سوزه
کد خبر: 2503558
تاریخ انتشار : ۰۹ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۶:۰۶

سوزه

سوزه

با عرض سلام
فرم سوژ‌پردازی «جامعه قرآنی؛ بصيرت، رسالت‌ها و آسيب‌ها» جهت بهره‌برداری ارسال شد
با توجه به اهميت و حساسيت سوژه لطفا برای اطلاع بيشتر سؤالات خود را ايميل نماييد
حفظ خطوط قرمز، عدم پرداخت موردی و ورود به مصاديق سياسی و حركت در چارچوب اصول پذيرفته شده نظام و منطبق با رهنمودهای مقام معظم رهبری با هدف روشنگری و نه ابهام افكنی از موارد ضروری در اخذ مصاحبه می باشد.
با تشكر




جامعه قرآنی بصيرت، رسالت‌ها و آسيب‌ها
ضرورت پردازش
ارزش هر علمى به جهت ارزش موضوع آن علم است. مانند علم طب و پزشكى كه در جهت حفظ و سلامتى جسم آدمى است. و همين طور ديگر علوم... ارزش علم تفسير, قطعا بالاتر از ديگر علوم است زيرا موضوع آن, كلام خدا است كه جنبه هدايت آدمى را بر عهده دارد. قرآن, يكى از موهبتهاى بزرگ خداوند است كه به پيامبر گرامى اسلام(ص) و از طريق او به امت اسلامى, ارزانى شده است. قرآن, كتاب نور و صحيفه هدايت است.
بنابر همين قاعده ارزش كاتب، حافظ و قاری قرآن و ساير منسوبين به قرآن همچون مبلغان و مفسران قرآن به شرافت و جايگاه قرآن بالا می رود. به فراخور علو و مرتبه ای قشر توقعات اين افراد بالا می رود. اين عده بايد در زمينه‌های متعدد پيشگام باشند كه از جمله آن موارد زير است؛
1- اين افراد به واسطه انتساب به قرآن و فعاليت در زمينه‌های حفظ، فهم و درك و عمل به معارف والای كتاب الهی، خود بايد بيش و پيش از همه به اوصاف قرآنی متصف شده باشند و تأثير وضعی قرآن كريم ابتدا بايد در اين عده تجلی پيدا كند و سپس در ساير افراد تسری يابد.
2- همچنين از آنجا كه اين قشر جايگاه والای بالايی در جامعه دارند تمامی افعال و اقوال آنها منشأ اثر و نفوذ در بين عموم جامعه است و می‌توانند در زمينه‌های بسياری الگوبخش و هدايت‌گر جامعه و يا خدای ناكرده اغواگر و مخرب باشند.
لذا يكايك فعالان قرآنی بايد در اقوال و اعمال خود در زمينه‌های مختلف حساسيت بيشتری به خرج دهند. زيرا «جامعه سازی قرآنی» با «فرد سازی قرآنی» در هم تنيده است؛ يعنی ساختن فرد تراز قرآن و جامعه تراز قرآن بدون يكديگر شدنی نيست. از سوی ديگر قرآن، مهمترين كتابی است كه برای ساختن جامعه انسانی ـ‌با نظر به همه ابعاد‌ـ آمده است، نه آنكه بر بخش‌هايی تأكيد بسيار كند و بخش‌هايی را به دست فراموشی بسپارد؛ بنابر اين اصول مسلّم، جامعه قرآنی (يعنی: جامعه‌ای كه به حق بتوان آن را «قرآنی» خواند)، جامعه‌ای است كه همه شئون آن منطبق با قرآن كريم باشد.
از جمله مهم‌ترين عرصه‌های حضور جامعه قرآنی در عصر حاضر، حضور فعال، سازنده، منسجم در پيشبرد هرچه بهتر اهداف نظام مقدس جمهوری اسلام، آرمان‌های امام راحل(ره) و شهداست. جامعه قرآنی اگرچه از ابتدا با تأسی به معارف قرآن و ارشادات معصومين(ع) در پايه‌گذاری و تثبيت نظام اسلامی كوشيدند، اما اين اهتمام و جديت در حد والايی كه از اين قشر توقع می‌رود مشاهده نشده است.
