
به گزارش ایکنا، خدیجه برزگر، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۹ آذرماه در هماندیشی «نواندیشی دینی و حقوق زنان» که از سوی پژوهشکده اندیشه دینی معاصر با همکاری معاونت امور زنان ریاستجمهوری برگزار شد، با بیان اینکه حقوق زنان همواره قصه پرغصهای در همه جوامع و دورههای تاریخی بوده است، گفت: گزارشهای تاریخی و جنبشهای اصلاحطلبانه نیز این مدعا را تأیید میکنند؛ بنابراین، فارغ از اینکه قائل به توسعه و ارتقای وضعیت زنان باشیم یا نه، هنوز مسائل مغفول زیادی باقی مانده است و همچنان شاهد برخی بیعدالتیها میان زنان و مردان هستیم و غالباً روال ما در مواجهه با این مسائل، انکار است.
وی افزود: مطالعات زنان ماهیتی انتقادی دارد، در حالی که در جامعه ما این مطالعات عمدتاً ایجاد شد تا نشان دهد وضعیت زنان خوب است و باید همینطور باشد؛ تا زنان نتوانند بپرسند چرا حضانت و حق طلاق باید در اختیار مرد باشد و چرا اشتغال زنان باید محدود شود. بنابراین، هدف از ایجاد این مطالعات بیشتر توصیف وضعیت موجود زنان بوده و در کلاسهای دانشگاهی هم عمدتاً به توجیه و تبیین وضع موجود پرداخته میشود، اما به اینکه وضعیت دیگری هم ممکن است، توجه نمیشود.
برزگری با بیان اینکه با فرض اینکه مسائل برجا مانده از تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نسبت به زنان زیاد و گاهی بدخیم است»، افزود: «به نظر میرسد که زن تازه به عنوان یک مسئله مطرح شده است، در حالی که باید جنسیت مسئله شود و نه اینکه جنسیت را صرفاً به زن تقلیل دهیم.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: با گذشت ۲۰ سال از ایجاد رشته مطالعات زنان، هنوز موضوع مردانگی وارد این مطالعات نشده و مورد غفلت است؛ بنابراین، ما باید مطالعات زنان را به مطالعات جنسیت تبدیل کنیم و هدف اصلی نیز ایجاد برابری با تأکید بر مقوله جنسیت باشد. نباید زن به تنهایی مسئله شود و حتی اگر مردان هم در مواجهه با وضعیت نابرابر باشند، باید به آن پرداخته و از آن غافل نمانیم.
این پژوهشگر با تأکید بر اینکه مسئله مطالعات زنان از زاویه فقه، دین، اقتصاد، سیاست، فرهنگ و ... قابل بررسی است»، اظهار کرد: مسئله زن در ایران دفرمه شده است. برای حل این مسئله، باید به دو سؤال پاسخ دهیم: قانون چه میگوید و جامعه چه چیزی را تجربه میکند؟ در حال حاضر این دو با هم زاویه دارند؛ بنابراین وضعیت زنان و حتی جنسیت در ایران دفرمه شده است.
برزگر با بیان اینکه وقتی به این دو سؤال پاسخ درستی ندهیم، قاعده مرد نانآور و زن خانهدار شکل میگیرد و سیاستگذاریها نیز به همین سمت میرود، گفت: در حال حاضر، ما نمیدانیم از زنان چه انتظاری داریم؛ آیا باید خانهدار باشند یا در جامعه مشارکت داشته باشند. از آنجا که ذهن سیاستگذار مبتنی بر این قاعده است، در زمینه اشتغال فرصتهایی مانند شیردهی و مرخصی زایمان فراهم میکنیم، اما کارفرما رعایت نمیکند. یا در مورد حضانت، قانون وجود دارد اما ضمانت اجرا ندارد و رویه قضایی واحدی هم شکل نگرفته است.
کلاه گشاد حضانت و حق طلاق
برزگر اضافه کرد: «کلاه گشادی بر سر زنان رفت که گرفتن حضانت و حق طلاق بود؛ یعنی حضانت و حق طلاق را به بانوان دادند، اما کسی نگفت بانوی طلاقگرفته چگونه باید مخارج فرزند تحت حضانت خود را تأمین کند، بهویژه اینکه مهریه او نیز با شرایط سخت پرداخت میشود.»
وی تأکید کرد: اکنون حقوقی به این زنان دادهایم که جز تشدید بار اجتماعی چیز دیگری برایشان نداشته است. قطعا حضانت باید به زن داده میشد، اما فهم جامعه و ساختارها چه؟ هنوز درک مردان جامعه از زن، زن سنتی است، حتی اگر مرد پزشک باشد.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه «قصد داریم حقوق را مدرن کنیم، ولی ارتکاز عمومی مردم مدرن نشده است»، گفت: تلقی جامعه نسبت به مردانگی و زنانگی تغییر نکرده است؛ یعنی یک مرد، با وجود اینکه میخواهد همسرش مادر و همسر خوبی باشد و اشتغال هم داشته باشد، در عین حال زن خانهدار خوبی هم باشد و اگر در این امور کوتاهی کند، از سوی جامعه سرزنش میشود، بهویژه در حوزه مادری.
وی تأکید کرد: اکنون اگر درباره ویژگیهای همسر خوب از مردم قم بپرسیم، پاسخها متفاوت است و در تهران جوابهای دیگری میشنویم. وقتی جامعه اینقدر تشتت دارد، قانون به درستی اجرا نمیشود؛ بنابراین زمان آن رسیده که به سمت فرهنگسازی برویم و نه صرفاً تقنین، زیرا تقنین به تنهایی کار را پیش نمیبرد.
برزگر در پایان افزود: مردان حاضرند زندان بروند اما مهریه ندهند، در حالی که مهریه جزء دیون است، یا همچنان قتل ناموسی و قتل دختر توسط پدر رخ میدهد و قانون کارآمد نیست؛ بنابراین، لازم است تلقی جامعه از مردانگی و زنانگی از طریق فرهنگسازی تغییر یابد.
انتهای پیام