به گزارش ایکنا، نعمتالله صفری فروشانی، عضو هیئت علمی جامعهالمصطفی(ص)، شامگاه ۲۱ آذرماه در نشست علمی «نقش گفتمان در تحلیل کنشهای حضرت زهرا(س) پس از رحلت پیامبر(ص)» که از سوی مؤسسه فهیم در قم برگزار شد، با تأکید بر ضرورت گسترش مناسبتهای شاد مرتبط با اهلبیت(ع) اظهار کرد: شایسته است افزون بر وضعیت کنونی، دهههای شادی بیشتری برای اهلبیت(ع) در نظر گرفته شود؛ برای مثال در ایام منتهی به جمادیالثانی، دهه یا هفته فاطمی برگزار شود.وی افزود: از آنجا که در ماه شعبان واقعهای مرتبط با وفات وجود ندارد، میتوان دو دهه شعبانیه را از سوم تا پانزدهم این ماه برگزار کرد. همچنین در ماه رجب و همزمان با ایام بعثت، برگزاری ایام رجبیه میتواند از برجستهشدن صرفِ حزن و اندوه اهلبیت(ع) در ذهن مردم جلوگیری کند.
وی با اشاره به نقش گفتمان در تحلیل کنشهای حضرت فاطمه(س) اظهار کرد: در مدت کوتاهی پس از وفات پیامبر(ص)، طی چند ماه، شاهد اقدامات متعدد حضرت زهرا(س) هستیم. اقداماتی همچون موضعگیریهای مرتبط با بیت، خطبه فدک و سایر رفتارها، همچنین رجوع به خانه انصار، وصیت و استناد به حدیث «اِنَّاللّه یَغضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَة». با این حال، نگاه ما عمدتاً به برخی از این موارد، بهویژه مسئله بیت، محدود شده است؛ بدون آنکه وارد بحث مستند بودن یا نبودن آن شویم.
صفری فروشانی با طرح این پرسش که آیا در تفکر شیعه میان اقدامات حضرت زهرا(س) پیوندی منسجم، همچون نخ تسبیح، وجود دارد یا این اقدامات بهصورت مستقل مورد توجه قرار میگیرند، تصریح کرد: در مباحث فاطمی(س) سه گفتمان عمده شیعی، سنی و مستشرقان وجود دارد. البته مستشرقان بهصورت مستقل وارد زندگی حضرت فاطمه(س) نشدهاند، اما در آثار قرآنپژوهی و دینپژوهی، از جمله کرونیکا و آثار مشابه، به این موضوعات نیز پرداختهاند. تمرکز بنده در این جلسه عمدتاً بر گفتمان شیعی است.وی با بیان اینکه شیعیان در آثار خود وارد فرامتن کلامی این مباحث میشوند و این فرامتن همان امامت است، اظهار کرد: امامت به همه این موضوعات معنا بخشیده و آنها را منسجم میکند و وقتی از امامت سخن گفته میشود، منظور امامت دینی و سیاسی و جانشینی پیامبر(ص) در امور سیاسی است.
وی با اشاره به اینکه امامت دارای دو جنبه ایجابی و سلبی است، افزود: جنبه ایجابی به این معناست که خلافت حق امیرالمؤمنین(ع) است و جنبه سلبی بدین معناست که دیگران حق خلافت ندارند. اجتماع در بیت نیز با این هدف صورت گرفت تا نشان داده شود فردی که خود را خلیفه معرفی کرده، از مشروعیت برخوردار نیست یا سازوکار تعیین خلیفه مشروع نبوده است. حساسیت مسئله خلافت نسبت به بیت، امری موردی نیست بلکه بنیادی است و کیان خلافت به واکنش این بیت وابسته است؛ بهویژه آنکه در این بیت دختر رسول خدا(ص) حضور دارد و اساساً ورود به این بیت نیز به سبب جایگاه حضرت فاطمه(س) صورت گرفت.