اين مسئله نيازمند تتبع و مداقه مخصوصا با دو رويكرد معرفتی و تاريخی است. در رويكرد معرفتی بايد بايسته‌ها و نابايسته‌های فعال قرآنی و به تبع آن جامعه قرآنی را در پرتو قرآن و حديث استخراج كرد و مبانی معرفتی اين شاخصه‌ها رو در قالب منشوری از تار و پود آيات الهی و روايات معصومين(ع) ارائه نمود.در رويكرد دوم بايد با سيری در تاريخ به تتبع و عبرت‌اندوزی از نقش‌ها و كاركرهای مثبت و منفی فعالان قرآن در طول تاريخ نزول قرآن پرداخت.
محورهای اصلی
1. بررسی و تبيين شاخصه‌‌های فعالان (جامعه) قرآنی در پرتو قرآن و حديث
2. تبيين مبانی ويژگی‌‌های شاخصه‌‌های فعالان (جامعه) قرآنی در پرتو تاريخ
(شاخصه‌ها و وظايف فعالان (جامعه) قرآنی در دوران حاضر در عرصه‌های اجتماعی و سياسی)
رويكرد تاريخی
پيشينه تاريخی فعالان قرآنی قدمتی از زمان نزول قرآن دارد. قرآن كاتبانی داشت كه وقت نزول، يا حاضر بودند و يا برای كتابت آن فراخوانده می‌شدند؛ تا در حضور پيغمبر اكرم (ص) و با القای شفاهی ايشان كه به ترتيل- يعنی شمرده و بی شتاب – خوانده می شد، آن را بنويسند. سوای از كاتبان وحی، گروه‌های بسياری از صحابه نيز بخش هايی از قرآن را در حافظه داشتند. به عنوان نمونه گفته شده است كه تنها در بئر معونه هفتاد تن از اين حفّاظ و قرّاء شهيد شدند.
لذا از همان ابتدای نزول قرآن در مكه عده‌ای محدود قرآن را حفظ و كتابت می كردند. سپس در مدينه اين شمار رو به فزونی نهاد و چندين نفر رسما آغاز به كتابت وحی و حفظ و تعليم قرآن نمودند. پيامبر اكرم(ص) هميشه برای حافظان و قاريان قرآن كريم جايگاه بلندی قائل بود و در بسياری موارد برای تعيين رئيس گروه جنگی به برتری آنان در حفظ تعداد آيات قرآن استناد می‌كرد.
1-2- تاريخ سياسی صدر اسلام
از فرازهای برجسته و مهم تاريخ سياسی اسلام، بحث ولايت و رهبری در حكومت اسلامی است. ولايت الهی بعد از رحلت پيامبر اكرم(ص) همان موضوع مهمی است كه خداوند متعال با لحن قاطع با نزول آيه «تبليغ» در غدير به پيامبرش ابلاغ كرد. (8) مقارن با وفات پيامبر اعظم (ص)، سه حزب و گروه برای بدست گرفتن قدرت و خلافت در جامعه اسلامی، فعاليت می‌كردند:
اول. حزبی كه با دو خليفه و سعد بن وقّاص تشكيل می‌شد. شاخه نظامی اين حزب را خالد بن وليد اداره می‌كرد. دوم. حزب امويان كه از آنها تعبير به «طلقا» می‌شد. سوم. حزب انصار (بدون اوس)، به رهبری «سعد بن عباده انصاری» كه رئيس «خزرج» بود.
حزب اول امكانتش از ديگران بهتر بود. حتی در خانه خود پيامبر اكرم (ص) هم خبرچينی داشت و خيلی خوب می‌توانست از مسايل و حوادث آگاه شود. ابوسفيان رئيس حزب امويان و «طلقا» بود و به منّت اسلام آزاد شده بود. پيامبر اكرم (ص) به هيچ وجه اجازه نداد كه ابوسفيان و دو پسرش يزيد و معاويه به قدرت برسند و پست كليدی را در اختيار گيرند. اين ها با اين سابقه منفور بايد به جايی می‌پيوستند تا وجهه اجتماعی پيدا كنند. اين بود كه زير چتر «عثمان بن عفّان» گرد آمدند. بعدها گفته شد كه همين حزب، خليفه دوم را كشته است. رئيس حزب انصار نيز به طور مخفيانه ترور شد و بعدا به شكل تاكتيكی متمايل به امام علی(ع) شد و به عنوان طرفداری از امام كنار رفتند. و بالاخره بازيگران غوغای «سقيفه» معاش را بر معاد ترجيح دادند.
