به گزارش ایکنا، آیتالله مهدی هادوی تهرانی، استاد درس خارج حوزه، امروز، یکشنبه 23 شهریورماه در ادامه مباحث تفسیری سوره انشقاق با بیان اینکه همانطور که گفته شد نام سوره مبارکه انشقاق از آیه اول یعنی «إِذَا السَّمَاءُ انْشَقَّتْ» گرفته شده است، گفت: این سوره با اشاره به وضعیت آسمان در روز قیامت شروع شده است و بعد هم به وضعیت زمین میپردازد؛ چند آیه اول به صورت شرطیه بیان شده است تا به آیه «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ» میرسد. خطاب در این آیه عام است و فرموده است ای انسان تو به سمت پروردگارت میروی آن هم رفتنی با مشقت و سختی. «کدح» به معنای سیر با مشقت و سختی است و حتما خداوند را ملاقات خواهید کرد.
وی افزود: شیخ طوسی معتقد است که ملاقیه در حقیقت مشاهده جزاء الله و پاداش و یا عقوبت الهی است ولی چون ملاقات با جزا خیلی مهم است گویی همان ملاقات با خداوند است. در این تعبیر ضمیر به خود خداوند بازگشت دارد؛ «فملاقیه». ایشان بازگشت ضمیر به خود خدا را نشانه معنای عجیب و حکمت بالغه الهی و عظمت قیامت میداند گرچه علامه طباطبایی بر این باور است که بازگشت ضمیر به خود خداوند است و نیازی به این توجیهات ندارد.
آیتالله هادوی تهرانی با بیان اینکه خداوند در قرآن کریم تاکید زیادی بر ربوبیت خود دارد و نه خالقیت زیرا مشرکین مشکلی با خالقیت خدا نداشتند، اضافه کرد: شرک آنان در ربوبیت بود. اینها کسانی بودند که میگفتند خالق آسمانها و زمین خداست ولی خدا اداره آفرینش را به بتها و اجنه و وسایل دیگری واگذار کرده است در حالی که خداوند فعل همه چیز را ماذون از جانب خود در آفرینش میداند. «کدح» در این آیه، «کدح» غیر اختیاری است؛ یعنی بخواهید و نخواهید باید خدا را ملاقات کنید.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه دنیا محل ابتلاء است و هر کسی هم ابتلائی متناسب با شرایط زندگی خود دارد، گفت: بنده در مدرسه فیضیه در کتابخانه مشغول مطالعه بودم که دیدم جمعی از طلاب وارد کتابخانه شدند و سیدی برای آنان در حال سخنرانی میکرد؛ البته من آن وقت آیتالله بهاءالدینی را نمیشناختم. خدمت آیتالله خوشوقت رفتم و ایشان فرمود شما خدمت آیتالله بهاءالدینی میروید و بنده عرض کردم خیر زیرا بیان خوبی ندارند. ایشان با اینکه کم عصبانی میشدند با عصبانیت به بنده گفت حتما در درس ایشان شرکت کن، افراد دیگری که درس اخلاق میگویند مطالبی را مطالعه میکنند و میگویند ولی ایشان به این مطالب رسیده است لذا خدمت آیتالله بهاءالدینی رفتم و به خصوص در نماز ایشان شرکت کردم.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: این ماجرا مربوط به سال 1360 یعنی 44 سال قبل است که بنده هنوز معمم هم نشده بودم؛ در دیدار اولی که با ایشان داشتم مطالبی فرمودند که آن وقت برای من قابل فهم نبود؛ از جمله فرمود خودت را برای مشکلات بیشتر آماده کن و دنیا اینگونه است که روز به روز بر مشکلات انسان افزوده میشود.
وی با تاکید بر اینکه انسان در دنیا «كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ» است و این یک سیر قهری است، تصریح کرد: سیر دیگری هم برای انسان وجود دارد که ارادی است یعنی مسیری را که انسان قرار است به اضطرار برود قبل از آن با اختیار برود لذا فرمودند «موتوا قبل ان تموتوا». بمیریدِ دوم مرگ اضطراری است و بمیرید اول مرگ اختیاری است. به تعبیر حضرت علی(ع) «الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا». مردم در دنیا در خواب هستند و وقتی مردند تازه بیدار خواهند شد.