اهمیت نمادین فدک
عضو هیئت علمی جامعهالمصطفی(ص) اضافه کرد: در ماجرای فدک، هرچند این سرزمین دارای ارزش مادی بود، اما اهمیت نمادین آن بهمراتب بیش از ارزش اقتصادیاش به شمار میرفت. همچنین باید توجه داشت که در زمان غصب فدک، مسلمانان دچار فقر عمومی نبودند تا بتوان این اقدام را ناشی از نیاز مادی دانست. فدک مالی بود که از سوی پیامبر اکرم(ص) به حضرت زهرا(س) منتقل و به ایشان هبه شده بود؛ هرچند اهل سنت بر این باورند که فدک یا ملک شخصی پیامبر(ص) بوده یا در زمره حقوق حکومتی ایشان قرار داشته و پس از وفات پیامبر باید به خلیفه منتقل میشده است، از همین رو نیز در برابر واگذاری فدک موضعی سختگیرانه اتخاذ کردند.
صفری فروشانی با بیان اینکه یکی از سنگینترین ضربات واردشده به تفکر اهل سنت در موضوع فدک، اقدام عمر بن عبدالعزیز در بازگرداندن فدک بود، تصریح کرد: این اقدام موجب ایجاد بحران در مشروعیت عملکرد عمر، خلیفه دوم، شد و در عین حال جالب آنکه هیچیک از مسلمانان نیز به این اقدام اعتراض نکردند. ابنابیالحدید نیز تصریح کرده است، اگر سخن حضرت فاطمه(س) درباره فدک پذیرفته میشد، این تنها گام نخست بود و در ادامه، سایر سخنان ایشان، از جمله درباره مسئله خلافت، نیز میبایست مورد توجه و پذیرش قرار میگرفت.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به خطبه حضرت زهرا(س) اظهار کرد: جمله محوری این خطبه آن است که خداوند اطاعت از ما را مایه نظم و سامان جامعه قرار داده و امامت ماست که شما را از تفرقه و جدایی ایمن میکند. تا اینجا روشن میشود که حضرت زهرا(س) شخصیتی کنشگر و فعال بوده و نه منزوی و گوشهنشین. ایشان در دوران حیات پیامبر اکرم(ص) بهگونهای از پدر خویش مراقبت میکردند که پیامبر(ص) لقب «اُمّ اَبیها» را به ایشان عطا کردند؛ لقبی که در سال ششم هجری، همزمان با نزول سوره احزاب و اطلاق عنوان «اُمّالمؤمنین» به همسران پیامبر(ص)، به حضرت زهرا(س) داده شد. پیامبر(ص) در این باره فرمودند: تو «اُمّ اَبیها»، یعنی مادر پدر، هستی.
صفری فروشانی با اشاره به روایتی که در آن نقل شده حضرت فاطمه(س) فرمودهاند بهترین خیر برای زنان آن است که مردی آنان را نبیند و آنان نیز مردی را نبینند، بیان کرد: این روایت در منابع شیعی از نظر سندی اعتبار چندانی ندارد و افزون بر آن، با قرآن، سیره پیامبر اکرم(ص) و سیره عملی حضرت زهرا(س) ناسازگار است. این روایت بهصورت مسند در منابع حدیثی اهل سنت نقل شده، اما خود آنان نیز آن را تضعیف کردهاند و از منظر مؤلفههای گفتمانمحوری، روایتی ناگفتمان به شمار میآید. وی افزود: در موضوع مراجعه حضرت زهرا(س) به خانه انصار نیز ایشان پیوسته این نکته را یادآور میشدند که چرا مسئله امامت و واقعه غدیر به فراموشی سپرده شده است و استناد به گفتمان غدیر در دیگر مواضع حضرت نیز بهروشنی قابل مشاهده است.
