کد خبر: 4318425
تاریخ انتشار : ۰۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۷
محمدامین شاهجویی مطرح کرد

آموزه‌های فلسفی رواقی برای زیستن؛ تأملی در نسبت فلسفه و زندگی

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با تأکید بر ضرورت بازاندیشی در آموزه‌های رواقی برای زیستنِ معنادار گفت: ما اگر هدفی مرکزی برای زندگی نداشته باشیم، فلسفه‌ای منسجم نیز برای آن نخواهیم داشت؛ فلسفه رواقی به ما می‌آموزد چگونه در میانه رنج‌ها، اضطراب‌ها و آشفتگی جهان، آرامش خردمندانه را بازیابیم و زیستنی نیک را تدارک کنیم.

آموزه‌های فلسفی رواقی برای زیستن؛ تأملی در نسبت فلسفه و زندگی

به گزارش ایکنا، محمدامین شاهجویی، استاد و پژوهشگر فلسفه در نشست «فلسفه و زندگی»، که به مناسبت روز جهانی فلسفه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، گفت: تأمل بر جایگاه فلسفه در کاربست‌های زیست انسانی، بحث خود را با پرسشی بنیادین آغاز می‌کند: «از زندگی چه می‌خواهیم؟»

وی در ادامه تصریح کرد: این پرسش، کلی‌ترین سؤال انسانی است و فرهنگ عمومی ما کمتر مجال اندیشیدن بدان را فراهم کرده است، زیرا جامعه معاصر، بیشتر سرگرمی فراهم می‌کند تا تفکر؛ در نتیجه بسیاری از انسان‌ها هرگز درنگی جدی نکرده‌اند تا از خود بپرسند هدف اصلی‌شان از زندگی چیست.

شاهجویی افزود: داشتن «هدف اصلی در زندگی» نخستین جزء از فلسفه زندگی است؛ زیرا بدون چنین هدفی، هیچ نظام منسجم فکری برای زیستن شکل نمی‌گیرد و اگر فلسفه‌ زندگی نداشته باشیم، خطر آن وجود دارد که عمر را صرف اموری کم‌ارزش کنیم و از جست‌وجوی آنچه واقعاً ارزشمند است بازمانیم.

شاهجویی با بیان اینکه حتی وقتی هدف اصلی و ارزش‌های آن را دریافته‌ایم، همچنان ممکن است در نبود راهکار عملی برای رسیدن به آن، زندگی را تباه کنیم، گفت: از همین رو، جزء دیگر فلسفه زندگی، داشتن «راهی برای وصول به هدف» است که نیازمند همراهی و هدایت یک فیلسوفِ زندگی است؛ کسی که ما را در فهم اهداف، در دسته‌بندی و اولویت‌بندی آنها و در یافتن مسیر رسیدن به هدف برتر یاری رساند.

وی با اشاره به وضعیت دانشگاهی فلسفه خاطرنشان کرد: در گروه‌های فلسفه بیش از آنکه «فیلسوفِ زندگی» یافت شود، فیلسوفانی هستند که تخصص‌های علمی‌شان در شاخه‌های یونان باستان، قرون وسطا، فلسفه مدرن و اسلامی طبقه‌بندی می‌شود، اما در تاریخ فلسفه، خاصه در جهان یونان و روم باستان، فیلسوفان نه تنها فلسفه زندگی را موضوعی ارزشمند برای تأمل می‌دانستند، بلکه فلسفه را اساساً جست‌وجوی راه زیستنِ نیک می‌شمردند و برای آن مدرسه‌هایی بنا می‌کردند.

وی سپس به معرفی کوتاه برخی از مکاتب باستانی پرداخت و گفت: مکتب کَلبی با تأکید بر ریاضت، مکتب کرونایی با محوریت لذت و در میان آن دو، طیف گسترده‌ای از مکاتب از جمله اپیکوریان، شکاکان و به‌ویژه مکتب رواقی که زنون بنیان‌گذار آن بود.

شاهجویی در واکاوی آموزه‌های رواقی اظهار کرد: به باور «لوکیوس سنکا» فیلسوف رواقی، کسی که نزد فیلسوف تعلیم می‌بیند باید هر روز با مدد خرد کاری نیکو انجام دهد و هر روز ژرف‌تر و بالغ‌تر شود. فلسفه رواقی ارزش آن را دارد که انسان مدرن نیز در طلب زندگی معنادار، آن را از نظر دور ندارد، زیرا آموزه‌های رواقی رسماً ناظر به «چگونه زیستن» است، نه صرفاً نظریه‌پردازی آکادمیک.