در آخرين روزهای رحلت پيامبر گرامی اسلام (ص)، حضرت دستور حركت سپاه اسلام را به فرماندهی «اسامه بن زيد» به سوی روم صادر فرمود و سران احزاب هم بايد در اين سپاه شركت می‌كردند. اين تدبير از يك جهت برای اين بود كه تا احزاب و سران احزاب مدتی از مدينه دور بمانند تا در رحلت پيامبر اكرم (ص) فضای جامعه را متشنج نكنند. دوم. بهانه جوان بودن حضرت علی (ع) با انتخاب «اسامه» كنار گذاشته شود و بدانند كه تقسيم كار و مقام، بر اساس شخصيت و لياقت است و نه سن و سال. (آئينه وند، صادق، تاريخ سياسی اسلام، تهران، مركز فرهنگی علامه طباطبايی، بی تا، صص 106-108)
پيامبر (ص) در اثنای بيماری آگاه شد كه در حركت سپاه اسامه كارشكنی‌هايی می‌باشد. لذا از اين جريان سخت خشمگين شد و بر حركت سپاه اسامه اصرار ورزيد و به كارشكنان لعن می‌فرمود. مخالفت علنی برخی از سران صحابه و سرپيچی آنها از سپاه اسامه حاكی از يك سلسله فعاليت‌های سياسی برای بدست گرفتن حكومت بود. آنها كه بهانه جويی می‌كردند، شانزده روز تمام حركت سپاه را به تأخير انداخته و به دنبال گزارشی، مبنی بر اينكه رسول خدا (ص) در حال احتضار است، بار ديگر وضع وخيم پيامبر (ص) را بهانه قرار داده، به مدينه بازگشتند! به دنبال آنها ديگران هم راه مدينه را در پيش گرفتند.
سرانجام پيامبر گرامی اسلام (ص) برای پيشگيری از انحراف مسئله خلافت، تصميم گرفت در جلسه‌ای كه سران برای عيادت حاضر شده بودند، با وصيتی كتبی موقعيت خلافت اميرالمؤمنين حضرت علی (ع) را تثبيت نمايد. ولی متأسفانه با جسارت عمر مبنی بر اينكه: «بيماری بر پيامبر (ص) غلبه كرده و... » و نيز طرح موضوع «حسبنا كتاب الله» اين اقدام صورت نگرفت. پيامبر اكرم (ص) از سخنان جسارت آميزشان سخت برآشفت و فرمود: برخيزيد و خانه را ترك كنيد.(سبحانی، جعفر، فروغ ابديت، ج 2، قم، درالتبليغ اسلامی، صص 855)
اين مسئله در تمام كتب معتبر اهل سنت وجود دارد؛ از جمله اين روايت به نقل از ابن عباس چنين است: بدترين مصيبت وقتی بود كه ميان پيامبر(ص) و قلم و دوات جدائی انداختند، پيامبر(ص) در بستر بود كسانی مانند عُمَر نيز حاضر بودند ايشان فرمود نامه‌ای برايتان بنويسم كه بعد از من ديگر گمراه نشويد، عُمَر گفت: درد بر پيامبر چيره شده و هذيان می‌گويد در حالی كه نزد شما قرآن است حسبنا كتاب الله، دو دستگی و اختلاف ميان حضار افتاد عده‌ای گفتند وسائل كتابت را آماده كنيد عده‌ای نيز نظر عُمَر را داشتند، پيامبر وقتی چنين برخوردی را مشاهده كردند، فرمودند برويد بيرون.
