آری به گفته شاعر در آن زمان که دل از روزگار دلخور بود/ و وصف مردمش الهَیکم التکاثر بود/ درون خانهی تو نان فقر آجر بود/ شبیه شعب ابی طالب از خدا پر بود. به راستی چه زیباییهایی که در آن شعب ابوطالب آفریده شد.
در هنگام هجرت بزرگ و تاریخ ساز پیامبر بزرگ اسلام همراه مولا علی(ع) و دو فاطمه دیگر از مکه به مدینه آمد و جزو اولین زنانی شد که برای حفظ دین و تشکیل یک جامعه اسلامی رنج هجرت و سفر را به جان خرید.
این ها تنها بخشی از تاریخ زندگی این بانوی بزرگ است. سال دوم هجرت بود که اتفاق دیگری درتاریخ رقم خورد و پیامبر(ص) دست فاطمه(س) را در دستهای علی(ع) گذاشت و برای این دو نفر که عزیزترینها در نزد او بودند، آرزوی سعادت کرد.
و این ازدواج فرصتی بود تا بسیاری دیگر از ارزشهای این بانوی بزرگ تجلی پیدا کند. به راستی این زن چگونه با همسر رفتار کرد که امام علی(ع) قسم خورد که در نه سال زندگی، فاطمه(س) هیچگاه او را خشمگین و ناراحت نساخت.
چقدر زیبا شاعر در وصف همسرداری حضرت زهرا(س) سرود که به حکم عشق بنا شد در آسمان علی/ علی از آن تو باشد تو هم از آن علی/ چه عاشقانه همه عمر مهربان علی/ به نان خشک علی ساختی قسم به جان علی
تاریخ کمتر نمونهای سراغ دارد که زنی به همسرش بگوید من شرم میکنم که از تو چیزی تقاضا کنم که تو توان تهیه آن را نداری. نمونه بیهمتایش فاطمه(س) و زنانی است که عهد بسته اند در مسیر فاطمی قدم بردارند.
مادر شدن نیز فرصت دیگری بود تا فاطمه(س) برای بشر درس زندگی بگوید. بگوید که فرزنداش را میوه قلبم خطاب میکند و آن ها را از عشق خویش سرشار مینماید و جملات حدیث کساء نشان دهنده واژههای محبتآمیزی است که فاطمه(س) برای فرزندانش به کار میبرد.
و همه این ها سپری شد تا فاطمه(س) پدر که نه رسول خدا و مهربانترین انسان عالم را از دست داد. چقدر در فراغ پدر اشک ریخت و در آن لحظات تنها چیزی که به او امیدواری میداد این جمله پدر بود که دخترم تو اولین کسی هستی که به من ملحق میشوی.
بعد از پدر بارها و بارها با خانه مهاجرین و انصار رفت و حدیث غدیر و ولایت علی(ع) را نه به عنوان پدر بلکه به عنوان امام خویش یادآوری کرد. هنوز تاریخ صحبتهای فاطمه(س) را در مسجد به یاد دارد که میفرمود:( اى مردم، بدانید که من فاطمه و پدرم محمد است، آنچه ابتدا گویم در پایان نیز میگویم، گفتارم غلط نبوده و ظلمى در آن نیست، پیامبرى از میان شما برانگیخته شد که رنجهاى شما بر او گران آمده و دلسوز بر شما است، و بر مؤمنان مهربان و عطوف است.
پس اگر او را بشناسید میدانید که او در میان زنانتان پدر من بوده، و در میان مردانتان برادر پسر عموى من است، چه نیکو بزرگوارى است آنکه من این نسبت را به او دارم.)
این بانوی بزرگوار چند ماه بعد از پدر به او ملحق شد اما درسهایی که برای بشریت گذاشت هنوز هم گرهگشای گرههای زندگی است. آری بانو کتاب زندگیات را مرور باید کرد/ مرور کوثر و تطهیر و نور باید کرد.
حکیمه بهمن زاده