استاد دانشگاه شهید بهشتی در ادامه گفت: رواقی‌گری، هرچند فلسفه‌ای است، سویه‌های روان‌شناختی پررنگی دارد و در زمره بصیرت‌بخش‌ترین روان‌شناسی‌های باستانی قرار می‌گیرد؛ چراکه دریافته است زندگی با احساسات منفی چون خشم، اضطراب، ترس، اندوه و حسادت نمی‌تواند زندگی نیکو باشد.

وی بر اهمیت تأمل در سرنوشت و مهار امیال تأکید کرد و گفت: رواقیان انسان را به جست‌وجوی آرامش اصیل فرا می‌خوانند. هدف ایشان نه حذف عاطفه، بلکه غلبه بر جنبه‌های منفیِ آن است. انسانِ رواقی، با وجود توجه به مصائب احتمالی زندگی، نگاه شاد و خوش‌بینانه‌ای دارد و بر آن است که نفس را در سازگاری با خویش نگاه دارد و به شادی درونی و پایدار برسد. سنکا معتقد است کسی که بر اساس اصول رواقی زندگی کند، از لذت عمیق درونی بهره‌مند خواهد شد؛ زیرا شادمانی را در درون خود می‌یابد، نه در بیرون.

شاهجویی یادآور شد که برخلاف تصورهای سطحی، رواقیان انسان‌هایی منفعل نبودند، بلکه فعالانه درگیر زندگی و مسئولیت اجتماعی بودند. آنان خردمند، شجاع، میانه‌رو و خویشتندار بودند و تأکید داشتند انسان باید وظایف اجتماعی‌اش را انجام دهد و به یاری دیگران بشتابد.

وی در ادامه به تعبیر لطیفی در آثار رواقی اشاره کرد: «با قدرت عقل، اشک‌های اندوه را باید پاک کرد»؛ اشاره‌ای که معنای ژرفِ آشتی خرد و عاطفه را در فلسفه رواقی به نمایش می‌گذارد. فلسفه رواقی به رغم سوء‌برداشت‌ها، یکی از موفق‌ترین فلسفه‌هایی است که می‌کوشد میان نظر و عمل پیوند زند. پذیرش آن به‌ عنوان فلسفه زندگی، مستلزم بازنگری در اهداف انسانی است و توجه به این نکته که بسیاری از اموری چون شهرت و ثروت ارزش پیگیری ندارند. آموزه رواقی انسان را به سوی آرامش و فضیلت فرا می‌خواند ـ حالتی که مشخصه آن فقدان احساسات منفی و حضور احساسات مثبت از جنس لذت و رضامندی است.

شاهجویی افزود: از جمله توصیه‌های کاربردی رواقیان، تمایز قائل شدن میان امورِ در دایره توان و بیرون از آن است، تا انسان بی‌جهت نگران آنچه در اختیارش نیست نباشد و تمرکزش را بر آنچه می‌تواند تأثیر بگذارد معطوف کند. همچنین توصیه می‌کنند سرچشمه‌های رنج را در زندگی بشناسیم و با به‌کارگیری راهبردهای رواقی از آنها پرهیز کنیم.

زیستن به سبک رواقی نیاز به آیین‌نامه پیچیده یا زمان خاص ندارد؛ کافی است هر از گاه به زندگی تأمل کنیم.

شاهجویی در ادامه توضیح داد : رواقی‌گری با بسیاری از ادیان و سنت‌های اخلاقی سازگار است؛ برای نمونه، مسیحیت نیز همان میل به آرامش را با مفهوم «صلح و آشتی درون» دنبال می‌کند. هدف اصلی فلاسفه باستان یاری رساندن به انسان‌های معمولی برای زیست نیکو بود و مکتب رواقی از موفق‌ترین خطوط این فلسفه عملی به شمار می‌رود.

وی در پایان با اشاره به اینکه آثار رواقی به ویژه جستارهای سنکا در باب زندگی شادمان، آرامش ذهن و کوتاهی عمر، برای عموم قابل فهم و سودمند است، یادآور شد که مجموعه آثار سنکا با عنوان «جستارهای اخلاقی» در جلد دوم آثار او در مؤسسه پژوهشی و فلسفی ایران در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.

شاهجویی سخن خود را با این نکته به پایان رساند که چنین نگاهی به فلسفه، می‌تواند مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان را در عرصه علوم انسانی ـ به ویژه فلسفه ـ تعالی بخشد و راه اصلاح آن را هموار سازد.

انتهای پیام
خبرنگار:
حدیث منتظری
دبیر:
سلما آرام
captcha