(صحيح بخاری، كتاب العلم، باب 39، ج 4 و كتاب الجهاد و السير، باب 175، ج 1 و كتاب الجزيه، باب 6، ج 2 و كتاب المغازی، باب 84(باب مرض النبی و وفاته)، ج 4 و كتاب المرضی، باب 17، ج 1.] [صحيح مسلم، كتاب الوصيه، باب 6، ج 6 و همان باب، ج 7 و همان باب، ج 8] [ احمد بن حنبل؛ مسند احمد، دارصادر، بيروت، ج 1، ص 222 و 293 و 324 و 325 و 355 / ج 3، ص 346/ تاريخ طبری، ج 3، ص 193 و ابن اثير، غرالدين علی؛ الكامل فی تاريخ؛ تحقيق أبی الفداء عبدالله القاضی، بيروت، دارالكتاب العلميه، 1418 ق، چاپ سوم، ج 2، ص 185)
1-3- هدف از طرح حسبنا كتاب الله
طرح اين مسئله با بداية و بدون پيشينه نبود، بلكه عُمَر با زيركی خاصی اين مسئله طرح می كرد تا از توصيه مجدد و تثبيت مقام اهل‌بيت عليهم‌السلام ممانعت نمايد. عُمَر اقرار كرد كه پيامبر می‌خواست چنين كند من از باب محبتی كه به اسلام و مسلمين دارم مانع شدم.(شرح نهج البلاغه ج 12 ص 20 – 21)
نكته دوم اينكه قرآن حمال ذو وجوه است؛ لذا همه چيز را می‌توان به آن تحميل كرد. وقتی امير المؤمنين عليه السلام ابن عباس را برای محاجه با خوارج فرستاد فرمودند: لَا تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ یَقُولُونَ وَ لَكِنْ حَاجِّهِمْ بِالسُّنَّةِ فَإِنَّهُمْ لَنْ یَجِدُوا عَنْهَا مَحِيصاً؛ با خوارج به كتاب خدا استناد نكن كه قرآن حمال ذو وجوه است آنها می‌گويند و تو می‌گوئی بلكه با سنت محاجه كن كه راه فراری نخواهند داشت( نهج البلاغه ج 3 ص 136)
حمال ذو وجوه يعنی معانی گوناگی از قرآن قابل برداشت است، اگر معنا و مرادی را از قرآن استدلال كنی آن را به معنای ديگری توجيه می‌كنند. لذا مردم بوسيله يك متولی صالح برای تبيين و تفسير قرآن است هدايت می شوند. بنابراين اگر بتوان برای تهی كردن دين از درون و توجيه انحرافات محملی يافت، چه راهی بهتر تفسير به رأی قرآن كريم و تحميل نظر بر قرآن كريم.
پس از رحلت رسول اكرم(ص) و فقدان مهم‌ترين منبع معرفی وحی و همچنين كودتای سقيفه و كوتاه شدن دست مردم از خاندان وحی، حافظان، كاتبان و قاريان قرآن جايگاه ونقش محوری يافتند. مخصوصا پيش از تدوين مصحف عثمانی چند تن از حافظان و كاتبان وحی در گوشه و كنار بلاد اسلامی برای خود مكانت و جايگاه مردمی خوبی يافته بودند و می‌توانستند نقش سترگی در تبيين حق ايفا كنند. روشنگری آنان از سيمای حقيقی اميرالمؤمنين(ع) در قرآن و تبيين تفسير صحيح آيات مرتبط با مسئله غدير و امامت و ولايت بسيار می توانست اثربخش باشد.
پس از زمان خلفا نيز بازار تفسير بالرأی قرآن و تحريف آيات قرآن و استفاده از شيوه‌های ناصحيح همچون قياس و علم‌های محدود زمانه به علت دوری از مكتب اهل بيت(ع) داغ بود. البته نقش اهل بيت(ع) در زنده نگه‌داری اسلام حقيقی و رونق بخشی به معارف اسلامی حقيقی و ارائه تفاسير صحيح و نزديك كردن ذهن‌ها در جهت شناخت بهتر جايگاه والای قرآن و نقش مرجعيت آن در تمامی مراتب معرفتی و عملی همواره در طول تاريخ قابل شهود است.
1-4 جريان شناسی سياسی
برای تبيين نقش بهتر جامعه قرآنی بايد با مفهوم جريانات سياسی آشنا شويم. جريان شناسی يك از مهمترين حوزه‌های مطالعاتی در علوم سياسی محسوب می‌شود كه بررسی و كالبدشكافی پديده‌های سياسی ـ اجتماعی را با هدف يافتن لايه‌های زيرين و بسترهای فكری آن انجام می‌دهد. به عبارت ديگر جريان شناسی سياسی ـ فكری پديده‌ها در دو بعد به پژوهش می‌پردازد. بعدی ناظر به گذشته و بعدی ناظر به آينده. در اين نوع از مطالعات از ابتدای زايش يك جريان تا مرگ، تغيير، و يا شكاف آن بررسی می‌شود و آينده نيز در پرتو اين پژوهش شفاف‌تر و صريح‌تر و دست يافتنی‌تر خواهد بود.
