بهترین کار برای زن شوهرداری و تربیت فرزند است اما این به معنای ممنوعیت حضور اجتماعی زن نیست. حضرت زهرا(س) به زنان مدینه کتابت یاد میدادند. حضرت زهرا(س) به وقتش در جامعه خطبه میخواندند. حضرت زینب(س) به وقتش خطبه میخواندند. اسلام نگفته است خوب همسرداری به معنای خانهنشینی زنان است.
حتی برخی گفتند که زمانی که پیامبر(ص) در مسجد نماز جماعت میخواند حضرت زهرا(س) در نماز جماعت ایشان شرکت نمیکرد در حالی که ما نقل صحیح در منابع شیعی داریم که حضرت زهرا(س) در نماز جماعت شرکت میکردند.
وقتی حقوقمان را درست بشناسیم از حقوقمان تجاوز و تعدی نکنیم، نه من به حقوق شما تعدی کنم و نه شما به حقوق من تجاوز کنید و نه من خودم به حقوق خودم آسب برسانم، آنوقت است که میتوانیم پیرو صحیح پیامبر اسلام باشیم و این اسلام ما را به تعالی میرساند و وقتی که ظهور محقق شد، اسلام محمدی و علوی ظهور میکند؛ امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه عرضه میکنند، خداوندا مرا از نور محمدی و علوی به ظلمات بردند. یعنی امام سجاد(ع) از غصب وصایت و ولایت به ظلمات یاد میکنند.
گفتوگو از زهرا ایرجی
انتهای پیام