وی در ادامه با اشاره به وصیت حضرت زهرا(س) به دفن شبانه، گفت: در عرف آن زمان، حاکم جامعه نماز میت را اقامه میکرد و خود پیامبر اکرم(ص) نیز بر اموات نماز میخواندند و حتی بر سر قبور مشرکان حاضر شدند که در همان ماجرا آیهای نازل شد مبنی بر اینکه استغفار برای آنان سودی نخواهد داشت. در ماجرای شهادت حضرت زهرا(س) نیز بهطور طبیعی خلیفه وقت میبایست نماز میت را اقامه کرده و در مراسم حضور میداشت، اما وصیت به دفن شبانه بهروشنی نشانه نارضایتی حضرت از خلفا بود. ناراحتی حکومت نیز از همین امر ناشی میشد، چراکه این اقدام به معنای عدم پذیرش مشروعیت حاکمیت و جلوگیری از اقامه نماز میت توسط خلیفه بود و این مسئله برای حکومت اهمیتی بنیادین داشت.
قبر مخفی در زمان امام رضا(ع) مکشوف شد
عضو هیئت علمی جامعهالمصطفی(ص) اضافه کرد: در ادبیات علمی شیعه، قبر حضرت زهرا(س) تا زمان ظهور حضرت مهدی(عج) بهطور کامل مخفی تلقی نمیشود. در دوره امام رضا(ع)، ایشان تصریح فرمودند که حضرت زهرا(س) در کنار اتاق متصل به مسجد، در مجاورت قبر پیامبر اکرم(ص) و محل صدور حدیث «سدّالابواب» دفن شدهاند که با توسعه حرم نبوی، امروزه این محل در داخل ضریح قرار گرفته است. از این رو، مسئله مخفیبودن قبر بیشتر ریشه در ادبیات مداحانه دارد و نه در تأکیدات اهلبیت(ع)، هرچند این مخفیبودن در دوره خلافت، کارکرد و پیام خاص خود را داشته است.
وی در ادامه با اشاره به روایت غضب فاطمه، اظهار کرد: حضرت فاطمه(س) نسبت به خلفا ناراضی بودند و این نارضایتی را نیز ابراز کردند تا آنکه امام علی(ع) بهعنوان واسطه وارد شدند. در جریان عیادت، حضرت زهرا(س) با استناد به حدیث «اِنَّاللّه یَغضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَة» فرمودند که من از شما ناراضی هستم؛ به این معنا که از حکومت ناراضی بوده و آن را مشروع نمیدانم.
وی افزود: در مقابل، اهل سنت رویکردی صرفاً تاریخی در این مباحث دارند؛ بدین معنا که برخی وقایع را یا نقل نمیکنند یا در صورت نقل، دچار تحریف میشوند. بهعنوان نمونه، واقعه بیت را بهگونهای دیگر روایت کرده و اصل حمله و آتشزدن درِ خانه را نمیپذیرند.
صفری فروشانی بیان کرد: جالب است که برخی روایات درباره آزار و اذیت حضرت فاطمه(س) بهگونهای بیان میشوند که باعث خنده مخاطبان میشود. در این روایات گفته شده که حضرت علی(ع) از حضرت زهرا(س) دلزده شده و قصد ادامه زندگی با ایشان را نداشته است و حتی حضرت زهرا(س) خواستگار دختر ابوجهل بوده و قرار بوده آن را بگیرند. در برخی منابع نقل شده که پیامبر(ص) در منبر فرمودند: «من دو داماد دارم؛ یکی خوب و دیگری بد و داماد بد من علی است». آیا چنین ترسیمی از حضرت علی(ع) با منابع اهل سنت همخوانی دارد؟ واضح است که این روایت با عقل و منابع معتبر ناسازگار است و نشان میدهد سازنده آن فردی بیدقت بوده است.
وی در پایان گفت: امروزه ما بیشتر وقایع مرتبط با حضرت زهرا(س) را تنها محدود به بیت میکنیم و حتی تا تفسیر و تکفیر پیش میرویم. در حالی که بسیار درباره سیلیها سخن گفته شده، اما چه اندازه از معارف فاطمی و سیره ایشان گفتهایم؟ به نظر بنده این جفا در حق حضرت زهرا(س) است و لازم است همانطور که عرض کردم، مجالس شادی بیشتری برای ایشان برگزار کنیم و از معارف ایشان بیاموزیم.