علی دارابی در كتاب خود «جريان شناسی سياسی در ايران» معتقد است: «جريان‌های سياسی پديده‌ای بسيار مهم و نقش آفرين در تاريخ سياسی و تحولات جامعه به شمار می‌آيند. مقصود از جريان سياسی، يك حركت سياسی پويا و زنده است كه با برخورداری از ايدئولوژی مشخص و گرايش‌های فكری درونی به مدد رهبران خود بر نظام سياسی و نيز اقشار مختلف جامعه تأثير می‌گذارد و جبهه، جناح، حزب، سازمان يا نهاد و گروه ويژه خود را بنيان می‌نهد. هدف نهايی جريان‌های سياسی، كسب قدرت و استقرار نظام سياسی مورد نظر است كه آن را از طريق راهبردها و راهكارهای مختلف پی می‌گيرند.» (علی دارابی، جريان شناسی سياسی در ايران، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی، 1388. ص 27)
با اين تعريف جريان‌های موجود در جامعه را می‌توان به حوزه‌های مختلف فرهنگی، سياسی، اقتصادی و ... تقسيم نمود. اما به نظر می‌رسد مهمترين بحث در مطالعه يك جريان، بررسی نظام فكری آن جريان می‌باشد؛ چرا كه يك جريان فكری می‌تواند نمودهای مختلف سياسی، فرهنگی، اقتصادی و حتی نظامی داشته باشد، هر چند بارزترين و صريح‌ترين بروز يك جريان فكری در بعد سياسی آن می‌باشد. از اين رو بررسی كاركردهای يك جريان سياسی و فكری مهم بوده و در اولويت است.
به عبارت ديگر حركت و مسير يك ملت در دستان جريان‌های فكری ـ سياسی آن جامعه است كه می‌تواند جامعه را به اهداف متفاوت برساند. چرا كه اين جريان‌ها بر تمامی عرصه‌های زندگی افراد جامعه اثرگذار بوده و اين عرصه‌ها را كارگردانی می‌كنند. تا آنجا كه شناخت صحيح مسائل سياسی هر جامعه و تحليل درست از وقايع، بدون شناخت ماهيت جريان‌های فكری ـ سياسی ناممكن است.
با بررسی اين مسائل می‌‌تواند به اين سؤالات پاسخ داد كه چرا در جامعه بعد از رحلت پيامبر صلی الله عليه و آله و سلم چه جريان‌های فكری و سياسی فعال شدند كه جامعه نتوانست خلافت و و لايت علی عليه السلام را بپذيرد؟ آيا فعالان قرآنی توانستند در پرتو تعاليم قرآن وظيفه‌‌شناس باشند؟ چه بسترهايی در جامعه‌ی صدر اسلام وجود داشت كه امام حسن مجتبی عليه السلام مجبور شد تا به صلح با معاويه تن دهد؟ آيا جامعه قرآنی به بصيرت لازم در اين زمينه رسيد؟ از همه مهمتر اين جريان‌های فكری و سياسی به چه قدرت مديريتی در جامعه رسيدند كه توانستند با گردآوری سپاه و با ادله‌ی دينی نوه پيامبر را با به صورتی اسف بار به شهادت برسانند؟ استنادات سيدالشهداء(ع) به آيات قرآن و قرائت قرآن از رأس مطهر آن حضرت چگونه نتوانست روح حافظان و قاريان قرآن را بيدار كند؟ به نظر می‌رسد بهترين شاخص برای تميز جريان‌ها از هم در حوزه‌های مختلف، مخصوصا تبيين نقش جامعه قرآنی در بازی‌‌های سياسی با تتبع با تكيه بر معيارهای فكری و نظری قابل استخراج باشد.
