حجتالاسلام محمدرضا بیگی خمینی، کارشناس مذهبی به مناسبت سالروز شهادت فاطمهالزهرا(س) یادداشتی در اختیار ایکنا قرار داده که در ادامه میخوانیم:
شناخت حضرت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) در منابع وحیانی اسلام، شناخت شخصیتی تاریخی یا احساسی نیست؛ بلکه ورود به حقیقتی است که در عمق نظام خلقت، نقشی بنیادین دارد. میراث اهلبیت(علیهمالسلام) نشان میدهد که مقام فاطمی، تنها یک فضیلت فردی یا خانوادگی نیست، بلکه از مقوله حقایق نوری و مقامات الهی است؛ مقامی که بدون توجه به آن، فهم ساختار هدایت الهی امکانپذیر نمیشود.
در همین افق معرفتی است که مجموعهای از روایات فاطمی، معنا پیدا میکند و تصویری متفاوت از جایگاه صدیقه طاهره(سلاماللهعلیها) پیش چشم ما ترسیم میشود.
حضرت زهرا(س)؛ شرط تحقق کمال نبوت
رسول خدا(ص) در حدیثی تکاندهنده میفرمایند: "أنّه ما تكاملت نبوّة نبي من الأنبياء حتى أقرّ بفضلها ومحبّتها؛ نبوت هیچ پیامبری از پیامبران خدا تکمیل نشد تا زمانی که به فضل و محبت حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) اقرار داشت."[عوالمالعلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال/۱۱/۱۶۱]
کمال نبوت، بدون اقرار به فضیلت و محبت فاطمی، ممکن نیست.
مراد از «فضل و محبت» نیز محبت ظاهری یا احترام خانوادگی نیست؛ بلکه اقرار به طهارت، فضیلت، حجیت نوری، و مرتبه الهی حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) است.
از این زاویه، روشن میشود که فضیلت فاطمی، نه زاویهای عادی، بلکه «رکن جریان هدایت» و «محور اتصال پیامبران به نور ولایت» است؛ هر پیامبری پیش از رساندن پیام خود، باید در برابر این حقیقت الهی سر فرود آورد.
حضرت زهرا(س)؛ حجت الهی بر حجج الهی
در میان روایات شیعه، کمتر حدیثی مانند بیان امام حسن عسکری(علیهالسلام) عمق حقیقت فاطمی را آشکار میکند:
"نَحْنُ حُجَةُ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ وَ فاطِمَةُ حُجَّةُ اللّهِ عَليَنا؛ ما حجتهای خداییم بر آفریدگان، و فاطمه زهرا، حجت خدا بر ماست."[تفسير أطيبالبيان/۱۳/۲۳۶]
این حدیث، مقام حضرت زهرا(س) را در جایگاهی قرار میدهد که نه تنها بر مردم، بلکه بر خود معصومین(علیهمالسلام) نیز حجّت است.
این مقام تنها در صورتی معنا دارد که حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) مظهر کامل حقیقت ولایت باشد؛ حقیقتی که ائمه(علیهمالسلام) در ظهور، تجلّی و امتداد آناند. از همین رو سرچشمه نور ولایت، در وجود فاطمی جلوهگر شده و اهلبیت(علیهمالسلام)، مأمور به خضوع در برابر این مقام الهیاند.
محوریت حضرت زهرا(سلاماللهعلیها)
امام صادق(ع) با عبارتی کوتاه اما بسیار سنگین میفرمایند:
«وَ هِيَ اَلصِّدِّيقَةُ اَلْكُبْرَی، وَ عَلَی مَعْرِفَتِهَا دَارَتِ اَلْقُرُونُ اَلْأُوَلُ؛ او صدّيقه کبری است و سدههای نخستين بر شناخت او گذشت.»[الأمالي(للطوسی)/۱/۶۶۸]
شناخت یا عدم شناخت او، معیار سنجش حقیقت ایمان در صدر و ساختار اصلی جریان هدایت بود.
اوج قله؛ حضرت زهرا(س)، الگوی امام معصوم
مگر میتوان باور کرد که انسانی به مرتبهای برسد که ولیّ اعظم الهی، حجّت بن الحسن العسکری(عجلاللهتعالیفرجه) درباره او چنین سخنی گوید:"وَ فِي اِبْنَةِ رَسُولِ اَللَّهِ(صَلَّی اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛ سيره و عمل يگانه دختر پاک رسول خدا(صلّی اللّه عليه و آله) برای من الگو و اسوه نيكو و پسنديدهای است."[الغيبة(للطوسی)/۱/۲۸۵]
این جمله، اگر در مورد انسانهای عادی گفته میشد، شگفتانگیز نبود؛ اما هنگامی که از زبان امام معصوم صادر میشود _امامی که وارث همه انبیاء و صاحب ولایت مطلقه الهی است_ بیانگر حقیقتی بسیار بزرگ است.
مقام فاطمی در آن مرتبه قرار دارد که ولیّ اعظم الهی، حجّت بن الحسن العسکری(عج)، خود را محتاج اقتدا به او معرفی میکند.
این یعنی حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) نهفقط الگوی مؤمنان، بلکه الگوی امام زمان(عج)
نیز هست. و این حقیقت، عمق بیمانند مقامات فاطمی را آشکار میسازد.
مجموعه این روایات، تصویری از جایگاه حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) ارائه میدهد؛ تصویری که نشان میدهد مقام آن بانو: شرط کمال نبوت است؛ سرچشمه نور ولایت است؛ حجت خدا بر حجتهاست؛ و الگوی امام معصوم و آخرین حجت الهی است.
از اینرو هرکس بخواهد در مسیر ولایت گام بردارد، راهی جز عبور از «فاطمهشناسی» ندارد؛ زیرا همانگونه که معصومین(علیهمالسلام) تصریح کردهاند، معرفت فاطمی، گشودن دروازه حقیقت و شرط ورود به مسیر هدایت است.
روایات مربوط به حضرت زهرا(سلاماللهعلیها)، تنها توصیف فضیلتهای یک بانو نیست؛ بلکه تبیین «ساختار هدایت» است. فهم این روایات، ما را از نگاه تاریخی به نگاه هستیشناختی میرساند و روشن میسازد که چرا نام حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها)، همواره در متن تاریخ ولایت و در قلّه سلسله هدایت قرار دارد.
اگر حقیقت امامت دریای بیکران نور است، حقیقت فاطمی، چشمهساری است که آن دریا از آن تغذیه میشود. لذا شناخت آن بانو شرط رسیدن به مسیر نور و هدایت است.
انتهای پیام