به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین رضا مهدیانفر؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، ششم آبانماه در نشست علمی «واپسین روزهای تاریخ در قرآن» که از سوی این دانشگاه برگزار شد با بیان اینکه برخی در سالیان قبل با شیطنت دم از درگیری تمدنها زدند، اظهار کرد: هانتینگتون به عنوان شخص محوری این جریان وقتی این سخنان را بیان کرد گفت؛ در پایان جهان، درگیری بین تمدنها رخ میدهد و این درگیری میان تمدن غرب، اسلامی، کنفسیوسی، هندویی و بقیه فردی هستند یعنی، پایان تاریخ، این درگیری در خاورمیانه است پس معلوم میشود چرا این غده سرطانی را در این منطقه کاشتهاند و همه درگیریها را به این نقطه انتقال دادهاند.
وی افزود: هانتینگتون تمرکز اصلی خود را بر روی تمدن اسلامی گذاشته است و بقیه بهانه هستند؛ نظریه دیگر در مورد پایان تاریخ، موج سوم تافلر است؛ او معتقد بود که انقلابهای بنیادین در چند موج در جهان رخ داده است؛ موج اول انقلاب کشاورزی بود، سپس انقلاب صنعتی و موج سوم عصر اطلاعات است؛ او میگوید با وجود فناوریهای اطلاعاتی ساختارهای تولید انبوه را از بین خواهد برد در نتیجه جامعهای جدید با وجود تولیدکننده و مصرفکنده با تمرکز بر دانشهای جدید ایجاد خواهد شد، یعنی قصد دارد بگوید نهایتا پایان تاریخ با دانشهای غربی پایان خواهد داشت.
مهدیانفر با اشاره به نظریه مک لوهان مبنی بر دهکده جهانی، اظهار کرد: دنیا از منظر وی به خاطر سرعت تبادل اطلاعات، به یک دهکده تبدیل شده است و دهکده نیز نیازمند کدخداست و کدخدای آن هم آمریکا باید باشد و تئوری لیبرال دموکراسی نه موعود ادیان آسمانی.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم ضمن رد این نظریات، اضافه کرد: نقد کلی و جدی بر این جریانات آن است که به دنبال القاء برتری لیبرال دموکراسی آمریکایی و تمدن غربی هستند و این کار را با قدرت بالای رسانهها، قدرت نظامی و اقتصادی پیش میبرند؛ فرهنگ غرب با ظاهر فریبنده خود ارزشهای فرهنگهای دیگر را تحت الشعاع قرار داده و باور به برتری این تمدن را القاء کرده است تا جایی که حتی از سطح عوام گذشته، نخبگان و فرهیختگان دانشگاهی ما نیز این شبهه را در ذهن دارند. گاهی میگویند تمدن غرب این همه کشفیات دارد و شما چه چیزی را کشف کردهاید.
تحمیل نظام لیبرال دموکراسی بر جهان
وی ادامه داد: بنابراین به مدد تکنولوژی برتری نظام لیبرالی را به بشر تحمیل کردهاند اما به نظر بنده اینها تلاشی برای تأخیر در افول تمدن غرب است و به تعبیر دیگر دست و پا میزنند تا زنده بمانند. تمدنی که منتقدان داخلی آن هم به ضعفهایش پی بردهاند، چنانچه بسیاری از این نظریهپردازان از نظریات خودشان نیز برگشتند.
مهدیانفر با تأکید بر توان برتر اندیشه موعودباوری، بیان کرد: ما با دو مفهوم جهانیشدن و جهانیسازی مواجهیم و نظریات معاصر، عامدانه یا نادانسته این مفاهیم را با هم مخلوط میکنند؛ جهانیشدن یک فرایند طبیعی تحول است اما جهانیسازی یعنی عامدانه تحول ایجاد کردن و این کار برای تهدید الگوهای فرهنگی و اقتصادی دیگر و غلبه لیبرال دموکراسی غرب است. اینها نه اینکه جهانی بشوند بلکه با توجه به امکاناتشان الگوهای خود را جهانی میکنند اما جهانیبودن اسلام یک حقیقت قطعی است که ریشه در متون آسمانی، فطرت و عقلانیت دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، تأکید کرد: اسلام و معارف آن از جمله قرآن کریم جهانی هستند؛ اسلام ذاتا آئین هدایت برای همه بشریت است و چند ویژگی کلیدی نیز دارد؛ مانند جامعیت، ذاتی، الهی و فطری بودن، ارادی و درونی بودن تحول و دعوت به علم و عقلانیت . اسلام جهانی است و این در ذات و حقیقت آن وجود دارد.
مهدیانفر با بیان اینکه پایان تاریخ امیدبخش، روشن و الهی است به طرح این پرسش پرداخت که آیا شواهدی هم برای این مسئله وجود دارد اضافه کرد: شواهد این مسئله دو چیز است: علمی و تجربی؛ اصل غلبه حق بر باطل و نور بر ظلمت، یک اصل علمی در این زمینه است؛ زیرا بر اساس قانونمندی تاریخ، وعده الهی محقق خواهد شد و خداوند نیز در قرآن وعده داده و این وعدهها تخلفناپذیر است و دیگری اصل وراثت صالحان بر جهان است یعنی، پایان تاریخ با فساد تمام نخواهد شد و صالحان، زمین را به ارث میبرند و دلیل دیگر نیز اصل غایتمندی خلقت انسان است و ناگزیر پایان تاریخ با توحید، عبادت، امنیت و آرامش تمام خواهد شد.