2- مبانی معرفتی
قرآن كريم و انديشه سياسی
دين اسلام در عرصه سياست نيز وارد شده است و قرآن كريم را دارای انديشه سياسی است كه دارای دو بخش است؛ يكی «فلسفه سياسی اسلام» و ديگری «فقه سياسی اسلام». يكی از مباحثی كه در فلسفه سياسی اسلام، مطرح است، ارتباط عميق فلسفه سياسی و اعتقادی می باشد. اين مطلب از آيه 59 سوره نساء استفاده می شود. در اين آيه آمده است: «يا أَیُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْ ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ»؛ ای اهل ايمان، خدا و رسول و فرمانداران از طرف خدا و رسول را اطاعت كنيد، اگر در امری كارتان به گفتگو و نزاع كشد به حكم خدا و رسول بازگرديد، اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد.
از آنجا كه اطاعت از خدا و رسول و اولوالامر يك مسأله سياسی است، مترتب بر ايمان می باشد كه يك مسئله اعتقادی شده است، پس ميان مسائل سياسی و امور اعتقادی رابطه عميق وجود دارد. همچنين اين مطلب را از آيه 144 سوره نساء نيز استفاده می شود كه حكومت بايد بر مبنای ايمان باشد.
به هر حال اسلام از نظر اصول و فروع و تاريخ با مسأله حكومت آميخته است. تتبع در قرآن كريم و سنت پيامبر ـ صلی الله عليه و آله ـ و ائمه معصومين، و همچنين تاريخ اسلام نشان می دهد كه جداسازی حكومت و سياست از اسلام و دين امری غيرممكن است و به منزله اين است كه بخواهند اسلام را از اسلام جدا كنند.
پيامبر اسلام نخستين كاری كه بعد از هجرت به مدينه انجام داد تشكل حكومت اسلامی بود. كتب فقهی هم به سه بخش تقسيم می شوند كه عبارتند از: عبادات، معاملات و سياسات. اسلام در بسياری از قضايای مربوط به دنيا، سياست، اجتماع، اقتصاد، حكم دارد كه تمامی احكامش مخلوط به سياست است، نماز و حج و زكات و خمس مخلوط با سياست است و حتی احكام اخلاقی آن نيز بعضا سياسی است. به عنوان نمونه «انما المؤمنون اخوة» (سوره حجرات، آيه 10) دارای يك حكم اخلاقی و اجتماعی و سياسی است. بسياری از احكام عبادی اسلام منشأ اش خدمات اجتماعی و سياسی است. حتی عبادات نيز بدون وجود يك حكومت قوی و نيرومند و عادل سامان نمی پذيرد، يكی از عبادات حج است كه جنبه سياسی آن، بسيار قوی است.
علامه طباطبايی ذيل آيه 30 و 33 از سوره بقره می فرمايند: دليل و مؤيد عموميت خلافت، آيه: «إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ؛ كه شما را بعد از قوم نوح خليفه ها كرد(سوره اعراف، آيه 69) و آيه: «ثُمَّ جَعَلْناكُمْ خَلائِفَ فِی الْأَرْضِ؛ و سپس شما را خليفه ها در زمين كرديم (سوره يونس، آيه 14) و آيه: «وَ یَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ؛ و شما را خليفه ها در زمين كند (سوره نحل، آيه 62) می باشد.
2-1 فعاليت قرآن مبتنی بر تدبر در قرآن
پرداخت صحيح به هر فعاليتی منوط به شناخت دقيق آن فعاليت است. تدبُّر : به انديشه از پی كاری فرا شدن ، به حقيقت ژرفای چيزی نگريستن . انديشه كردن و حقيقت چيزی را دريافتن ؛ تدبر در آيات قرآن و تدبر در آيات آفاق و انفس ، و نيزتدبر در سخنی كه از كسی به سمع و بصر فرا می رسد ، از اموری است كه دين مبين اسلام – كه بر اساس عقل و منطق استوار است – پيروان خويش را بدان دعوت نموده است. تدبر در قرآن : تدبر به معنی پذيرش و كشف آگاهانه تدبير محقق شده در اشيا يا كلام است .
