
به گزارش ایکنا، صورا حاج علی، عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز، 26 شهریورماه در نشست علمی «ما و چالشهای معاصرتاندیشی در سیپدهدمان
تمدن نوین اسلامی» با بیان اینکه در عنوان بحث چند کلیدواژه از جمله ما، معاصرت و چالش وجود دارد، افزود: در اینجا بحث چیستی و چرایی مطرح است، یعنی ما چه کسانی هستیم و چه چالشی داریم و چرا در معاصرتاندیشی با چالش روبرو میشویم.
وی با تأکید بر اینکه این نوع مباحث باید با رویکرد تمدنی مورد مداقه قرار بگیرد وگرنه منتهی به نتایج مطلوبی نخواهد شد، افزود: تمدنشناسی یک رشته علمی و دانشگاهی در دانشگاههای دنیا است و در ایران هم در یکی دو دهه اخیر مورد بحث و بررسی قرار دارد و بنده نگاهی پدیدارشناسانه به تمدن دارم و معاصرتاندیشی را از زاویه تمدنی مورد بحث قرار میدهم لذا باید یکی دو تعریف از تمدن را مدنظر قرار دهیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز با بیان اینکه ممکن است سؤال شود شما با چه استدلال و مجوزی از سپیدهدمان
تمدن نوین اسلامی سخن میگویید، تصریح کرد: سپیدهدمان، فوقالعاده بحث فلسفی عمیقی دارد که اشاره خواهم کرد ولی در تعریف تمدن به یکی دو نمونه اشاره میکنم از جمله، تمدن یعنی جامعه انسانی با نهادهای اجتماعی گسترده و سبک زندگی در یک بازه زمانی مشخص و یا تعریف دیگر هم فرهنگ پیشرفته شامل نهادهای اجتماعی و حقوقی و ... در یک بازه زمانی مشخص. تمدن به سازماندهی پیچیده در مسیر اجتماعی یک جامعه اشاره دارد و نقطه اوج یک ملت در مسیر زندگی محسوب میشود.
حاج علی افزود: تمدن در زبان فارسی و سنت فکری ما برگرفته از ریشه مدینه به معنای شهر و شهرنشینی است. این اجتماع و شهر چه خاصیتی دارد که میتوانیم از آن برای تعریف تمدن بهره ببریم و آن را پایهای برای آسیبشناسی فضای فکری خودمان قرار دهیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز با بیان اینکه در این نگاه، تمدن در درجه اول، تجسم عینی فرهنگ و تجسم فرهنگ ارتقاء یافته تا سرحد عینیت یافتن به هویت یک موجود زنده است، تصریح کرد: تأکید بنده بر معنای تمدن، بحث وحدت اندامواره آن است.
وحدت اندامواره با تفکر دورکیم وارد علوم انسانی و اجتماعی شد که او وحدت اندامواره و ارگانیک را ویژگی جوامع مدرن و وحدت مکانیکی را ویژه جوامع سنتی برشمرده است. انداموارگی سبب میشود تا تمدن را بتوان از منظر پدیدارشناسی مطالعه کنیم.
حاج علی اضافه کرد: بنده معتقد به تعریفی برعکس دورکیم هستم که مبتنی بر تمدن حکیمانه اولیه اسلامی است. حکیمانی ذوابعاد و جامعالاطراف که در رشتههای مختلف تخصص داشتند. اگر ما از این منظر به تمدن نگاه کنیم آن را تجسم عینی وحدت و هماهنگی خواهیم دانست و با این نگاه، تمدن از حالت مکانیکی خارج شده و به حالت ارگانیک درخواهد آمد.
وی اضافه کرد: در تمدنشناسی شاخصههایی یک تمدن پیدا خواهد کرد که مهمترین بعد آن هماهنگی بین اجزا است و این هماهنگی جذابیت ایجاد میکند که میتواند بر حسب قدرت خود در رقابت با جوامع و تمدنهای دیگر یکهتاز میدان شود و نظام ارزشی خود را نهادینه کند و زبان آن تمدن و جامعه و ادبیات آن زبان و ادبیات معیار شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز بیان کرد: از طرف دیگر همین وضع طبیعی که تمدن دارد یعنی یک موجود زنده است میتوان از تولد و مرگ آن سخن گفت. الان اصطلاح پرتکراری به نام توسعه پایدار را میشنویم یعنی تمدن میکوشد تا خودش را جاودانه کند زیرا همواره امکان افول و سقوط تمدن وجود دارد لذا باید خود را مجهز کند تا این اتفاق برای او نیفتد.
حاج علی با بیان اینکه فرهنگ محور نرمافزاری یک تمدن است، افزود: وحدت هویت خود را در یک تمدن از فرهنگ میگیرد و در واقع فرهنگ است که به تمدن حیات میبخشد و زمانی این اتفاق میافتد که خود فرهنگ به مرحلهای از قوت و قدرت رسیده باشد که بتواند این نقش را برای تمدن ایفا کند.
استاد دانشگاه شیراز اضافه کرد: فرهنگ زمانی که بتواند از همه امکانات فکری زمانه خود تغذیه کند بدون آن که در آن متوقف شود، خواهد توانست تمدنساز شود؛ یعنی فواید آن را بگیرد و معایب آن را کنار بگذارد و بعد به وحدت برنهادی تبدیل شود. در واقع این تعریفی است که از ابتدای تاریخ فلسفه برای نقد گذاشتهاند؛ واژه نقد به معنای تفکیک سره از ناسره و خالصی از ناخالصی است؛ در اینجا هم نقد یک تمدن یعنی گرفتن مزایای یک فرهنگ و تمدن و رد معایب آن.
حاج علی با طرح این پرسش که آیا ما که داعیه تمدنسازی را به حق داریم، به این فرهنگ با چنین ویژگیها مجهز هستیم یا خیر؟ تصریح کرد: ما از یک طرف مدعی هستیم که در سپیدهدمان تمدن نوین اسلامی قرار داریم و از سوی دیگر چه بسا هنوز در ساحت فرهنگ و تفکر مجهز به شرایط تمدنساز نیستیم و این دو را چگونه باید با هم جمع کرد؟ بنده در جواب میگویم ضمن اینکه این نقد را میپذیرم ولی در حافظه تاریخی ایرانیان سابقه تمدنی وجود دارد و ما ایرانیان حداقل دو بار در مرحله زایش تمدنی قرار گرفته و آن را تجربه کردهایم؛ یکی در دوره باستانی و دیگری در دوره تمدن اولیه اسلامی بنابراین با وجود همه نقایص، امکان ایجاد تمدن اسلامی وجود دارد.
انتهای پیام