استاد درس خارج حوزه علمیه با بیان اینکه برخی از علما خدمت علامه طباطبایی رفته بودند و گفتند قصد داریم خدمت شما عرفان بخوانیم، اضافه کرد: علامه فرموده بود که خدمت آیتالله خوشوقت بروید که علامه با اسم آقا عزیزالله ایشان را خطاب میکرد. آقای خوشوقت هم این گروه را فرستاده بود که کتاب جامعالمقدمات را بخرید و بیاورید و اینها فکر کرده بودند که جامع، کتاب عرفان است ولی جامعالمقدمات کتابی خطی و دور تا دور آن حاشیه بود و برخلاف نظر آنها عرفان نبود.
وی بیان کرد: البته آقای خوشوقت چند نسخه قدیمی تذکرهالمتقین را هم به آنها معرفی کرده بود و به عنوان امانت به این گروه داده بود و به آنها گفته بود بخوانید ولی عمل نکنید چون برای شما زود است.
آیتالله هادوی تهرانی با بیان اینکه کدح اختیاری در برابر کدح اضطراری دو روش کلی دارد که یکی روش آیتالله بهجت است، اظهار کرد: به این روش، مناجاتی میگویند یعنی اهل ذکر و گریه هستند که آیتالله بهجت این دو خصوصیت را داشت و حتی در سر نماز هم گریه میکرد. ایشان در جلسه درسشان فقط تعداد زیادی صلوات میفرستاد و دائمالذکر بود و طوری خود را تربیت کرده بود که امثال ما تحمل این مسائل را نداریم.
استاد درس خارج حوزه علمیه گفت: عرفا میگویند در این نوع افراد صفات جلال الهی تجلی دارد مثلا غضب و قدرت خداوند؛ در نقطه مقابل هم کسانی چون آیتالله بهاءالدینی قرار دارند که عرفانشان از نوع عرفان مناجاتی بود و چندان اهل گریه نبود. بنده بارها در مجالس روضه ایشان شرکت کردم ولی ندیدم موردی که ایشان گریه بکنند. عرفا به این نوع مدل عرفان خراباتی گویند.
وی اضافه کرد: آقای بهجت هر روز به زیارت حضرت معصومه(س) مشرف میشدند ولی این کار برای آیتالله بهاءالدینی چندان رایج نبود؛ عارفان خراباتی متمرکز بر صفات جمال الهی هستند و همه چیز را زیبا و خوب میبینند؛ بنده از محضر هر دو بزرگوار بهره بردم و طوری رفتار نمیکردند که بخواهند عرفان خود را به رخ دیگران بکشند.
آیتالله هادوی تهرانی با بیان اینکه ما در زندگی اگر نخواهیم سیر عرفانی و الهی داشته باشیم یا بخواهیم در هر صورت در انتها باید به سوی خدا برویم، اظهار کرد: حال اگر بخواهیم این کدح را اجرایی و پیاده کنیم این دو روش خراباتی و مناجاتی را دارد و البته نباید تصور شود که مسیر خراباتی ساده است. یکبار کسی که مرید ایشان بود به آقای بهاءالدینی گفته بود که آقای ابنالرضا در خوانسار مدرسهای میسازد که در تابستان هم طلاب از قم به آنجا بروند تا در گرمای تابستان در قم نباشند و به منطقه خوش آب و هوای خوانسار بروند؛ آقای بهاءالدینی فرمود با خوشگذرانی که انسان به جایی نمیرسد و آب و هوای حجاز باید باشد تا انسان پیامبر شود. آقای بهاءالدینی هم سختیهایی متناسب با نوع عرفان خود کشیده بود.
وی در جمعبندی این بحث بیان کرد: حرکت انسان در دنیا به سمت ملاقات خدا در آخرت مخصوص انسان خاصی نیست و برای همه وجود دارد و فقط «قلیل من عبادی الشکور» هستند که به مراتب عرفانی در دنیا میرسند و تلاش آنان در قیامت برایشان مثمر ثمر است.
استاد درس خارج حوزه علمیه، تاکید کرد: امام خمینی(ره) فرمودند کرامات را منکر نکنید ولو اینکه نتوانید با عقل خودتان درک کنید زیرا انکار این مقامات مانع از وصول به حقیقت است. البته نه اینکه هر کرامتی برای هر کسی که ذکر میشود درست است ولی واقعیتهایی هم وجود دارد و نمیتوان منکر هر نوع کرامتی شد.
انتهای پیام