با استفاده از آيات و روايات تدبر می‌توان موارد زير را در اهميت تدبر برشمرد:
تدبر يكی از اهداف از انزال قرآن (...أنزلناه...ليدبروا آياته )؛ تدبر زمينه ساز تذكر خردمندان (...ليتذكر أولوا الألباب )؛ تدبر راه كشف هماهنگی و حل تعارضات قرآنی و اثبات كلام الله بودن قرآن (و لو كان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافا كثيرا )؛ تدبر از عوامل ايمان به قرآن؛ و تدبر نكردن از علل بی¬ايمانی به قرآن كريم (أفلم يدبروا القول أم جاءهم ما لم يأت آبائهم الأولين ، أفلا يتدبرون القرآن أم علی قلوب أقفالها )؛ تدبر وظيفه‌ای همگانی و جهانی (ليدبروا - أفلا يتدبرون - أفلم يدبروا )؛ تدبر عامل ثمربخشی به قرائت قرآن (لا خير فی قراءه ليس فيها تدبر- اللهم … لا تجعل قراءتی قراءة لا تدبر فيها ).
آنجا كه تدبير به اشيا عينی خارجی صورت می گيرد ، تدبر فهم و پذيرش آن و آنجا كه تدبير كلام مطرح است ، مراد از تدبر دريافت « تدبير موجود در كلام » از سوی مخاطبان آن خواهد بود و اين همان عنصری است كه تدبر را راه فهم نظم ويژه قرآن و ايمان به الهی بودن آن قرار داده است . با توجه به آنچه گذشت، می توان گفت كه تدبر قرآن، پذيرش تدبير آن است.
تدبير در قرآن هدف نزول آن و باعث روشنی افكار و عبور از فتنه‌‌هاست.
سفارش به تدبر در قرآن كريم، از سوی خدای بلند مرتبه، رسول مكرم او و اهل بيت گرامی آن حضرت (عليهم السلام)، بدين سبب است كه تدبر، يك وظيفه مهم قرآنی و يك جريان علمی و فرهنگی، برای فهم قانونمند و هماهنگ قرآن كريم است. تدبر، برنامه ای، برای زمينه سازی نفوذ فرهنگ عميق و جامع قرآنی به زيربنا و سطح جامعه اسلامی است كه اين مهم به توفيق هرچه بيشتر انسان و انسانيت، در گذر از ماديت و سير در معنويت و نيل به مقام رفيع عبوديت خواهد انجاميد.
2-2- استراتژی تدبير در قرآن در لسان امام و رهبری
امام خمينى(ره) در اين باره بيانى لطيف و تمثيلى گويا دارد:
معنى تفسير كتاب آن است كه شرخ مقاصد آن كتاب بنمايد. و نظر مهم، بيان منظور صاحب كتاب باشد. اين كتاب شريف كه به شهادت خداى تعالى كتاب هدايت و تعليم است و نور طريق سلوك انسانيت بايد مفسر در هر قصه از قصص قرآن ،بلكه در هر آيه از آيات آن، جهت اهتداى به عالم غيب و حيث راه نمایى به طرق سعادت و سلوك طريق معرفت و انسانيت را به متعلم بفهماند.(امام خمينى(ره)، آداب الصلواة . 193 – 195)
امام خمينى(ره) مى فرمايد: مقصد از تفسير، بيان هدف نزول قرآن است نه سبب نزول آن.
اين نكته‏اى است بسيار ظريف و علمى زيرا بيان شأن نزول و امثال آن كه جنبه تاريخى دارد غير از تفسير است، هر چند كه از علوم قرآنى محسوب باشد كه تفسير، پى بردن به مراد صاحب كلام و فهم آن به طور معقول و واقعى است. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم به نص آيات قرآنى معلم كتاب و حكمت است:«...يعلمهم الكتاب و الحكمْ»(بقره، 2 . 129) به مردم كتاب و حكمت مى آموزد، نه آن كه شأن نزول، بيان مى كند و به گواهى احاديث معتبر، مراد از كتاب، قرآن كريم مى باشد.