شواهد تجربی غلبه حق بر باطل در پایان تاریخ
مهدیانفر با اشاره به شواهد تجربی پایان تاریخ با غلبه دین اسلام، اضافه کرد: اولین دلیل تجربی، ناکارآمدی و زوال اندیشه و جریاناتی چون لیبرال دموکراسی است که نفسهای آخر خود را میکشند و ما نشانههای آن را میبینیم؛ همین که دنیا علیه اسرائیل قیام کرده، یکی از نشانهها است؛ دلیل تجربی دیگر، فطرتگرایی و اشتیاق به عدالت است؛ تجربه حکومت صالحان ولو به مدت کوتاه، در بنیاسرائیل یک حکومت فراگیر به دست صالحان ایجا شد ولو مدت آن طولانی بود و طبق وعده خداوند حکومت صالح دیگری نیز در پایان تاریخ ایجاد میشود؛ لذا این تجربه قابل تکرار است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، ادامه داد: بومی بودن این نظریه، مبانی هستیشناسی و انسانشناسی دارد؛ ما معتقدیم از خداییم و به سوی او خواهیم رفت(انا لله و انا الیه راجعون). ما معتقد به مبدأ و معاد هستیم و انسان همواره به این دو میاندیشد؛ لذا جهانی که از خدا نشأت گرفته، دوباره باید به او برگردد و حکومت نیز از آن خداست و به هر کسی بخواهد عطا خواهد کرد. در مورد مبانی انسانشناسی نیز این مطلب قابل بیان است که انسانها در شکل دهی پایان تاریخ نقش فعال دارند.
وی با بیان اینکه کارآیی این نظریه کجاست، افزود: باور به این نظریه سبب امیدبخشی به مستضفعان و به چالش کشیدن تمدنهای کنونی است که مبتنی بر جهانبینی مادی هستند.
مهدیانفر با بیان اینکه پایان تاریخ به معنای دوره مشخصی از تاریخ است که بشر به اوج شکوفایی مادی و معنوی رسیده است، گفت: اوج شکوفایی مادی و معنوی مطرح است و خدا در قرآن وعده داده، جامعه مبتنی بر توحید در آخرالزمان ایجاد و کفر نابود میشود همچنین خداوند نسبت به ایجاد حکومت صالحان وعده داده است؛ جامعهای که همه ساختارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن بر اساس عدل مطلق و گاهی بر محوریت توحید ناب ایجاد میشود.
وی با اشاره به مستضعان با بیان اینکه مستضعف یعنی؛ کسانی که به ضعف کشیده شدهاند، اظهار کرد: اینان افراد پارسا و زاهدی هستند که مستکبران به رغم توانمندی آنان، زنجیر بر پایشان زده و اجازه فعالیت آزادانه به آنان نمیدهند و به حاشیه رانده شدهاند که خدا وعده داده است ما شما را از حاشیه به متن میآوریم.
ظهور؛ آغاز تاریخ است نه پایان تاریخ
در ادامه حجتالاسلام و المسلمین کریمینیا؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم در سخنانی در نقد این مطالب، گفت: عنوان کرسی، واپسین روزهای تاریخ در قرآن است که به پایان تاریخ اشاره شده، اما اصطلاح واپسین مورد توجه نیست. نکته دیگر دوگانگی پایان تاریخ و واپسین روزهای تاریخ است؛ آیا این دو یکی هستند و آیا دوگانگی عنوان و تفاوت معنا، بین این دو مشاهده نمیشود؛ به نظر میرسد بین این دو تفاوت معنایی وجود دارد و در تعبیر پایان تاریخ، اتمام وقت و پایان زمان را متبادر میکند اما در اصطلاح واپسین روزها، یعنی هنوز تاریخ تمام نشده است. مثلا غروب، پایان روز است اما واپسین یعنی، چند ساعت یا چند دقیقه به شروع غروب.
وی اضافه کرد: عنوان نشست نیز خنثی است، یعنی خواننده منتظر است ببیند که در واپسین روزهای تاریخ چه چیزی رخ خواهد داد. بر این اساس، عصر ظهور آغاز تاریخ است نه پایان تاریخ، به عبارت دیگر شما از یکطرف از پایان تاریخ سخن گفته و از طرف دیگر از آغاز عصر ظهور.
کریمینیا در پایان با تأکید بر اینکه عنوان آغاز تاریخ از منظر قرآن واژه مناسبتری است، بیان کرد: یک دوره تمام میشود و آغاز جدید آن با ظهور آغاز خواهد شد، لذا آغاز تاریخ شروع حکومت حضرت مهدی(ع) و پایان تاریخ، روز نابودی قدرتهای استکباری و خاتمه قدرت آنان است.
انتهای پیام