به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، در بخش قبلی اين نوشتار، به بيان زندگینامهای كوتاه از «ابوالفتوح رازی»، نويسنده تفسير مورد بحث، بسنده و بيان كرديم كه شيوه تنظيم تفسير «ابوالفتوح رازی»، اصولا كلامی ـ روايی است، اما از آنجا كه بر جنبههای ادبی واژههای قرآنی؛ مانند مباحث لغوی، زبانی و استشهادی نيز تأكيد دارد، خصوصيت ادبی را هم میتوان بر آن افزود.
در اين بخش به بررسی مسائل ديگری از اين تفسير پرداختهايم كه از نظرتان میگذرد.
تفسير روضالجنان نزديك به دويست سال تفسيرنويسی فارسی و پانصد سال تفسيرنويسی عربی را پشت سر دارد. بنابراين طبيعی است كه از منابع تفسيری پيش از خود سود برده باشد، با اين حال، كوچكترين نشانهای حاكی از استفاده او از تفاسير فارسی پيش از خود از قبيل ترجمه تفسير طبری، تاجالتراجم، سورآبادی، قرآن پاك، تفسير قرآن مجيد معروف به تفسير كيمبريج، در دست نيست. شايد او با وجود ميراث تفاسير عربی، خود را از رجوع به تفسيرهای فارسی بینياز میديده است.
ابوالفتوح رازی از تفاسير فارسی و عربی زمان خود نامی نبرده است، فقط چندين بار از زمخشری مؤلف «الكشاف عن حقايق التنزيل» با احترام ياد كرده و اشعاری از او نقل كرده است، اما از كشاف نام نبرده است.
نشانههايی چون تصريح به نام و نقل و نقل آشكار مطالب، استفاده ابوالفتوح رازی از اهم تفسيرهای عربی پيشين، اعم از شيعه و سنی را اثبات میكند. او در تفسير خود از بسياری از مفسران پيشين، از قبيل امام حسن عسكری(ع)، ابوالقاسم كعبی، ابومسلم محمدبن بحر اصفهانی، ابوعلی جبايی و پسرش ابوهاشم جبايی، ابوبكر اصم، ابوالحسن رمانی، زجاج، حسينبن فضل بجلی، ابواسحاق ثعلبی، فتال نيشابوری و به ويژه محمدبن جرير طبری، نام برده و از تفسيرهای آنان و به طور خاص از تفسير طبری استفاده كرده است.
ابوالفتوح هنگام بحث فقهی و كلامی در آيات، اقوال مفسران اهلسنت را تقريبا با بیطرفی كامل ذكر كرده و نظر خود را بر مبنای فقه و كلام شيعه، تحت عنوان «مذهب ما» بيان داشته است. تفسير ابوالفتوح در ميان امهات تفاسير شيعی پيشين، حتی در مباحث لغوی و معانی واژههای قرآنی و استشهاد به اشعار عربی، با «التبيان فی تفسير القران» شيخ طوسی و «مجمع البيان فی تفسير القرآن» طبرسی قابل مقايسه است.
ابوالفتوح ظاهرا از «التبيان» به طور مستقيم استفاده كرده، اما به سبب قرب زمان تأليف، از وجود «مجمع البيان» بیخبر بوده است و مشابهت اين دو میتواند از اشتراك منابع و نزديكی مشرب فقهی و كلامی در مؤلف ناشی شده باشد. استفاده وسيع ابوالفتوح از منابع فقهی و كلامی فرقههای مختلف، مباحث تاريخی، قصص و حتی اسرائيليات اهميت آن را از اين جهات نيز در ميان آثار همگون، سزاوار تحقيق كرده است.
تفسير ابوالفتوح رازی بر تفسيرهای عربی و فارسی بعد از خود اثر گذاشته است. قاضی «نورالله شوشتری» ضمن ستايش از اين تفسير، اظهار كرده كه «فخرالدين رازی» اساس تفسير «كبير» خود را از اين كتاب گرفته و برای دفع انتحال، بعضی از تشكيكات خود را بر آن افزوده است. از ميان تفسيرهای فارسی كه از ابوالفتوح متأثر بوده و به وضوح و گاه به عين عبارت از آن نقل قول كردهاند، میتوان به دو تفسير پر آوازه شيعه؛ «جلاءالاذهان و جلاءالاحزان»، معروف به تفسير «گازر»، تأليف «ابوالمحاسن حسينبن حسن جرجانی» و «منهج الصادقين»، ملا «فتحالله كاشانی» اشاره كرد. متن اين دو كتاب، به ويژه تفسير گازر، با روضالجنان اغلب يكسان و سزاوار سنجشهای دقيق است.
تفسير ابوالفتوح تقريبا از زمان حيات مؤلف مورد توجه بوده و مرتب استنساخ و رونويسی شده است. تاكنون 53 نسخه ناقص و كامل از اين تفسير در كتابخانههای ايران و ديگر كشورها شناسايی شده كه كهنترين آنها دستنويس شماره 1336 آستان قدس رضوی، مورخ ربيعالاول 556، است كه تنها مجلدات 16و 17 تفسير را شامل میشود.
نسخهای از اين كتاب متعلق به كتابخانه شخصی «جلالالدين محدث ارموی»، مورخ دوم صفر 579، صريحا نشان میدهد كه از روی نسخهای به تاريخ 533 كتابت شده است. از ميان 53 دستنويس شناخته شده اين اثر، تنها چهار نسخه است كه دو دوره كامل تفسير (هر دوره در دو نسخه) را تشكيل میدهد و مابقی تنها بخشی از اين تفيسر است.
تفسير روضالجنان بر اساس تقسيمبندی خود مؤلف و تصريح برخی از هم روزگاران او؛ مانند «منتجبالدين رازی» و «عبدالجليل قزوينی» و اتفاق همه دستنويسها، بيست جلد بوده كه فراهم آورندگان سه چاپ اول كتاب، تقسيمبندی را مراعات نكردهاند.
تفسير ابوالفتوح را نخستين بار تنی چند از فضلا، از جمله «ملكالشعرا صبوری» در 1307 و 1309 در پنج مجلد آماده چاپ كردند كه دو مجلد آن در 1323، به فرمان مظفرالدين شاه و سه جلد باقی مانده در 1313- 1315 شمسی به دستور «علیاصغر حكمت»، وزير معارف وقت، به چاپ رسيد.
چاپ ديگری از اين كتاب در ده جلد در 1320 شمسی، با تصحيح و حواشی «مهدی الهی قمشهای» منتشر شد. چاپ سوم اين كتاب در 1382 با تصحيح و حواشی «ميرزا ابوالحسن شعرانی» در سيزده مجلد با نام «روحالجنان و روحالجنان» سامان يافت كه بارها از طريق افست تجديد طبع شده است.
آخرين چاپ آن در بيست جلد با تصحيح و مقابله با 38 نسخه كهن و ذكر نسخه بدلها و با مقدمهای مبسوط به كوشش و تصحيح «محمدجعفر ياحقی» و «محمدمهدی ناصح» در سالهای 1365 تا 1376 شمسی، از سوی بنياد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی منتشر شده است.*
*منابع: جامعالتفاسير نور، معالم العلماء، مناقب آل ابیطالب، روض الجنان و روح الجنان فی تفسير القران، تفسير گازر.