استراتژی مهمی است كه بارها و بارها در بيان امام راحل )ره) و رهبری معظم انقلاب هم بر آن تاكيد شده است. به عنوان نمونه، رهبر معظم انقلاب طی سخنانی فرموده اند: «... تلاوت قرآنى مطلوب است كه انسان با تدبر بخواند و كلمات الهى را بفهمد، كه به نظر ما مى‏شود فهميد. اگر انسان لغت عربى را بلد باشد و آنچه را هم كه بلد نيست، به ترجمه مراجعه كند و در همان تدبر كند، دو بار، سه بار، پنج بار كه بخواند، انسان فهم و انشراح ذهنى نسبت به مضمون آيه پيدا مى‏كند كه با بيان ديگرى حاصل نمى‏شودو بيشتر با تدبر حاصل مى‏شود؛ اين را تجربه كنيد. لذا انسان بار اول وقتى مثلاً ده آيه‏ى مرتبط به هم را مى‏خواند، يك احساس و يك انتباه دارد؛ بار دوم، پنجم، دهم كه همين را با توجه مى‏خواند، انتباه ديگرى دارد؛ يعنى انسان انشراح ذهن پيدا مى‏كند. هرچه انسان بيشتر انس و غور پيدا كند، بيشتر مى‏فهمد و ما به اين احتياج داريم... بنابراين در زندگى حتماً قرآنِ با تدبر را در نظر داشته باشيد و نگذاريد حذف شود». (صبوحی طسوجی، مقاله نقش تدبر در ترويج و گسترش فرهنگ قرآنی).

2-3 گرايش به سنت و كنار نهادن قرآن
آيت الله جوادی آملی در خطبة دوّم اولين نماز جمعه قم در سال 85 ـ روز 4 فروردين 1385 ـ بيانات مبسوطی به مناسبت سال پيامبر اعظم ايراد نمودند كه در نوع خود جالب توجه است: خيلی‌ها‌ متأسفانه گفتند: حَسبُنا كِتابُ الله، عترت را گذاشتند كنار! ما تقريباً گفتيم: حَسبُنَا العِترَه، قرآن را گذاشتيم كنار! چون تفسير در بين ما رواج نداشت! شما ببينيد دهها و صدها تفسير در بين ديگران است، ما تفسيرمان بعد از شيخ طوسی چند قرن می‏گذرد، مرحوم امين الإسلام طبرسی است؛ بعد از امين الإسلام چند قرن می‏گذرد تا مرحوم فيض می‏رسد؛ بعد از مرحوم فيض در صافی چند قرن می‏گذرد تا علامة طباطبايی! حالا يك كسی چهار تا سوره را معنا كرده، چهار تا آيه را معنا كرده، آن كه تفسير نيست! ما هر دويست سال، سيصد سال يك تفسير نوشتيم ! آنها هر سال يك تفسير نوشتند! آنها گفتند: حَسبُنا كِتابُ الله ولی تا حدودی گرفتند. ما مشكل مان اين است كه گفتيم: حَسبُنَا العِترَه،

با بررسی اين مسائل می‌‌تواند به اين سؤالات پاسخ داد كه
چرا در جامعه بعد از رحلت پيامبر صلی الله عليه و آله و سلم چه جريان‌های فكری و سياسی فعال شدند كه جامعه نتوانست خلافت و و لايت علی عليه السلام را بپذيرد؟

آيا فعالان قرآنی توانستند در پرتو تعاليم قرآن وظيفه‌‌شناس باشند؟

چه بسترهايی در جامعه‌ی صدر اسلام وجود داشت كه امام حسن مجتبی عليه السلام مجبور شد تا به صلح با معاويه تن دهد؟

آيا جامعه قرآنی به بصيرت لازم در اين زمينه رسيد؟

از همه مهمتر اين جريان‌های فكری و سياسی به چه قدرت مديريتی در جامعه رسيدند كه توانستند با گردآوری سپاه و با ادله‌ی دينی نوه پيامبر را با به صورتی اسف بار به شهادت برسانند؟

استنادات سيدالشهداء(ع) به آيات قرآن و قرائت قرآن از رأس مطهر آن حضرت چگونه نتوانست روح حافظان و قاريان قرآن را بيدار كند؟

به نظر می‌رسد بهترين شاخص برای تميز جريان‌ها از هم در حوزه‌های مختلف، مخصوصا تبيين نقش جامعه قرآنی در بازی‌‌های سياسی با تتبع با تكيه بر معيارهای فكری و نظری قابل استخراج باشد.



فاز دوم سوژه پس از تكميل مصاحبه‌های اين بخش ارسال می گردد.
captcha